۱۳۹۴ آذر ۲۴, سه‌شنبه

عیسی مسیح کیست؟


عیسی مسیح 

عیسی مسیح کیست؟ 
عیسی اسامی و لقب‌های بسیاری دارد. نام «عیسی» یعنی «کسی که نجات می‌دهد». ما معمولا لقب «مسیح» را به نام او اضافه می‌کنیم. واژه «مسیح» از واژۀ عبری «ماشَیخ» گرفته شده شده است «مسیح» یا «ماشیخ» به معنی «مسح شده» یا «کسی که خدا او را برای خدمت مسح کرده» می‌باشد. 
زمانی که عیسی چشم به جهان گشود، یهودیان چند صد سال بود که در انتظار آن شخص «مسح شده» بودند. اشعیای نبی در مورد ماشیخ موعود نوشته بود که او کسی است که گناهان و غمهای انسانها را بر خود می‌گیرد (اشعیا ۵۳: ۱-۱۲)؛ او نوشته بود که مسیح حتی خدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد (اشعیا ۹: ۶). با وجود این، یهودیان در انتظار پادشاهی بودند که ایشان را در راه پیروزی سیاسی بر امپراطوری روم رهبری نماید. آنان اعتقاد نداشتند که ماشیخ موعود، پسر خدا خواهد بود که باید همانند یک انسان بر زمین بیاید و اینکه بر صلیب بمیرد. 
اصطلاحات «پسر خدا» و «پسر انسان» اصطلاحات دیگری هستند که در مورد عیسی به کار گرفته شده اند (به مرقس ۲: ۱۰، یوحنا ۱: ۱۴، ۱۸، ۳۴ و ۵: ۲۵-۲۷ و تفسیر آنها مراجعه کنید). واژه «پسر خدا» معمولا بر الوهیت عیسی تاکید دارد و واژه «پسر انسان» معمولا بر نقش او به عنوان مسیح. در عهد عتیق، مسیح «پسر انسان» نامیده شده است. (دانیال ۷: ۱۳-۱۴). اگر چه این مسیح یا «پسر انسان» از آسمان نازل می‌شد و پرستشی را که شایسته خدا بود، برای خویشتن می‌پذیرفت، اما عیسی در طول زندگی بشری خود، هر گاه که واژه «پسر انسان» را به کار می‌گیرد، بر انسانیت خود تاکید دارد (متی ۸: ۲۰؛ ۱۱: ۱۹؛ ۱۷: ۲۲-۲۳). این واژه‌ها در متی ۲۶: ۶۳-۶۵، به شکل مترادف و هم معنی به کار رفته اند. 
ما باید در مورد عیسی مسیح دو موضوع را مدنظر داشته باشیم: نخست آن که وی کاملا انسان؛ دوم آن که او کاملا خدا نیز هست. او هم انسان است و هم خدا (رومیان ۱: ۳-۴). 
عیسی خدا است 
عیسی از خصوصیاتی الهی برخوردار است. او موجودی ازلی است که همواره خدا بوده است (یوحنا ۱: ۱-۲، ۱۷: ۱-۵). عیسی در آفرینش جهان نقش داشته است (یوحنا ۱: ۳، کولسیان ۱: ۱۶-۱۷، عبرانیان ۱: ۲). خدا در عیسی بوده و عیسی در خدا (یوحنا ۱: ۱۰، ۱۷: ۲۱، ۲۳). عیسی پسر یگانه یا نخست زاده خدا خوانده شده است (یوحنا ۳: ۱۶-۱۸، کولسیان ۱: ۱۵، ۱۸، عبرانیان ۱: ۶). 
کتاب مقدس به شکل مشخص خاطر نشان می‌سازد که عیسی پدر را به ما نشان داده است (یوحنا ۱: ۱۸، ۱۴: ۹) و نیز این که او صورت خدای نادیده (کولسیان ۱: ۱۵) و خاتم جوهر خدا است (عبرانیان ۱: ۳). کتاب مقدس همچنین خاطر نشان می‌سازد که عیسی با خدا یکی است (یوحنا ۱۰: ۳۰، ۱۷: ۱۱، ۲۲) و با او برابر است (فیلیپیان ۲: ۶). در واقع، کتاب مقدس صریحا اعلان می‌کند که عیسی خدا است (یوحنا ۱:، رومیان ۹: ۵، عبرانیان ۱: ۸). عیسی فقط از بخشی از الوهیت برخوردار نیست، بلکهپُری الوهیت در او ساکن است (کولسیان ۱: ۱۹، ۲: ۹). او کاملا خدا است. 
عیسی انسان است 
اما در عین حال، عیسی کاملا انسان است. اگر چه نطفۀ او توسط روح‌القدس بسته شد. اما او مادری داشت که انسان بود و به عنوان یک کودک قدم بدین جهان گذاشت (متی ۱: ۲۰، لوقا ۱: ۳۴-۳۵). اگر چه عیسی خدا بود، اما به شباهت مردمان شد (فیلیپیان ۲: ۷) انسانها می‌توانستند او را ببینند و لمس کنند (اول یوحنا ۱: ۱-۲)؛ او همانند انسانهای دیگر خسته، تشنه، و گرسنه می‌شد و همچون دیگر انسانها می‌گریست. عیسی آزموده شده در هر چیز به مثال ما است (عبرانیان ۴: ۱۵). همانند ما، عیسی نیز در مواردی که خدا آینده را بر او مکشوف نمی‌ساخت، اطلاعی از آینده نداشت (مرقس ۱۳: ۳۲). 
اعتقاد به این موضوع که عیسی کاملا انسان شد، اهمیتی حیاتی دارد. یوحنا موضوع را آزمونی می‌داند برای تشخیص کسانی که روح خدا را دارند از آنانی که او را ندارند؛ او می‌گوید که انبیای دروغین و فریبکار، این موضوع را انکار می‌کنند که عیسی در جسم ظاهر شد (اول یوحنا ۴: ۱-۲). 
بدعت‌هایی در مورد عیسی 
کلیسا از همان ابتدای تاریخ خود، با اشخاصی روبرو شد که آموزه‌های نادرستی را در مورد عیسی تعلیم می‌دادند. حتی امروزه نیز اشخاصی هستند که با پیروی از تعالیم نادرست در مورد عیسی، در طریق گمراهی گام بر می‌دارند. این تعالیم نادرست را می‌توان به سه گروه اصلی تقسیم کرد. 
نخستین گروه از تعالیم نادرست، این دیدگاه را مطرح می‌کنند که عیسی صرفا یک انسان بود و به هیچوجه خدا نبود. کسانی که چنین دیدگاهی دارند، معتقدند که عیسی معلم بزرگ اخلاق بود و خدا نیز او را تایید فرمود، اما خدا بودن عیسی را انکار می‌کنند. 
دومین گروه از تعالیم نادرست، در نقطه مقابل تعلیم فوق قرار دارد، یعنی این دیدگاه را مطرح می‌سازد که عیسی خدا بود، اما انسان نبود. برخی از پیروان این گروه می‌گویند که عیسی تنها روح بود و بدنی هماند انسانهای دیگر نداشت. برخی دیگر نیز می‌گویند که روح عیسی، روح یک انسان نبود، بلکه او فقط دارای روح خدا بود که در بدن انسانی ساکن شده بود. اما این دیدگاه نیز نادرست است زیرا عیسی انسانی کامل بود که هم دارای بدنی انسانی و هم دارای روح انسانی بود (عبرانیان ۲: ۱۷-۱۸). 
سومین گروه از تعالیم نادرست، این است که عیسی از الوهیت برخوردار بود، اما این الوهیت در مرتبه‌ای پایینتر از خدای پدر قرار داشت. کسانی که چنین دیدگاهی دارند، بر این عقید ه اند که بدن، ناپاک و گناه آلود است؛ لذا خدای پاک هرگز در بدن انسانی ظاهر نمی‌شود. بنابراین، پیروان این گروه معتقدند که عیسی از نظر الوهیت در مرتبه‌ای پایینتر از خدا قرار داشت، اما خود خدا نبود. این گروه (که نمی‌توان آنها را مسیحیان حقیقی دانست)، به آیاتی اشاره می‌کنند که در آنها عیسی گفته که پدر از وی بزرگتر است (یوحنا ۱۴: ۲۸). درست است که عیسی در این آیات پدر را بزرگتر از خود می‌داند، اما علتش این است که او در دوره زندگی بشری خود، در جسم انسانی بود و برای کاری خاص آمده بود. در آیات دیگر عیسی می‌گوید: «من و پدر یک هستیم» (یوحنا ۱۰: ۳۰)؛ « کسی که مرا دید پدر را دیده است» (یوحنا ۱۴: ۹). یوحنا با صراحت می‌گوید که عیسی در ابتدا نزد خدا بود و او خدا بود (یوحنا ۱: ۱). 
بنابراین، همانگونه که در سطور فوق دیدیم، عیسی کاملا خدا و کاملا انسان بود. 
عمل عیسی مسیح 
عیسی هم آفریننده جهان است و هم نگاهدارنده آن (کولسیان ۱: ۳، ۱۰، کولسیان ۱: ۱۶-۱۷، عبرانیان ۱: ۲-۳ ). عیسی در آسمان نماند بلکه جلالی را که در آنجا داشت ترک کرد (یوحنا ۱۷: ۱-۵) و انسان شد. برای تجسم عیسی به عنوان انسان دو دلیل مهم وجود دارد. 
دلیل نخست برای تجسم وی این است که هنگامی که ما به عیسی می‌نگریم، می‌توانیم ببینیم که خدا چگونه است. هیچکس تا کنون خدا را ندیده است (یوحنا ۶: ۴۶)، اما عیسی پدر را به ما نشان داده است (یوحنا ۱۲: ۴۵، ۱۴: ۷-۹). برای مثال ما با نگریستن به عیسی و توجه به آنچه که وی گفت و انجام داد، نه تنها می‌توانیم از این موضوع آگاه شویم که خدای پدر نیکو و پر محبت است و گناهان ما را آمرزیده است، بلکه همچنین در می‌یابیم که او به همه نیازها و مسائل ما توجه دارد. 
دومین دلیل برای تجسم عیسی، مرگ و قیام او برای نجات ماست. کتاب مقدس از عیسی به عنوان کسی سخن می‌گوید که به خاطر ما «فدا» شد، یعنی کسی که جان خود را فدا کرد تا ما را از گناه و لعنت آن رهایی بخشد (به مرقس ۱۰: ۴۵ و غلاطیان ۳: ۱۳ و تفسیر آن مراجعه کنید). عیسی بهای آزادی ما را با نقره یا طلا نپرداخت، بلکه با خون گرانقدر خودش (اول پطرس ۱۴: ۱۸-۱۹). کفاره او ما را از قدرت ظلمت رهانیده، به ملکوت پسر محبت خود منتقل ساخت (کولسیان ۱۳: ۱۴). 
خدای مقدس باید گناه را رد کرده، آن را مجازات کند. اما عیسی با مرگ خود بر صلیب، گناهان ما و مجازات آن را بر خود گرفت. به همین دلیل است که گفته شده که عیسی کفاره ما است، بدین معنی که او خواسته‌های بر حق خدایی مقدس را بر آورده ساخت (رومیان ۳: ۲۵، اول یوحنا ۲: ۲). کفاره مسیح این امکان را به خدا داد تا گناهکاران را بیامرزد و در عین حال مقدس باقی بماند. زیرا وی به جای نادیده گرفتن گناه، آن را مجازات کرد. ما به خاطر گناهانمان از خدا جدا بودیم، اما خدا ما را بواسطه عیسی مسیح (دوم قرنتیان ۵: ۱۸) و خون او (رومیان ۵: ۱، ۹: ۱۱، کولسیان ۱: ۲۰-۲۲) با خود مصالحه داده است. 
با مرگ مسیح بر صلیب و ریخته شدن خون وی، ما آمرزش گناهان را به دست می‌آوریم، نه بدین معنی که خدا گناهان ما را نادیده می‌گیرد، بلکه اینکه گناهان ما را بر می‌دارد (کولسیان ۲: ۱۳-۱۴، عبرانیان ۱۰: ۱۷) و ما را پاک می‌سازد (عبرانیان ۹: ۱۴، ۲۲، اول یوحنا ۱: ۷-۹) و با مرگ عیسی بر صلیب، او ابلیس را شکست داد و کار او را تباه ساخت (یوحنا ۱۲: ۳۱، عبرانیان ۲: ۱۴-۱۵). بسیاری از مسیحیان بر این عقیده اند که عیسی مرض‌های ما را نیز بر صلیب بر خود گرفت؛ به این ترتیب، برای بدنهای ما شفا و برای روح‌های ما آزادی از ارواح شریر را به ارمغان آورد؛ (به اشعیا ۵۳: ۴-۵، متی ۸: ۱۶-۱۷، مرقس ۱: ۲۷ و به مقالۀ عمومی: «شفا و رهایی» مراجعه کنید). عیسی با قیام خود امکان قیام بدنی ما را فراهم ساخته و به ما حیات ابدی بخشیده است (یوحنا ۶: ۵۴-۵۸، ۱۱: ۲۵-۲۶، اول قرنتیان ۱۵: ۲۰-۲۲). 
تمامی این برکات را عیسی با مرگ خود بر صلیب برای ما فراهم ساخت. اما عیسی کار دیگری نیز دارد که هنوز ادامه دارد. عیسی در روز پنطیکاست، روح‌القدس را فرستاد تا به کلیسا قدرت بخشد (یوحنا ۱۴: ۱۶-۱۷، ۱۵: ۲۶-۲۷، اعمال ۲: ۱-۴)؛ او هنوز هم روح‌القدس خود را می‌فرستد (به مرقس ۱: ۷-۸ و نیز مقاله عمومی: « تعمید روح‌القدس» مراجعه کنید). او وعده داده است که توسط روح‌القدس همواره همراه ما باشد (متی ۱۸: ۲۰، ۲۸: ۲۰، یوحنا ۱۴: ۱۶-۱۸). عیسی در آسمان برای ما شفاعت می‌کند و ما را مدد می‌رساند و برای ما دعا می‌کند (رومیان ۸: ۳۴، اول یوحنا ۲: ۱). عیسی همچنان «سر» کلیسا است (افسسیان ۵: ۲۳، کولسیان ۱: ۱۸) و نیز بر همه چیز حاکم است (متی ۲۸: ۱۸، افسسیان ۱: ۲۰-۲۲، فیلپیان ۲: ۹-۱۱). 
بی نظیر بودن مسیح 
عیسی مانند رهبران مذهبی دیگر یا بنیان گذران مذاهب دیگر نیست. بسیاری از شخصیت‌های مذهبی یا خدا انگاشته شده اند یا انسان، اما نه هر دو. آن شخصیت‌های مذهبی که انسان انگاشته شده اند، مرده اند و هیچکس ادعا نکرده که مجددا از مردگان برخاسته اند. 
عیسی تجسم واقعی خدا است. برخی تصور می‌کنند که عیسی فقط یک تجسم از تجسم‌های متعدد خدا است، اما چنین نیست. خدای زنده حقیقی تنها یک مجسم داشته است که همانا عیسی مسیح بوده است. کسی که ادعا می‌کند تجسم حقیقی خدا است، باید یک زندگی کاملا انسانی داشته باشد، اما در عین حال، با زندگی خود نشان دهد که کاملا خدا است (رومیان ۱: ۳-۴). کسی که ادعا دارد تجسم حقیقی خدا است، باید در زندگی خود عاری از گناه باشد. تنها عیسی زندگی یی کاملا انسانی داشت و در عین حال، این زندگی را بدون گناه سپری کرد (عبرانیان ۴: ۱۵، اول پطرس ۲: ۲۲). افرادی که در طول تاریخ ادعا کرده اند که تجسم خدا هستند، از چنین خصائصی برخوردار نبودند. 
عیسی واسطه‌ای حقیقی بین خدا و انسان است، زیرا او هم خدا و هم انسان است (عبرانیان ۹: ۱۵). عیسی برای اینکه کفاره انسانها باشد، باید انسان می‌بود (عبرانیان ۹: ۱۵). از سوی دیگر، حقیقتا باید خدا می‌بود (عبرانیان ۹: ۱۴). و عیسی حقیقتا باید انسان می‌بود تا به جای انسان بتواند شیطان را شکست دهد (عبرانیان ۲: ۱۴-۱۷)؛ و برای اینکه به اندازه کافی نیرومند باشد که شیطان و ارواح شریر را شکست دهد، باید خدا می‌بود (کولسیان ۱۵: ۲۶، مکاشفه ۱۹: ۱۱-۲۱). 
عیسی فقط نقش یک راهنما را در طریق نجات ایفا نمی‌کند؛ او در واقع خودش این راه است (یوحنا ۱۴: ۶). عیسی نه تنها واعظی است که ما را تشویق می‌کند تا زندگی خدا پسندانه‌ای داشته باشیم، بلکه این قدرت را نیز به ما می‌دهد تا بتوانیم اینچنین زندگی کنیم. وی به ما قدرت می‌دهد تا عادل باشیم. عیسی توسط قدرت روح‌القدس به ما این آزادی را می‌دهد تا از اسارت گناه آزاد باشیم. عیسی نه تنها تعلیم صحیح را به ما می‌دهد، بلکه حیات ابدی نیز به ما می‌بخشد. 
عیسی تنها طریق به سوی خدا است. «من راه و راستی و حیات هستم. هیچ کس نزد پدر جز به وسیلۀ من نمی‌اید» (یوحنا ۱۴: ۶). پطرس رسول نیز می‌فرماید: «و در هیچ کس غیر از او نجات نیست زیرا که اسمی دیگر زیر آسمان به مردم عطا نشده که بدان ما باید نجات یابیم» (اعمال ۴: ۱۲).

تفسیر کاربردی عبرانیان فصل ۱۳


 تفسیر کاربردی   عبرانیان  فصل ۱۳
۵ خدا نمی خواهد ما به چیزهای اولیۀ زندگی محتاج باشیم. او نیازهای اولیه ما را برآورده ساخته است ولی ممکن است بسیاری از امیال و آرزوهای ما را برآورده نسازد اگر در پی چیزهای این دنیا باشیم، حریص خواهیم شد. حرص، یک نوع بت پرستی است، زیرا شخص حریص پول و ثروت و مال دنیا را به جای خدا قرار می دهد وبه عوض خدا، اشیاء را می پرستد (افسسیان ۵: ۵ ؛ کولسیان ۳: ۵ را مشاهده کنید). این افراد، به جای پرستش خالق، مخلوق را مورد تکریم قرار می دهند. 
پولس به تیموتائوس نوشت: زیرا که طمع ریشۀ همۀ بدیها است که بعضی چون در پی آن می کوشیدند، از ایمان گمراه گشته، خود را به اقسام دردها سفتند (اول تیموتائوس ۶: ۱۰). شخصی که مال دنیا را دوست دارد، به تدریج محبتش را نسبت به خدا از دست خواهد داد و توجه خود را هرچه بیشتر متوجه اموال خویش خواهد نمود. عیسی مسیح فرمود که هیچ کس نمیتواند پول و خدا را باهم خدمت کند (متی ۶: ۲۴ و تفسیر آن را مشاهده کنید). از این گذشته، افراد پول دوست، درنهایت به انواع دردها دچار می گردند. این دردها زاییدۀ نگرانی ها و فکر در مورد سود و زیان و غیره است که انسان حریص را رنج میدهد. شخص پول پرست همیشه نگران این است که پولش را بیشتر کند. او هرگز در خود احساس امنیت ندارد و همیشه خواهان پول بیشتر است. 
بیایید به آنچه داریم قانع و راضی باشیم (فیلیپیان ۴: ۱۱-۱۲). پولس نوشت: لیکن دینداری با قناعت سود عظیمی است. زیرا که در این دنیا هیچ نیاورده ایم واضح است که از آن هیچ نمی توانیم برد. پس اگر خوراک و پوشاک داریم، به آنها قانع خواهیم بود(اول تیموتائوس ۶: ۶-۸).
عیسی مسیح در این باره فرمود: «پس اندیشه مکنید و مگویید چه بخوریم یا چه بپوشیم یا چه بنوشیم زیرا که در طلب جمیع این چیزها امت ها می باشند. اما پدر آسمانی شما می داند که بدین همه چیز احتیاج دارید. لیکن اول ملکوت خدا و عدالت او را بطلبید که این همه برای شما مزید خواهد شد» (متی ۶: ۳۱-۳۳).
نویسندۀ رساله از تثنیه ۳۱: ۶ نقل قول کرده، خاطر نشان می سازد که خدا هرگز ما را تنها نخواهد گذاشت. با وجود این اطمینان چه نیازی به نگرانی باقی می ماند؟

۱۳۹۴ آذر ۱۳, جمعه

تشویق های پایانی (۴: ۱-۹)


  تفسیر کاربردی   فیلیپیان  فصل ۴
تشویق های پایانی (۴: ۱-۹) 
۱ پولس رسول در فیلپیان ۳: ۱۲-۲۱ ایمانداران را به پایداری تشویق نمود. او به کلیسا هشدار داد که چیزهای گذشته را فراموش کنند و به هدف (عیسی مسیح) چشم بدوزند. او سفارش کرد که در مسیح کامل شده، منتظر بازگشت مسیح باشند. اینک پولس می نویسد: بنابراین، ای برادران عزیز و مورد اشتیاق من و شادی و تاج من، به همینطور در خداوند استوار باشید. 
ما باید در خداوند استوار باشیم. باید در قوت و فیض خدا استوار باقی بمانیم. یکی از بزرگترین امیدهای ما جهت پایداری در خداوند، این وعدۀ خداوند می باشد که در زمان آخر، مسیح باز خواهد گشت و بدنهای ذلیل ما را به صورت جسم جلال یافتۀ خود متبدل خواهد نمود (فیلیپیان ۳: ۲۰-۲۱).
پولس رسول کلیسای فیلیپی را با القاب و عناوینی نظیر برادران عزیز و مورد اشتیاق من و شادی و تاج من خطاب می کند (اول تسالونیکیان ۲: ۱۹). آنها ثمرۀ زحمت پولس بودند. آنها «تاج افتخار» و آن تاجی که برندۀ مسابقه دریافت می کند، به حساب می آمدند (اول قرنتیان ۹: ۲۵).
۲ در این آیه، مشاهده می کنیم که پولس سعی به میانجیگری در بین دو نفر از بانوان کلیسای فیلیپی دارد. پولس به ما نمی گوید که مسئله مورد اختلاف میان آن دو خانم چه بوده است. او فقط به این سفارش می کند که آنها دست از مخالفت برداشته در خداوند یک رای باشند (فیلیپیان ۲: ۲ را مشاهده کنید). هدف و آرزوی پولس رسول این است که در کلیسا اتحاد برقرار باشد. 
اتحاد کلیسا در گرو دو عامل می باشد: یکی تعلیم صحیح و دیگری زندگی پاگ. توبیخ و مقابلۀ افرادی که تعلیم غلط می دهند و یا در گناه زندگی کرده، حاضر به توبه نمی باشند، بسیار ضروری است. این افراد مانند یک غدۀ سرطانی در بدن مسیح (کلیسا) می باشند. تنها راه علاج این است که غدۀ سرطانی بریده و به دور انداخته شود. 
ولی با افرادی که در کلیسا با یکدیگر اختلاف سلیقه و اختلاف عقیده دارند، نباید مقابله نمود و آنها را سرزنش کرد. توبیخ برادر یا خواهری به زعم اختلاف سلیقه و یا اختلاف نظر، حرکتی نابخردانه و کودکانه است. این گونه حرکات می تواند به نابودی و از هم پاشیدگی کلیسا منجر شود. ما باید قبل از هر گونه توبیخ کردن و یا ملامت نمودن اعضای کلیسا، از خود بپرسیم که آیا این کار را برای محبت مسیح و به خاطر جلال نام او انجام می دهیم؟ در غیر این صورت، ما خداوند عیسی را مورد توبیخ قرار داده ایم! 
پولس به آن دو بانو التماس می کند که در خداوند یک رای باشند. قدم اول جهت ایجاد محیط مساعد برای اتحاد و یکدلی، این است که در کلیسا، ریاست و خداوندی به عهدۀ عیسی مسیح خداوند باشد. زیرا شرط داشتن یک رای در کلیسا این است که افراددر خداوند باشند. اگر اعضای کلیسا در ایمان به مسیح هم رای نباشند، ایجاد اتحاد در میان آنها بسیار مشکل و حتی غیر ممکن خواهد بود.
۳ علاوه بر استدعا از آن بانوان، پولس از یکی از اعضای کلیسای فیلیپی نیز خواهش می کند که آنها را در مسیر حل اختلافشان یاری دهد. پولس رسول آن فرد را همقطار خالص خود می نامد. در این آیه، پولس از فردی به نام اکلیمنتس و سایر همکارانخود یاد می کند، او با اطمینان می گوید که نام ایشان در دفتر حیات است ( لوقا ۱۰: ۲۰؛ مکاشفه ۳: ۵ را مشاهده کنید).
۴ پولس بار دیگر به کلیسای فیلیپی سفارش می کند که دائما شاد باشند (فیلیپیان ۳: ۱ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
پولس به فیلیپیان پیشنهاد نمی کند که شاد باشند، بلکه با اقتدار و تسلط یک رسول، به آنها دستور می دهد. اگر دائما غمگین باشیم، از فرمان خدا تخلف نموده ایم. مشخص است که بعضی اوقات، غم و نگرانی و ماتم و بیماری در زندگی هر یک از ما به پیش خواهد آمد و در این گونه مواقع، غمگین بودن، گناه نیست، ولی ما باید دائما به جهت گناهان خود و گناهان دیگران عزادار باشیم (متی ۵: ۴؛ رومیان ۱۲: ۱۵ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۵ پولس می گوید: اعتدال شما بر جمیع مردم معروف بشود. کلمۀ اعتدال دارای معنی جامعی می باشد. اعتدال دراینجا به معنی، تواضع، صبر، نیکویی و خلاصه ثمرات روح القدس است ( غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳). فرد صاحب اعتدال، انسانی سخاوتمند است. این چنین فردی به دنبال اقناع هوسها و منافع خودش نمی باشد بلکه به منافع دیگران نیز می اندیشد ( فیلیپیان ۲: ۲۰-۲۱). باشد که اعتدال ما نیز بر همه معروف شود. اعتدال و نیکویی کردن به یکدیگر ، نشانۀ شاگرد مسیح بودن است (یوحنا ۱۳: ۳۵). 
خداوند نزدیک است. منظور پولس این است که خداوند به کلیسای فیلیپی نزدیک است و بر آنها چشک دوخته است. مسیح دائما در حال پاک سازی کلیسای خود است. 
ولی این سخن پولس دارای معنی دیگری نیز می باشد. می گوید: خدا نزدیک است، زمان بازگشت خدا نزدیک می باشد (یعقوب ۵: ۸). بعضی ممکن است بپرسند که آیا خداوند در آمدن خود تاخیر می نماید؟ اگر در زمان نوشتن این نامه، آمدن خدا نزدیک بوده، پس چرا تا به حال او مراجعت ننموده است؟ بیایید در بارۀ صحت مراجعت خداوند دچار شک نشویم. برعکس کلام خدا را به یاد داشته باشیم که: یک روز نزد خدا چون هزار سال است و هزار سال چون یک روز (دوم پطرس ۳: ۸).
۶ برای هیچ چیز اندیشه مکنید. این نیز حکم و دستور است. از آنجا که نگرانی و اندیشه کردن نشانۀ عدم وجود ایمان است، بنابر این، نگرانی دائم گناه می باشد (رومیان ۱۴: ۲۳). خدا پدر آسمانی مهربان و بسیار قدرتمند ماست. او مانند اطفال خودش از ما مراقبت خواهد نمود (اول پطرس ۵: ۷). برای فرزندان خدا، جای نگرانی وجود ندارد (متی ۶: ۲۵-۳۴ را مشاهده کنید). 
با اینهمه، اگر به چیزی نیاز داشته باشیم، باید آن را از خدا تقاضا کنیم (متی ۶: ۱۱؛ ۷: ۷-۸). خدا پیش از آنکه از او چیزی طلب نماییم، از نیازهای ما باخبر می باشد. ولی همانگونه که پدران ما دوست دارند که تقاضاهای اطفال خود را بشنوند، پدر آسمانی ما هم مایل است تقاضای ما را بشنود. ولی ما موظف هستیم که نیازهای خود را به ایمان طلب کنیم ( یعقوب ۱: ۶-۸). وانگهی، ما باید با شکرگزاری تقاضاهای خود را به خدا عرضه کنیم (افسسیان ۵: ۲۰؛ فیلیپیان ۱: ۳). خدا دعاهای ما را می شنود و همیشه به تقاضاهای ما جواب خواهد داد. پس بیایید به هنگام دعا، ضمن عرضه کردن تقاضاهای خود، از او به خاطر جواب دادن دعایمان شکرگزاری نماییم (اول یوحنا ۵: ۱۴-۱۵ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۷ سلامتی خدا یکی از ثمرات نه گانه روح القدس می باشد (غلاطیان ۵: ۲۲). زمانی که سلامتی و صلح خدا به ذهن ما وارد گردد، نگرانی ها خارج خواهد شد. سلامتی خدا از عقل ما به مراتب بزرگتر و بالاتر است. سلامتی خدا و آرامشی که او به ما هدیه می دهد فوق از تمامی عقل است. به کمک ذهن و عقل خودمان، فقط قادر به دیدن اوضاع نگران کننده و غم انگیز می باشیم، ولی زمانی که آرامش خدا در ذهن و دل ما وارد شود، آنگاه متوجه خواهیم شد که اوضاع نگران کنندۀ سابق، قدرتی در بر هم زدن آرامش ما ندارد. پولس اطمینان می دهد که سلامتی خدا دلها و ذهن های شما را در مسیح عیسی نگاه خواهد داشت.
این آرامش الهی فقط به وسیلۀ مسیح عیسی به چنگ می آید. بدون ایمان به عیسی مسیح، روح القدس در وجود ما زندگی نخواهد کرد. و اگر روح القدس در وجود ما نباشد، سلامتی و آرامش خدا نیز در ما وجود نخواهد داشت.
۸ پس از خواندن این آیه باید از خود بپرسیم که در مورد چه چیزهایی تفکر می کنیم؟ آیا ذهن ما به افکار نیکو و مجید مشغول است؟ یا اینکه فکر خود را صرف پیدا کردن خطا و عیب در وجود و زندگی اطرافیانمان می نماییم؟ آیا شکوه و شکایت و نارضایتی در میانمان وجود دارد؟ بیایید این کارهای ناشایسته را متوقف کنیم. بیایید دربارۀ هر چه راست باشد و هر چه مجید و هر چه عادل و هر چه پاک و هر چه جمیل و هر چه نیک نام است و هر فضیلت و هر مدحی که بوده باشد تفکر کنیم.
۹ هر درس راست و هر نکته ای را که از کتاب مقدس فرا می گیریم باید به عمل ببندیم. یعقوب به ما هشدار می دهد که:کنندگان کلام باشید نه فقط شنوندگان که خود را فریب می دهند (یعقوب ۱: ۲۲-۲۵). اگر کلام خدا را به عمل بیاوریم نه تنهاسلامتی خدا با ما خواهد ماند (آیۀ ۷)؛ بلکه خدای سلامتی نیز با ما خواهد بود.
تشکر پولس به خاطر هدایای فیلیپیان (۴: ۱۰-۲۳) 
۱۰ پولس رسول به واسطۀ محبت و سخاوتی که کلیسای فیلیپی نشان داده است، شادی می کند. علت این است که اپفردتس به تازگی از جانب آنها، هدیه ای برای پولس آورده بود (آیۀ ۱۸).
۱۱-۱۲ مقصود پولس از ذکر کردن هدایای فیلیپیان، این نیست که آنها را به فرستادن هدایای بیشتری تشویق کند. بلکه هدف او از نگارش این سطور، صرفا تشکر و قدردانی از هدایا و توجه و دوستی آنها می باشد. پولس درس قناعت را فرا گرفته بود و در هر چیز و هر شرایطی قانع بود (اول تیموتائوس ۶: ۶). پولس از شرایط زندگی خود راضی بوده، به آنچه داشت قانع بود. رضایت پولس از زندگی خود، منوط به شرایط مادی و مالی نمی گردید، بلکه برای پولس رضایت واقعی زمانی بود که با خداوندش رابطۀ نزدیک داشته و سلامتی خدا او را در خود نگاه دارد (آیۀ ۷). بیایید ما نیز مانند پولس درس قناعت را یاد بگیریم. اگر خدا به فراوانی به ما داده است، بیایید که از آنچه که داریم با شکر و شادی استفاده کنیم. اگر کم داریم، به خدا جهت کمبودها شکایت نکنیم؛ برعکس باشد که با کمال میل، ارده و میل او رابرای زندگی خود بپذیریم (ایوب ۱: ۲۱-۲۲).
افراد دنیوی، یعنی آن کسانی که دنیا و لذتها و موقعیت های این دنیا را بیشتر از خدا و ارادۀ خدا دوست دارند، همواره در پی راحتی جسمانی و مادی می باشند. ما باید به جحت مسائل مادی و جسمانی خود دعا کنیم ولی باید مراقب باشیم که فقط نیازها و ضروریات را از خدا طلب نماییم. حال آنکه در مورد مسائل روحانی و نیازهای روحانی، هیچ حد و مرزی برای طلبیدن وجود ندارد. خدا می خواهد ما نعمتهای بهتر را به غیرت بطلبیم (اول قرنتیان ۱۲: ۳۲). زیرا که خدا مایل است که ما از لحاظ روحانی کامل و مقدس بشویم.
۱۳ پولس در آیۀ ۱۲ گفت که او قناعت را آموخته است. برای قانع بودن چه چیزی را باید یاد گرفت؟ راه یادگیری قانع بودن به زندگی چیست؟ پولس جواب این سوال را اینگونه مطرح می کند: قوت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت می بخشد. هیچ کاری نیست که مسیح به ما قدرت انجامش را نداده باشد (دوم قرنتیان ۱۲: ۹ را مشاهده کنید). به همین دلیل، ما هر کاری را به کمک مسیح می توانیم انجام دهیم (افسسیان ۳: ۲۰-۲۱ را مشاهده کنید).
۱۴ هر چند که پولس قادر به انجام هر کاری در مسیح بود، و حتی بی کمک کلیسای فیلیپی هم می توانست روزگار را سپری کند، ولی او از کمک فیلپیان ممنون است و از سخاوت آنها قدردانی می کند.
۱۵-۱۶ در این آیه، پولس زحمات و هدایای فیلیپیان را به خاطر آورده، از ایشان به خاطر سخاوتشان قدردانی می کند (فیلپیان ۱: ۴-۵).
۱۷ تشکر پولس از فیلپیان به قصد دریافت هدایا و کمکهای بیشتر از سوی آنها نیست. بلکه او این کلمات را به خاطر برکت دادن به کلیسای فیلپیان می نویسد. او می خواهد که فیلپیان ثمرۀ روحانی سخاوتشان را بچشند. پولس می گوید: طالب ثمری هستم که به حساب شما بیفزاید.
۱۸ پولس می گوید: که به واسطۀ این هدیۀ آخری که اپفردتس از سوی فیلپیان برایش آورده است، او کاملا پُرگشته است. هدیۀ فیلپیان مانند عطر خوشبوی و قربانی مقبول و پسندیدۀ خداست. هر زمانی که ما به دیگران کمک می کنیم، مخصوصا آنانی که در کار خدمت به مسیح زحمت می کشند، مثل آن است که عطری خوشبوی و قربانی و پسندیده ای به خدا تقدیم کرده ایم (عبرانیان ۱۳: ۱۶ را مشاهده کنید). این نوع قربانی، مقبول خداوند می باشد. هرگاه برای برادران خود خدمتی انجام می دهیم، مثل این است که مسیح را خدمت کرده ایم (متی ۲۵: ۴۰). ولی آنچه که بیشتر از سخاوتمندمان خدا را شادمان می سازد، بذل وقت و کار خود برای خدمت او و دیگران می باشد. او می خواهد ما خود را به عنوان هدیۀ زنده به حضور او تقدیم نماییم (رومیان ۱۲: ۱-۲؛ عبرانیان ۱۰: ۵-۷).
۱۹-۲۰ وعده ای که پولس در آیۀ ۱۹ به کلیسای فیلپیان داده است، یکی از بزرگترین قولهای خدا می باشد: اما خدای من همۀ احتیاجات شما را بر حسب دولت خود در جلال در مسیح عیسی رفع خواهد نمود. خدا همۀ احتیاجات شما را، اعم از مالی، جسمی، عاطفی، و روحانی و ... رفع خواهد نمود. برادر و خواهر عزیز، آیا به چیزی نیازمند می باشی؟ با سادگی به خدا اعتماد کن و او قول داده است که همۀ احتیاجات تو را برآورده خواهد ساخت (دوم قرنتیان ۹: ۸ را مشاهده کنید). 
خدا همۀ احتیاجات ما را در مسیح عیسی رفع خواهد کرد. بدون مسیح، هیچ یک از وعده های خدا را دریافت نخواهیم نمود. تمامی نیازهای روحانی ما به وسیلۀ مسیح و در مسیح برآورده شده اند. خدا با مسیح، همه چیز را به ما خواهد داد؛ ولی جدا از مسیح هیچ نخواهیم داشت (متی ۶: ۳۳؛ رومیان ۸: ۳۲ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
آیا فکر می کنید خدا با سخاوت و گشاده دشتی به ما برکت نخواهد داد؟ آیا خدا بیش از نیازمان به ما نخواهد بخشید؟ او با کمال سخاوت و گشاده دستی، باران برکت خود را بر سر ما می باراند. او بر حسب دولت جلال خود به ما برکت خواهد داد (افسسیان ۱: ۳؛ ۴: ۸؛ ۳: ۲۰-۲۱ را مشاهده کنید). هیچ انتها و محدودیتی برای دولت و ثروت جلال عیسی مسیح وجود ندارد. خداوند این دریای بیکران دولت و نعمت را به ما وعده فرموده است. خدا را شکر باد! 
در اینجا، لازم به تذکر است که منظور پولس در این آیه بیشتر برکات روحانی است. خدا وعده داده است که نیازهای ما را رفع کند، ولی او ممکن است برخی خواسته های ما را بی جواب بگذارد و برخی دعاها را اجابت نکند. ولی در رابطه با نیازهای روحانی، او همواره آمادۀ برکت دادن به ما و فراهم نمودن احتیاجات ما می باشد.
۲۱-۲۲ در این آیات، پولس رسول سلامهای افراد مختلف در روم را به فیلیپیان می رساند. آنانی که از اهل خانۀ قیصر هستندخدمتکاران دربار امپراتور می باشند. پولس در روم زندانی بود و به همین جهت با بعضی از خدمتکاران قیصر آشنا شده بود و به واسطۀ شهدت او، بعضی از آنها به مسیح ایمان آورده بودند (فیلپیان ۱: ۱۳ را مشاهده کنید).
۲۳ اول قرنتیان ۱۶: ۲۳ و تفسیر آن را مشاهده کنید.

۱۳۹۴ آذر ۱۰, سه‌شنبه

تعمید مردگان Baptism for the Deads


  تعمید مردگان     Baptism for the Deads 
در کتاب مقدس فقط در یک آیه به تعمید برای مردگان اشاره شده است. "والا آنانی که برای مردگان تعمید می‏‏یابند، چه کنند؟ هرگاه مردگان مطلقاً بر نمی‏خیزند، پس چرا برای ایشان تعمید می‏‏گیرند؟" (اول قرنتیان ۱۵: ۲۹). درک معنای این آیه بسیار مشکل است و محققان کتاب مقدس نیز دارای نظرات متفاوتی در این زمینه هستند. البته در کل این فصل از کتاب قرنتیان بر اساس تعلیم به قیامت از مردگان قرار دارد. 
ایمانداران کلیسای قرنتس مبادرت به انجام تعمید به نیابت از مردگان خود می‏‏کردند. علت این امر کاملا مشهود نیست اما شاید دلیل آن این بوده که ایشان فکر می‏‏کردند که مردگان ایشان فرصت شنیدن کلام را نداشته یا فرصت تعمید را نیافته بودند. اما به هر حال بر اساس کتاب مقدس هیچگاه تعمید سبب نجات شخص نخواهد شد بلکه صرفا این ایمان به مسیح است که سبب نجات را فراهم می‏‏سازد. خارج از این مورد در هیچ قسمت از کتاب مقدس هیچ اشاره‏ای ‏‏به تعمید از مردگان نشده است. 
صرفا در حال حاضر فقط فرقه مورمونها مبادرت به تعمید به نیابت از مردگان می‏‏کنند و هیچ کلیسای دیگری مبادرت به انجام چنین تعمیدی نمی‏‏کند. 

همانا خداوند درکتاب امثال سلیمان میفرماید


همانا خداوند درکتاب امثال سلیمان میفرماید





1 ای‌ پسر من‌، تعلیم‌ مرا فراموش‌ مكن‌ و دل تو اوامر مرا نگاه‌ دارد، 2 زیرا كه‌ طول‌ ایام‌ و سالهای‌ حیات‌ و سلامتی‌ را برای‌ تو خواهد افزود. 3 زنهار كه‌ رحمت‌ و راستی‌ تو را ترك‌ نكند. آنها را بر گردن‌ خود ببند و بر لوح‌ دل‌ خود مرقوم‌ دار. 4 آنگاه‌ نعمت‌ و رضامندی‌ نیكو، در نظر خدا و انسان‌ خواهی‌ یافت‌. 5 به‌ تمامی‌ دل‌ خود بر خداوند توكل‌ نما و بر عقل‌ خود تكیه‌مكن‌. 6 در همه‌ راههای‌ خود او را بشناس‌، و او طریقهایت‌ را راست‌ خواهد گردانید. 7 خویشتن‌ را حكیم‌ مپندار، از خداوند بترس‌ و از بدی‌ اجتناب‌ نما. 8 این‌ برای‌ ناف‌ تو شفا، و برای‌ استخوانهایت‌ مغز خواهد بود. 9 از مایملك‌ خود خداوند را تكریم‌ نما و از نوبرهای‌ همه‌ محصول‌ خویش‌. 10 آنگاه‌ انبارهای‌ تو به‌ وفور نعمت‌ پر خواهد شد، و چرخشتهای‌ تو از شیره‌ انگور لبریز خواهد گشت‌. 11 ای‌ پسر من‌، تأدیب‌ خداوند را خوار مشمار، و توبیخ‌ او را مكروه‌ مدار. 12 زیرا خداوند هر كه‌ را دوست‌ دارد تأدیب‌ می‌نماید، مثل‌ پدرْ پسر خویش‌ را كه‌ از او مسرور می‌باشد. 13 خوشابحال‌ كسی‌ كه‌ حكمت‌ را پیدا كند، و شخصی‌ كه‌ فطانت‌ را تحصیل‌ نماید. 14 زیرا كه‌ تجارت‌ آن‌ از تجارت‌ نقره‌ و محصولش‌ از طلای‌ خالص‌ نیكوتر است‌. 15 از لعلها گرانبهاتر است‌ و جمیع‌ نفایس‌ تو با آن‌ برابری‌ نتواند كرد. 16 به‌ دست‌ راست‌ وی‌ طول‌ ایام‌ است‌، و به‌ دست‌ چپش‌ دولت‌ و جلال‌. 17 طریقهای‌ وی‌ طریقهای‌ شادمانی‌ است‌ و همه‌ راههای‌ وی‌ سلامتی‌ می‌باشد. 18 به‌ جهت‌ آنانی‌ كه‌ او را به‌ دست‌ گیرند، درخت‌ حیات‌ است‌ و كسی‌ كه‌ به‌ او متمّسك‌ می‌باشد خجسته‌ است‌. 19 خداوند به‌ حكمت‌ خود زمین‌ را بنیاد نهاد، و به‌ عقل‌ خویش‌ آسمان‌ را استوار نمود. 20 به‌ علم‌ او لجّه‌ها مُنْشَّق‌ گردید، و افلاك‌ شبنم‌ را می‌چكانید. 21 ای‌ پسر من‌، این‌ چیزها از نظر تو دور نشود. حكمت‌ كامل‌ و تمیز را نگاه‌ دار. 22 پس‌ برای‌ جان‌ تو حیات‌، و برای‌ گردنت‌ زینت‌ خواهد بود. 23 آنگاه‌ در راه‌ خود به‌ امنیت‌ سالك‌خواهی‌ شد، و پایت‌ نخواهد لغزید. 24 هنگامی‌ كه‌ بخوابی‌، نخواهی‌ ترسید و چون‌ دراز شوی‌ خوابت‌ شیرین‌ خواهد شد. 25 از خوف‌ ناگهان‌ نخواهی‌ ترسید، و نه‌ از خرابی شریران‌ چون‌ واقع‌ شود. 26 زیرا خداوند اعتماد تو خواهد بود و پای‌ تو را از دام‌ حفظ‌ خواهد نمود. 27 احسان‌ را از اهلش‌ باز مدار، هنگامی‌ كه‌ بجا آوردنش‌ در قوّت‌ دست‌ توست‌. 28 به‌ همسایه‌ خود مگو برو و بازگرد، و فردا به‌ تو خواهم‌ داد، با آنكه‌ نزد تو حاضر است‌. 29 بر همسایه‌ات‌ قصد بدی‌ مكن‌، هنگامی‌ كه‌ او نزد تو در امنیت‌ ساكن‌ است‌. 30 با كسی‌ كه‌ به‌ تو بدی‌ نكرده‌ است‌، بی‌سبب‌ مخاصمه‌ منما. 31 بر مرد ظالم‌ حسد مبر و هیچكدام‌ از راههایش‌ را اختیار مكن. 32 زیرا كج‌خلقان‌ نزد خداوند مكروهند، لیكن‌ سّر او نزد راستان‌ است‌. 33 لعنت‌ خداوند بر خانه‌ شریران‌ است‌. اما مسكن‌ عادلان‌ را بركت‌ می‌دهد. 34 یقین‌ كه‌ مستهزئین‌ را استهزا می‌نماید، اما متواضعان‌ را فیض‌ می‌بخشد. 35 حكیمان‌ وارث‌ جلال‌ خواهند شد، اما احمقان‌ خجالت‌ را خواهند برد.

۱۳۹۴ آذر ۵, پنجشنبه

لغت فوق به معنای مقتدر می باشد.


 ال       El   
لغت فوق به معنای   مقتدر   می باشد. 
اِل واژه ای بوده که قبل از موسی توسط اقوام بت پرست استفاده می گردیده است. در دست نوشته های تاریخی که از کنعانیان بدست آمده، بت اعظم خود را که پدر سایر خدایان بود، اِل می نامیدند. در کل این نام توسط اقوام سامی و زبانهای سامی برای خدایانشان مورد استفاده قرار می گرفته است. نژاد سامی منسوب به پسر نوح سام بوده و عبارت از آشوری و عربی و آکدی (بابلی قدیم )، عبری ، سریانی ، آرامی و کنعانی است و زبانهای سامی، زبان اقوام نامبرده است. قوم یهود نیز از این کلمه بصورت مجرد یا مرکب برای نامیدن خداوند استفاده می کرده اند، مانند میکائیل، جبرئیل، اسرائیل، دانیال و غیره.
توضیحات:
از واژه اِل در ترجمه های کتاب مقدس بصورت مستقیم استفاده نشده و در ترجمه از کلمات خدا و یا بت استفاده گردیده است.
 منابع کتاب مقدس:   پیدایش باب ۱۴ - اشعیا باب ۴۴
  پیدایش باب ۱۴ آیه ۲۰ 
۲۰ ومتبارك‌ باد خدای‌ تعالی‌، كه‌ دشمنانت‌ را به‌ دستت‌ تسلیم‌ كرد.» و او را از هر چیز، ده‌ یك‌ داد.   
  اشعیا باب ۴۴ آیه ۱۰ 
۱۰ كیست‌ كه‌ خدایی‌ ساخته‌ یا بتی‌ ریخته‌ باشد كه‌ نفعی‌ ندارد؟   

  اشعیا باب ۴۴ آیه ۱۵ 
۱۵ پس‌ برای‌ شخص‌ به‌ جهت‌ سوخت‌ بكار می‌آید و از آن‌ گرفته‌، خود را گرم‌ می‌كند و آن‌ را افروخته‌ نان‌ می‌پزد و خدایی‌ ساخته‌، آن‌ را می‌پرستد و از آن‌ بتی‌ ساخته‌، پیش‌ آن‌ سجده‌ می‌كند.   

۱۳۹۴ آبان ۲۹, جمعه

روزه در مسیحیت Fasting in Christianity


 روزه در مسیحیت     Fasting in Christianity 

کتاب مقدس در ارتباط با روزه هیچ گونه قوانین یا زمان خاصی را در اختیار ما قرار نمی‏دهد هر چند مسیح در ارتباط با اصول روزه داری تعلیمات خاصی را ارائه می‏دهد. "اما چون‌ روزه‌ دارید، مانند ریاكاران‌ ترشرو مباشید زیرا كه‌ صورت‌ خویش‌ را تغییر می‌دهند تا در نظر مردم‌ روزه‌دار نمایند. هرآینه‌ به‌ شما می‌گویم‌ اجر خود را یافته‌اند ۱۷ لیكن‌ تو چون‌ روزه‌ داری‌، سر خود را تدهین‌ كن‌ و روی‌ خود را بشوی‌ ۱۸ تا در نظر مردم‌ روزه‌دار ننمایی‌، بلكه‌ در حضور پدرت‌ كه‌ در نهان‌ است‌؛ و پدرنهان‌بین تو، تو را آشكارا جزا خواهد داد" (متی ۶: ۱۶-۱۸). 
بر اساس سنت، ایمانداران معمولا روزه را در ایامی که عیسی مسیح در بیابان روزه گرفت به انجام می‏رسانند، هر چند که هیچ حکم خاصی در این مورد وجود ندارد. 
ما در مسیحیت تابع احکام مذهبی نیستیم به همین علت، روزه مسیحی در زمان و تحت قوانین مذهبی خاصی صورت نمی‌گیرد. ایمانداران مسیحی آزاد هستند که در هر زمان، با هدایت روح خدا، بطور انفرادی یا گروهی، برای یک روز یا روزهای متعدد، و یا حتی برای چند ساعت، روزه بگیرند. ضمناً در روزه مسیحی می‌توان از یک یا چند وعده غذا صرف ‌نظر کرد و یا حتی از خوردن بعضی مواد غذائی خودداری نمود. هدف اصلی روزه مسیحی این است که با فروتنی به خدا تقرب جوئیم و هدایتهای او را بطلبیم و اوقاتی را در دعا و مناجات در حضور او بسر ببریم. 
در مورد روزه مسیحی، لازم است بدانیم که بمنظور صواب و ریاضت، و یا بدست آوردن دل خدا و نجات از گناه، بجا آورده نمی‌شود زیرا با ریخته شدن خون مسیح بر صلیب و مرگ و دفن و قیام او از مردگان، نجات از گناه و طریق راه یافتن انسان به حضور خدا، مهیا گردیده است. بلکه بدین دلیل که: 
١- دل ما در حضور خدا نرم و فروتن باشد. 
٢- به صدا و هدایت و حضور خدا حساس باشیم. 
٣- نفس سرکش ما ضعیف و سرکوب باشد. 
٤- پرستش و دعای مسیحی ما قویتر و مؤثرتر باشد. 
و بالاخره، روزه مسیحی کمک می‌کند که یاد بگیریم از خودخواهی انسانی دوری نموده و ازخود گذشتگی داشته باشیم، و بیشتر قدر و ارزش فداکاری عظیم و کفاره بی‌ نظیر عیسی مسیح را درک کنیم. 
  ایام روزه     
معمولا این ایام به مدت چهل روز است که به نام ایام انابت یا لنت (Lent) به مفهوم توبه و تعمق معروف است و از چهرشنبه خاکستر شروع و تا عید پاک ادامه می‏یابد. ایام لنت برای اولین بار در قرن چهارم مشاهده شده است. 
  چهارشنبهٔ خاکستر     
چهارشنبهٔ خاکستر اولین روز ایام روزه (Lent) است و نام آن از آئین خاکستر پاشى بر سر توبه‌کاران اخذ شده است. که در شکل جدید این آئین، بر پیشانى به شکل صلیب خاکستر مالیده می‏شود. برخی از کلیساها در این روز خاکستر را که سنبل پشیمانی و فانی بودن انسان است، در کلیسا پاشیده و برخی نیز در طول این روز آن را به پیشانی خود می‏مالند. 
  آیین کاتولیک     
کاتولیک‌ها در روز چهارشنبه خاکستر و نیز روز جمعة‌الصلیب روزه می‌گیرند، و در تمامی روزهای جمعه ماه انابت نیز که دوران توبه و تعمق کاتولیک‌هاست، از خوردن گوشت پرهیز می‌کنند. کاتولیک‌ها تا قرن‌ها اجازه نداشتند در هیچ یک از روزهای جمعه سال به گوشت لب بزنند، اما از اواسط دهه ۱۹۶۰ پرهیز از گوشت در روزهای جمعه غیر از دوران لنت (انابت) اختیاری اعلام شد. 
در این آیین در دو روز چهارشنبه خاکستر و جمعة‌الصلیب، خوردن دو نوع غذای ساده و یک غذای معمولی مجاز است، اما مصرف گوشت ممنوع است. مصرف گوشت در روزهای جمعه ماه لنت (انابت) نیز که دوران توبه و تعمق کاتولیک‌هاست، ممنوع است. روزه گرفتن در سایر روزهای جمعه اختیاری است و برخی از کاتولیک‌ها به جای روزه، به توبه یا برگزاری دعا‌هایی ویژه می‌پردازند. 
کاتولیک‌ها معتقدند که روزه باعث می‌شود انسان امیال جسمانی خود را مهار کرده، از گناهان خود توبه نماید، و با فقرا احساس همبستگی کند. روزه گرفتن در ماه لنت (دوران توبه و تعمق) باعث می‌شود که روح آدمی از طریق ریاضت تن، برای شرکت در ضیافتی عظیم و باشکوه آماده گردد. روزه جمعةالصلیب نیز برای فرد مؤمن یادآور درد و رنجی است که مسیح به‌ خاطر ما متحمل شد. 
  آیین ارتدکس     
پیروان کلیسای ارتدکس شرق دوره‌های مختلفی برای روزه دارند، از جمله ماه لنت (دوران توبه و تعمق)، روزه رسولان، روزه معراج مریم مقدس به آسمان، روزه ویژه میلاد مسیح، و نیز چند روزه یک روزه. تمام روزهای چهارشنبه و جمعه، روز روزه محسوب می‌شود، مگر در هفته‌هایی که در آنها روزه نگرفتن بلامانع است. 
نحوه روزه‌داری در این آیین اینگونه است که معمولاً از خوردن گوشت، لبنیات و تخم‌مرغ پرهیز می‌شود. خوردن ماهی در برخی ایام روزه مجاز و در برخی دیگر غیرمجاز است. آنان معتقدند روزه باعث می‌شود انسان بهتر بتواند در برابر حرص و طمع و شکم‌پرستی مقاومت کند و مشمول فیض خدا واقع شود. 
  آیین پروتستان‌     
در این آیین زمان روزه به خود افراد، کلیساها، سازمان‌ها یا جوامع مسیحی بستگی دارد. از این رو برخی به ‌طور کامل از لب زدن به آب و غذا خودداری می‌کنند، اما برخی دیگر تنها به نوشیدن مایعات اکتفا می‌کنند، غذاهای خاصی می‌خورند، از خوردن یک یا چند وعده غذا صرف ‌نظر می‌کنند، و از تن در دادن به وسوسه‌های خوردنی و غیر خوردنی اجتناب می‌نمایند. چنین روزه‌هایی بویژه در سال‌های اخیر محبوبیت فراوانی یافته است. افراد به دلائل مختلف نظیر تقویت و بنای روحانی، همبستگی با فقیران و نیازمندان، اعتراض به فرهنگ مصرفی جامعه امروزی، یا آوردن درخواست‌هایی ویژه به حضور خدا، روزه می‌گیرند. 

۱۳۹۴ آبان ۲۵, دوشنبه

مسیحیان به چه چیز ایمان دارند؟


مسیحیان به چه چیز ایمان دارند؟

پاسخ

اصول ایمان مسیحی مجموعه‌ای از باورهای پویا مبتنی بر حقایقی کتابمقدسی است که در طی ‏قرون و اعصار به قدرت و تنویر روح‌القدس بر کلیسای عیسی مسیح آشکار گردیده و کلیسا که ‏بنیاد راستی است به هدایت روح خدا آن را در قالب اعتقادنامه‌‌های کلیسایی حفظ و حراست نموده ‏و با حمایت روح‌ القدس آن را نشر و گسترش داده‌است. ‏
دراین مجال اندک سعی نکرده‌ایم که متن کلمه به کلمۀ اعترافنامه‌های راستین مسیحی را بیان ‏کنیم؛ بلکه تنها به ذکر برخی از اصول بنیادی و فراگیر ایمان مسیحی با ذکر آیاتی از کلام خدا ‏بسنده نموده‌ایم تا در فرصتی دیگر به سایر ظرایف اعتقادنامه‌های مسیحی بپردازیم.‏
هدف ما تلاش درجهت آگاهی بخشیدن هرچه بیشتر مسیحیان و پژوهشگران برمحتوای عمیق و ‏کتابمقدسی آموزه‌های مسیحی است تا در این میان ابرهای سوء تعبیر و افترا نسبت به خاستگاه و ‏منشاء باورهای راست دینی مسیحی به کنار رفته و پاسخی مبتنی بر کلام خدا که خود آفتابی ‏است دلیل آفتاب به برخی سؤالات طرح شده توسط شما حق جویان عزیز داده‌ شود.‏
مسیحیان ایمان دارند به: یک خدا، پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین و همۀ چیزهای دیدنی ‏و نادیدنی. ‏
مسیحیان ایمان دارند به: یک خداوند، عیسی مسیح، پسر یگانۀ خدا بوجود آمده از پدر پیش از ‏خلقت جهان، نور از نور،‏ خدای حقیقی از خدای حقیقی، بوجود آمده و نه خلق شده، همذات با ‏پدر، توسط او همۀ موجودات خلق شدند. بخاطر ما انسانها، و برای نجات ما، وی از آسمان ‏نزول کرد.‏
مسیحیان ایمان دارند که: عیسی مسیح به قدرت روح القدس در مریم باکره قرار گرفت و توسط ‏او بدنیا آمد، جسم گردید و انسان شد.‏
مسیحیان باور دارند که: عیسی مسیح در زمان پنتیوس پیلاتس رنج کشید، بر صلیب مصلوب ‏شد، مرد و دفن گردید.‏
مسیحیان ایمان دارند که: عیسی مسیح در گور نهاده و به عا لم مردگان ‏نزول‏ نمود.‏
مسیحیان بر این ایمانند که: عیسی مسیح در روز سوم از میان مردگان رستاخیز کرد.‏
مسیحیان ایمان دارند که: عیسی مسیح به آسمان صعود نمود و به دست راست خدای پدر ‏بنشست.‏
مسیحیان ایمان دارند که: عیسی مسیح دوباره به این جهان بازگشت خواهد کرد تا مردگان و ‏زندگان را داوری کند.‏
مسیحیان ایمان دارند به روح القدس، خداوند و بخشندۀ حیات که از پدر و پسر صادر می‌شود، ‏در کنار پدر و پسر، او باید پرستیده و تجلیل شود. او توسط انبیاء سخن گفته است.‏
مسیحیان به کلیسای جامع؛ فراگیر که یگانه و مقدس است ایمان دارند.‏
مسیحیان به مشارکت مقدسین ایمان دارند.‏
مسیحیان به آمرزش گناهان باور و ایمان دارند.‏
مسیحیان به رستاخیز مردگان ایمان دارند. ‏
مسیحیان به حیات جاویدان ایمان دارند.‏

خداوند حیات



روز ۲۹
خداوند حیات
بازدید متن: انجیل یوحنا، فصل ۲۰، آیات ۱۹ ۳۱
یادآوری: در روز اول هفته شاگردان عیسی آمدند تا جسد او را به صورت شایسته‌ای دفن کنندایشان آمدند تا آخرین احترامات خود را به او نشان دهندامّا قبر خالی بود و بر ایشان تکان دهنده بود که باعث سردرگمی و گیجی ایشان شد، چون انتظار رستاخیز مسیح را از مردگان نداشتندبا وجود اینکه در زمان حیات زمینی خود بارها به آن اشاره کرده بودمدتی بعد از آن، وقتی که او به جمع شاگردان ظاهر شد دست‌ها و پهلوی خود را به آنها نشان داد، تا باور کنند که وی همان استاد و خداوند ایشان است که از مردگان برخاستهتوما در مرتبه اول حاضر نبود و به رستاخیز شک داشت، امّا در زمانی دیگر وقتی توما حاضر بود دوباره عیسی ظاهر شد، لذا وی متقاعد شده او را خداوند و خدای خود اقرار کرد.بیان عیسی در این مورد آموزنده است: «ای توما، بعد از دیدنم ایمان آوردی؟ خوشابحال آنانی که ندیده ایمان آورند» (آیه ۲۹). قدرت عمل روح القدس بوسیلۀ کتاب مقدس بطوری است که برای رستگاری، گناهکاران نیازی به دیدن مسیح با چشمان خود ندارند
پاسخ شما: مشکوک نباش، بلکه به خداوند رستاخیز ایمان آور

رستاخیز شده


روز ۲۸ 
رستاخیز شده

بازدید متن: انجیل یوحنا، فصل ۲۰، آیات ۱ - ۱۸

یادآوری: مریم مجدلیه در اوایل صبح برخاسته بود تا به تدهین جسد خداوندْ عیسی مسیح بپردازد. او با خالی بودن قبر حیران شده بود. چگونه چنین چیزی ممکن بود پیش بیاید؟ لذا فکر کرد که حتماً کسی جسد را برداشته است. در همان حالی که مریم مقابل قبر ایستاده بود دو فرشته را دید که از او پرسیدند که چرا گریه می‌کند. بعد از جواب به ایشان او برگشت و عیسی را دید، و تصور کرد که باغبان است! چقدر حتی ایمانداران نیز می‌توانند کور باشند! با یک کلمه «مریم!»، عیسی خود را به او آشکار کرد، چون حتماً در اغلب مواقع او نام خود را در صحبت با مسیح شنیده بود. ما نمی‌توانیم آن شادی را که در آن لحظه دل مریم از آن لبریز شد شرح دهیم. سَرور او مرده نمانده بود بلکه اکنون و برای همیشه زنده بود. دقیقاً همین را عیسی همیشه می‌گفت که همینگونه پیش خواهد آمد، ولی آن شاگردان منظور بیانیۀ کتاب مقدس را نفهمیده بودند که او باید از مردگان برخیزد. امّا حالا مریم آن را درک می‌کرد.

پاسخ شما: هر چه زودتر در پی عیسی بروید و از آنچه که پیدا خواهید کرد، دچار تعجب خواهید شد، زیرا ایمان به مسیح حقیقتی فردی است و تجربه‌ای کاملاً شخصی.

۱۳۹۴ آبان ۲۴, یکشنبه

تفسیر کاربردی متی فصل ۱


 تفسیر کاربردی   متی  فصل ۱

نسب نامۀ عیسی مسیح (۱: ۱-۱۷) 
(لوقا ۳: ۲۳-۳۸) 
۱ متی، رسولی که این انجیل را نوشت، خودش یهودی بود. یکی از اهداف متی از نوشتن این انجیل، این بود که به سایر یهودیان ثابت کند که عیسی همان مسیح، یعنی مسیحای موعود یهودیان بوده است. او مسیح را پسر داود می‌خواند، چرا که براساس پیشگویی‌های عهد عتیق، مسیحای موعود می‌بایست از نسل بزرگترین پادشاه یهودیان یعنی داود پادشاه باشد (دوم سموئیل ۷: ۱۲-۱۴؛ مزمور ۸۹: ۳-۴؛ ۳۲: ۱۱؛ مرقس ۱۰: ۴۷-۴۸) به همین جهت، متی نسبت نامۀ مسیح را در آیات ۲-۱۷ ذکر می‌کند تا ثابت نماید که مسیح به طور قطع از نسل داود، و همینطور از نسل ابراهیم، یعنی نخستین فرد یهودی، بوده است (پیدایش ۱۲: ۱-۳). 
اسامی مندرج در این نسب نامه همگی در عهد عتیق آمده است (روت ۴: ۱۸-۲۲؛ اول تواریخ ۲: ۱-۱۵؛ ۳: ۱۰-۱۶). اما متی نسب نامۀ کامل مسیح را نقل نمی‌کند، زیرا میان ابراهیم (آیۀ ۲) و داود (آیۀ ۶) سه نام ذکر نشده است. سه نام نیز میان یورام و عزیا در آیه ۸ ذکر نشده است (اول تواریخ ۳: ۱۱-۱۲).
۲-۱۷ وقتی نسب نامۀ عیسی در انجیل متی با نسب نامه مندرج در لوقا ۳: ۲۳-۳۸ مقایسه می‌شود، دو تفاوت عمده به چشم می‌خورد. نخست، نسب نامه لوقا به زمانی پیش از ابراهیم باز می‌گردد، یعنی به آدم، اولین انسانی که خدا آفرید. لوقا یهودی نبود؛ لذا هدفش این بود که نشان دهد مسیح نه فقط مسیحای یهودیان، بلکه نجات دهندۀ تمام دنیا بوده است، هم یهودیان و هم امتها(غیر یهودیان). به همین دلیل، او نسب نامۀ خود را از آدم آغاز می‌کند. 
دوم، از داود تا مسیح، نسب نامۀ لوقا کاملاً با نسب نامۀ متی تفاوت دارد. فقط دو نام، یعنی سألتسیئیل و زروبابل (آیۀ ۱۲) یکسانند. توضیحی که عموماً برای این اختلاف ارائه می‌شود، اینست که متی نسب نامۀ شرعی یوسف را ذکر می‌کند، چرا که یوسف در چار چوب ازدواج، پدر شرعی عیسی بود. اما از آنجا که یوسف پدر طبیعی عیسی نبود (روح‌القدس پدر واقعی او بود)، لوقا نسب نامۀ مریم، مادرعیسی را ارائه داده است، نه نسب نامۀ یوسف را. طبعاً نسب نامۀ مریم و یوسف متفاوت بود. اما نکته جالب اینست که یوسف و مریم، هر دو از نسل داود بودند. بنابراین، متی و لوقا هر دو از طرق گوناگون نشان می‌دهند که عیسی پسر داود و مسیحای موعود می‌باشد. 
جلا یا تبعید بابل (عراق امروزی) که درآیات ۱۱ و ۱۷ مورد اشاره واقع شده است، به تصرف اورشلیم و سرزمین یهودیه به دست بابلیها در سال ۵۸۷ ق.م اشاره می‌کند؛ در این زمان، بسیاری از یهودیان اسیر شدند و به بابل تبعید گردیدند (دوم پادشاهان ۲۵: ۱-۱۲). این رویداد به حکومت زمینی داود و خاندان او خاتمه داد.
ولادت عیسی مسیح (۱: ۱۸-۲۵) 
۱۸ عیسی پدر انسانی نداشت. دیگر مردانی که در کتاب مقدس فید شده اند، نظیر اسحاق و یحیی تعمید دهنده، با مداخلۀ قدرت مافوق طبیعی خدا به وجود آمدند، لیکن همگی پدران انسانی داشتند (پیدایش ۱۸: ۱۰-۱۴؛ لوقا ۱: ۵-۷، ۱۱-۱۳، ۱۸-۱۹). اما مریم، مادر عیسی، پیش از ولادت عیسی هرگز با مردی نخوابیده بود؛ وی باکره بود. پدر عیسی روح‌القدس بود (لوقا ۱: ۲۶-۳۵ و تفسیر آن مشاهده شود).
۱۹ از نظر یوسف، مریم مرتکب زنا شده بود، زیرا برطبق رسم یهودی، نامزد شخص (که به عقد او در آمده)، اگر به او خیانت کند، زناکار محسوب می‌شد. هرگاه چنین پیوندی گسسته می‌شد، صدور طلاق رسمی ضروری می‌گشت. یوسف در نظر داشت که مریم را در خفا و در حضور دو شاهد طلاق دهد. وی مردی مهربان و درستکار بود و میل نداشت که مریم را در نظر عامه بی آبرو سازد.
۲۰ فرشته‌ای در رؤیا به یوسف گفت که مریم مرتکب زنا نشده، بلکه پدر کودکش خود روح‌القدس می‌باشد.
۲۱ فرشته به یوسف گفت که نام کودک را عیسی بگذارد که شکل یونانی نام یوشع می‌باشد که به معنی «خداوند نجات می‌دهد» است. عیسی، نجات دهنده است زیرا که قوم خود را از گناهانشان می‌رهاند. وی ایشان را از مجازات گناه که هلاکت ابدی است، نجات می‌دهد (یوحنا ۳: ۱۶ و ۱۷؛ رومیان ۶: ۲۳ و تفاسیر آنها مشاهده شود) و او ایشان را بواسطۀ کار روح‌القدس از قید گناه نجات می‌دهد (رومیان ۸: ۱-۲ و تفسیر آن مشاهده شود).
۲۲-۲۳ سپس متی نقل قولی را از اشعیای نبی می‌آورد تا نشان دهد که نبوت اشعیا بواسطۀ ولادت عیسی تحقق یافته است (اشعیا ۷: ۱۴). عیسی همچنین عمانوئیل یا «خدا با ماست» نامیده شده است زیرا که خدا در قالب عیسی به زمین آمد و در میان انسانها ساکن گردید. در مسیح، خدا همواره با ماست (متی ۲۸: ۲۰).
۲۴-۲۵ بسیاری از مسیحیان براین عقیده اند که مریم و یوسف بعد از تولد عیسی، صاحب فرزندان دیگری نیز شدند. برادران و خواهران عیسی که در مرقس ۶: ۳ و یوحنا ۷: ۳-۵ قید شده اند، احتمالاً فرزندان مریم هستند با اینحال، عده‌ای دیگر از مسیحیان عقیده دارند که مریم باکره باقی ماند. ایشان می‌گویند که برادران و خواهران قید شده در بالا فرزندان یوسف از ازدواج قبلی او بوده اند. 
برای توضیحات بیشتر در مورد ولادت عیسی، لوقا ۲: ۱۷ و تفسیر آن را مشاهده کنید

۱۳۹۴ آبان ۲۰, چهارشنبه

دعا و شکرگزاری


دعا و شکرگزاری (۱: ۱ – ۱۴) 

۱-۲ تیموتائوس دوست نزدیک، همکار و شاگرد محبوب پولس رسول و دستیار او در کارهای بشارتی و شبانی او بود (اعمال ۱۶: ۱-۳؛ اول تیموتائوس ۱: ۲). به هنگام نگارش این رساله، تیموتائوس همراه پولس بود، بنابراین پولس نام او را در بخشهای آغازی رساله و به هنگام سلامها و دعاهای اول رساله ذکر نموده است (افسسیان ۱: ۱-۲؛ فیلیپیان ۱: ۱-۲ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۳-۴ پولس خدا را برای ایمان و محبت کولسیان شکر می کند و ما نیز باید خدا را به خاطر ایمان و محبت یکدیگر شکر نماییم. باید شکرگزاری به خاطر یکدیگر، بر ایمان به صورت عادت درآید. چه تاسف بار است که بارها به عوض شکرگزاری به خاطر وجود یکدیگر، لب به شکوه و شکایت می گشاییم؟ این کارها در نظر خدا گناه است! او نمی خواهد که شکایتهای ما را از برادران و خواهرانمان بشنود. پس به جای شکایت و گله کردن از یکدیگر، بیایید خدا را برای یکدیگر شکر گوییم ( افسسیان ۱: ۱۵-۱۶ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
پولس به طور مخصوصی به جهت ایمان کولسیان و به خاطر محبتی که با جمیع مقدسین می نمایند، خدا را شکر می کند. ایمان و محبت، همیشه دست در دست هم دارند. ایمان خالی از کارهای نیکو، ایمانی کاذب و مرده است، کارهای نیکو و محبت، نشان، واقعی بودن ایمان می باشد، اگر محبت عملی در بین نباشد، ایمانی هم در کار نیست (غلاطیان ۵: ۶؛ یعقوب ۲: ۱۴-۱۷ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۵ پولس می گوید که ایمان و محبت، زاییده امیدی که به جهت شما در آسمان گذاشته شده، می باشد. این امید کدام است؟ این همان است این همان امید حیات جاویدان، امید میراث در ملکوت آسمان است، حیات جاودانی، مشارکت دائمی با خدای پدر، زندگی جاوید با مسیح و سلطنت با او، امید راستین همۀ مسیحیان می باشد. امید ما ضعیف و واهی نیست. امید ما قوی است زیرا که این امید، از سوی عیسی مسیح به ما داده شده و بر عیسی مسیح نهاده شده است. عیسی مسیح، امید ماست، زیرا که تمامی برکات روحانی در جایهای آسمانی در او و از او می باشد (افسسیان ۱: ۳). اگر مسیح را پذیرفته باشیم، این برکات را نیز دریافت نموده ایم (رومیان ۸: ۳۲ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
ایمانداران کلیسای کولسی امید خود را از شنیدن کلام راستی انجیل در یافت نموده بودند. انجیل مسیح، حقیقت است. انجیل حاصل تراواشات ذهن آدمیان نیست. انجیل به وسیلۀ فکر و تلاش انسانها به وجود نیامده است . انجیل کلام راستی خدا می باشد. انجیل، پیام مرکزی کتاب مقدس می باشد. زیرا که کتاب مقدس، یک کتاب معمولی و نوشته شده توسط انسانها و زاییده افکار و ملاحاضات مردم عادی نیست. کتاب مقدس، کلام خدا است. بنابر این، ما قادر خواهیم بود که به کتاب مقدس و وعده های آن اعتماد کنیم. ما از کلام خدا، امید نجات خود را دریافت می کنیم (یوحنا ۵: ۳۹-۴۰؛ ۶: ۶۸ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
ما مسیحیان باید دائما دربارۀ آن امیدی که برایمان در آسمان نهاده شده است، تفکر کنیم زیرا در آن صورت، ممکن است کمتر در بارۀ مسائل مادی و کسب موفقیت در این عالم و غیره تفکر کنیم و امیدمان را کمتر به این دنیا ببندیم (متی ۶: ۱۹-۲۱؛ کولسیان ۳: ۱-۲؛ اول پطرس ۱: ۳-۴ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
در آیات ۴-۵ ملاحظه می کنیم که در این جهان و در زندگانی ما انسانها، سه چیز مهم وجود دارد و خدا آن سه برکت و هدیۀ مهم را با فیض عظیم خویش به ما عطا فرموده است. آن سه هدیه عبارت اند از: ایمان، امید و محبت (اول قرنتیان ۱۳: ۱۳؛ اول تسالونیکیان ۱: ۲-۳ تفسیر آن را مشاهده کنید).
۶ پولس رسول می گوید که انجیل عیسی مسیح در تمامی عالم ... میوه می آورد و نمو می کند. ولی انجیل نه تنها در سراسر جهان رشد کرده، میوه آورده است، بلکه در میان کولسیان نیز ثمرات زیادی به بار آورده است. 
لازم است از خود بپرسیم که آیا انجیل در میان جماعت و کلیسای ما رشد کرده است و میوه ای ببار آورده است؟ اگر به راستی پیام انجیل را دریافت نموده باشیم، باید ثمرات انجیل در زندگی و کلیسای ما دیده شوند. 
پولس یادآور می گردد که انجیل بر پایۀ فیض خدا بنا شده است. خدا انجیل و نجات و امیدمان را به طور مجانی و بدون توجه به عدم استحقاقمان به ما هدیه نموده است و زمانی که پیام انجیل را می شنویم، فیض خدا را در راستی دریافت می نماییم. برای ما انسانها، انجیل، خبر خوش و مژدۀ فیض خدا می باشد.
۷-۸ اپفراس ... خادم امین مسیح بود. او از سوی مسیح قدرت و تسلط روحانی به جهت موعظه انجیل را دریافت نموده بود. اپفراس هم خدمت پولس رسول بود. پولس و اپفراس، یک ارباب و خداوند (عیسی مسیح) را خدمت می کردند. مفسرین کلام معتقدند که پولس به اپفراس ماموریت تاسیس کلیسای کولسیان را محول نموده بود. 
اپفراس به پولس خبر داده بود که کولسیان در روح القدس یکدیگر را محبت می کنند (آیۀ ۸). پیش از آنکه محبت روح القدس وجود داشته باشد، باید روح خدا در میان ما حاضر شود. فقط به کمک روح القدس است که محبت در قلب ما ریخته می شود ( رومیان ۵: ۵). محبت، اولین ثمره از ثمرات نه گانه روح القدس می باشد (غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳).
پولس خبرهای خوبی از سوی اپفراس پیرامون ایمان و محبت کولسیان شنیده بود. بیایید دربارۀ چیزهایی که دیگران دربارۀ ما می شنوند نیز فکر کنیم!
۹ پولس به نوبۀ خود دعا می کند که کولسیان از کمال معرفت ارادۀ او (خدا) در هر حکمت و فهم روحانی پُر شوند. در این زندگانی، انواع حکمت و فهم و دانش وجود دارد، ولی مهم ترین دانش و معرفت، دانستن ارادۀ خدا می باشد. زیرا اگر ارادۀ خدا را ندانیم، تمامی علم و معرفتی که کسب کرده ایم بی استفاده خواهد ماند (افسسیان ۱: ۱۵-۱۷ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
اولین گام جهت یافتن معرفت روحانی، داشتن ترس خدا می باشد (مزمور ۱۱۱: ۱۰؛ امثال ۱: ۷). در عین حال باید به یاد داشته باشیم که ابلیس و ارواح شریر نیز از خدا می ترسند (یعقوب ۲: ۱۹)؛ آنها به طور ناقص خدا را می شناسند. ولی دانش آنها به همین جا ختم می شود. آنها حاضر نیستند که به دانش و معرفت خود عمل کرده، خدا را اطاعت و پرستش نمایند. گام دوم برای دستیابی به حکمت و شناخت خدا، اطاعت از او می باشد و تنها آن کسانی که در دل ترس خدا را دارند و از او اطاعت می کننداز کمال معرفت ارادۀ او در هر حکمت و فهم روحانی پُر خواهند شد.
۱۰ پس متوجه می شویم که داشتن درک روحانی از ارادۀ خدا کافی نیست. ما باید حاضر باشیم که از ارداۀ او نیز اطاعت کنیم (یعقوب ۱: ۲۲). در صورتی اطلاع از ارادۀ خدا برای ما مثمر ثمر خواهد بود که ما راغب باشیم که مطابق اراده خدا زندگی کنیم. ارادۀ خدا چیست؟ آیا ارادۀ خدا این نیست که به شایستگی آن دعوتی که به آن خوانده شده اید رفتار کنید (افسسیان ۴: ۱ و تفسیر آن را مشاهده کنید)؟ و رفتار شایستۀ دعوت ما کدام است؟ آن رفتار مناسب این است که به طریق شایستۀ خداوند به کمال رضامندی رفتار نمایید و در هر عمل نیکو بار آورید و به معرفت کامل خدا نمو کنید. 
چه نوع میوه ای مورد پسند خدا می باشد؟ پیش از هر چیز، او می خواهد که ما ثمرات نه گانه روح القدس را به بار بیاوریم (غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳ و تفسیر آن را مشاهده کنید). سپس، او می خواهد که از طریق زندگی و شهادت ما، شاگردان تازه، و ایمانداران جدید تولید نماید. این همان ثمر مقبولی است که خدا می خواهد (یوحنا ۱۵: ۱۶؛ فیلپیان ۱: ۹-۱۱ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
بیاد داشته باشید که پولس می گوید که ما باید به معرفت کامل خدا نمو کنیم . رشد روحانی ما امری پویا و دائمی است. اگر درختی از رشد و نمو و بار آوری باز ایستد، می گوییم که آن درخت در حال مردن و خشک شدن است. باشد که هیچگاه زندگی روحانی ما اینگونه خشک نشود!
۱۱ مشاهده کردیم که پولس در آیۀ ۹ برای کولسیان دعا کرد تا آنها از معرفت ارادۀ خدا پر شوند. اینک او دعا می کند که کولسیان به اندازۀ توانایی جلال او (خدا) به قوت تمام زورآور شوند. چرا که به وسیلۀ قوت خداست که ایشان توانایی انجام ارادۀ خدا را خواهند داشت. پولس همین دعا را برای افسسیان نیز کرده است (افسسیان ۳: ۱۴-۱۶، ۲۰-۲۱). 
فقط کافی است که به ایمان دعا کرده از خدا بخواهیم که این قوت را به ما عطا فرماید. خدا نیروی لازم جهت اطاعت کردن از ارادۀ خود را به ما خواهند داد. ولی از سوی دیگر، به یک معنا، ما آن نیرو را دریافت کرده ایم، چون از خدا قوت گرفته ایم، می توانیم به جهت نیروی بیشتر دعا کنیم. از این سبب است که پولس می گوید: خلاصه ای برادران من در خداوند و در توانایی قوت او زورآور شوید (افسسیان ۶: ۱۰). بلی، از یک سو، باید دائما از خدا طلب قوت نماییم. ولی از سوی دیگر، خدا به ما می گوید:" من هم اکنون نیروی روح القدس را به تو عطا کرده ام ، از قوت من استفاده کن"! 
زمانی که به قوت تمام زور آور شدیم، قدرت خواهیم داشت که با صبر کامل و تحمل با شرایط مشکل زندگی روبرو گردیم و آن شرایط را با شادمانی پشت سر بگذاریم.
۱۲-۱۴ پولس سه نعمت بزرگ را به کولسیان یادآوری می کند. پولس رسول از کولسیان، و ما، می خواهد که به خاطر این نعمات و بخشش ها از خدا شکرگزاری نمایند. اولین برکتی که باید به خاطرش شکرگزار بود این است که خدا ما را لایق بهرۀ میراث مقدسان در نور گردانیده است ملکوت خدا، ملکوت و پادشاهی نور است. خدا ما را لایق ملکوت خودش ساخته است، اینک ما تبعۀ پادشاهی او می باشیم. 
دومین برکتی که باید برایش شکرگزار باشیم این است که خدا ما را از قدرت ظلمت رهانیده است (آیۀ ۱۳). او ما را از تسلط شیطان و امیال پلید سابق خود رهانید و به ملکوت پسر محبت خود منتقل ساخت. ملکوت پسر محبت خود، همان ملکوت خداست (اول پطرس ۲: ۹).
و بالاخره سومین برکتی که باید به خاطرش شاکر باشیم این است که در وی (عیسی مسیح) فدیۀ خود یعنی آمرزش گناهان خویش را یافته ایم (آیۀ ۱۴) کلمۀ فدیۀ به معنای رهایی از پرداخت جریمۀ گناهان می باشد. فدیه، یکی از مهم ترین جنبه های نجات ما می باشد. (رومیان ۳: ۲۴؛ افسسیان ۱: ۷ و تفسیر آن را مشاهده کنید). ما دیگر غلام ابلیس و تبعۀ ملکوت ظلمت و گناه نیستیم. اینک به واسطۀ قدرت عیسی مسیح، از بند و بندگی آزاد گردیده ایم. ما آزاد شده ایم و اینک تبعۀ ملکوت آسمان می باشیم (افسسیان ۲: ۱۹ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
این برکت، صرفا به عالم آینده مربوط نمی شود، بلکه خداوند هم اکنون در این جهان حاضر، این برکات را به ما غطا فرموده است. خدا را به خاطر هدایای غیر قابل وصفش شکر باد!