۱۳۹۴ شهریور ۵, پنجشنبه

حکمت و افکار خدا



 اول قرنتیان   فصل ۲  (ترجمه تفسیری)


  قدرت پیام پولس  
 ۱ برادران عزیز، حتی نخستین بار که به نزد شما آمدم، وقتی پیام خدا را برای شما اعلام می‌کردم از کلمات مشکل ادبی و افکار فلسفی استفاده نکردم، ۲ زیرا قصد داشتم فقط و فقط درباره عیسی مسیح و مرگ او بر صلیب سخن بگویم.  ۳ بنابراین، با ضعف و ترس و لـرز بسیار نزد شما آمدم.  ۴ پیـام و سخنانم نیز بسیار ساده و خالی از حکمت انسانی بود، اما قدرت روح خدا درآن دیده می‌شد وثابت می‌کرد که پیام من از جانب خداست.  ۵ من عمدا چنین کردم، تا پایه ایمان شما بر قدرت خدا باشد، نه بر حکمت انسان.

  حکمت و افکار خدا  
 ۶ با اینحال، وقتی در میان مسیحیان با تجربه هستم، در سخنانم از حکمت و فلسفه استفاده می‌کنم، اما نه از حکمت و فلسفه‌ای که مورد پسند دنیا و بزرگان آنست، بزرگانی که محکوم به نابودی‌اند.  ۷ سخنان ما حکیمانه است، زیرا از جانب خدا و درباره نقشه حکیمانه اوست، نقشه‌ای که هدفش رساندن ما به حضور پرجلال خداست. اگر چه خدا این نقشه را پیش از آفرینش جهان برای نجات ما طرح کرده بود، اما در گذشته آن را بر هیچکس آشکار نساخته بود.  ۸ حتی بزرگان این دنیا نیز آن را درک نکردند، زیرا اگر درک می‌کردند، «خداوند جلال» را به صلیب نمی‌کشیدند.  ۹ کتاب آسمانی نیز در این مورد می‌فرماید که خدا برای دوستداران خود، چیزهایی تدارک دیده است که هیچ انسانی هرگز ندیده، نشنیده و به فکرش نیز خطور نکرده است.  ۱۰ اما خدا این امور را توسط روح خود بر ما آشکار ساخته است، زیرا روح خدا از عمیق ترین اسرار خدا آگاهی دارد و آنها را بر ما آشکار می‌سازد.  ۱۱ هیچکس نمیتواند بداند که در باطن شخصی دیگر چه می‌گذرد، مگر خود آن شخص. به همین ترتیب، هیچکس نمی‌تواند افکار و نقشه‌های خدا را درک کند، مگر روح خدا.  ۱۲ خدا در واقع روح خود را به همین منظور به ما عطا فرموده است تا توسط او بر ما آشکار کند که چه هدایای پرشکوهی از لطف و برکت خود، نصیب ما ساخته است. بدیهی است روحی که ما یافته‌ایم، با روح این دنیا تفاوت دارد.  ۱۳ به هنگام گفتگو درباره این هدایا نیز از کلماتی که بعنوان یک انسان می‌توانیم بکار ببریم، استفاده نمی‌کنیم، بلکه عیناً همان کلماتی را بکار می‌بریم که روح خدا به ما الهام می‌کند. به این ترتیب، حقایق روح‌القدس را با کلمات روح‌القدس بیان می‌نماییم.  ۱۴ اما شخص بی ایمان قادر نیست افکار و اسرار خدا را که روح‌القدس به ما می‌آموزد، درک کند و بپذیرد. این امور به نظر او پوچ و بی معنی می‌آیند، زیرا فقط آنانی که روح خدا در وجودشان قرار دارد، می‌توانند مقصود او را درک کنند؛ اما سایرین قادر نیستند این مطالب را بفهمند.  ۱۵ شخص روحانی هر چیز را تشخیص می‌دهد و درک می‌کند و همین امر موجب تعجب و ناراحتی مردم دنیا می‌گردد، مردمی که هرگز نمی‌توانند او را درک کنند.  ۱۶ چگونه ممکن است که بتوانند او را درک کنند؟ آنها هرگز سعی نکرده‌اند افکار و مشیت خدا را درک کنند، یا با او سخن بگویند و راز و نیاز کنند، ولی ما مسیحیان دارای فکر مسیح می‌باشیم و افکار او را درک می‌کنیم. 

مسیح، حکمت و قدرت خدا



  مسیح، حکمت و قدرت خدا  

 ۱۸ من بخوبی می‌دانم که برای آنانی که بسوی هلاکت می‌روند، چقدر احمقانه بنظر می‌رسد وقتی می‌شنوند که عیسی مسیح بر روی صلیب جان خود را فدا کرد تا انسان را نجات بخشـد. اما برای ما که در راه نجات پیش می‌رویم، این پیغام نشانه قدرت خداسـت.  ۱۹ زیـرا خدا فرموده است: «تمام نقشـه‌هایی را که انسان برای رسیدن به خدا طرح می‌کند، هرقدر هم که حکیمانه جلوه کند، باطل خواهم ساخت و فکر و نبوغ خردمندان را نابود خواهم کرد.»  ۲۰ پس کجایند این خردمندان و علمای دین و فلاسفه که درباره مسایل عمیق دنیا به بحث می‌پردازند؟ خدا ایشان را جاهل ساخته و نشان داده است که عقل و حکمت آنان پوچ و باطل است.  ۲۱ زیرا خدای حکیم صلاح ندانست که انسان با منطق و حکمت خود او را بشناسد. بلکه او خود به میان ما آمد و همه آنانی را که به پیام او ایمان آوردند نجات بخشید، یعنی همان پیامی که مردم دنیا، چه یهودی و چه غیر یهودی، آن را بی معنی و پوچ می‌دانند.  ۲۲ زیرا یهودیـان خواستار آنند که پیاممان را با معجزه‌ای ثابت کنیم، و یونانیان نیز فقط مسایلی را می‌پذیرند که با فلسفه و حکمتشـان منطبق باشد.  ۲۳ اما پیام ما اینست که مسیح برای نجات انسان مصلوب شد و مرد؛ و این پیام برای یهودیـان توهین آمیز است و برای یونانیان پوچ و بی معنی.  ۲۴ امـا آنانـی که از جانب خدا برای دریافت نجات دعوت شده‌اند، چه یهودی و چه یونانی، خدا چشمانشان را گشوده تا ببینند که مسیح قدرت عظیم خدا و نقشـه حکیمانـه اوست برای نجات ایشان.  ۲۵ این نقشـه نجـات خـدا که در نظر بعضی پوچ و بی معنی است، بسی حکیمانه‌تر است از نقشه‌های حکیمانه داناترین مـردم؛ و این پیام انجیل یعنی نجات بوسیله مرگ مسیح بر روی صلیب که در نظر برخی نشانه ضعف خداست، بسیار نیرومندتر از تمام قدرتهای بشری است.  ۲۶ برادران عزیز، اگر به خود که برای پیروی از مسیح دعوت شده‌اید نگاه کنید، پی خواهید برد که اکثر شما از نظر دنیوی حکیم و قدرتمند و ثروتمند نیستسد.  ۲۷ درعوض، خدا عمداً اشخاصی را برگزیده، که مانند شما در نظر مردم دنیا، نادان و ضعیف هستند، تا از این راه آنانی را که دانا و قدرتمند به حساب می‌آیند، شرمگین سازد.  ۲۸ خدا افرادی را انتخاب کرده که طبق معیارهای دنیا از طبقات پایین و مطرود جامعه هستند. بلی، خدا همان کسانی را برگزیده که دنیا ایشان را هیچ می‌انگارد، تا نشان دهد آنانی که مهم و بزرگ بنظر می‌آیند، هیچ هستند؛ ۲۹ و به این ترتیب هیچکس در هیچ جا، نتواند در برابر خدا فخرفروشی کند.  ۳۰ این خدا بود که شمـا را به مسیح عیسی پیوند داد و هم او بود که باعث شد مسیح حکمت ما شود و با فدا ساختن جـان خود ما را پاک سازد و مقبـول خـدا گرداند.  ۳۱ کتاب آسمانی نیز همیـن را می‌فرمایـد: «اگر کسی می‌خواهـد به چیزی افتخار کند، به کاری که خداوند انجام داده است، افتخار کند.» 

پسَح Passover


 پسَح     Passover 
عید پسَح هر ساله به یادگاری رهایی یهودیان (اسرائیلیها) از اسارت در مصر جشن گرفته می‏شد. این عید برای مدت یک هفته بطول می‏کشید و اسرائیلیها در طی آن فقط باید نان فطیر می‏خوردند. از اینرو عید پسَح، عید فطیر نیز نامیده می‏شد. بره پسَح باید در اولین روز عید قربانی می‏شد و خوراک پسَح خورده می‏شد (خروج ۱۲: ۱۴-۱۷؛ لاویان ۲۳: ۴-۸). 
واژه ”‏پسَح“ به معنی ”‏گذر کردن“ است. در آخرین شبی که اسرائیلیها در مصر بودند، خداوند بر آن شد تا تمامی نخست زادگان موجودات زنده در مصر را به هلاکت برساند، زیرا فرعون حکمران مصریها از آزاد ساختن اسرائیلیها برای ترک مصر امتناع کرده بود. اما خداوند اول به اسرائیلیها فرمان داد تا بره‏ای را قربانی کرده و مقداری از خون آنرا بر چهار چوب درب منازل خود بمالند. و زمانی که فرشته هلاک کننده بیاید و خون را ببیند، خواهد دانست که نباید نخست زادگان این خانه‏ها ‏را هلاک سازد (خروج ۱۲: ۱-۱۴، ۲۱-۳۰؛ عبرانیان ۱۱: ۲۸). 
مسیحیان عید پسَح یهودیان را جشن نمی‏گیرند یعنی مراسم نان فطیر را برگزار نمی‏کنند. اما مسیحیان در عوض آن، مرگ و رستاخیز مسیح را جشن می‏گیرند. روز مرگ او به نام جمعة‏الصلیب و روز رستاخیز وی از مردگان به نام عید پاک، جشن گرفته می‏شود. 
  پسح یا عید آزادی     
پسح که یکی از سه عید بزرگ یهودیان به شمار می‏آید، روز ۱۵ ماه عبری نیسان، اولین ماه سال، شروع می‏شود و ۸ روز طول میكشد. این عید مقارن با ماه فروردین است. پسح را عید آزادی و بهار نام نهاده‏اند، زیرا در نخستین هفته‏‏های فصل بهار آغاز می‏شود و یادگار خروج یهودیان از سرزمین مصر و رهائی آنان از قید بردگی در مصر تحت حاکمیت فراعنه است. 
روز نخست و روز پایانی عید پسح مقدس است و یهودیان کارهای روزانه را کنار می‏گذارند و به نیایش و استراحت و شادی می‏پردازند . یهودیان در شب عید داستان خروج از سرزمین بردگی مصر را بازگو می‏کنند و پروردگار را سپاس می‏گویند که آزادی را به آنان باز گرداند. یهودیان موظفند که داستان خروج از مصر و بازیافتن آزادی را (که هگادا نامیده می‏شود) همیشه به یاد داشته باشند و آن را به فرزندان و نوادگان خویش نیز بیاموزند. 
یهودیان پیش از فرا رسیدن عید پسح خانه‏‏های خود را کاملا نظافت می‏کنند و برای سفره عید ظرفهای نو می‏خرند و ظرفهای موجود را نیز در آب جوش فرو می‏برند تا هر اثری از مواد ترشیده از آن زدوده شود. نان فطیر (مصا) از آرد گندم و جو و ذرت و دیگر غلات تهیه می‏شود و پیش از آن که خمیر ور آید باید در تنور قرار گیرد (از هنگام آماده کردن خمیر تا قرار دادن آن در تنور نباید بیش از ۱۸ دقیقه بگذرد.) شام شب عید پسح مفصل تر از دیگر روزهای هفته و ایام سال است. 
نزدیکی عید پسح با نوروز موجب شده که مراسم پسح در میان ایرانیان یهودی با شکوه و مراسم ویژه‌ای انجام شود و افزون بر مراسم مذهبی، سنت‌های جاری نوروز، از جمله دید و بازدید خانواده‌ها نیز اجرا شود. 
در شب‌های اول و دوم پسح، بنابر تحقیقات آنوبانینی مراسم خاصی در خانه و با حضور اعضای خانواده برگزار می‌شود که شامل قرائت دعای مخصوص یائین (شراب مقدس)، خوردن مصا (نان فطیر) و سبزی تلخ و تعریف وقایع خروج از مصر و خواندن متونی در ستایش خداست که دلیل انجام این مراسم به این علت است: 
قرائت دعای ویژه یائین (شراب مقدس): مانند شب‌های شنبه و سایر اعیاد، شروع مراسم سفره با تقدیس است. در این شب در چهار مرحله یائین نوشیده می‌شود که نشانگر شادی و سرور به خاطر فرمان خداست. 
شستن دست‌ها: مانند شروع مراسم با طهارت دست‌ها، سال نو نیز با طهارت قلب‌ها شروع خواهد شد. 
خوردن کرفس: سبزی، سمبل تجدید حیات نباتات در آغاز بهار است که اشاره‌ای است به شروع حیات نوین بنی‌اسرائیل پس از آزادی، که این عید هم در فصل بهار واقع شده است. 
سه عدد مصا (نان فطیر): بر سر سفره این شب، سه قرص مصا به یادبود سه جد بنی‌اسرائیل، یعنی ابراهیم، اسحاق و یعقوب قرار دارد. 
تعریف وقایع خروج از مصر: تمامی اهمیت این عید و مراسم به این بخش تعلق دارد. هَگادا کتابی است که هم طریقه مراسم و هم شرح این وقایع را به طور کامل توضیح داده است. این قسمت را باید بزرگ‌ترین فرد حاضر در جمع اجرا کند، ولی برای کودکان هم مراسم خاصی وجود دارد. هگادا برای همه انسان‌ها با درک و فهم‌های متفاوت تنظیم شده است. این کتاب به زبان عبری است و برای اشخاصی که عبری بلد نیستند در ایران ترجمه فارسی نیز وجود دارد. 
دعا بر نان: این بخش جزو احکام معمول یهود است که قبل از خوردن نان بر آن می‌خوانند. 
سبزی تلخ: خوردن سبزی تلخ نشانه چشیدن و احساس تلخی‌هایی است که بنی‌اسرائیل در دوران بندگی مصر متحمل شده‌اند. 
پیچیدن لقمه: در این سنت لقمه‌ای حاوی مصا، سبزی تلخ و حَروَست پیچیده و خورده می‌شود. حروست نوعی خوراکی معمول این عید، شبیه به گل است و نشانه کار گل‌ مالی و خشت‌زنی عبرانیان است. 
صرف شام: در این قسمت شام صرف می‌شود. 
گفتن دعای پس از غذا: طبق سنت یهودیان، بعد از خوردن غذا دعای مخصوصی خوانده می‌شود. مدح و ثنا – رضایت الهی: در این دعاها یهودیان از خدا به خاطر نعمت‌هایی که به آن‌ها داده تشکر می‌کنند. 
ایام پسح ۸ روز ادامه دارد به دلیل این که پانزدهم ماه نیسان که آغاز این جشن است، روزی است که بنی ‌اسرائیل از مصر خارج می‌شوند و روز هفتم زمانی است که قوم بنی‌اسرائیل به دریای سرخ می‌رسد. چند روز قبل از شروع این عید، همه یهودیان موظفند محل زندگی خود را از خمیر مایه پاک کنند. 
  اهمیت عید فصح از لحاظ ملی     
اهمیت بنیادین عید فصح در عهد قدیم در این بود که این عید یادآور عبور نمودن خداوند از کنار خانه‌های مردم اسرائیل و محافظت نمودن از آنها در برابر بلای مهلکی بود که بر سر مصریان نازل شد (خروج ۱۲: ۱۴؛ ۲۶- ۲۷). خون بره فصح که بر سر در خانه‌های آنها پاشیده شده بود، علامتی بود که بر اساس آن فرشته مرگ از کنار آن خانه عبور می‌کرد و بدین وسیله قوم اسرائیل از این بلای هولناک محفوظ می‌ماندند (خروج ۱۲: ۱۳). بنابراین برطبق خروج ۱۲: ۱۴، ۱۷ و تثنیه ۱۶: ۱- ۴، مفهوم ملی عید فصح در عهد قدیم این بود که این عید یادآور رهایی قوم اسرائیل از اسارتشان در مصر بود. 
  عید فطیر یا عید مصاها     
از آنجا كه یهودیان هنگام خروج از مصر فرصت كافی برای تهیه خمیر مناسب جهت پخت نان نداشتند، ناگزیر از خمیر ترش استفاده نكرده، و نان فطیر پختند كه در زبان عبری «مَصـا» نام دارد و از اینرو یهودیان در این عید تنها مجاز به استفاده از نان فطیر هستند. از این رو عید پسح «عید مصاها» یا عید فطیر نیز نامیده می‏شود. 

۱۳۹۴ شهریور ۴, چهارشنبه

تعمید روح Baptism of the Holy Spirit


  تعمید روح     Baptism of the Holy Spirit 
اصطلاح تعمید ‏روح‏القدس‏‏ از عبارت "او شما را به ‏روح‏القدس‏‏ و آتش تعمید خواهد داد" (لوقا ۳: ۱۶) سرچشمه می‏‏گیرد، به بیان دیگرسخن از فرو رفتن در روح است درست همانطوری كه یوحنای تعمید دهنده ایمانداران را با فرو بردن آنها در آب تعمید داده بود به همین ترتیب ایمانداران باید در پری روح فرو برده شوند. 
خدا از طریق مسیح آغاز جدیدی شروع كرد و او نخست زاده كسانی شد كه روح بر آنها نازل شد. خدا این كار را كرد تا از طریق مسیح همان روح را بر دیگر نخست زادگان، "افاضه كند". 
پسر خدا كه توسط روح تولید شده بود و پسر انسان نیز بود، در آغاز خدمت خود بر زمین، ‏روح‏القدس‏‏ را دریافت كرد تا بتواند همان ‏روح‏القدس‏‏ را به تمام كسانی كه از نو متولد شده بودند و قرار بود فدیه شوند، عطا كند. به همین مناسبت روح‏القدس روح فرزند خواندگی نیز نامیده می‏‏شود (رومیان ۱۵:۸). 
اوﻟﻴﻦ ﺗﺠﺮﺑﺔ ﻛﻨﺘﺮل روح ﺧﺪا ﺑﺮ ﻧﻔﺲ ﻣﺎ را ﺗﻌﻤﻴﺪ روح اﻟﻘﺪس می‏خوانند. ﺑﻌﺪ از آن ﻛﻪ ﻣﺎ ﻳک ﺑﺎر ﺑﻪ ﻃﻮر عملی‏‏ و ﻣﻠﻤﻮس، اﻳﻦ ﺗﺴﻠﻴﻢ را ﻳﺎد ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ می‏باید ﻫﺮ روزه ﻧﻔﺲ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻛﻨﺘﺮل روح ﺧﺪا ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ ﺗﺎ از ﻣﺎ ﺑﺮای اﺟﺮای ﻛﺎر ﻋﻈﻴﻢ ﺧﻮد اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﺪ. از آن ﺑﻪ ﺑﻌﺪ اﻳﻦ ﺗﺴﻠﻴﻢ روزاﻧﻪ ﺑﻪ ﭘﺮی روح‏القدس ﻣﻌﺮوف اﺳﺖ و ﻛﻼم خدا ﻣﺎ را ﺑﻪ ﭘﺮی روزاﻧﻪ؛ ﺗﺸﻮﻳﻖ می‏کند. 
ﻳک اﻳﻤﺎﻧﺪار ﺑﻪ ﻣﺴﻴﺢ در زﻣﺎن ﺗﻮﻟﺪ ﺗﺎزه ﺻﺪ درﺻﺪ روح اﻟﻘﺪس را درﻳﺎﻓﺖ می‏ﻛﻨﺪ. ولی‏‏ ﻳک اﻳﻤﺎﻧﺪار ﻳﺎ ﺑﻮاﺳﻄﻪ ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻣﺨﺼﻮص و ﻳﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮔﻨﺎه و ﻳﺎ ﺑﻨﺪﻫﺎ نمی‏‏ﺘﻮاﻧﺪ ﺻﺪ در ﺻﺪ روان ﺧﻮد را ﺑﻪ روح اﻟﻘﺪس ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻛﻨﺪ. در اﻳﻦ ﺻﻮرت ﻧﻔﺲ ﻣﺎ ﻫﻨﻮز در ﻛﻨﺘﺮل ﻣﺎﺳﺖ و ﻃﺒﻖ این آﻳﻪ ﺑﺎ روح در ﻧﺰاع است. "زﻳﺮا ﺧﻮاﻫﺶ ﺟﺴﻢ ﺑﻪ ﺧﻼف روح اﺳﺖ و ﺧﻮاﻫﺶ روح ﺑﻪ ﺧﻼف ﺟﺴﻢ و اﻳﻦ ﺑﺎ دو ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻨﺎزﻋﻪ میﻛﻨﻨﺪ ﺑﻄﻮری ﻛﻪ آنچه می‏خواهید نمی‏ﻛﻨﻴﺪ" (غلاطیان ۵: ۱۷). 
در زمانی‏‏ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺗﻮﻟﺪ ﺗﺎزه می‏ﻳﺎﺑﻴﻢ، ﺧﺪا روح ﺗﺎزه‏ای ‏‏از ﺟﻨﺲ روح ﺧﻮد ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﺪﻳﻪ می‏دﻫﺪ ولی روان می‏باید ﻳﺎد ﺑﮕﻴﺮد ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺴﻠﻴﻢ این روح ﮔﺮدد. ﻧﻔﺲ ﻣﺎ در طی سالهای بسیار زیادی ﻛﻨﺘﺮل ﻛﻨﻨﺪة زندگی‏‏ ﻣﺎ ﺑﻮده اﺳﺖ. ولی وقتی‏‏ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎم آگاهی از ﻛﻼم ﺧﺪا و ﺷﻨﺎﺧﺖ روح و روان ﺧﻮد (ﻓﻜﺮ- اﺣﺴﺎﺳﺎت- اراده) ﺑﺎ اﻳﻤﺎن روان ﺧﻮد را ﺗﺴﻠﻴﻢ روح‏اﻟﻘﺪس می‏ﻛﻨﻴﻢ در آن ﺻﻮرت دﻳﮕﺮ ﻧﻔﺲ و روان و ﺟﺎن ما در ﻛﻨﺘﺮل ﻣﺎ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﺑﻠﻜﻪ روح ﺧﺪا ﻣﺎ را ﻫﺪاﻳﺖ ﺧﻮاﻫﺪ کرد. 
تعمید ‏روح‏القدس‏‏ را می‏‏توانیم اینطور توضیح بدهیم که سبب وحدت ایمانداران با مسیح و با ایمانداران دیگر در بدن مسیح می‏‏شود. در کتاب مقدس اول قرنتیان ۱۲: ۱۲-۱۳ مرکز بحث در مورد تعمید ‏روح‏القدس‏‏ است: "زیرا چنانکه بدن یکیست و اعضای متعدد دارد و تمامی اعضای بدن اگر چه بسیار است یکتن می‏‏باشد همچنین مسیح نیز می‏‏باشد. زیرا که جمیع ما به یک روح در یک بدن تعمید یافتیم خواه یهود خواه یونانی خواه غلام خواه آزاد و همه از یک روح نوشانیده شدیم" (۱ قرنتیان ۱۲: ۱۳). 
نخستین اشاره به تعمید روح‌القدس در عهد جدید، مربوط به یحیای تعمید دهنده می‌گردد (متی ۳: ۱۱؛ مرقس ۱: ۸؛ لوقا ۳: ۱۶). یحیی گفت که تعمید او، به آب است، اما مسیح موعود ایمانداران را به روح‌القدس و آتش تعمید خواهد داد. در مورد تعمید آب، شبان کلیسا شخص ایماندار را به آب تعمید می‌دهد؛ اما در مورد تعمید روح‌القدس، خود عیسی شخص ایماندار را به روح‌القدس تعمید می‌دهد. عیسی خودش اصطلاح تعمید روح‌القدس را به کار می‌برد و بین تعمید یحیی با آب و تعمید روح‌القدس تمایز قائل می‌شود. عیسی همچنین تعمید با روح‌القدس را تجربه‌ای می‌داند که به هنگام وقوع آن، روح‌القدس بر شاگردانش نازل می‌شود و آنان قوت می‌یابند (اعمال ۱: ۸). در اعمال ۱: ۴ و لوقا ۲۴: ۴۹، عیسی به شاگردانش می‌فرماید که منتظر یافتن این قدرت باشند. 
سوال این است که آیا امروزه ما می‌توانیم از قدرت روح‌القدس و عطایای خاص او بهره‏مند شویم؟ و اگر می‌توانیم از آنها بهره‏مند شویم، چه زمانی و چگونه می‌توانیم آنها را بیابیم؟ 
کتاب مقدس به روشنی تعلیم می‌دهد که روح‌القدس در درون همه ایمانداران ساکن است (رومیان ۸: ۹؛ اول قرنتیان ۶: ۱۹؛ غلاطیان ۴: ۶)، اما او می‌تواند به اشکال مختلف در زندگی ایمانداران مختلف عمل کند. یحیای تعمید هنده، از زمانی که در رحم مادرش بود، پر از روح‌القدس بود (لوقا ۱: ۱۵، ۴۱: ۴۴). پس از تعمید در آب، روح‌القدس به شکل کبوتری بر او نازل شد (مرقس ۱: ۱۰؛ یوحنا ۱: ۳۲-۳۳). عیسی در طول خدمت خویش بر زمین، به شاگردانش قدرت و اقتدار داد تا بیماریها را شفا دهند و دیوها را اخراج کنند. این قدرت را هم به دوازده شاگرد اصلی خود و هم به هفتاد و دو شاگرد دیگر داد (لوقا ۹: ۱-۲، ۱۰: ۱، ۹، ۱۷-۱۹). او بعد‌ها وعده داد که روح‌القدس نه تنها با آنها بلکه در آنها خواهد بود (یوحنا ۱۴: ۱۶-۱۷). پیش از روز پنطیکاست، عیسی بر شاگردان خود دمید و فرمود: «روح‌القدس را بیابید» (یوحنا ۲۰: ۲۲). اما او به همان شاگردان فرمود که منتظر روح‌القدس باشند، یعنی منتظر تعمید روح‌القدس، که با قدرت بر ایشان نازل خواهد شد (لوقا ۲۴: ۴۹؛ اعمال ۱: ۴). در باب دوم کتاب اعمال رسولان، آنان روح‌القدس را دریافت کردند تا از قوت و عطایا برخوردار شوند؛ این رخداد را می‌توان آغاز دوران خدمت کلیسا دانست. شاگردان همه جا موعظه می‌کردند، توبه کنندگان را شاگرد مسیح می‌ساختند، ایشان را با آب تعمید می‌دادند، و تشویقشان می‌کردند که روح‌القدس را دریافت کنند تا قدرت یافته ، از عطایای خاص او بهره مند شوند (اعمال ۸: ۱۴-۱۷، ۹: ۱۷، ۱۹: ۱-۶، اول قرنتیان ۱۲: ۸-۱۰). 
در زبان یونانی، واژه‌های بسیاری برای توصیف تجربه تعمید روح‌القدس به کار رفته است. ما قبلا اصطلاحات «تعمید با روح‌القدس» (اعمال ۱: ۵، ۱۱: ۱۶)، «قوت یافتن» (اعمال ۱: ۸) و «نازل شدن» روح‌القدس (اعمال ۱: ۸، ۸: ۱۶، ۱۰: ۴۴، ۱۱: ۱۵، ۱۹: ۶) را برسی کردیم. در عهد جدید، اصطلاحات «پر شدن از روح‌القدس» (اعمال ۲: ۴، ۴: ۳۱ ۹: ۱۷)، «افاضه شدن روح‌القدس» (اعمال ۱۰: ۴۵)، و «یافتن روح‌القدس» (اعمال ۸: ۱۵، ۱۰: ۴۷، ۱۹: ۲) نیز به کار گرفته شده است. به این موضوع توجه داشته باشید که همان شاگردانی که در لوقا ۹: ۱-۲، ۱۰: ۹، ۱۷-۱۹ قوت و عطایا را یافتند و مجددا در یوحنا ۲۰: ۲۲ روح‌القدس را دریافت کردند، بار دیگر در اعمال باب دوم روح‌القدس را یافتند (به اعمال ۱۰: ۴۷ مراجعه کنید). همان شاگردانی که در اعمال ۳: ۴ «پر از» روح‌القدس شدند، باز در اعمال ۴: ۳۱ «پر از» روح‌القدس گشتند. می‌توان مشاهده کرد که به تجارب مختلف می‌توان نام واحدی را اطلاق کرد و به یک تجربه واحد می‌توان دو یا سه نام مختلف داد. 
علاوه بر این، همان تجربه واحد در کتاب اعمال رسولان، در زمانهای مختلف و به طرق مختلف به وقوع می‌پیوندد. این تجربه گاه: ۱) پس از ایمان آوردن و پس از دریافت روح‌القدس که قبلا به شکلی به فرد داده شده، رخ می‌دهد (یوحنا ۲۰: ۲۲؛ اعمال ۲: ۴، ۴: ۳۱)؛ ۲) گاه پس از ایمان آوردن و چند روز پس از تعمید آب به وقوع می‌پیوندد (اعمال ۸: ۹-۱۷)؛ ۳) بعضی اوقات به هنگام ایمان آوردن و پیش از تعمید آب به وقوع می‌پیوندد (اعمال ۱۰: ۴۴-۴۸)؛ ۴) گاهی نیز پس از ایمان آوردن و چند دقیقه پس از تعمید آب رخ می‌دهد (اعمال ۱۹: ۱-۶). برای برخی، روح‌القدس هنگامی نازل می‌شود که بر ایشان دست نهاده شود (اعمال ۸: ۱۷، ۹: ۱۷، ۱۹: ۶؛ دوم تیموتاوس ۱: ۶)؛ و برای برخی دیگر، نزول روح‌القدس بدون نهادن دست بر ایشان صورت می‌گیرد (اعمال ۲: ۴، ۴: ۳۱، ۱۰: ۴۴). 
بنابراین، با بررسی این آیات، در می‌یابیم که روح‌القدس می‌تواند به اشکال مختلف بر یک ایماندار نازل شود و به طرق مختلف در وی کار کند. روح‌القدس در نحوۀ عمل کردن مختار است، و انسان نمی‌تواند قوانین مورد علاقه خود را بر او تحمیل کند. موضوع اصلی این است که آیا قدرت روح‌القدس به شکل آشکار در زندگی مان دیده می‌شود یا نه. ما باید دعا کنیم که این قدرت به شکلی در زندگی مان دیده شود (اعمال ۸: ۱۴-۱۷، ۹: ۱۷). روح‌القدس به هر طریقی عمل کند، ما باید خدا را بخاطر عملکردش شکر کنیم. 
همه مسیحیان ایمان دارند که روح‌القدس در وجود هر کسی که به عیسی ایمان آورد، حضور دارد (رومیان ۸: ۹؛ افسسیان ۴: ۳۰). بسیاری از مسیحیان همچنین معتقدند که ما روح‌القدس را در تعمید آب و شام خداوند به طریقی خاص دریافت می‌کنیم (اول قرنتیان ۱۰: ۲-۴، ۱۲: ۱۳؛ تیطس ۳: ۵). برخی دیگر نیز معتقدند که روح‌القدس می‌تواند به شکلی خاص و برای خدمتی خاص همچون خدمت شبانی، شماسی یا بشارت (اعمال ۶: ۶، ۱۳: ۲-۳؛ اول تیموتائوس ۴: ۱۴؛ دوم تیموتائوس ۱: ۶)، یا برای دریافت قدرت مضاعف و تشویق و دلگرم شدن عطا شود (اعمال ۴: ۳۱). 
در میان مسیحیانی که معتقدند که عطایا و قدرت روح‌القدس امروزه نیز باید در کلیسا دیده شود، در مورد اینکه ما چه زمانی و چگونه می‌توانیم آنها را دریافت کنیم، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. بسیاری بر این عقیده‏‏اند ‏‏که همان گونه که در اعمال ۱۰: ۴۴ آمده، «تعمید روح‌القدس» را همۀ ایمانداران در زمان ایمان آوردن می‌یابند: اما عطایای روح‌القدس ممکن است پس از گذشت چند سال، در زندگی مسیحیان ظاهر شود. گروهی دیگر نیز معتقدند «تعمید روح‌القدس» در زمان تعمید آب به وقوع می‌پیوندد، و در این مورد به تعمید عیسی در متی ۳: ۱۶-۱۷ و وقایع اعمال ۱۹: ۵-۶ اشاره می‌کنند که روح‌القدس مدت کوتاهی پس از تعمید آب نازل می‌شود. این دو گروه اعتقاد دارند که آیات دیگری که در اعمال رسولان در این مورد وجود دارد، استثناهایی هستند که با طریق معمولی دریافت روح‌القدس تفاوت دارند؛ به نظر ایشان، طریق معمول این که فرد تعمید روح‌القدس را معمولا به هنگام ایمان آوردن یا تعمید آب، می‌یابد. طبق نظر ایشان، از آنجا که قدرت و عطایای روح که در ابتدای زندگی مسیحی و به هنگام ایمان آوردن یا تعمید دریافت می‌شوند، ممکن است در سالهای بعدی ظاهر نشوند، ما باید دعا کنیم و از خدا بخواهیم که این عطایا را در زندگی مان ظاهر سازد. 
گروهی دیگر از مسیحیان، بر این عقیده‏‏اند ‏‏که قسمت‌های مختلف کتاب اعمال رسولان نشان می‌دهند که قدرت و عطایا را می‌توان در هر زمانی دریافت کرد؛ اما معمولا زمان دریافت آنها را مجزا از ایمان آوردن و تعمید آب می‌دانند (اعمال ۲: ۴، ۸: ۱۷؛ اول تیموتائوس ۱: ۶). ایشان معتقدند که اگر شخص از خدا بخواهد، قدرت روح‌القدس بر او نازل خواهد شد. آنان همچنین بر این عقیده‏‏اند ‏‏که اگر ایماندارای از رهبران کلیسا بخواهد که بر او دست بگذارند و برایش دعا کنند، این کار به دریافت این قدرت کمک می‌کند (اعمال ۸: ۱۷، ۱۹: ۶). 
هنگامی که ما در مورد قدرت و عطایای روح‌القدس می‌اندیشیم، باید به یاد داشته باشیم که اولا این قدرت و عطایا به جهت منفعت همگان (اول قرنتیان ۱۲: ۷، ۱۴: ۳) و برای قدرت یافتن به جهت شهادت دادن به دیگران، داده شده است (اعمال ۱: ۸)؛ و در ثانی این قدرت و عطایا باید با محبت و به شکلی مهار شده مورد استفاده قرار گیرند، در غیر این صورت، هیچ ارزشی ندارند (اول قرنتیان ۱۳: ۱-۳، ۱۴: ۴۰)؛ این عطایا باید طلبیده شوند و نباید منع گردند (اول قرنتیان ۱۲: ۳۱، ۱۴: ۱، ۳۹)؛ و در انتها این عطایا نباید ما را از هم جدا سازند (اول قرنتیان ۱۲: ۴-۶). علیرغم وجود باورهای متفاوت در مورد عطایای روح‌القدس، ما در مسیح خواهر و برادر یکدیگر هستیم. در مسیح ما یک هستیم (اول قرنتیان ۱۲: ۱۳، غلاطیان ۳: ۲۷). 
تعمید روح چیزی است كه خدا به انسان عطا می‏كند و هیچ انسانی در این روند دخالت ندارد. در جایی كه روح خدا به راستی حضور دارد، عطایا و ثمره روح ظاهر می‏‏شوند. و طبیعت و حیات عیسی را متجلی می‏‏سازند. در این مبحث نمی‏‏توان باب عطایای روح را بیشتر باز كرد، تنها به گفتن این نكته اشاره می‏‏كنیم كه عطایا دارای نقش سازنده‏ای ‏‏هستند (اول قرنتیان ۲۸:۱۲، افسسیان ۱۱:۴) و در جهت بنای كلیسا به كار می‏‏آیند (اول قرنتیان باب‏های ‏‏۱۲ و ۱۴). 
به واسطه روح القدس به ابعاد محبت مسیح پی می‏‏بریم كه قبلاً درک نكرده بودیم. این درک در ابعاد روح و فقط بوسیله ‏روح‏القدس‏‏ امكان پذیر می‏‏گردد. كسی كه در پـری ‏روح‏القدس‏‏ هر روزه در دعا بسر می‏‏برد درک خاصی از محبت مسیح را تجربه می‏‏كند كه قبلاً نكرده است و اگر این تجارب روزانه را ادامه دهد محبت او سریعتر و با شباهت بیشتری به مسیح ادامه می‏‏یابد و دیگران نیز از آن محبتی كه در ماست بركت خواهند گرفت. 
موارد زیر اشکال متفاوت دریافت ‏روح‏القدس‏‏ را ترسیم می‏‏کند. 
توبه و ایمان به عیسای مسیح برای آمرزش گناهان: پطرس‌ بدیشان‌ گفت‌: "توبه‌ کنید و هر یک‌ از شما به‌ اسم‌ عیسی‌ مسیح‌ بجهت‌ آمرزش‌ گناهان‌ تعمید گیرید و عطای‌ روح‌القدس‌ را خواهید یافت‌. ۳۹ زیرا که‌ این‌ وعده‌ است‌ برای‌ شما و فرزندان‌ شما و همه‌ آنانی‌ که‌ دورند یعنی‌ هر که‌ خداوند خدای‌ ما او را بخواند." (اعمال ۲: ۳۸-۳۹). 
درخواست کردن: "پس‌ اگر شما با آنکه‌ شریر هستید، می‌دانید چیزهای‌ نیکو را به‌ اولاد خود باید داد، چند مرتبه‌ زیادتر پدر آسمانی‌ شما روح‌القدس‌ را خواهد داد به‌ هر که‌ از او سوال‌ کند" (لوقا ۱۱: ۱۳). 
ایمان: "تا برکت‌ ابراهیم‌ در مسیح‌ عیسی بر امت‌ها آید و تا وعده‌ روح‌ را به ‌وسیله‌ ایمان‌ حاصل‌ کنیم‌" (غلاطیان ۳: ۱۴). 
دست گذاری: "پس‌ دستها بر ایشان‌ گذارده‌، روح‌القدس‌ را یافتند" (اعمال ۸: ۱۷). 
شنیدن کلام و خبر خوش: "این‌ سخنان‌ هنوز بر زبان‌ پطرس‌ بود که‌ روح‌القدس‌ بر همه‌ آنانی‌ که‌ کلام‌ را شنیدند، نازل‌ شد" (اعمال ۱۰: ۴۴). 
عمل خدا: "من در آنجا هنوز مطالب زیادی نگفته بودم که ‏روح‏القدس‏‏ بر آنها نازل شد به همان طریقی که در ابتدا به خود ما نازل شده بود" (اعمال ۱۱: ۱۵). 
در کل همه به یک طریق ‏روح‏القدس‏‏ را دریافت نمی‏‏کنند. این یک هدیه از جانب خداوند است و اوست که در این زمینه تصمیم می‏‏گیرد، اما این وعده عیسی مسیح است که ‏روح‏القدس‏‏ به همه ایمانداران عطا خواهد شد. 

حقیقت راستی


اگر جویای حق و حقیقت راستی ودرسهای هستی فقط کافی است مسیح رادر قلب خود ودرزندگی خود دعوت کنی و یادت باشد او پشته در قلب تو ایستاده و منتظر دعوت توست که در قلبت به روی او بگشایی او تمام مشکلات ودرد هائرا بجان خریده تو را از بیماری شفا میدهد برای همین است که مسیحیان وایمان داران مسیح همیشه با افتخار نام او را صدا می‌زنند و شکر وسپاس که چنین پادشاهی را در قلب وزندگی ام دارم او شاه شاهان و تاج فخر زمان و جهان است
همان‌گونه كه ما در رنجهای بسیارِ مسیح سهیم هستیم، به وسیلهٔ مسیح در آسایش فراوان او نیز شریک هستیم.

مثل عطر خوشبو در همه‌جا پخش می‌شویم تا بوی خوش معرفت الهی را به همه برسانیم. 15 زیرا ما مانند بُخور خوشبویی هستیم كه مسیح به خدا تقدیم می‌كند و بوی خوش آن هم بین آنانی كه نجات می‌یابند و هم بین آنانی كه هلاک می‌گردند، پخش می‌گردد.

خشمگین نباش که نمی توانی دیگری را
به آنچه دلت می خواهد تبدیل کنی،
چرا که نمی توانی خودت را هم
به آنچه دلت می‌خواهد تبدیل کنی.
- توماس کمپیس

۱۳۹۴ شهریور ۱, یکشنبه

تعمید آب Baptism in Water


 تعمید آب     Baptism in Water 
آیین تعمید از جانب عیسی مسیح تأیید شده و انجام آن برای تمامی مسیحیان الزامی است. بر اساس اعمال رسولان ۲:۳۸ می‏‏دانیم تعمیدی که امروزه مرسوم است کماکان تعمید توبه است، اما عنصر دیگری نیز به این تعمید افزوده شده است. امروزه تعمید حاوی مفهوم نمادینی است که در روزگار یحیی وجود نداشت، بلکه پس از مرگ و قیام مسیح بوجود آمد. آیین تعمید اکنون دیگر صرفاً نشانۀ توبه نیست بلکه علاوه بر توبه، اعلام این حقیقت مهم نیز هست که ما با مسیح دفن شده‏‏ایم و به هنگام رستاخیز مردگان با او قیام خواهیم کرد (رومیان ۶:۱-۴). تعمید اکنون دیگر صرفاً بازگشت از گناه نیست، بلکه همچنین بیانگر این نکته است که نسبت به گناه مرده‏‏ایم، و اعلام این امید است که در آینده به هنگام قیامت مردگان، به مسیح خواهیم پیوست. 
بر طبق کتاب مقدس، تعمید مسیحی شهادتی ظاهری است از آنچه در درون زندگی یک ایماندار اتفاق افتاده است. تعمید مسیحی هویت ایماندار را با مرگ، تدفین و رستاخیز مسیح به تصویر می‏‏کشد. کتاب مقدس می‏‏گوید: "آیا نمی‏‏دانید كه جمیع ما كه در مسیح عیسی تعمید یافتیم، در موت او تعمید یافتیم؟ پس چونكه در موت او تعمید یافتیم، با او دفن شدیم تا آنكه به همین قسمی كه مسیح به جلال پدر از مردگان برخاست، ما نیز در تازگی حیات رفتار نمائیم" (رومیان ۶: ۳-۴). در تعمید مسیحی، مرحله فرو رفتن در آب ، دفن شدن با مسیح را به تصویر می‏‏کشد و عمل خارج شدن از آب نشان دهندۀ رستاخیز عیسی مسیح است. 
در عهد جدید یک رابطه ملموس مابین "تحول روحانی" و "تعمید" وجود دارد. هر چند این دو مورد با هم متفاوت هستند زیرا یکی عملی فیزیکی و دیگری عملی کاملا روحانی است. تحول روحانی در واقع حیاتی تازه است که از بالا داده می‏‏شود، اما تعمید در کل توسط شبان یا یکی از مشایخ کلیسا اجرا می‏‏شود. تحول روحانی، کاری قدرتمند و درونی است، تعمید فقط تصویری بیرونی بوده و به خودی خود هیچگونه توانی برای نجات جان ندارد. اما با تمامی این وجود، توبه و تحول روحانی در عهد جدید از تعمید جدا ناشدنی هستند. در اصل تعمید تصویری از تحول روحانی درونی می‏‏باشد. لذا تعمید پس از به انجام رسیدن تحول روحانی در شخص به مرحله انجام می‏‏رسد. در این مورد می‏‏توان به فصل ۸ کتاب اعمال نگاه کرد که خواجه حبشی پس از ایمان آوردن به مسیح و وقوع تحول روحانی در درون وی، مبادرت به گرفتن تعمید می‏‏کند. 
تعمید آب یعنی به کار گرفتن آب بر شخص، چه بوسیله پاشیدن، یا ریختن آن بر وی، یا غوطه‏‏‏ور ‏‏ساختن او در آن، که بنا به حکم مسیح در متی ۲۸: ۱۹ به اسم اب و ابن و ‏روح‏القدس‏‏ انجام گیرد. 
یهودیان در دوران عهد قدیم مراسمی شبیه به تعمید آب را به جا می‏‏آوردند. این مراسم، ختنۀ پسر نوزاد، در هشتمین روز پس از تولدش بود (پیدایش ۱۷: ۱۰-۱۴). پولس رسول می‏‏گوید که ایمانداران به مسیح نباید مراسم ختنۀ جسمی را به جا آورند (اعمال ۱۵: ۱-۲۹؛ غلاطیان ۵: ۲). بسیاری از محققین کتاب مقدس بر این باورند که معنی کولسیان ۲: ۱۱-۱۲ این است که تعمید آب جایگزین ختنه جسمی شده است؛ و این مراسم به «ختنۀ روحانی» ما توسط خود مسیح مرتبط می‏‏شود که در آن طبیعت گناه آلود ما از زندگی ما «بیرون افکنده» می‏شود. 
یحیی تعمید دهنده به جهت آمرزش گناهان به تعمید توبه موعظه می‏‏کرد (مرقس ۱: ۴). اما این تعمید همان تعمید مسیحی نبود. پس از مرگ و قیام مسیح، دیگر تعمید یحیی برای مسیحیان کافی محسوب نمی‏‏شد (اعمال ۱۸: ۲۵)؛ افسسیانی که قبلا تعمید یحیی را یافته بودند، مجددا به نام خداوند عیسی تعمید گرفتند (اعمال ۱۹: ۱-۷). اما تنها یک تعمید مسیحی وجود دارد (افسسیان ۴: ۵). 
خود عیسی به دست یحیی در رود اردن تعمید گرفت (متی ۳: ۱۳-۱۷). اگر چه عیسی عاری از گناه بود و نیازی به توبه نداشت، تعمید گرفت تا تمام عدالت را به کمال برساند (متی ۳: ۱۵). در واقع پس از تعمید او در آب، ‏روح‏القدس‏‏ بر او نازل شد و به او برای خدمت قدرت بخشید (مرقس ۱: ۱۰). 
عیسی مرگ خود را بر صلیب «تعمید» نامید (لوقا ۱۲: ۵۰). تعمید مرگ عیسی و قیام او، بنیان تعمید ما نیز هست، یعنی دلیلی است برای این نکته که چرا ما می‏‏توانیم تعمید یابیم (رومیان ۶: ۳-۴؛ کولسیان ۲: ۱۲؛ اول پطرس ۳: ۲۱). 
کلیسا، از همان ابتدای تاریخ خود، از حکم عیسی پیروی کرده و ایمانداران جدید را تعمید داده است. نمونه‏‏هایی از تعمید مسیحی که در عهد جدید بیشتر جلب توجه می‏‏کنند، عبارتند از: اعمال ۲: ۱۴، ۸: ۱۲، ۸: ۳۸، ۱۰: ۴۸، ۱۶: ۱۵، ۱۶: ۳۳، ۱۹: ۱-۵ . در بسیاری از این آیات، تعمید آب بلافاصله پس از اعتراف ایمان به مسیح انجام می‏‏شود. چند مورد از این موارد، شامل تعمید تمام خانواده می‏‏شود (اعمال ۱۰: ۴۸، ۱۶: ۳۱-۳۳). 
خروج از آب نماد آغاز یک زندگی جدید است، زندگی‏ای ‏‏که در آن خدا جایگاه اول را دارد. به همین دلیل پس از یحیی و آمدن عیسی مسیح و مُردن او بر صلیب که آمرزش گناهان بشر را به همراه آورد، نقش تعمید پس از عیسی مسیح دیگر فقط برای توبه از گناهان و آمرزش آن نبود، چون مسیح با مرگ خود آمرزش گناهان را حاصل کرده بود. تنها اعتراف به گناه و توبه از آن و ایمان به نام مسیح و مرگ و قیام او ، شخص را آماده می‏‏ساخت تا تعمید بگیرد. 
تعمید یحیی، فقط تعمید آب بود. و بدین مفهوم بود که شخص از گناه خود توبه کرده و پاک شده است. اما شخص مجددا ممکن بود فردای آن روز دوباره گناه کند، او مجددا بر می‏‏گشت تا توبه کند و مجددا تعمید بگیرد تا از گناهانش پاک شود. 
تعمید مسیح نیز تعمید آب بود اما دریافت کردن ‏روح‏القدس‏‏ به همراه آن. و این بدین مفهوم بود که شخص گناهان خود را به مسیح اعتراف کرده، مسیح را به قلب خود دعوت کرده، گناهانش برای همیشه آمرزیده و پاک شده است. اکنون تعمید می‏گیرد تا اعلام کند، به مسیح متعلق است و مردن و قیامت او را تایید می‏‏کند. این شخص ممکن است مجددا گناه کند، اما دیگر نیاز ندارد که مجددا تعمید بگیرد. زیرا مسیح یکبار برای همیشه گناهان او را آمرزیده و او پاک است، تنها باید در نام مسیح از عمق دل، اعتراف به گناهان خود کند و اطمینان داشته باشد که عیسی مسیح گناهانش را می‏‏آمرزد. 
عیسی مسیح خودش کسی را تعمید نداد بلکه شاگردانش مردم را تعمید می‏‏دادند (یوحنا ۴: ۲). حتی پولس رسول تاکید می‏‏کند که فقط دو نفر و یک خانواده را تعمید داده است ( اول قرنتیان ۱: ۱۴- ۱۶). این باید به ما نشان دهد که نقش تعمید پس از آمدن عیسی مسیح و دلیل آمدن او که مُردن برای گناهان بشر و رستگاری با ایمان به او بود، تماما تغییر می‏‏کند. این باید به ما نشان دهد که عمل تعمید نیست که در زندگی یک ایماندار نقش ایمان را بازی می‏‏کند بلکه قلب و جان ایماندار و میزان دلبستگی او به عیسی مسیح است. 
شخص پس از ایمان به عیسی مسیح تعمید می‏‏گیرد تا اعلام کند که جریمۀ گناهانش بر بالای صلیب پرداخت شده است. او و نفس خطاکار او بر بالای صلیب با مسیح مصلوب شده است، با مسیح دفن شده است و دارای یک زندگی تازه، مانند مسیح قیام کرده است، اکنون او نباید تن به گناه بدهد. 
تعمید تصویری از اطاعت و فرمانبرداری است. خداوند ما را دعوت به توبه و تعمید می‏‏کند (اعمال ۲: ۳۸) و ما دعوت خداوند را اجابت کرده و پس از توبه، اطاعت روحانی خود را با تعمید به نمایش عموم می‏‏گزاریم. تعمید تصویری از اطاعت روحانی ما می‏‏باشد. 
حقیقت دیگری را که تعمید به تصویر می‏‏کشد همان تغییر بزرگی است که در شخصیت و در زندگی فرد رخ می‏‏دهد. پولس می‏‏گوید: "پس اگر کسی در مسیح باشد، خلقت تازه‏ای ‏‏است؛ چیزهای کهنه درگذشت، اینک همه چیز تازه شده است" (دوم قرنتیان ۵: ۱۷). با فرو رفتن در آب، تعمید این حیات تازه را به زیبایی به تصویر می‏‏کشد. این درست مثل مراسم دفن پس از مرگ و برخاستن دوباره از مرگ است. پولس رسول در کولسیان ۲: ۱۲ می‏‏گوید که "وقتی شما تعمید گرفتید با مسیح مدفون شدید و نیز در تعمید خود بوسیله ایمان با قدرت خدا که مسیح را پس از مرگ زنده گردانید، با او قیام کردید". 
ایماندار در آب فرو برده می‏‏شود تا نشان بدهد که چیزهای کهنه مرده و گذشته‏‏اند ‏‏و از آب بیرون می‏‏آید تا نشان دهد که همه چیز نو شده است. تعمید صرفا و تنها یک شستشو نیست، بلکه همانا نابود ساختن آن من قدیم است، تعمید یعنی ما در خود مرده و مخلوقات جدیدی می‏‏شویم. 
بازتاب دیگر تعمید در این حقیقت نهفته است که ایمانداران حقیقی چگونه به شباهت مسیح در می‏‏آیند. حال آنها به او تعلق داشته، با او ایستاده‏‏اند ‏‏و نمایندگان او هستند، او را دوست داشته، برای او زیسته، و به او وفادار خواهند ماند. بدینگونه ایمانداران با گرفتن تعمید، این امر را به تصویر می‏‏کشند که دقیقا همان کاری را انجام می‏‏دهند که عیسی مسیح انجام داد، چنانچه گویی راه او را قدم بقدم در آب تعمید دنبال می‏‏کنند. 
"آنگاه عیسی از جلیل به اُرْدُن نزد یحیی آمد تا از او تعمید یابد. ۱۴ اما یحیی او را منع نموده ، گفت : «من احتیاج دارم كه از تو تعمید یابم و تو نزد من میآیی؟» ۱۵ عیسی در جواب وی گفت : «الا´ن بگذار زیرا كه ما را همچنین مناسب است تا تمام عدالت را به كمال رسانیم . »پس او را واگذاشت " (متی ۳: ۱۳-۱۵). عیسی مسیح بدون گناه بود و نیازی به تعمید برای نشانه‏ای ‏‏از توبه نداشت. پس هدف او از تعمید یافتن چه بود؟ وی به ما می‏‏گوید که لازم بود تا همه آنچه را که از او خواسته شده بود، به انجام رساند. 
لازم بود تا مسیح تعمید گیرد تا زندگی او در هر زمینه الگویی کامل باشد تا بعد از آن در جلجتا کاملاً صلاحیت یابد که برای گناهان بشر فدیه شود. بیاد داشته باشیم که او برگزیده شد تا نجات دهنده و رهبر قوم خود باشد. او بایستی کاهن اعظم، پیشرو و همچنین برادر بزرگتر افراد قوم خود می‏‏بود. برای به کمال رسانیدن این اهداف، لازم بود تا خود تمام آنچه را که از قوم خود می‏‏طلبد، بجا آورد. در غیر اینصورت چگونه می‏‏توانست الگو و پیشرو آنها باشد؟ در زمانهای قدیم فرماندۀ لشکر در جلو لشکر حرکت می‏‏کرد و بقیه او را دنبال می‏‏کردند. او می‏‏باید قبل از بقیه از تمام مسیرها و خطرات عبور می‏‏کرد و مسیح نیز فرمانده نجات ماست (عبرانیان ۲: ۱۰). 
آری نجات دهندۀ ما در تمامی موارد کامل و بدون نقص است او در هر امری وظایفی را که از قوم خودش می‏‏طلبد، خودش نیز به شکل کامل به انجام رسانیده است و بدین خاطر خود او نیز تعمید گرفت. او به عنوان رهبر و نجات دهنده ما هم شکل ما شد. 
  چرا باید تعمید بگیریم؟     
کتاب مقدس به ایمانداران دستور می‏‏دهد که تعمید بیابند. در هیچ جای کتاب مقدس نمی‏‏خوانیم که تعمید امری دل بخواهی یا اختیاری باشد. هر کس که عیسی را به عنوان خداوند خود پذیرفته و از گناهان خود توبه کرده است، باید تعمید بگیرد. دلیل تعمید این است که تغییر و تحول و توبه‏ای ‏‏را که در زندگی ما پدید آمده است از این طریق به طور نمادین نشان دهیم، و این واقعیت را اعلام نماییم که در آینده با مسیح برخواهیم خاست. 
تعمید، نمادی مرئی از ایمان است، اما اغلب با خود نجات اشتباه گرفته می‏‏شود. خیلی مهم است توجه داشته باشیم که تعمید نمی‏‏گیریم تا چیزی اتفاق بیفتد، بلکه تعمید می‏‏گیریم چون چیزی اتفاق افتاده است. مردم تعمید نمی‏‏گیرند تا ایماندار شوند، بلکه تعمید می‏‏گیرند چون ایماندار هستند. نجات شخص به داشتن تعمید بستگی ندارد، اما تعمید باید در پی نجات عملی شود. در اعمال رسولان می‏‏خوانیم که کرنلیوس پس از آنکه از ‏روح‏القدس‏‏ پر شد تعمید گرفت، که آشکارا نشان می‏‏دهد او نخست نجات پیدا کرده بود و بعد تعمید گرفت. 
خداوند عیسی به ما حکم کرد که ایمانداران جدید را تعمید دهیم (متی ۲۸: ۱۹). تقریبا در تمامی فرهنگها و کشورها، تعمید آب به عنوان نشانه ترک نمودن مذهب قدیمی و گرویدن به مسیحیت تلقی می‏‏شود. این اقدام یکی از گامهای مقدماتی نجات محسوب می‏‏شود (اعمال ۲: ۳۸). عیسی نیز وعده نجات را با تعمید مرتبط می‏‏سازد (مرقس ۱۶: ۱۶). در تاریخ کلیسا، نظرات متفاوتی در مورد رابطه تعمید و نجات مطرح شده است. 
برخی از مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که تعمید یکی از «ابزار فیض» است، یعنی یکی از طرقی است که فیض خدا به ما بخشیده می‏‏شود. مهم ترین ابزار فیض، کلام خدا است (رومیان ۱۰: ۱۷؛ اول پطرس ۱: ۲۳). این دسته از مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که فیض خدا از طریق تعمید آب نیز شامل حال ما می‏‏شود. حتی در تعمید آب نیز عامل مهم، کلام مکتوب خدا است (افسسیان ۵: ۲۶). این مسیحیان معتقدند که ما در تعمید، هم دارای نشانۀ مرئی هستیم (آب)، و هم دارای عطایی درونی و روحانی (اتحاد با مرگ و قیام مسیح، بخشایش گناهان و عضویت در کلیسا توسط ‏روح‏القدس‏‏). این مسیحیان بر این اعتقادند که در تعمیدی که بر اساس ایمان انجام می‏‏شود، زندگی ما حقیقتا با مسیح مدفون می‏‏شود و با او قیام می‏‏یابیم (رومیان ۶: ۳-۴؛ کولسیان ۲: ۱۲)، و مسیح را در بر می‏‏گیریم (غلاطیان ۳: ۲۷). بر اساس کلام پطرس در اعمال ۲: ۳۸ که می‏‏گوید به جهت آمرزش گناهان تعمید گیرید، این مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که توسط تعمید آب، ما به شکلی خاص آمرزش گناهان را می‏‏یابیم. در اول پطرس ۳: ۲۱ پطرس در مورد آن تعمیدی می‏‏نویسد که اکنون ما را نجات می‏‏بخشد ... بواسطۀ برخاستن عیسی مسیح. پطرس می‏‏فرماید که این تعمید، دور کردن کثافت جسم نیست، بلکه شستشوی روحانی است که نتیجه آن، ضمیر صالح است. به این ترتیب، این دسته از مسیحیان معتقدند که در تعمید، گناهان ما عملا «شسته» می‏‏شود و ضمایر یا وجدانهای ما حقیقتا پاک می‏‏گردد (اعمال ۲۲: ۱۶؛ افسسیان ۵: ۲۶؛ تیطس ۳: ۵؛ عبرانیان ۱۰: ۲۲). از دیدگاه آنان، تعمید عملا ختنۀ روحانی ما و به معنی بیرون کردن بدن جسمانی است (کولسیان ۲: ۱۱-۱۲). عیسی فرمود ... اگر کسی از آب و روح مولود نگردد، ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود (یوحنا ۳: ۵). این مسیحیان معتقدند که واژۀ «آب» در این آیه، به تعمید آب اشاره می‏‏کند، آب به تنهایی هیچ اثری ندارد، اما در آیین تعمید، آب وقتی آنگونه که خدا حکم کرده است، به همراه کلام مورد استفاده قرار می‏‏گیرد (مرقس ۱۶: ۱۶؛ افسسیان ۵: ۲۶)، موثر واقع می‏‏شود. در تعمید، خدا فیض خود را به انسان عطا می‏‏کند، اما این فیض باید با ایمان دریافت شود. بدون ایمان به کلام وعدۀ خدا، ما هیچ بهره‏ای ‏‏نمی‏‏بریم. تعمید آب به خودی خود ایمان ما را به کلام وعده خدا تقویت می‏‏کند. 
بسیاری از مسیحیان این نظر را نمی‏‏پذیرند که فیضی خاص در تعمید آب وجود دارد. در کتاب مقدس آیات زیادی وجود دارند که تنها ایمان به عیسی (یوحنا ۱: ۱۲، ۳: ۱۶؛ رومیان ۱۰: ۹-۱۰) یا ایمان به کلام خدا را (رومیان ۱: ۱۶، ۱۰: ۱۷؛ اول پطرس ۱: ۲۳) طریق دریافت برکات الهی می‏‏دانند. این مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که کلام خدا تنها «ابزار فیض» است. طبق نظر آنان، شنیدن کلام خدا و ایمان داشتن به عیسی، تنها ابزاری است که ما برای نجات یافتن نیاز داریم. این مسیحیان معتقدند که تعمید آب صرفا نشانه یا نمادی است از اتفاقی که به هنگام ایمان آوردن در ما رخ می‏‏دهد. از نظر آنان، تعمید حقیقتا ما را پاک نمی‏‏سازد یا به طریقی خاص آمرزش گناهان را برای ما به ارمغان نمی‏‏آورد، بلکه فقط نمادی است از مرگ ما با مسیح، در برگرفتن او، و ختنه شدن ما توسط او (رومیان ۶: ۳-۵؛ غلاطیان ۳: ۲۷؛ کولسیان ۲: ۱۱-۱۲). تعمید از نظر ایشان صرفا نشانه‏ای ‏‏است ظاهری از آن اتفاقی که در هنگام ایمان آوردن، در ما به وقوع می‏‏پیوندد. برخی معتقدند که مولود شدن از آب در یوحنا ۳: ۵، به تولد جسمی اشاره دارد. برخی دیگر بر این عقیده‏‏اند ‏‏که آب به کلام خدا اشاره می‏‏کند. برخی از این مسیحیان همچنین می‏‏گویند که تعمید شهادتی است که فرد در مورد ایمان خود به جهان می‏‏دهد. بنابراین، باید در حضور جمع انجام شود، نه در خلوت. برخی از این مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که همانگونه که ختنه در عهد عتیق نشانه‏ای ‏‏از عهد خدا با یهودیان بود، تعمید نیز نشانه‏ای ‏‏از عهد خدا با قوم خویش می‏‏باشد. آنان در تایید این مدعا، به کولسیان ۲: ۱۱-۱۳ استناد می‏‏کنند. 
در مورد معنی تعمید، برخی از مسیحیان دیدگاه نخست را می‏‏پذیرند و برخی دیدگاه دوم را. همه آنان نیز ایمان دارند که از تعلیم کتاب مقدس پیروی می‏‏کنند. ما هر دیدگاهی را هم که بپذیریم، نباید دیگران را که دیدگاه دیگری دارند، داوری کرده، محکوم نماییم. 
در ارتباط با تعمید، سوالات متعددی در باب ضرورت و لازم الاجرا بودن آن مطرح می‏‏شود. نخستین سوال این است: اگر ایمانداری بدون تعمید بمیرد، چه اتفاقی می‏‏افتد؟ کتاب مقدس پاسخی قطعی به ما نمی‏‏دهد. تقریبا تمامی مسیحیان در این مورد متفق القولند که چنین شخصی نجات می‏‏یابد. مطابق مرقس ۱۶: ۱۶، آنچه باعث محکومیت است، ایمان نیاوردن است، نه تعمید نگرفتن. شخص مجرمی که عیسی در لوقا ۲۳: ۴۰-۴۳ به او وعدۀ فردوس را می‏‏دهد، این فرصت را نیافت که تعمید گیرد. با وجود این، کلیسا همیشه ایمان داشته است که کسی که از تعمید گرفتن خودداری می‏‏کند، در وضعیت خطرناکی قرار دارد. آیا چنین شخصی دارای ایمان حقیقی است؟ اگر ما آگاهانه پیوسته از پذیرش حکم مسیح سر باز زنیم، وارد ملکوت آسمان نخواهیم شد (متی ۷: ۲۱). بنابراین، هنگامی که رهبران کلیسا آماده تعمید دادن کسی هستند، این شخص نباید در انجام این کار تعلل ورزد، بلکه باید در اولین فرصت تعمید گیرد. 
سوال دوم این است: اگر ایمانداری که تعمید گرفته، علیه خدا عصیان کند و زندگی او در گناه سپری شود، اما پس از مدتی توبه کند و به سوی مسیح بازگردد، آیا نیاز هست که دوباره تعمید گیرد؟ کلیسا همواره به این سوال پاسخ منفی داده است. تنها یک تعمید وجود دارد (افسسیان ۴: ۵). پس از اینکه خدا ما را فرزندان خود می‏‏سازد، ممکن است ما علیه او عصیان کرده، امتیازات فرزندی خدا را از دست بدهیم. اگر بعدها توبه کنیم، دیگر نیازی نیست که مجددا فرزند خدا شویم، بلکه فقط باید گناهانمان آمرزیده شوند (لوقا ۱۵: ۱۱-۲۴). حتی هنگامی که ما امین نیستیم، خدا امین است (رومیان ۳: ۳، ۱۱: ۲۹؛ دوم قرنتیان ۱: ۱۰). 
سوال مشابه دیگری را نیز می‏‏توان مطرح کرد: اگر ما در کلیسایی تعمید بگیریم، هنگامی که به کلیسایی دیگر ملحق می‏‏شویم، آیا باید مجددا تعمید بگیریم؟ پاسخ این سوال نیز منفی است. تنها یک تعمید مسیحی وجود دارد (افسسیان ۴: ۵). ایمانداری که در نام اب و ابن و ‏روح‏القدس‏‏ تعمید می‏‏گیرد (متی ۲۸: ۱۹)، نیازی ندارد که باری دیگر تعمید گیرد. 
همچنانکه مسیح بوسیله یحیی تعمید یافت، ما نیز به نشان پیروی از او، زندگی روحانی خود را با تعمید آغاز می‏‏‎کنیم. با تعمید نشان می‏‏‎دهیم که زین پس تلاش می‏‏‎کنیم تا در اثر قدمهای مسیح راه برویم و تا پایان زندگی خود او را پیروی کنیم. 
در زمان تعمید، ما به او، به کلیسا و به دنیا اعلام می‏‏کنیم که من از نجات دهندۀ خود پیروی خواهم کرد. محکم به او پیوسته و در راه خداوندی گام بر می‏‏دارم که من را دوست داشته و جان خود را برای من فدا کرده است "آنانند که‌ بره‌ را هر کجا می‌رود متابعت‌ می‌کنند". 
تعمید جلوه بسیار شگفتی است از تعهد ما به مسیح و تمام آنچه که به پادشاهی او مربوط می‏‏شود. همزمان ما با بقیه قوم خداوند اعلام همبستگی می‏‏کنیم، با آنهایی که مانند ما راه مسیحیت را برگزیده‏اند، چرا که "جمیع ما به یک روح در یک بدن تعمید یافتییم". 
  اهمیّت تعمید چیست؟     
چرا خداوند بر تعمید همۀ ایمانداران تأکید دارد؟ و چه چیزی آنرا مهّم می‏‏سازد، به ویژه در سایۀ این حقیقت که اجرای آن هیچ نقش روحانی در نجات فرد ندارد؟ پاسخ این است که خداوند این رسم را طراحی کرده تا مسیحیان را در زندگی و ایمانشان استوار سازد، کلیسا را حفظ و تقویت کرده و طبیعت کلیسای مسیحی را به جهانیان نمودار سازد. به همین جهت اگر تعمید به فراموشی سپرده شود یا به نحو نادرستی اجرا گردد، هدفی که خداوند در نظر داشته، بدست خادمینی که بایستی به او وفادار باشند، مخدوش شده و به کنار گذاشته می‏‏شود. 
قبل از هر چیز تعمید به تک تک افراد ایماندار در درک تجربۀ روحانی آنها کمک می‏‏کند، بدین نحو که آنچنان تجربۀ تحول روحانی را در ذهنشان بیدار می‏‏سازد که حس سپاسگزاری و قدردانی در آنها تحریک شده و اطمینان ایشان از نجات قوّت می‏‏گیرد. 
بعلاوه در می‏‏یابند هر چند تحول روحانی در آنها اَمری نامرئی و درونی بوده و تنها خداوند از آن آگاه است، امّا حال باید بنوعی بروز داده شود و در برابر دید همگان و دنیا قرار گیرد. از اینرو با خود عهد می‏‏بندند که خداوند را اطاعت کرده و در هر شرایطی به او وفادار بمانند. 
تعمید همچنین به کلیسا کمک می‏‏کند درست همانطور که شام خداوند، خاطره کاری را که مسیح بر بالای صلیب در جلجتا انجام داد در خاطر ما زنده می‏‏کند، تعمید نیز تحول روحانی را بیاد سایر ایمانداران در کلیسا آورده و ایمانداران ناظر تشویق شده و به شوق آمده تا کلام خداوند را با جدیت بیشتر به دیگران برسانند. در واقع ما "قبیله‌ برگزیده‌ و کهانت‌ ملوکانه‌ و امت‌ مقدس‌ و قومی‌ که‌ ملک‌ خاص خدا باشد هستید تا فضایل‌ او را که‌ شما را از ظلمت‌، به‌ نور عجیب‌ خود خوانده‌ است‌، اعلام‌ نمایید" (اول پطرس ۲: ۹). تعمید، ضرورت بشارت انجیل را در سر فصل برنامۀ کلیسا قرار می‏‏دهد و این چیزی است که مّد نظر خداوند است. 
تعمید به غیر ایماندارانی که در ارتباط با کلیسا قرار می‏‏گیرند کمک می‏‏کند تا خط روشنی را تشخیص دهند که نجات یافتگان را از دیگران جدا می‏‏سازد. معمولا عده زیادی برای شنیدن پیام انجیل و یا سایر موارد دیگر وارد کلیسا می‏‏شوند. گاهی آنها همچنان در حالت حق جو باقی می‏‏مانند و مسیحی ظاهری می‏‏شوند اما در مواجهه با تعمید سایر ایمانداران، به خود آمده و در می‏‏یابند که باید به ندای خدا پاسخ دهند. بدین ترتیب تعمید در کلیسا سبب ترغیب سایرین به تعمید می‏‏شود. 
تا آنجا که به افراد بی ایمان مربوط می‏‏شود، غسل تعمید مانع اصلی پیوستن به عضویت کلیسا است. تعمید می‏‏گوید که برای پیوستن به خانواده الهی و عضویت کلیسا، تجربۀ تحول روحانی ضروری است و قبل از اینکه کسی خود را مسیحی بخواند، مرگ "من قدیمی" و دریافت حیات تازه از شروط لازم و اساسی است. 
در بسیاری از کلیساها، هیچ راهی برای شناسایی ایمانداران از غیر ایمانداران نیست، امّا وقتی کلیسایی مراسم تعمید را بجا می‏‏آورد در واقع به همه یاد آور می‏‏شود که کلیسا فقط تجمع گروهی از افراد که به تعالیم مسیحی باور دارند، نیست. بلکه کلیسا محل گرد همآیی افرادی است که از مرگ روحانی نجات یافته و به حیات ابدی دست پیدا کرده‏‏اند ‏‏و جای تعجب نیست که خدا دستور به انجام تعمید داده است. 
تعمید در واقع شهادتی عام در حضور کلیسا و سایرین است تا تمامی اعضای خانواده الهی از این امر آگاه گشته و در این شادی شریک شوند. در واقع شخص تعمید گیرنده به سایرین اعلام می‏‏کند که زندگی خود را به مسیح سپرده و تولد تازه یافته است. او در واقع هم نجات خود از گناه را اعلام می‏‏کند و هم در مقابل دیگران تعهد می‏‏کند که مسیح را پیروی نماید. 
  چطور باید تعمید گرفت؟     
با نگاهی به فرقه‏های ‏‏مختلف مسیحی متوجه می‏‏شویم که تعمید گرفتن انواع و اَشکال مختلف دارد. برخی کلیساها افراد را تعمید داده و به طور کامل در آب فرو می‏‏برند، و برخی دیگر صرفاً بر آنها آب می‏‏پاشند. ببینیم کتاب مقدس در این باره چه تعلیم می‏‏دهد؟ 
کتاب مقدس در این باره که ایمانداران را دقیقاً به چه صورت باید تعمید داد دستور صریحی ارائه نمی‏‏دهد. با توجه به مفهوم نمادین تعمید، درمی یابیم که تعمید هم نمایانگر دفن شدن است و هم نشانۀ قیام. 
بنابراین فرو بردن ایمانداران در آب (تعمید) عمل دفن شدن را بهتر از پاشیدن آب بر آنها نشان می‏‏دهد. در کتاب مقدس می‏‏خوانیم که وقتی یحیی در رود اردن تعمید می‏‏داد: «عیسی از آب برآمد» (انجیل متی ۳:۱۶)، که تلویحاً بدان معناست که او به هنگام تعمید به طور کامل در آب فرو برده شد. 
با اینحال گرچه ظاهراً در کتاب مقدس تعمید به شیوۀ فرو رفتن در آب انجام می‏‏شده است، اما در هیچ جا به ما چنین دستوری داده نمی‏‏شود. تعمید دادن به اسم پدر، پسر و ‏روح‏القدس‏‏ بسیار مهم تر است از اینکه ایمانداران به چه صورت تعمید می‏‏گیرند. بهتر است کسی به شیوۀ پاشیدن آب تعمید بگیرد ولی از گناهان خود توبه کرده و به عیسی مسیح ایمان آورده باشد، و تعمیدش به اسم پدر، پسر و روح‏القدس باشد، تا اینکه کسی با فرو رفتن در آب تعمید بگیرد ولی توبه نکرده باشد. آنچه در وهلۀ نخست مهم است نه چگونگی تعمید گرفتن شخص، بلکه علت تعمید گرفتن اوست. با اینحال اگر می‏‏خواهید دقیقاً به شیوه‏ای ‏‏که در کتاب مقدس معمول بوده تعمید بگیرید، به نظر می‏‏رسد که ارجحیت با شیوۀ فرو رفتن در آب باشد. 
سه روش عمده برای تعمید وجود دارد که عبارتند از: غوطه‏‏‏ور ‏‏ساختن در آب، پاشیدن قطرات آب، و ریختن آب. در بسیاری از کلیساها، داوطلبان را با پاشیدن قطرات آب یا ریختن آن روی سرشان، تعمید می‏‏دهند. در مورد تعمید کودکان، معمولا از دو روش فوق استفاده می‏‏شود، اگر چه در گذشته کودکان را نیز در آب غوطه‏‏‏ور ‏‏می‏‏ساختند. برای بزرگسالان، هر سه روش بکار گرفته می‏‏شود. معمولا افراد زمین گیر و بیمار، یا اشخاصی را که در مناطق بد آب و هوا زندگی می‏‏کنند (مثل بیابانها و قطب شمال)، توسط غوطه‏‏‏ور ‏‏کردن تعمید نمی‏‏دهند. به هر حال، از دوران کلیسای اولیه تا کنون، هر سه روش در زمانها و مکانهای مختلف بکار گرفته شده است. 
خود کتاب مقدس دقیقا نمی‏‏گوید که تعمید چگونه باید صورت گیرد. در زمان نگارش عهد جدید، تعمید معمولا در رودخانه‏ها (مرقس ۱: ۵)، یا مکانهایی که آب فراوان بود (یوحنا ۳: ۲۳)، انجام می‏‏شد. تعمید به شکل غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن در چنین مکانهایی به سهولت انجام می‏‏شد و احتمالا متداولترین شکل تعمید بود. اما گاهی تعمید به شکل غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن بسیار مشکل می‏‏شود. برای مثال، شخص حبشی در صحرا تعمید گرفت (اعمال ۸: ۳۶-۳۸). زندانبان زندان فلیپی و خانواده اش به هنگام نیمه شب و در فاصله زمانی که زخمهای رسولان را می‏‏شستند و غذا می‏‏خوردند، تعمید گرفتند (اعمال ۱۶: ۳۳). و در روز پنطیکاست نیز سه هزار نفری که ایمان آورده بودند، با هم تعمید گرفتند (اعمال ۲: ۴۱). بسیاری از محققین الهیات معتقدند در این موقعیت‏‏‏ها ‏‏به خاطر وجود این قبیل مشکلات، تعمید به شکل ریختن آب یا پاشیدن آن، صورت گرفته است. 
واژۀ یونانی که برای تعمید بکار رفته، معانی متعددی دارد. کلی ترین معنی آن «غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن» است. غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن در آب، نمادی است روشن برای نشان دادن مرگ و مدفون شدن ما با مسیح (رومیان ۶: ۳-۴). به همین جهت، بسیاری از کلیساها داوطلبان را تنها با غوطه‏‏‏ور ‏‏ساختن در آب تعمید می‏‏دهند. با وجود این، «غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن» تنها معنی واژۀ تعمید نیست. در مرقس ۷: ۳-۴، به آیین شستشو و طهارت یهودیان اشاره شده است؛ کلمه یونانی که در این آیات بکار رفته، همان کلمه‏ای ‏‏است که در مورد تعمید نیز بکار برده شده و به معنی «پاشیدن» نیز هست (لوقا ۱۱: ۳۸-۳۹). 
«تعمید ‏روح‏القدس‏‏» (اعمال ۱: ۵) که امتها نیز آن را یافتند، در معنی «ریخته شدن» روح نیز بکار رفته است (اعمال ۲: ۱۷-۱۸، ۱۰: ۴۴-۴۵). همچنین آمده که ما باید "دلهای خود را از ضمیر بد پاشیده" و نزدیک بیاییم (حزقیال ۳۶: ۲۵؛ عبرانیان ۱۰: ۲۲)، که به نظر بسیاری از مسیحیان، این آیه به تعمید آب اشاره دارد. بنابراین، بسیاری از کلیساها داوطلبان را توسط پاشیدن یا ریختن آب بر آنها تعمید می‏‏دهند. 
  چه وقت باید تعمید گرفت؟     
در عهد جدید، تعمید همیشه در پی ایمان آوردن و توبه کردن اشخاص صورت می‏‏گرفته است. افراد معمولاً بلافاصله پس از ایمان آوردن به عیسی مسیح، تعمید می‏‏گرفتند. امروزه برخی کلیساها اطفال را نیز تعمید می‏‏دهند. برخی دیگر از کلیساها افراد نو ایمان را بلافاصله تعمید نمی‏‏دهند. ببینیم نظر کتاب مقدس در این باره چیست؟ 
بسیاری از کلیساها تنها پس از مدت‏‏‏ها ‏‏انتظار به نو ایمانان اجازه تعمید می‏‏دهند. این امر می‏‏تواند باعث شود فرد نو ایمان احساس سرخوردگی کرده، فکر کند به او به عنوان عضو درجه دوم کلیسا نگریسته می‏‏شود. علت دوران انتظار یا قائل شدن پیش شرط جهت تعمید افراد نو ایمان، به دلیل امنیت خود آنهاست، و هدف از این کار به هیچ وجه دلسرد کردن شخص تازه ایمان نیست. اکثر اشخاصی که در دوران عهد جدید تعمید می‏‏گرفتند از زمینۀ یهود بودند و اصولاً کلیسا از بطن چنین فرهنگی ظهور کرد. به همین جهت کسانی که به مسیح ایمان می‏‏آوردند اغلب دقیقاً می‏‏دانستند چه می‏‏کنند و ایمان آوردن به مسیح به چه معناست. کسانی که از سایر زمینه‏های ‏‏فرهنگی به مسیح ایمان می‏‏آورند گاه برای درک کامل تصمیمی که گرفته‏‏اند ‏‏به مدت زمان بیشتری احتیاج دارند. این نکته نیز مهم است که نو ایمانان به خوبی دریابند که تعمید براستی به چه معناست، و به چه معنا نیست. خیلی‏‏‏ها ‏‏تصور می‏‏کنند با تعمید گرفتن خواهند توانست در کلیسای خود به مقام و منصبی برسند، یا اینکه وضعیت پناهندگی آنها درست خواهد شد. برخی نیز فکر می‏‏کنند با تعمید گرفتن نجات آنها تضمین است. دوران انتظار قبل از تعمید که اغلب با گذراندن سلسله دروسی در این رابطه همراه است، به فرد نو ایمان کمک خواهد کرد ایمان تازه یافتۀ خود را به درستی درک کند و به مفهوم تعمیدی که خواهد گرفت به خوبی پی ببرد. قائل شدن چنین دوران انتظاری به هیچ وجه به این معنا نیست که فرد نوایمان در ایمان خود ضعیف است یا ایمانش حقیقی نیست. چنانچه تعمید گرفتن نیز بدین مفهوم نیست که فرد ایماندار از این پس "مورد قبول" است. نوایمانانی که هنوز در انتظار تعمید بسر می‏‏برند یا در شرایطی قرار دارند که کسی نیست آنها ‏‏را تعمید دهد، نباید نومید شوند. بلکه در عوض باید برای موضوع تعمید خود دعا کنند و کماکان زندگی خود را بر اساس تعالیم کتاب مقدس وفق دهند. زندگی دگرگون شدۀ یک ایماندار توبه کرده بسیار مهمتر است از موضوع تعمید. اگر ایمانداری براستی به مسئولیت‏هایی که دارد عمل کند و آنها ‏‏را جدی بگیرد، هنگامی که فرصت تعمید فرا رسد، آماده خواهد بود. 
بسیاری از ایمانداران منتظر تعمید، مشتاقانه در انتظار روزی هستند که بتوانند از طریق مراسم تعمید شهادت دهند که نسبت به گناه و زندگی کهنۀ گذشته خود مرده‏اند، تعمیدی که نماد حیات تازه‏ای ‏‏است که احتمالاً پیشاپیش از آن برخوردار بوده و آن را تجربه کرده‏اند. کسانی که تعمید گرفته‏‏اند ‏‏باید در زندگی تازۀ خود شادی کنند، و کماکان هر روزه صلیب خود را برداشته، به زندگی سابق خود پشت کنند. تمام ایمانداران باید به خاطر داشته باشند که ارزش نماد تعمید صرفاً در گرو حقیقتی است که واقعۀ تعمید در زندگی ایشان منعکس می‏‏کند، این که نسبت به گناه مرده‏‏اند ‏‏و از این پس در مسیح زندگی می‏‏کنند. 
قبل از تعمید یافتن، دو شرط اساسی وجود دارد: اول اینکه شخص تعمید گیرنده لازم است که عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود پذیرفته باشد، و دوم باید بداند که تعمید، حاکی از چیست. اگر شخصی، عیسی مسیح را به عنوان نجات دهنده خود پذیرفته باشد، و بداند که تعمید گامی است برای اطاعت و اعلام آشکار ایمان او به مسیح، و مشتاق تعمید یافتن باشد، دلیلی برای منع کردن او از تعمید وجود ندارد. طبق گفتۀ کلام خدا، تعمید گامی ساده برای پیروی و اعلام علنی ایمان به عیسی مسیح ( که تنها راه نجات است) می‏‏باشد. تعمید مسیحی امر مهمی است، چرا که گامی است از اطاعت، اعلام علنی ایمان به مسیح و تسلیم شدن به او، و هویت یافتن با مرگ، تدفین، و رستاخیز عیسی مسیح. 
  تعمید چه چیزهایی نیست؟     
تعمید به منزله این نیست که شخص دیگر نیاز به مشارکت با ایمانداران و آمدن به کلیسا ندارد. 
تعمید به منزله داشتن آگاهی کامل از کتاب مقدس و امور روحانی نیست. 
تعمید به مفهوم تطهیر با آب و پاکی از نجاسات نیست. 
در تعمید هیچ گونه عامل سحر آمیزی وجود ندارد. 
عمل تعمید نیست که در زندگی ایماندار نقش ایمان را بازی می‏‏کند بلکه قلب و جان ایماندار و میزان دلبستگی او به عیسی مسیح است. 
تاکید این نکته ضروری است که نه اجرا شام خداوند و نحوه اجرای آن و نه اجرای تعمید و نحوه اجرای آن؛ پاک شدن از گناهان و زیستن در زندگی تازه را مسبب نمی‏‏گردند. ما باید بدانیم زیستن در مسیح هر دو این عمل را در ما انجام داده و می‏‏دهد. این دو عمل در شخص ایمان را ایجاد نمی‏‏کند بلکه از ایمان سرچشمه گرفته و با ایمان تقویت شده و تایید می‏‏گردد. 
زمانی تعمید میسر است که شخص به عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده خودش از گناهان و مرگ ابدی اعتراف به ایمان می‏‏کند و عیسی مسیح را به عنوان خداوند و نجات دهنده خودش قبول می‏‏کند. 
آب شخص را در ایمان به مسیح مُهر می‏‏کند. اما این آب نیست که قلب شخص را عوض می‏‏کند و آن را متعلق به مسیح می‏‏سازد، بلکه حضور روح مقدس خدا در زمان ایمان و اعتراف شخص به مسیح است؛ و به قولی این ختنه شدن جسم و روح ما در مسیح است که ما را متعلق به وی می‏‏سازد. در سنت یهود عمل ختنه یک عمل جسمی بود که شخص را مهر می‏‏کرد، در مسیح، آب و روح در زمان تعمید است که قلب شخص را از زیستن در گناه ختنه می‏‏کند و به او تولد تازه می‏‏دهد. 
تعمید نمی‏‏تواند سبب ایمان شخص شود این غسل تعمید نیست که شخص را حفظ می‏‏کند بلکه این تنها ایمان شخص است. اما تعمید این باور را به وجود می‏‏آورد که خدا با ماست و ما مشمول بخشایش او هستیم. باور و انجام تعمید با هم آموزه رهایی از اسارت گناه را به تصویر می‏‏کشد. به طور نمادی تعمید مانند حلقه ازدواج است که نشانه تعلق قلبی ما نسبت به عیسی مسیح است. تعمید نه زدودن آلودگی جسم و تن بلکه تعهد به خداوند است (اول پطرس ۳: ۲۱). 
پس این آب نیست که ما را از گناه پاک می‏‏کند بلکه این وعده خدا در خون مسیح است که ما را از گناه پاک می‏‏سازد. با تعمید گرفتن آب در واقع گویی با خدا عهد می‏‏بندیم که: " گناهانم را در مسیح آمرزیدی و من عهد می‏‏بندم که پاک و به دور از گناه برای تو زندگی کنم." 
  چه کسی می‏‏تواند دیگران را تعمید دهد     
در برخی مواقع کتاب مقدس می‏‏گوید که شخص باید توسط مسیحیانی تعمید گیرد که به راستی تعلیم و بشارت می‏‏دهند (اعمال ۸: ۳۵-۳۹). اما در اکثر موارد حتی به ما گفته نشده است که چه اشخاصی تعمید دهنده بوده‏اند، مهمترین امر در هنگام تعمید، اطاعت از خداوند است نه اینکه چه کسی تعمید می‏‏دهد. 
حداقل در دو بخش از کتاب مقدس صریحا به ما گفته شده است که شخص تعمید هنده الزاما شخص تعلیم دهنده نبوده است (یوحنا ۴: ۱-۲) و بطور خاص در اول قرنتیان ۱: ۱۴-۱۷ پولس به صراحت می‏‏گوید که کسی را تعمید نداده حتی آنهایی را که تعلیم داده است. در واقع مهم نیست که مراسم تعمید را حتما شخص تعلیم دهنده به انجام برساند. کتاب مقدس هیچ گونه صلاحیت خاصی را برای تعمید دادن عنوان نمی‏‏کند اما برخی از کلیساها بر این باورند که شخص تعمید دهنده باید دارای برخی صلاحیتهای خاص باشد و معمولا در اغلب کلیساها امر تعمید توسط شبانان، مشایخ و خادمین کلیسا به انجام می‏‏رسد. 

واژه تعمید


 تعمید     Baptize 
روشها و آموزشهای مختلفی در ارتباط با تعمید گرفتن در تاریخ کلیسا وجود داشته و دارد. اما تمامی کلیساها در این امر که انجام دادن تعمید امری واجب و ضروری و غیر قابل انکار است دارای نظر واحد هستند. در واقع تعمید یک اصل مهم در زندگی و آموزش عیسی مسیح است که کلیساها مبادرت به انجام آن در اولین فرصت ممکن می‏‏کنند. 
در عهد قدیم، تعمید همانا به منزله غسل طهارت بود (خروج ۳۰: ۱۷-۲۱؛ لاویان ۱۱: ۲۵). یحیای تعمید دهنده مردم را دعوت میکرد تا به منظور توبه یعنی جهت پاکی دل، مبادرت به گرفتن تعمید کرده و برای ظهور مسیح آماده شوند (مرقس ۱: ۴). عیسی ایمانداران را دعوت به تعمید روح‏القدس و آتش نمود (متی ۳: ۱۱؛ مرقس ۱: ۸). در عهد جدید، تعمید با آب و در نام پدر و پسر و روح‏القدس انجام می‏شود. 
  واژه تعمید     
واژه تعمید اسم مصدر متعدی و به مفهوم از روی قصد و تعمد کاری را انجام دادن است. متاسفانه اغلب اوقات واژه تعمید با واژه غسل در یک ردیف قرار می‏‏گیرد که در کل نادرست و کاملا نا همگون است. این اشتباه حتی در برخی از فرهنگ لغات نیز به چشم می‏‏خورد. 
واژه غسل به معنی شستن، و شستشو دادن در آب و یا غوطه‏‏‏ور ‏‏کردن در آب به منظور از بین بردن ناپاکی و نجاست و زایل ساختن چرکی ظاهری می‏‏باشد. که مفهوم این واژه کاملا در تضاد با مفهوم تعمید است که از روی قصد و تعمد و نه برای زایل ساختن نجاسات ظاهری بلکه برای به انجام رساندن کاری روحانی بواسطه غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن در آب انجام می‏‏شود. 
واژه تعمید در گویش یونانی (Baptizo) به مفهوم غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن در آب است. این واژه یونانی که در مرقس ۱: ۴ استفاده شده است در میان افراد یونانی زبان کاملا معمول و آشنا بوده است. این واژه در هر دورانی در ادبیات یونانی مورد استفاده قرار گرفته و شامل موارد متنوع زیادی به انضمام اعمال معمول هر روزه زندگی می‏‏شده است. واژه تعمید برای یونانی زبانان و شنوندگان آنها در دوران یحیی کاملا قابل فهم بود. در مفهوم این واژه جای هیچ تردیدی نبوده است. این درست مثل این است که وقتی ما از واژه "غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن در آب" استفاده می‏‏کنیم هیچ کسی از آن برداشت "آب پاشیدن" یا "ریختن آب" نمی‏‏کند و برای همه کاملا روشن است که منظور فرو رفتن در آب است. واژه "تعمید" هرگز توسط یونانی‏‏‏ها ‏‏یا یهودیان به مفهوم "شست و شو" بکار گرفته نمی‏‏شد. 
مراسم تعمید یکی از رسوم کلیسای مسیحیان است که اغلب بطور نمادین "نخستین سوگند" یا "درب آیینهای مسیحی" و یا "درب کلیسا" نیز نامیده شده است. 
  تاریخچه تعمید     
در کتاب مقدس برای نخستین بار در ارتباط با یحیی تعمید دهنده به واژه تعمید برخورد می‏‏کنیم. یحیی از مردم می‏‏خواست تا از گناهان خویش توبه کرده و مبادرت به گرفتن تعمید کنند. از مفاد کتاب مقدس کاملا آشکار است که تعمید یحیی صرفا بر اساس توبه استوار بوده است و یحیی تعمید دهنده تمامی گناهکاران را دعوت به توبه و تعمید جهت روی برگرداندن از کارهای گذشته دعوت می‏‏کرده است (متی ۳: ۲؛ مرقس ۱: ۴؛ لوقا ۳: ۳). اما انجام عمل خود تعمید دارای تاریخی در ماورای کتاب مقدس است. 
عمل تعمید در نزد بت پرستان و سایر مذاهب قبل از مسیحیت بر اساس باور ایشان به خاصیت پاک کنندگی آب بوده است. در دوران بابل باستان، و بر طبق لوحهای مکلو، از آب به عنوان یک عامل پاک کننده روحانی در آیین ائا خدای منطقه اریدو واقع در سومر نام برده شده است. 
کتاب مردگان که از مصریان باستان بجا مانده است شامل بخشهایی در مورد تعمید کودکان تازه به دنیا آمده است تا آنها را از ناپاکی بوجود آمده در رحم مادر پاک سازند. مصریان بر این باور بودند که آب و بخصوص آب سرد رود نیل دارای قدرت احیا کنندگی است. و بدین خاطر مردگان را طی تشریفات خاصی و بر اساس آیینهای مربوط به افسانه اُزیریس خدای دنیای زیر زمین، در آب رود نیل تعمید می‏‏دادند. 
آیینهای مذهبی مصریان همچنین دیدگاه از نو زنده شدن از طریق آب را نیز بسط دادند. در آموزه‏های ‏‏ ایزیس (الهه طبیعت مصریان) در آب حمام گرفتن صرفا چیزی بیشتر از یک پاکی مذهبی بوده است. 
در آیین کوبله (یکی از اساطیر یونان) تعمید خون در مراسم تاروبولیم که شامل قربانی کردن گاو نر بود به عمل می‏‏آمد در مرحله نخست این تعمید برای باز یافت جوانی و شادابی بکار برده می‏‏شد، اما بعدها از اهمیت روحانی نیز برخوردار شد. هر چند این آیین در حدود قرن دوم منسوخ گردید. 
استفاده از آب برای مراسم عبادی در میان یهودیان بسیار معمول بود. شریعت موسی حکم می‏‏کرد که بخشی از کاهنان که در امور قربانی کردن حیوانات و یا آنانی که در تشخیص موارد معینی از بیماریها دخالت داشتند حتما خود را با آب شستشو دهند، هر یهودی که چیز ناپاکی را لمس می‏‏کرد و یا از نظر شرعی نجس و ناپاک می‏‏شد باید خود را در آب غسل می‏‏داد (اعداد ۱۹: ۱-۲۲؛ لاویان فصل ۱۴ ، ۱۵ و ۱۶: ۲۴-۲۸). روش شستشو و پاک نمودن بدن از نجاست همواره در اسرائیل مرسوم بوده است. شستشوی لباس حتی قبل از ارائه شریعت در کوه سینا، یکی از مسائل بسیار مهم برای تقدیس و تطهیر در میان اسرائیلیها بود (خروج ۱۹: ۱۰). استفاده از آب برای طهارت و پاکی در اغلب عبارات عهد قدیم استفاده شده است همانند حزقیال ۳۶: ۲۵ که خداوند می‏‏گوید: "و آب پاک بر شما خواهم پاشید و طاهر خواهید شد. و شما را از همه نجاسات و از همه بتهای شما طاهر خواهم ساخت". 
مسیحیان بر این باور نیستند که انجام تعمید چنانچه در عهد جدید تعلیم داده می‏‏شود بر اساس طریقی قرار دارد که در عهد قدیم رواج داشته است. زیرا در عهد قدیم، شستشو با آب یا در آب که صرفا بر اساس پاکی فیزیکی قرار داشت می‏‏تواند فقط سایه یا پیش زمینه‏ای ‏‏از تعمید در عهد جدید باشد که بر اساس پاکی روحانی قرار دارد (اول پطرس ۳: ۲۱). 
وقتی یحیی تعمید دهنده به دنیای قرن اول یهودیان وارد شد، تعلیمات وی شامل ضرورت تعمید نیز می‏‏شد. مردمان دوران او بر اساس سنتی که در میان یهودیان رواج داشت کاملا به امر تعمید آگاه بودند. هر چند تعمید او بر اساس آموزه شریعت یهودیان یا مراسم و رسوم سایر ادیان بت پرست قرار نداشت. مردم یهود در دوران یحیی، کاملا با مفهوم توبه و بخشش گناهان نیز آشنا بودند (اول پادشاهان ۸: ۳۳-۳۴؛ اشعیا ۵۵: ۶-۷). اما در مورد تعمید چطور؟ آیا یهودیان قرن اول با امر تعمید نیز آشنایی داشتند؟ 
همزمان با آغاز مسیحیت، یهودیان دارای سنتی بودند که بر اساس کتاب عهد قدیم قرار نداشت. این سنت شامل شستشو و تعمید افرادی بود که بدین یهودیت گرویده بودند و این تعمید در هفتمین روز پس از ختنه به انجام می‏‏رسید. البته یک سری سوال و جواب و تعلیمات خاص نیز به انجام می‏‏رسید تا از حقیقی بودن ایمان شخص برای پیوستن به یهودیت اطمینان حاصل شود. پس از اطمینان از ایمان شخص، وی را ختنه کرده و سپس او را پس از هفت روز در مقابل شاهدان، تعمید می‏‏دادند. در این تعمید، شخص را برهنه کرده و در آب فرو می‏‏بردند، و زمانیکه شخص از آب بیرون می‏‏آمد در واقع او پسر واقعی اسرائیل بود. شخص پس از انجام این مراسم، حق داشت تا به منظور انجام مراسم قربانی وارد معبد شود. 
یحیی تعمید دهنده زمانیکه به بیابان یهودیه رفته و به تعمید توبه و بخشش از گناهان موعظه می‏‏کرد با موفقیت چشمگیری روبرو شد. کتاب متی ۳: ۵ می‏‏گوید: "مردم از اورشلیم و تمام یهودیه و نواحی رود اردن پیش او می‏‏آمدند". لوقا نیز اضافه می‏‏کند که جمعیت برای تعمید به نزد او می‏‏آمدند. "انبوه مردم بیرون می‏‏آمدند تا از دست یحیی تعمید بگیرند" (لوقا ۳: ۷). 
کتاب عهد جدید بطور واضح اشاره می‏‏کند که تعمید یحیی از جانب خداوند بوده است (متی ۲۱: ۲۵). این تعمید برای هدف روحانی توبه و دریافت بخشایش گناهان بود. "یحیی تعمید دهنده در بیابان ظاهر شد و بجهت آمرزش گناهان به تعمید توبه موعظه می‏‏نمود" (مرقس ۱: ۴). یحیی از طرف خداوند خوانده شده بود و مجهز به کلام خداوند بود (لوقا ۳: ۲). مسیح به ما می‏‏گوید که تعلیم یحیی از آسمان بوده است (متی ۲۱: ۲۵). وقتی یحیی به تعمید برای آمرزش گناهان موعظه می‏‏کرد، مردم شنیده و اطاعت می‏‏کردند. آنها خود را تسلیم تعمیدی می‏‏کردند که اجازه آن از جانب خداوند عطا شده بود. این برای اولین بار در تاریخ بشر بود که علیرغم رسوم مذهبی یهودیان و غیر یهودیان و بت پرستها، یک شخص این فرصت را یافته بود تا برای آمرزش گناهان خود، تعمید بگیرد، هیچ تعمیدی قبل از این بر اساس آمرزش گناهان قرار نداشت. یک نکته مهم و ضروری که پس از مرگ عیسی در تعمید بوقوع پیوست این بود که ما حالا می‏‏توانیم در نام عیسی مسیح تعمید بگیریم. 

۱۳۹۴ مرداد ۳۰, جمعه

ﻋﺸﻖ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ






ای پدر آسمانی ساده میگویم دوستت دارم.....
کلام شیرین و زیبایت را هرروز با عشق میخوانم ومیدانم حقایق آنرا تو خود برای مکشوف میکنی....
در نور تو سالک شده ام قدمهایم را استوار ساز ....
ای پدر آسمانی من آرزوی این دارم تا قبل از اینکه ذائقه مرگ را بچشم شبیه پسر محبوبت عیسی مسیح شوم آرزوی مرا برآورده کن....
ای پدر مهربانم تو را با نهایت صمیمیت واحترام حمد میگویمت....

ﻋﺸﻖ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﺴﯿﺤﺎ ﻻﯾﻖ ﺯﻧﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮔﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﯿﮑﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺭﺳﻮﺍ ﮐﻨﺪ
ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﺩﺍﺩﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﮔﺮ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ ﺑﺸﺮ ﺑﺮ ﺭﻭﻧﻖ ﺁﻥ ﻧﺎﻡ ﺩﻭﺳﺖ
ﮔﺮ ﭼﺸﺪ ﻣﻬﺮ ﺧﺪﺍ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﻫﺮ ﺩﻡ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ
ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﮔﺮ ﮐﻪ ﺭﻭﺡ ﻗﺪﺳﯽ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺩﻟﯽ
ﻏﻞ ﻭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺣﺘﯽ ﺩﻣﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﯼ ﺟﻔﺎ ﮔﺮ، ﮔﺮ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ
ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﻋﻘﻠﺖ ﻫﯿﭻ ﻫﻢ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺑﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﯽ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ
ﺁﻧﺪﻣﯽ ﺑﻨﮕﺮ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻡ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﯿﺴﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ
ﺩﺍﻭﺭﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﯽ ﺷﮏ ﺑﺘﻮ ﺭﻫﻮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺨﺸﺶ ﻭ ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻃﺎﻟﺒﻢ
ﺟﺰ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻭ ﺣﺮﻓﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﭙﻬﺮ ﻧﺎﻓﺪﯼ

۱۳۹۴ مرداد ۲۵, یکشنبه

اِفِسُسیان ۴ : ۸



اِفِسُسیان ۴ : ۸

«هنگامی که به عرش برین صعود کرد، اسارت را به اسیری برد و عطایا به مردم داد.» عبارت «صعود کرد»، حاکی از چیست، جز آن که به جایهای پست‌تر زمینی نیز نزول کرد؟ او که نزول کرد، همان است که از همۀ آسمانها بسی فراتر رفت، تا همه چیز را پر سازد. و اوست که بخشید برخی را به‌عنوان رسول، برخی را به‌عنوان نبی، برخی را به‌عنوان مبشر، و برخی را به‌عنوان شبان و معلّم، تا مقدّسان را برای کار خدمت آماده سازند، برای بنای بدن مسیح، تا زمانی که همه به یگانگی ایمان و شناخت پسر خدا دست یابیم و بالغ شده، به بلندای کامل قامت مسیح برسیم. آنگاه دیگر همچون کودکان نخواهیم بود تا در اثر امواج به هر سو پرتاب شویم و باد تعالیمِ گوناگون و مکر و حیلۀ آدمیان در نقشه‌هایی که برای گمراهی می‌کشند، ما را به این‌سو و آن‌سو براند. بلکه با بیان محبت‌آمیز حقیقت، از هر‌حیث تا به حدّ او که سر است، یعنی مسیح، رشد خواهیم کرد.

لوقا ۱۹ : ۴۱

عیسی به اورشلیم نزدیکتر شد و وقتی شهر از دور دیده شد، گریه کرد و گفت: «ای كاش امروز سرچشمهٔ صلح و سلامتی را می‌شناختی. امّا نه، این از چشمان تو پنهان است و زمانی خواهد آمد كه دشمنانت علیه تو سنگربندی خواهند كرد و به دور تو حلقه خواهند زد و تو را از همه طرف محاصره خواهند كرد و تو و ساكنانت را در میان دیوارهایت به خاک خواهند كوبید و در تو، سنگی را روی سنگ دیگر باقی نخواهند گذاشت، چون تو زمانی را که خدا برای نجات تو آمد، درک نكردی.»

۱۳۹۴ مرداد ۲۲, پنجشنبه

افسسیان باب یکم برکات روحانی در مسیح


افسسیان باب یکم
برکات روحانی در مسیح
۳متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح، که ما را در مسیح به هر برکت روحانی در جایهای آسمانی مبارک ساخته است.۴زیرا پیش از آفرینش جهان، ما را در وی برگزید تا در حضورش مقدّس و بی‌عیب باشیم. و از محبت،۵بنا‌بر خشنودی ارادۀ خود، ما را از پیش تعیین کرد تا به‌واسطۀ عیسی مسیح از مقام پسرخواندگی او برخوردار شویم؛۶تا بدین وسیله فیض پرجلال او ستوده شود، فیضی که در آن محبوب به‌رایگان به ما بخشیده شده است.۷در او، ما به واسطۀ خون وی رهایی یافته‌ایم، که این همان آمرزش گناهان است، که آن را به اندازۀ غنای فیض خود،۸همراه با حکمت و فهم کامل، به‌فراوانی به ما بخشیده است.۹او راز ارادۀ خود را به ما شناسانید. این بنا‌بر خشنودی و قصد نیکوی او در مسیح۱۰برای ادارۀ امورِ کمالِ دوران بود. و آن اراده این است که همه‌چیز را، خواه آنچه در آسمان است و خواه آنچه بر زمین، در یکی یعنی مسیح گرد‌‌آورد.
۱۱ما نیز در وی میراث او گشتیم، زیرا بنا‌بر قصد او که همه‌چیز را مطابق رأی ارادۀ خود انجام می‌دهد، از پیش تعیین شده بودیم.۱۲تا ما که نخستین کسانی بودیم که به مسیح امید بستیم، مایۀ ستایشِ جلال او باشیم.۱۳و شما نیز در او جای گرفتید، آنگاه که پیامِ حقیقت، یعنی بشارتِ نجات خود را شنیدید؛ و در او نیز چون ایمان آوردید، با روح‌القدسِ موعود مُهر شدید،۱۴که بیعانۀ میراث ماست برای تضمین رهایی آنان که از آنِ خدایند، تا جلال او ستوده شود. آمیــــن