۱۳۹۴ اردیبهشت ۲, چهارشنبه

عیسی به آنها فرمود



تعدادِ زیادی از یهودیانِ عادی به عیسی ایمان آوردند و عیسی به آنها فرمود :
((( اگر شما در کلامِ من بمانید براستی شاگردانِ من خواهید بود. )))؛

عیسی دانای مطلق و بینای مطلق نیز هست و میدانست که ایمانِ آنها ضعیف میباشد ، بهمین دلیل بآنها آموزش داد که ایمانِ حقیقی یعنی در کلامِ من ماندن و از آن اطاعت کردن؛


شاگردِ حقیقی بودن در صورتی امکان پذیر میشود که هر کدام از ما ایمانداران در کلامِ او بمانیم و ارادهِ او را بجا آوریم ؛

عیسی مسیح فرمود:
و حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد ؛
از چی ما را آزاد خواهد کرد ؟
معلومه ، از اسارتِ گناه ، اسارتِ شریعتِ شخصی ، بدونِ ایمان و دریافتِ فیض؛
این اسارت ها تک تکِ ما را به مَرگِ اَبدی محکوم میکند ؛
عزیزان ، تنها حقیقت ، عیسی مسیح میباشد که قادر است ما را آزاد کند ، آزادی جُز بدین راه امکان پذیر نخواهد بود ؛
عیسی مسیح به یهودیان فرمود :
اگر فرزندِ ابراهیم می بودید ، کارهای او را بجا میآوردید ، ولی حالا میخواهید مرا بکشید ؛
((((( این کارِ مذهب است یعنی کشتن ))))) ؛

و یهودیان گفتند : « ما که حرامزاده نیستیم ! » ما یک پدر داریم و آن خودِ خداست؛
معمول است که فرزندانِ نا صالح همیشه به عادل بودنِ پدر و مادرشان ببالند ، اماّ در حقیقت نامِ پدر و مادرشان را آلوده و لکه دار میکنند و یهودیانِ مذهبی و بی ایمان نیز همین مسیر را می پیمودند ؛
آنها ادعا میکردند که هرگز غلام و بردهِ کسی نبودند ، اماّ آنها در اشتباهِ بزرگی بسر میبردند چون از لحاظِ دنیوی اسیر و بردهِ رومیان بودند و از لحاظِ روحانی بردهِ گناه، آنها چرا بردهِ گناه بودند ؟ چون در آن گناه زندگی میکردند ، چطور میشود که بردهِ گناه ، از گناه آزاد باشد ؟ ؛

تصورِ یهودیان بر این بود که فرزندِ ابراهیم هستند و از حقً فرزن بودن بر خوردارند ، در حالیکه آنها شاید از نظرِ جسمانی فرزندانِ ابراهیم بوده باشند اماّ از نظرِروحانی فرزندِ او نبودند ، و عیسی داشت بآنها میگفت که شما فرزندانِ شیطان هستید و دارید اعمالِ پدرِ خود شیطان را بجا میآورید ؛

(((( اگر خدا ، پدرِ روحانیِ ایشان بود امکان نداشت که پسرِ یگانهً او و کلامش را نشناسند ! ))) ؛
آنها میخواستند مسیح را بکشند ، پس پدرِ ایشان شیطان بود که از اوّل قاتل بوده ، همان شیطانی که باعث شد قائن برادرِ خود هابیل را بکشد ، در واقع اوّلین قاتلِ تاریخِ بشریت بوسیلهِ شیطان آغاز شد ؛
شیطان گناه را واردِ زندگیِ نسلِ بشر کرد و در نتیجه انسانها محکوم به مَرگِ اَبدی شدند ، در واقع شیطان را از نظرِ روحانی میشود قاتلِ تک تکِ انسانها نامید ، و بعد از این هر نوع دروغ نیز از او که پدرِ دروغگویان است به انسانها رسیده است که اگر باور ندارید به مذهب نگاه کنید ، حتی به خادمینِ کاذب نگاه کنید که چطور هر روز در مسیحیت یک مذهب می سازند و به آن مذهب نیز افتخار میکنند ؛

و یهودیان به دروغهای شیطان بیشتر اعتماد داشتند ، چون عیسی حقیقت و راستی را بیان میکرد اماّ آنها دروغِ شیطان را باور میکردند ؛

یهودیانِ مذهبی اگر قادر بودند حتی یک گناه در عیسی پیدا کنند ، مجاز بودند که باو باور نداشته باشند ، اماّ آنها میدانستند که عیسی بمعنای واقعی بی گناه است ؛

((((( اماّ باز هم دروغهای شیطان را باور کردند و این داستان ادامه دارد ....... )))) ؛(((((((((( حتی با کمالِ تأسف در مسیحیتِ مریض که دنیا را پوشانده است ! )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر