۱۳۹۴ مهر ۸, چهارشنبه

قضاوت بر حق و عادلانۀ خدا (۲: ۱-۱۶)


   تفسیر کاربردی   رومیان  فصل ۲
قضاوت بر حق و عادلانۀ خدا (۲: ۱-۱۶) 
۱ پولس رسول به همۀ افراد بشر هشدار می دهد که از حکم کردن و قضاوت نمودن دربارۀ اعمال دیگران پرهیز نمایند. آه که چقدر در حکم کردن به دیگران عجولیم! و آه که چقدر در نظر خود عادل و زاهد و پاک و منزه می باشیم و چه در اشتباهیم زمانی که فکر می کنیم که آنقدر حکیم و پاک و زاهد و عابدیم، که به خود اختیار اجازۀ قضاوت دربارۀ اعمال و افکار دیگران را میدهیم! حقیقت این است که ما با اقدام به قضاوت کردن اعمال دیگران یک حقیقت را ثابت می کنیم و آن اینست که چشمان ما نسبت به گناهان دیگران بینا و نسبت به گناهان بیشمار خود کور می باشد. هر راه انسان در نظر خودش راست است، اما خداوند دلها را می آزماید (امثال ۲۱: ۲). ما بایستی آنقدر سرگرم دیدن گناهان خود و توبه از آنها باشیم که فرصتی جهت دیدن و تفکر دربارۀ اشتباهات دیگران برایمان باقی نماند. 
متاسفانه باید اعتراف کرد که این عمل زشت انتقاد و قضاوت دیگران در بین مسیحیان نیز بسیار رایج می باشد. بیایید سخنان خداوندمان عیسی مسیح را بیاد بیاوریم که فرمود: "حکم مکنید تا بر شما حکم نشود" (به انجیل متی ۷: ۱-۵ رومیان ۱۴: ۱۰ و تفاسیر آن آیات مراجعه نمایید). 
گرچه هشدار آیۀ اول این باب، در برگیرندۀ همۀ انسانها است، ولی در اینجا پولس لبۀ تیز حمله را متوجۀ قوم خود (قوم بنی اسرائیل و یهودیان) می نماید. یهودیان، به میراث دینی خود فخر کرده، خود را قوم برگزیده و منتخب خدا دانسته، یهودیان دائما بی دینی اقوام دیگر را قضاوت و ملامت می نمودند. 
ولی منشا این غرور و تکبر از کجا سرچشمه می گرفت؟ جواب این سوال را بایستی در تاریخ اسرائیل جستجو نمود. در زمانهای ماقبل تاریخ، تمامی افراد بشر و اقوام و قبایل مختلف، بت پرست بودند و کسی خدای واحد قادر مطلق را نمی شناخت. اردۀ خداوند بر این قرار گرفت که قومی جهت خود انتخاب کند تا یکتاپرستی و پیروی از خدای حقیقی را به ایشان تعلیم دهد. لذا حدود دوهزارسال پیش از میلاد مسیح، خداوند مُردی بنام ابراهیم را انتخاب نمود تا قوم خود را از وی بوجود آورد. بدین ترتیب، ابراهیم پدر قوم بنی اسرائیل گردید (پیدایش ۱۲: ۱-۳). خدا یهودیان را انتخاب کرد تا قوم خاص وی باشند، و پس از آن بتدریج تورات و شریعت و ده فرمان را که مهم ترین بخش شریعت می باشد (خروج ۲۰: ۱-۱۷)، به ایشان تعلیم داد. 
نتیجه این شد که یهودیان به این باور شدند که خدا ایشان را بخاطر نیکویی و تقدس آنها برگزیده است و ایشان از دیگر امت ها بهتر و بلند مرتبه تر می باشند. در نظر ایشان امت های دیگر، پست و گناهکار و بی دین و بی مذهب بودند. 
ولی پولس رسول به یهودیان می گوید علی رغم اینکه ایشان قوم برگزیدۀ خدا و صاحب دین و شریعت و وعده های خدا بودند؛ ایشان از فرامین خدا پیروی ننموده، دلهایشان از اطاعت خدا و احکام وی دور می باشد. پولس به یهودیان و همۀ دین فروشان می گوید که اعمال مذهبی ظاهری، باطن گناهکار و گناه آلودشان را پاک نخواهد نمود. به عقیدۀ پولس، باطن یهودیان همانند امت ها به گناه آلوده می باشد. ولی به یک معنا، یهودیان از امت ها مقصرترند، زیرا ایشان برخلاف امت ها، تورات و شریعت را در اختیار داشته و از ارادۀ خدا کاملا با اطلاع می باشند، ولی با این وجود، ایشان قادر به دیدن گناهان خود نمی باشند.
۲ در این آیه عبارت این چنین اعمال، اشاره به فهرست گناهانی است که پولس رسول در ۱: ۲۹-۳۱ از آنها نام برد. خداوند بر کسانی که مرتکب چنین اعمالی می شوند حکم خواهد نمود و قضاوت خدا برکنندگان این چنین اعمال برحق خواهد بود. قضاوت خدا بر پایۀ حقیقت و مستدل بر راستی می باشد. خدا هرگز به کسی اتهام کذب و افترا نخواهد زد، او قاضی عادل می باشد و به هنگام قضاوت، جانبداری بی جا نخواهد نمود. خدا ما را برحسب اعمالمان و نیز براساس آنچه که در قلوبمان می گذرد قضاوت خواهد نمود (جامعه ۱۲: ۱۴؛ مکاشفه ۲: ۲۳).
۳ کسانی که خود را از دیگران بهتر و برتر می دانند (در اینجا علی الخصوص قوم یهود می باشد)، ولی در عین حال مرتکب همان گناهان می گردند، از داوری خدا نخواهند رست، هر چند که قوم یهود، قوم برگزیدۀ خدا می باشند و هر چند که علی الظاهر از دیگران عادل تر می نماید، ولی ایشان سزای گناهان خود را دریافت خواهند نمود.
۴ قوم یهود فکر می کردند که خدا گناهان ایشان را بحساب نخواهد آورد و لذا نیازی به توبه احساس نمی کردند. در واقع خدا،صبر و تحمل و مهربانی بیش از حد و اندازه ای نسبت به یهودیان نشان داده بود ولی با این وجود ایشان کماکان ناشکر باقی مانده، از خدا و اوامر الهی بیزار بودند. ایشان نمی دانستند که مهربانی و محبت بدین منظور است که آنان را به توبه بکشاند. یهود و غیریهود فرقی نمی کند، اولین قدم به جهت نزدیک شدن به خدا توبه از گناهان می باشد. ولی اگر غرور و تکبر اجازۀ توبه و فروتنی در مقابل خدا را به ما ندهد، هرگز نخواهیم توانست با خدا رابطۀ سالمی برقرار نماییم. 
توبه چیست؟ قبل از هر چیز، توبه عبارت است از به رسمیت شناختن واعتراف کردن به گناهان خود، قدم دوم، روگردانی از گناهان می باشد. اعتراف به گناهان لازم است ولی اعتراف بخودی خود جهت مصالحه با خدا کافی نمی باشد، بلکه اعتراف بایستی به همراه ترک و روگرانی از گناه و آنچه که ما را به گناه ترغیب می نماید، باشد (امثال ۲۸: ۱۳).
توبه واقعی زمانی است که قلبمان را از سمت گناه متوجۀ روی خدا می کنیم، از بدی و شرارت دوری گزیده، بسوی نیکویی و تقدس میل می نماییم. توبه یعنی تغییر رویۀ قلبی و عوض کردن ذهن خود. بدون توبه هیچ کس نمی تواند بنزد خدا بیاید. 
توجه داشته باشید که خدای ما چقدر مهربان است! او ما را ملامت و سرزنش نمی کند؛ او ما را توبیخ و نکوهش نمی نماید؛ او ما را از نزد خود نمی راند و اطاعت ما را با توسل به جبر و زور بدست نمی آورد. او ما را بی جهت به بلا و درد و رنج دچار نمی کند. او ما را در انتخاب آزاد گذاشته و با مهربانی ما را بسوی توبه می کشاند. همانگونه که پدر فرزندان خود را با مهر و محبت و نوازش و دوستی بسوی خود فرا می خواند، به همین ترتیب خدا نیز بوسیلۀ مهربانی ما را به توبه و بسوی خود می کشاند. خدا بی نهایت صبور است و به همه فرصت توبه و بازگشت می دهد (به دوم پطرس ۳: ۹ مراجعه نمایید). چگونه می توان توبه نکرد و از مهر و محبت این چنین خدایی چشم پوشید؟
۵ در این حقیقت که خدا، پدر آسمانی و بخشنده و رحیم ماست جای هیچ شکی وجود ندارد؛ ولی در عین حال بایستی بخاطر داشت که خدا، قدوس می باشد و گناه را قصاص خواهد داد. غضب خدا در رابطه با گناه، بسیار هولناک و مهیب است (عبرانیان ۱۰: ۳۰ و ۳۱؛ ۱۲: ۲۹ مراجعه نمایید). اگر چنانچه از گناهان خود توبه و بازگشت ننماییم، قادر به دریافت رحمت، و محبت، و بخشش خدا نخواهیم بود؛ برعکس، خشم و غضب وی گریبان ما را خواهد گرفت. انتخاب با ماست.
۶ پولس رسول در آیۀ ۵ می گوید در روز غضب و ظهور داوری عادلۀ خدا یعنی در روز قیامت و داوری، خدا جزا و پاداش کامل هر کس را مطابق عدالت خود به ایشان خواهد داد. اینک بایستی از خود بپرسیم که تکلیف من در آن روز چگونه خواهد بود؟ او چگونه مرا جزا خواهد داد؟ جواب این سوال روشن است، خدا به هر کس بر حسب اعمالش جزا خواهد داد (به مزمور ۶۲: ۱۲؛ امثال ۲۴: ۱۲؛ ارمیا ۱۷: ۱۰؛ ۳۲: ۱۹؛ دوم قرنتیان ۵: ۱۰؛ مکاشفه ۲۲: ۱۲ و تفاسیر آن آیات مراجعه نمایید). 
در اینجا بایستی به دو واقعیت مهم توجه مخصوصی نشان داد. اول بوسیلۀ ایمان به عیسی مسیح نجات یافته ایم؛ و دوم اینکه با توجه به اعمالمان مورد قضاوت قرار خواهیم گرفت. 
نجات فقط بوسیلۀ ایمان به عیسی مسیح میسر می باشد (افسسیان ۲: ۸ و ۹)؛ اعمال نیکویمان ما را نزد خدا عادل محسوب نمی کند. مهم نیست که چه کارهای نیک و عام المنفعه ای انجام داده ایم، انجیل می فرماید که هرگز با تکیه به اعمال حسنه و نیکمان نجات نخواهیم یافت؛ تنها راه تحصیل نجات، ایمان به عیسی مسیح می باشد و بس. 
ولی نتیجۀ محرز و حتمی ایمان واقعی به عیسی مسیح، اعمال نیک و کارهای شایستۀ یک فرزند خدا خواهد بود. اعمال و افکار و رفتار نیکو، نشانۀ ایمان واقعی می باشد، و اگر ایمان منجر به تغییر رویه و انجام اعمال خوب نشد، آن"ایمان" واقعی نمی باشد (به رسالۀ یعقوب ۲: ۱۴-۱۷ و تفسیر آن مراجعه نمایید). افراد بسیاری هستند که بدون داشتن ایمان به مسیح کارهای نیک و عام المنفعه انجام میدهند، پس این ممکن است که بدون ایمان کارهای خوب انجام داد، ولی محال است که پس از ایمان به مسیح، کارهای خوب انجام نداد! اعمال نیکو، نشانه و دلیل و مدرک ایمان ما به مسیح می باشد، اعمال نیک به مثابۀ میوۀ ایمان شخص می باشد (متی ۷: ۱۷و ۲۰). لذا خداوند، با دیدن اعمال نیکوی ما، ما را قضاوت خواهد نمود. در روز داوری عظیم، خدا اعمال و ایمان ما را یک جا و با هم داوری می کند. ولی بیاد داشته باشید که فقط بوسیلۀ ایمان است که نجات حاصل می گردد، ایمان قبل از اعمال می باشد. 
بسیاری افراد دست به کارها ی خوب می زنند تا مقبول خدا شوند و یا اینکه برکتی پیدا کنند. این گونه اعمال، زاییدۀ خودپرستی و خودخواهی بوده، نیت اصلی شخص از انجام آن اعمال رساندن نفع به خود می باشد. در صورتی که کارهای نیکویی که از ایمان به عیسی مسیح سرچشمه گرفته باشد، از خودپرستی و ریا خالی بوده، انگیزۀ آن اعمال محبت خدا و احساس قدردانی از محبت عظیم مسیح خواهد بود و در نهایت جلال خدا و منفعت دیگران را بدنبال خواهد داشت.
۷ لازم است که اعمال نیکو را با تداوم و پیوستگی (صبر) انجام داد. از آنجا که ایمان ما بایستی پیوستگی و تداوم داشته باشد، اعمال نیکوی ما نیز باید مستمر و مداوم بوده، همسوی ایمان ما رشد نماید. پولس رسول در این جا به سه خصیصۀ بسیار مهم اشاره می کند، جلال و اکرام و بقا، کارهای نیکوی افراد بی ایمان به جهت دستیابی به این سه خصیصه در این جهان فانی می باشد، در صورتی که اعمال نیکوی ایماندار در عالم آینده جلال و اکرام و بقا را بهمراه حیات جاویدان خواهد داشت (کولسیان ۳: ۱). خدای پدر به همۀ کسانی که به عیسی مسیح ایمان آورده، از وی پیروی نمایند جلال و اکرام و بقا را هدیه خواهد نمود.

تفسیر کاربردی رومیان فصل ۱


 تفسیر کاربردی   رومیان  فصل ۱
سلام و تهنیت (۱: ۱-۷) 
۱ رسول یعنی فرستاده شده. در کتاب عهد جدید، عنوان رسول لقب و مقامی است که به اشخاص و افرادی داده می شد که به فرمان مسیح جهت بشارت انجیل و بنای کلیسا به دور و نزدیک فرستاده می شدند. این عنوان در ابتدا منحصر به دوازده حواری مسیح بود (مرقس ۳: ۱۳-۱۹). ولی بعدها، پولس رسول پس از ملاقات با مسیح زنده در راه دمشق، دعوت و خدمت رسالت را از عیسی مسیح دریافت نمود (اعمال ۹: ۳-۱۶؛ ۲۶: ۱۵-۱۸). پولس رسول بوسیلۀ مسیح به مقام رسالت و خدمت انجیل برگزیده شده بود (غلاطیان ۱: ۱). لذا، پولس در ابتدای رسالۀ به رومیان، خود را بعنوان رسول مسیح معرفی می کند تا اقتدار نگارش این رساله بقوت روح القدس را به خوانندگان رساله خاطر نشان کرده، ایشان را از اعتبار رسالۀ حاضر مطمئن می سازد. 
انجیل خدا، مژده و خبر خوش نجات بشر و رحمت خدا توسط پسر یگانۀ وی عیسی مسیح می باشد که پولس رسول در این رساله به بسط و تفسیر مفصل این نجات خواهد پرداخت. 
پولس رسول، همچنین خود را بعنوان غلام عیسی مسیح معرفی می کند. غلام، از خود هیچ عملی انجام نمی دهد و همیشه مترصد اجرای دستورات ارباب خود می باشد، غلام برای ارباب خود زیست می کند. پولس غلام مسیح بود، در زمان پولس، غلامان بتوسط ارباب خریداری شده و ارباب مالک جان و ارادۀ غلام بود. پولس می گوید که عیسی مسیح او را به قیمت خون خود خریداری نموده است و اینک وی همۀ میل و اردۀ خود را به مسیح تقدیم کرده است تا اینکه اردۀ خداوند را کاملا اجرا نماید. همۀ مسیحیان بایستی اربابی و خداوندی مسیح را به همین شکل پذیرفته و خود را بعنوان غلام به مسیح تقدیم دارند. عیسی مسیح به قیمت خون خود ما را از اسارت اربابی ظالم به نام گناه و جسم آزاد نمود و اینک ما آزادیم که غلام مسیح شویم (به اول قرنتیان ۶: ۱۹و۲۰ و تفسیر آن مراجعه نمایید).
۲ وعدۀ انجیل عیسی مسیح در کتب مقدسه، یعنی عهد عتیق، بوسیلۀ انبیا پیشگویی شده بود (زمانی که پولس رسول، رسالۀ حاضر را نگارش می نمود، عهد جدید هنوز بطور کامل تحریر و جمع آوری نشده بود). انبیای عهد عتیق، پیشگوییها و نبوتهای بی شماری راجع به آمدن منجی قوم بنی اسرائیل و مسیح خدا نموده بودند و در اینجا پولس می گوید که وی خادم آن انجیلی است که خدا سابقا وعدۀ آن را داده بود.
۳ و۴ عیسی مسیح کیست؟ این مهم ترین چیزی است که یک شخص باید بداند. حیات جاودانی و آزادی از گناه و بخشش از گناهان، همگی در گرو پاسخ صحیح به این سوال می باشد. آیا عیسی صرفا انسانی مانند دیگر افراد بشر بود و یا اینکه عیسی مسیح خدای مجسم شده و منجی عالم بود؟ در این آیات، پولس رسول جواب این سوال مهم را به ایمانداران روم ارائه می دهد. عیسی انسان کامل و خدای کامل بود، بر حسب جسم (پیشینۀ انسانی)، عیسی از نسل داود پادشاه متولد شده بود (آیۀ ۳)؛ و به حسب روحانی، عیسی مسیح پسر خدا و مولود از روح القدس (آیۀ ۴) بود. از طرف مادری، عیسی مسیح بقوت روح القدس از یک زن متولد گشت، ولی پدر او خدای پدر بود (به متی ۱: ۱۸-۲۱ و تفسیر آن و همچنین به مقالۀ عمومی: "عیسی مسیح" مراجعه نمایید). 
با قیام کردن از مُردگان و صعود به آسمان، عیسی مسیح ثابت کرد که وی حقیقتا پسر خدا می باشد. هیچ انسان معمولی قادر به زنده شدن از مُردگان نبوده است. پولس خود مسیح زنده و قیام کرده از میان مُردگان را با چشمان خود ملاقات کرده بود (به مقدمۀ رومیان مراجعه نمایید).
۵ در این آیه پولس رسول به شرح خدمت خود می پردازد و اینکه چگونه عیسی مسیح خدمت رسالت را به وی تفویض نمود تا اینکه وی به انجیل مسیح بشارت داده برای اطاعت ایمان در جمیع امت ها بخاطر اسم او. به منظور انجام این خدمت مهم بود که پولس فیض و رسالت، یعنی قوت و نیروی لازم جهت این خدمت مهم را از عیسی مسیح دریافت نمود. در عهد جدید کلمه فیض به معنی رحمت رایگان و بدون قید و شرط خداوند است که به انسانهای بی لیاقت و گناهکار، به جهت ایجاد تغییر در زندگی آنها ارزانی می گردد ( به آیه ۷ مراجعه نمایید). ولی در این آیه کلمۀ فیض معنی دیگری دارد؛ در اینجا عبارت فیض به معنی نیروی مخصوصی است که خدا جهت خدمت ویژه ای به خادمان خود عطا می فرماید تا ایشان را در انجام آن خدمت یاری نماید (به رومیان ۱۵: ۱۵ و۱۶؛ افسسیان ۳: ۷ مراجعه نمایید). 
توجه کنید که هدف پولس رسول از بشارت انجیل صرفا تشویق آنها برای قبول کردن عیسی و ایمان آوردن به مسیح نبوده برعکس هدف اصلی پولس رسول از بشارت انجیل، ترغیب امت ها به اطاعت از مسیح که زاییدۀ ایمان است می باشد. ایمان راستین، اطاعت را بدنبال خواهد داشت وگرنه ایمانی که منتهی و منتج به اطاعت نگردد، ایمان واقعی نیست (به رسالۀ یعقوب ۲: ۱۷ و تفسیر آن مراجعه نمایید). صرف بشارت دادن و تشویق کردن افراد به ایمان آوردن به مسیح کافی نیست؛ عیسی مسیح فرمود که همۀ امت ها را شاگرد سازید و ایشان را تعلیم دهید که همه اموری را که به شما حکم کرده ام حفظ کنند (به متی ۲۸: ۱۹و ۲۰ و تفسیر آن آیات مراجعه نمایید).
۶ و۷ پولس رسول رسالۀ حاضر را به همه که در روم محبوب خدا و خوانده شده و مقدسید (آیۀ ۷)، یعنی همۀ مسیحیان ساکن روم می نویسد. خدا همۀ انسانها را دوست داشته و نسبت به همه محبت می کند؛ ولی خداوند آنانی را که بوسیلۀ ایمان به مسیح، فرزند وی گردیده اند بطور مخصوصی محبت می نماید (به اول تیموتائوس ۴: ۹ و ۱۰ و تفسیر آن مراجعه نمایید). 
همۀ مسیحیان به تقدس و داشتن زندگی مقدس خوانده شده اند، و همۀ آنانی که به مسیح ایمان آورده اند از جملۀ مقدسین محسوب می گردند. مسیحیان واقعی در نزد خدا و در نظر وی "مقدس" می باشند، نه آنکه خود بوسیلۀ انجام اعمال نیک و اجرای فرایض دینی تقدیس حاصل نموده باشند؛ بلکه به این لحاظ که عیسی مسیح با مرگ خود بر صلیب گناهان ما را برداشته و ما در نزد خدا عادل و مقدس کرده شده ایم (به فیلیپیان ۱: ۱ مراجعه نمایید). 
در اغلب رسالات پولس رسول می خوانیم که پولس جهت خوانندگان خود" فیض" و "سلامتی" خدا را آرزو می کند. فیضعبارت است از هدیۀ مجانی و رایگان محبت و رحمت خدا به افراد گناهکاری که به هیچ وجه مستحق دریافت بخشش آن نبوده، هیچ گونه توانایی کسب آن را ندارند. پس از دریافت فیض است که ما قادر به دریافت سلامتی خدا خواهیم شد؛ سلامتی یا صلح یا مصالحه با خدا و با ایمانداران هدیۀ خدا و محصول فیض خداست. این دو هدیۀ ارزشمند، از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند به ما داده شده است. از آنجا که در تثلیث توحید وجود دارد و پولس رسول معتقد به وحدانیت و وجود یک خدا می باشد، لذا می بینیم پولس می گوید که در بخشش هدایای فیض و سلامتی، پدر و عیسی مسیح و نیز روح القدس همیشه با هم و همراه یکدیگر کار می کنند. 
پولس رسول در اینجا عیسی مسیح را عیسی مسیح خداوند خطاب می کند. عیسی نام انسانی نجات دهندۀ ما بود، کلمۀ عیسی در واقع اسم خاص مانند پرویز، سارا، و فریدون می باشد و در اسرائیل افراد بسیاری بودند که عیسی نام داشتند. معنی عیسی در زبان عبری نجات دهنده می باشد. کلمۀ دیگری که در این قسمت می بینیم مسیح می باشد. مسیح یعنی مسح شده، افراد زیادی بخاطر دریافت مسح از خداوند مسیح لقب گرفتند (بعنوان مثال به آیات زیر مراجعه نمایید: اول سموئیل ۲: ۱۰؛ ۱۰: ۱؛ ۵: ۱۷؛ ۱۶: ۶؛ ۲۴: ۶؛ مزمور ۲۰: ۶). در کتابهای عهد عتیق مثالهای متعددی از این امر دیده می شود ولی در اینجا منظور پولس یک فرد خاص بنام عیسی ناصری است که بطور مخصوصی از طرف خدای پدر مسح شده است تا انسانها را نجات بخشد (مزمور ۲: ۲؛ اعمال ۴: ۲۶). علاوه بر "عیسی" و "مسیح"، پولس رسول کلمۀ دیگری نیز در رابطۀ با عیسی مسیح بکار می برد و آن کلمۀ خداوند می باشد، کلمۀ یونانی که بوسیلۀ پولس بکار رفته به معنی خداوند، سرور، آقا، مولی و ارباب می باشد که هر جا در رابطه با عیسی مسیح بکار می روند معنی اصلی آن یعنی "خداوند" مورد نظر است (به رسالۀ یعقوب ۱: ۱ و تفسیر آن مراجعه نمایید).
پولس مشتاق مسافرت به روم می باشد (۱: ۸-۱۵) 
۸ در قرن اول میلادی و در زمان پولس رسول، شهر روم پایتخت امپراطوری روم بود مهم ترین شهر جهان محسوب می گشت. مُردم مختلف از سراسر جهان آن روز به دلایل مختلف به روم سفر می کردند و به همین خاطر، اخبار مسیحیان روم به گوش کلیساهای مختلف و پولس رسول می رسید. لذا، پولس رسول به جرات ادعا می کند که ایمان شما در تمام عالم شهرت یافته است. به همین طریق، انجیل مسیح نیز در تمامی جهان آن روز به گسترش بود و تعداد مسیحیان چنان رو به افزونی گرفته بود که حکومت روم جهت سرکوب مسیحیان و جلوگیری از انتشار مسیحیت، دست به خشونت و جفای ایمانداران و کلیسای مسیح زده بود. 
به این دلیل، پولس رسول بخاطر ایمان مسیحیان روم که علی رغم تمامی جفاها، همچنان بر ایمان خود ثابت قدم ایستاده بودند، خدا را شکر می کند. توجه کنید که چگونه پولس رسول بخاطر ایمان دیگر مسیحیان خدا را شکر می کند. بیایید از نمونۀ پولس سرمشق گرفته بجای شکایت و دلتنگی از دیگر مسیحیان، بلحاظ ایمان ایشان خدا را شکر گفته، ایشان را در ایمانشان تشویق و تقویت نماییم.
۹ و ۱۰ گرچه در زمان نگارش این رساله، پولس رسول هنوز به روم عزیمت ننموده بود، ولی محبت عمیقی به ایشان در دل داشت و پیوسته برای ایشان دعا می نمود.
۱۱-۱۳ هدف پولس رسول جهت سفر به روم رسانیدن نعمتی روحانی به ایمانداران رومی بود تا به آن وسیله ایشان را در زندگی روحانیشان استوار گرداند (آیۀ ۱۱). پولس بخوبی می دانست که موعظه و بشارت و بنا نمودن کلیساهای جدید بخودی خود کافی نیست و باید در تقویت و استوار ساختن ایماندران برآمده، اطفال روحانی را در مسیر رشد و بلوغ روحانیشان استوار ساخت. چه اگر ایشان استوار نباشند، چگونه خواهند توانست در مقابل طوفانهای زندگی و تجربیات و سختی ها و جفاها، از خود مقاومت و تداوم نشان داده، در آخر از آزمایشات زندگی سربلند بیرون بیایند؟ رمز موفقیت پولس در این بود که وی به بشارت و موعظۀ انجیل و احداث و بنای کلیساها بسنده نمی نمود، بلکه هر کجا که سفر می کرد همواره می کوشید که ایماندارانرا نیز تقویت کرده، ایشان را درایمانشان استوار بسازد (به اعمال ۱۴: ۲۱ و ۲۲ مراجعه فرمایید). 
پولس رسول اضافه می کند که مایل است در میان ایمانداران روم ثمری حاصل کند (آیۀ ۱۳)؛ یعنی اینکه آرزو دارد که در روم ایماندارانی را بیابد که به استوار گشتن در ایمان تمایل بخرج داده و اجازه دهند تا پولس رسول آنها را در ایمان تقویت کند. یکی از خطرناک ترین بلاهایی که ممکن است گریبانگیر یک ایماندار گردد، غرور روحانی می باشد که بواسطۀ آن شخص ایماندار خود را بالاتر از هر معلم و تعلیم پنداشته و حاضر به قبول تقویت و تشویق از هیچ کس نمی گردد. پولس رسول همچنین امیدوار است که نتیجۀ سفرش به روم، بشارت انجیل و سرانجام توبه و نجات بسیاری از غیر مسیحیان باشد.

۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

فیلیپیان۲؛۷، لیکن خود را خالی کرد،



فیلیپیان۲؛۷، لیکن خود را خالی کرد،

این سوال فورا پیش می اید که :خداوند عیسی مسیح خود را از چه چیزی خالی کرد؟؟؟
در جواب این سوال خیلی باید مواظب باشیم،بشر سعی کرده است که خالی شدن عیسی را به صفات الهی او نسبت دهد، برای مثال وقتی روی زمین بود دیگر قدرت مطلق یا دانش مطلق نداشت، او دیگر در همه جا در ان واحد حاضر نبود؛ ایشان میگویند او داوطلبانه این صفات الهی را از خود خالی کرد و بعنوان یک انسان به زمین امد، بعضی حتی میگویند که او خود را مثل همه انسانها محدود کرد و قادر بود که خطا کند و نظریات و افسانه های انسانی را بپذیرد.
ما این را کاملا رد میکنیم،خداوند عیسی هیچکدام از صفات الهی خود را وقتی که به زمین امد ترک نکرد، او همچنان دانای مطلق بود او همچنان حاضر مطلق بود او همچنان قادر مطلق بود .
کاری که انجام داد این بود که خودش را از شرایط مساوی با خدا بودن در جلال و اولوهیتی که در جسم انسانی اش تنیده شده بود خالی کرد، جلال او در وجودش بود اگرچه مخفی بود ولی نور ان بنابر ضرورت می درخشید،همانطور که در کوه تبدیل هیات دیدیم ، هیچ لحظه ای در زمین وجود نداشت که او همه صفات الهی خود را نداشته باشد
: او نمایش اسمانی خود را کنار گذاشت و ذات الهی خود را در بوته ای خاکی مخفی کرد و در ان لباس محبت شگفت انگیز خود را نشان داد و به جایی رسید که هرگز از او گرفته نشده بود. چنانچه قبلا نشان داده است .
باید در توضیح دادن این کلمات خیلی مواظب باشیم ((او خود را خالی کرد)) ایمن ترین روش این است که اجازه دهیم عبارات بعدی توضیح را میسر کنند، او خودش را خالی کرده، صورت غلام را پذیرفت و در شباهت مردمان شد، به بیانی دیگر او خود را بوسیله برگرفتن چیزی که قبلا هرگز نداشت خالی کرد یعنی انسانیت . او الوهیتش را کنار نگذاشت ، فقط جای خود را در اسمان ترک کرد و این موقتی بود، اگر او یک انسان معمولی بود ؛ این
: این عمل خالی کردن نبود ، ما خود را بوسیله تولد در این دنیا خالی نمیکنیم ،ولی برای خدا انسان شدن یعنی خودش را خالی کردن، در حقیقت فقط خدا میتواند این کار را انجام دهد، صورت غلام پذیرفت ، تجسم و حیات نجات دهنده توسط این کلمات زیبای یوحنا خلاصه میشود، ((عیسی ......از شام برخواست وجامه خود را بیرون کرد و دستمالی گرفته به کمر بست ، یوحنا۱۳؛۴)) دستمال مظهر خدمت است ، که توسط غلامان مورد استفاده قرار میگیرد، و توسط خداوندمان عیسی مورد استفاده قرار گرفت چون او امد تا خدمت کند و جان خود را در راه بسیاری فدا سازد، متی ۲۰؛۲٨؛
ولی اجازه دهید تا در این قسمت صبر کرده و قطار تفکرات متنی متی و یوحنا را نگه داریم، بحث بر این است که اگر مسیحیان بخواهند جایگاه حقیرتر را برای خود انتخاب کنند ، و یکدیگر را واقعا محبت کنند، و خدمت کنند،و خود را وقف دیگران کنند، دیگر جای هیچ نزاع و کشمکش نخواهد بود،
مسیح از ازل بوده ولی او به شباهت مرمان این جهان درامد و این یعنی انسان واقعی.
انسانیت خداوند درست مثل اولوهیت او واقعی است، او خدای حقیقی و انسان حقیقی،
این چه رازی است؟
هیچ ذهن هرگز قادر به درک ان نخواهد بود

۱۳۹۴ شهریور ۱۲, پنجشنبه

متی فصل ۱۸


متی فصل ۱۸ 

۱۸ هرآینه‌ به‌ شما می‌گویم‌ آنچه‌ بر زمین‌ بندید، در آسمان‌ بسته‌ شده‌ باشد و آنچه‌ بر زمین‌ گشایید، در آسمان‌ گشوده‌ شده‌ باشد. ۱۹ باز به‌ شما می‌گویم‌ هر گاه‌ دو نفر از شما در زمین‌ درباره‌ هر چه‌ که‌ بخواهند متفق‌ شوند، هرآینه‌ از جانب‌ پدر من‌ که‌ در آسمان‌ است‌ برای‌ ایشان‌ کرده‌ خواهد شد. ۲۰ زیرا جایی‌ که‌ دو یا سه‌ نفر به‌ اسم‌ من‌ جمع‌ شوند، آنجا درمیان‌ ایشان‌ حاضرم. 
آیا تا به حال دعا کردن به نظر شما بیهوده آمده است؟ 
آیا تا به حال پیش خودتان فکر کردید این دعایی که من می‌کنم واقعا باعث می‌شود تا اتفاقی بیفتد یا تفاوتی را ایجاد می‌کند؟ 
آیا تا به حال پیش خودتان فکر کردید این دعایی که من می‌کنم واقعا از سقف بالاتر می‌رود یا فقط برای دل خوش کردن است؟ 
آیا تا به حال به نظرتان آمده که دعا کردن واقعا وقت تلف کردن است. 
گاهی اوقات دعا به نظر ما کسل کننده می‌آید چون باور نداریم که با دعای ما واقعا اتفاقی رخ می‌دهد. 
من مطمئنا که همه ما گاهی در این موارد دچار شک و تردید شدیم. 
اما شاگردان مسیح متوجه شده بودند که رابطه‌ای که عیسای مسیح با پدر آسمانی دارد کاملا متفاوت با رابطه‌ای است که آنها دارند. 
عیسای مسیح یک رابطه صمیمی با خداوند داشت رابطه‌ای که آنها نداشتند 
در واقع عیسای مسیح همه درخواستهای خودش را به حضور پدرش می‌آورد و به نظر می‌آمد که اتفاقاتی رخ می‌داد تغییراتی ایجاد می‌شد. 
از آن جهت که شاگردان مسیح می‌خواستند آن چیزهایی را که عیسای مسیح داشت داشته باشند در واقع شاگردان می‌خواستند همان رابطه‌ای را با پدر داشته باشند که عیسای مسیح داشت لذا از او خواستند که دعا کردن را به آنها یاد بدهد. 
آیا امروز شما هم می‌خواهید همان رابطه‌ای را که عیسای مسیح با پدر آسمانی داشت شما هم داشته باشید می‌خواهید دعای شما هم همان تاثیری را داشته باشد که دعای عیسای مسیح داشت؟ 
من امروز نمی‌خواهم یک فرمول به شما بدهم و بگویم هر کس این فرمول را رعایت کند دعای او به نتیجه خواهد رسید تنها این ارتباط قلبی شما با خداوند است که سبب شنیدن دعای شما می‌شود. 
اولین چیزی را که می‌خواهم به آن توجه کنید این است که راهکارهای آسمان با راهکارهای زمین کاملا متفاوت است. در واقع بر روی زمین چیزهایی وجود دارد که ما باید در ضدیت با آنها قرار داشته باشیم و اینها چیزهایی هستند که باید بسته بشوند. 
و چیزهایی وجود دارد که در راستای حیات روحانی ما قرار دارد و ما باید آن راهها را باز کنیم. 
در واقع این یک جنگ است بین قلمرو ظلمت و ملکوت نور. 
دوم قرنتیان فصل ۱۰: ۳-۴ می‌گوید: " ۳ زیرا هرچند در جسم‌ رفتار می‌کنیم‌، ولی به‌ قانون‌ جسمی جنگ‌ نمی‌نماییم‌. ۴ زیرا اسلحه‌ جنگ‌ ما جسمانی نیست‌ بلکه‌ نزد خدا قادر است‌ برای انهدام‌ قلعه‌ها، " 
ما در واقع در وسط جنگ روحانی قرار داریم ما در مقابل قدرتهای تاریکی و شرارت می‌جنگیم. و ما هیچوقت نباید فکر کنیم که شیطان دست از جنگ با ما بر می‌داره. دشمنی نیروهای تاریکی بسیار قدرتمند است اما نیروی بالقوه ما در این جنگ بسیار قدرتمندتر است. امروز قوت روح خداوند در ما عمل می‌کند و آن کسی که در ماست بسیار قدرتمندتر از آن کسی است که در این دنیاست. 
در کتاب یوحنا اول باب پنج آیه چهار می‌گوید: "زیرا آنچه‌ از خدا مولود شده‌ است‌، بر دنیا غلبه‌ می‌یابد" و امروز من و شما تولد تازه داریم و از خداوند متولد شدیم پس بر دنیا غلبه داریم. 
ما وقتی دعا می‌کنیم قدرت روح‌القدس را در زندگی خودمان و دیگران جاری می‌کنیم و قدرت او قدرت ما می‌شود و هیچ نیرویی در این زمین نمی‌تواند در مقابل آن بایستد. ما ابزار دست خداوند در این جنگ هستیم و نیروهای ظلمت فقط و فقط با دعای ما به لرزه می‌افتند. ما فقط و فقط زمانی که زانو می‌زنیم و دستهای ما رو به آسمان جهت صحبت با پدر آسمانی ما بلند می‌شود نیروهای ظلمت به لرزه می‌افتند. 
می دانید چرا نیروهای ظلمت با دعای من و شما به لرزه می‌افتند؟ 
برای اینکه خداوند از من و شما استفاده می‌کند؛ خداوند معمولا برای حرکت کردن، منتظر درخواست و دعای ما می‌ماند؛ 
برای من واقعا همه چیز در مورد دعا هنوز قابل درک نیست؛ من هنوز نفهمیدم که خدا چرا و چطور و چگونه عمل می‌کند. هنوز خیلی از چیزها در مورد دعا برای من در پرده ابهام قرار دارد؛ اما من یک چیز را از روی تجربه می‌دانم که امروز آنرا به شما انتقال می‌دهم و مطمئن هستم که شما هم آنرا تجربه کردید و یا اگر نکردید حتما این تجربه را خواهید کرد که ما وقتی در حضور خداوند دست به دعا بر می‌داریم او حرکت می‌کند او عمل می‌کند. 
ما باید با هم دعا کنیم چون این جنگ یک جنگ عظیم است. و ما نباید تنهایی به جنگ برویم ما باید دعا کنیم چون به ما قدرت داده شده تا در ملکوت خداوند دخیل باشیم و بتوانیم در آن موثر باشیم. 
یکی دیگر از دلایلی که باید با هم دعا کنیم این است که عیسای مسیح می‌گوید " هر گاه‌ دو نفر از شما در زمین‌ درباره‌ هر چه‌ که‌ بخواهند متفق‌ شوند، هرآینه‌ از جانب‌ پدر من‌ که‌ در آسمان‌ است‌ برای‌ ایشان‌ کرده‌ خواهد شد. " شاید خیلی از ما دعایی را که عیسای مسیح تعلیم داد و به دعای ربانی معروف است حفظ باشیم عیسای مسیح در این دعا می‌گوید: متی فصل ۶ 
" ای‌ پدر ما كه‌ در آسمانی‌، نام‌ تو مقدّس‌ باد. ۱۰ ملكوت‌ تو بیایـد. اراده‌ تو چنانكه‌ در آسمان‌ است‌، بر زمین‌ نیز كرده‌ شود. ۱۱ نان‌ كفاف‌ ما را امروز به‌ ما بده‌. ۱۲ و قرض‌های‌ ما را ببخش‌ چنانكه‌ ما نیز قرضداران‌ خود را می‌بخشیم‌. ۱۳ و ما را در آزمایش‌ میاور، بلكه‌ از شریر ما را رهایی‌ ده‌. زیرا ملكوت‌ و قوّت‌ و جلال‌ تا ابدالا´باد از آن‌ تو است‌، آمین‌." در این دعا می‌گوید ای پدر ما؛ نمی‌گوید ای پدر من؛ می‌گوید نان کفاف ما را، قرضها ما را، 
در واقع این یک دعای گروهی است؛ در واقع عیسای مسیح انتظار داشت که ایمانداران با هم دعا کنند؛ 
در زبان یونانی تعداد هشت لغت برای " متفق " وجود دارد یکی از این لغتها به مفهوم "برای هم ایستادن است" یعنی اینکه دو نفر با هم یک تصمیم واحد می‌گیرند اگر ما لغت متفق را به این مفهوم نگاه کنیم باید برویم یک نفر رو پیدا کنیم تا با ما در یک مورد خاص هم نظر باشد و با هم دعا کنیم و خدا به همین خاطر به دعای ما احترام می‌گذارد و به آن پاسخ می‌دهد! اما لغتی که در اینجا به یونانی استفاده شده "sum-pho-na-o," است و لغت متفق در اینجا به معنی همصدا شدن و هماهنگ شدن است دیدید وقتی نتهای پیانو هماهنگ هستند چه آهنگ زیبایی نواخته می‌شود در واقع دو تا نت یکی نیستند بلکه هماهنگ هستند. 
در واقع ما با شخص دیگری در مورد چیزی که در قلب من است دعا می‌کنیم چون در هر دو ما روح‌القدس قرار گرفته است و ما را هدایت می‌کند پس ما با هم در آن دعا همصدا و هماهنگ هستیم چون هر دو از یک روح تغذیه می‌شویم. و وقتی ما با هم در دعا همصدا می‌شویم خدا وارد عمل می‌شود و می‌گوید "انجام خواهد شد" چون ما همصدا به این دعا آمین می‌گوییم آمین یعنی من با انجام شدن این دعا موافق هستم. 
اگر دقت کنیم می‌بینیم که عیسای مسیح می‌گوید: " زیرا جایی‌ که‌ دو یا سه‌ نفر به‌ اسم‌ من‌ جمع‌ شوند، آنجا درمیان‌ ایشان‌ حاضرم " 
ما وقتی به حضور خدا می‌رویم مهم نیست که ما چی و یا کی هستیم نگویید من ضعیف هستم چون مهم نیست نگویید من اطلاعات کافی ندارم چون مهم نیست نگویید من آدم خوبی نیستم که خدا دعای من رو بشنود چون مهم نیست نگویید من ایمان کافی ندارم چون مهم نیست چیزی که مهم است این است که ما به اسم عیسای مسیح به حضور خدا می‌رویم و این اسم عیسای مسیح است که اهمیت دارد. 
ما وقتی برای جلال نام خداوند به حضور او می‌رویم برای انجام اراده او به حضور او می‌رویم و وقتی به نام عیسی دعا می‌کنیم در واقع همان موقع متوجه می‌شویم که او با ماست او در کنار ما حاضر است. ما حضور خداوند را تشخیص می‌دهیم. 
وقتی که ما با هم دعا می‌کنیم حتی اگر فقط دو نفر هستیم ما متوجه می‌شویم که تنها نیستیم عیسای مسیح در این آیات نگفت من آنجا حاضر خواهم شد نگفت تا شما دعاتون گرم بشود من هم می‌آیم بلکه گفت " آنجا درمیان‌ ایشان‌ حاضرم" او در میان ما حاضر است برای اینکه او در هر یک از ما ساکن است. 
ما معبدهای زنده خداوند هستیم پس در دعا باید به یکدیگر گوش بدهیم و با هم متحد باشیم. چون او با ماست او حاضر است و حضور او به ما برکت می‌دهد. 
وقتی قوم خدا با هم دست به دعا بر می‌دارند آرامی و سلامتی خداوند بر آنها فرو می‌ریزد؛ تا به حال اینرا تجربه کردید وقتی با هم دعا می‌کنیم آرامی و سلامتی خداوند فرو می‌ریزد. حتی من می‌شنوم بعضی‌ها می‌گویند چقدر حضور خدا قوی بود چقدر قابل لمس بود چون حضور خدا فرو می‌ریزد باران روح خدا فرو می‌ریزد 
می‌دانید چرا؟ چون درهای ظلمت بسته می‌شود هر در ظلمتی که در زندگی هر ایمانداری باز شده بسته می‌شود و درهای سلامتی و آرامی خداوند باز می‌شود. وقتی ما با هم دعا می‌کنیم خداوند حرکت می‌کند و ما را هم حرکت می‌دهد و آنوقت کلیسا حرکت می‌کند 
همه ما می‌خواهیم در نهایت به شباهت عیسای مسیح در بیاییم اما بدون مشارکت با هم قادر به این کار نخواهیم بود 
وقتی شخصی دعا می‌کند تمام کلیسا از این دعا برکت خواهند گرفت تمام کلیسا مبارک خواهند شد چون همه ما اعضای یک بدن هستیم و در عیسای مسیح یک هستیم. 
وقتی با هم دعا می‌کنیم روح خداوند وارد عمل شده و اتحاد و یکدلی را جاری خواهد کرد. سلامتی و آرامی روح خدا فرو خواهد ریخت چیزی که معمولا در کلیسا و در هنگام پرستش و دعا آنرا احساس می‌کنیم و قلبهای ما گرم می‌شود و آغوش باز خداوند را می‌بینیم. این بازتاب اقتداری است که ما ایمانداران در دعا داریم. 
دعای متحد تمامی درهای قلمرو ظلمت را نه تنها در زندگی ما بلکه در زندگی سایر ایمانداران نیز می‌بندد 
ما در عیسای مسیح کاهنان هستیم ما در عیسای مسیح اقتدار شفاعت برای گناهان دیگران را داریم ما اقتدار شفاعت برای قوم خدا را داریم وقتی دو نفر این درهای باز را بر روی زمین می‌بندند عیسای مسیح در میان آنها حاضر است و با آنها همصدا و هماهنگ است و او این درهای باز را در آسمان می‌بندد و وقتی ما درهای نور و سلامتی را بر ایمانداران و بر کلیسا باز می‌کنیم عیسای مسیح این درها را در آسمان برای ما باز می‌کند و خدا حرکت می‌کند و ما حرکت می‌کنیم و آرامی و سلامتی و برکت خداوند نه تنها بر ما و نه تنها بر سایر ایمانداران و کلیسای خداوند جاری می‌شود بلکه سایرین نیز این آرامی وسلامتی را می‌بینند و مجذوب کار عیسای مسیح و خداوند می‌شوند. 
چقدر در دعای متحد قدرت است. در دعای متحد افتدار و قدرت وجود دارد چون عیسای مسیح آنجا حاضر است و تمامی قدرت در آسمان و در زمین به عیسای مسیح داده شده است. 
بنابراین وقتی دعا می‌کنیم این ما نیستیم که دعا می‌کنیم این عیسای مسیح است که با ما دعا می‌کند؛ کلام خدا می‌گوید: " ۱۳ زیرا خداست‌ که‌ در شما برحسب‌ رضامندی خود، هم‌ اراده‌ و هم‌ فعل‌ را بعمل‌ ایجاد می‌کند. (فیلیپیان فصل ۲)" 
بیاد داشته باشیم ما همانطور که روی زمین مثل سایرین زندگی می‌کنیم متعلق به آسمان هستیم در واقع مخلوقاتی از ملکوت آسمان هستیم و اقتدار آسمان را داریم ما بین این دو قلمرو ایستادیم و اقتدار باز کردن و بستن درها را داریم. روح خدا در ما ساکن است و از طریق قلب ما دعای ما را به حضور خداوند می‌برد. 
افسسیان باب یک آیه سه: "متبارک‌ باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح‌ که‌ ما را مبارک‌ ساخت‌ به‌ هر برکت‌ روحانی در جایهای آسمانی در مسیح‌." 
قدرت کلیسا نه در تعداد افراد بلکه در اتحاد آنها با عیسای مسیح است. ممکن است ما بگوییم ما وقت کافی نداریم تا برای دعا با سایر ایمانداران جمع شده و دعا کنیم. 
اما اغلب افراد در اینجا تقریبا ازدواج کردند شما می‌تونید در خانه با همسر خودتان متحد بشوید و دعا کنید و مطمئن باشید اول زندگی خود شما مبارک خواهد شد. شما وقتی درهای ظلمت را می‌بندید مطمئن باشید که زندگی خود شما نیز پر برکت خواهد شد چون همه ما اعضای یک بدن هستیم. و افرادی هم که مجرد هستیم زمانی که با یک ایماندار دیگر هستند می‌توانند با هم دعا کنند. البته این به این معنی نیست که ما تنهایی نباید دعا کنیم روح خداوند در تمامی ایمانداران ساکن است عیسای مسیح در کنار تمامی ایمانداران ایستاده است بنابراین ما بصورت انفرادی هم می‌توانیم دعا کنیم. 
برای مثال می‌توانید از همین امروز شروع کنید از امروز با هم متحد شوید و از من شروع کنید بگویید خداوندا متحد می‌شویم برای برادرمان داود. ای خداوند هر دری که بسوی قلمرو ظلمت در زندگی این برادر باز شده به اسم عیسای مسیح می‌بندیم و دروازه‌های نور و سلامتی را در آسمان بر زندگی او جاری می‌سازیم. 
ما وقتی سایر ایمانداران را در مشکل و ناراحتی می‌بینیم خداوند از ما نمی‌خواهد که آنها را قضاوت کنیم بلکه از ما می‌خواهد که با هم متحد شده و برای آنها و برای کلیسای خداوند دعا کنیم: آمین 
ما نه تنهای برای بستن درهای ظلمت و تاریکی بلکه برای شفا، برای برکت، برای آینده برای شناخت خدا و برای هر چیز دیگری که سبب جلال خداوند می‌شود می‌توانیم در اتحاد دعا کنیم. 
هر کدام از شما فرزندان نور هستید، هر کدام از شما نور خداوند هستید، اجازه بدهید دیگران هم این نور را ببینند، این نور از این ساختمان و یا از اینجایی که من ایستادم ساطع نمی‌شود بلکه از تک تک شما ساطع می‌شود. شما در هر کجایی که هستید نور خدای زنده هستید؛ 
عیسی فرمود: «بگذارید نور شما بر مردم‌ بتابد تا اعمال‌ نیكوی شما را دیده‌، پدر شما را كه‌ در آسمان‌ است‌ تمجید نمایند» (متی ۵: ۱۶). 
دنیا بوم نقاشی خداوند است و خدا به دست هر یک از شما یک قلم مو داده است، مسئله این است که امروز می‌خواهید روی این بوم چه چیزی بکشید؟ 
با هم دعا می‌کنیم: ای خداوند ممنون هستیم برای کلام تو که جاری کننده قدرت و قوت است باشد باشد که جلال تو از طریق ما و بواسطه دعای ما در بین سایر اقوام دیده شود. ای خداوند به ما قوت عطا کن تا در تمامی شرایط متحد و برای هم و برای کلیسای تو در دعا بایستیم. ممنون هستیم که تو در میان ما در تمامی شرایط حاضر هستی و این اقتدار را به ما دادی که به نام تو درهاهی ظلمت را ببندیم و درهای آسمان را برای جلال نام تو باز کنیم. ای خداوند دعا کردن در اتحاد را به ما بیاموز؛ هم اینک متفق به حضور تو می‌آییم ای خداوند می‌بندیم هر دری را که از طریق ما بسوی ظلمت باز شده است و باز می‌کنیم درهای آرامی و سلامتی و نور را بر روی قوم تو و بر روی کلیسای تو؛ ای عیسای مسیح تو امین هستی که این درها را در آسمان ببندی و درهای نور را برای ما باز کنی چون می‌طلبیم به اسم عیسای مسیح آمین.

دعوت عیسی مسیح



خداوند آنانی را که در جستجوی او هستند از لحاظ روحانی سیراب می‌سازد. 

آیا می‌دانید شما در طول زندگی خود حدود ۷۵هزار لیتر آب می‌نوشید! 
آیا می‌دانید: در هر قطره آب ۳۳ میلیارد الکترون وجود دارد. 
آیا می‌دانید: آب گرم از آب سرد سریعتر یخ می‌بندد . 
آیا می‌دانید دو سوم وزن بدن از آب تشکیل شده است. 
به این توصیه‌های پزشکی گوش بدید: 
ما در بسیاری از مواقع بدون اینکه کاری انجام داده باشیم، احساس خستگی می‌کنیم، علت این خستگی کمبود آب بدن باشد. آب باعث انتقال اکسیژن و سایر مواد غذایی به سلول‌های بدن می‌شود و کمبود آن باعث اختلال در بدن می‌شود. 
اگر بدن شما به اندازه کافی پر آب باشد، قلب شما نیز مجبور نیست برای رساندن خون به نقاط مختلف بدن، با شدت بیشتری کار کند. 
اگر به دنبال کاهش وزن هستید، بدانید که آب باعث افزایش متابولیسم بدن می‌شود و باعث می‌شود احساس سیر بودن به شما دست دهد. بنابراین سعی کنید به جای نوشیدن نوشیدنی‌های پر کالری، آب بنوشید. 
همچنین چنانچه شما یک لیوان آب یخ بنوشید، بدن شما بایستی این آب را گرم کند، در نتیجه مقداری از این گرمای مورد نیاز را از سوزاندن چربی‌ها به دست می‌آورد. 
۸۵ درصد بافت مغز را آب تشکیل می‌دهد. به هنگام تشنگی، بدن و مغز، برای انجام فعالیت‌های خود با فشار و استرس مواجه می‌شوند. برای کاهش سطح استرس، همیشه به هنگام کار یک لیوان آب بر روی میز خود داشته باشید و یا به هنگام ورزش، یک بطری آب به همراه داشته باشید، تا با استرس کمتری به فعالیت بپردازید. 
کمبود آب کارایی حافظه کوتاه مدت را پایین می‌آورد و به قدرت تمرکز آسیب می‌رساند. این مثل راندن ماشین بدون بنزین است.
در مغز، آب، مایعاتی را که پروتئین و آنزیم‌ها را حمل می‌کنند را رقیق می‌کند، و به رساندن این مواد به مقصد کمک می‌کند. وقتی آب بدن کم می‌شود، این مایعات برای رساندن بار خود کندتر می‌شوند و عملکرد مغز نیز آسیب می‌بیند. 
اینها همه فواید آب هستند که بسیار برای بدن ما مفید می‌باشد. 
عیسی مسیح در آخرین روز عید که باشکوه ترین آن نیز بود؛ در عین حالی که تمامی مردم جمع بوده و مشغول برپایی مراسم عید می‌بودند؛ دعوت مهم و بزرگی را از ایشان به عمل می‌آورد. او با صدای بلند فریاد زنان می‌فرماید که هر که تنشه است به سوی او آید و آب بنوشد. او مردم را به ایمان آوردن به خود دعوت می‌کند. او از این فراتر رفته و نتایج این ایمان آوردن را نیز می‌گوید که همانا جاری شدن آب زنده از بطن آنهاست. 
این دعوت بسیار مهم؛ شگفت و برخلاف تصور علمای مذهبی بود. در دعوت عیسی مسیح سه لغت مهم به چشم می‌خورد: تشنه بودن؛ آمدن و سیراب شدن. 
تشنه بودن؛ یعنی اینکه شخص باید مشتاق و علاقمند به شنیدن کلام خداوند باشد. او باید تشنه خدا باشد و در جستجوی او باشد تا او را بیابد. 
او باید بیاید. باید قدم به جلو بردارد و به سوی خداوند بازگشت کند. جایگاه فعلی خود را ترک کرده و به خداوند نزدیک شود. او باید تغییر جهت بدهد. 
سیراب شدن. نتایج آمدن به سوی خداوند همانا سیراب شدن و رفع تشنگی روحانی است. دست خالی از حضور خدا بیرون نمی‌روی. 
اما براستی این مراحل چگونه در زندگی انسان اتفاق می‌افتد. منظور عیسی مسیح از اینکه بیایند و از او این آب زنده را بنوشند چیست؟ 
عیسی مسیح برای اینکه بتواند منظور خود را درست بیان کند و جای هر گونه شک و ابهامی را بردارد؛ از وقایع پیرامون خود بهره می‌گیرد. در اینجا او از فرایض دینی که در ایام عید استفاده می‌شده؛ بهره می‌برد. در آن ایام و بخصوص در روزهای عید؛ کاهن اعظم می‌بایست ظرف بزرگ طلایی را از حوض سیلوحا (که داستانش در یوحنا ۹: ۷ آمده: عیسی گل می‌سازد و به چشمان او می‌مالد و کور مادر زاد در این حوض چشمان خود را می‌شوید و شفا می‌یابد؛ علما به او می‌گویند تو اصلا کور نبودی و بعد به سراغ والدین او می‌روند تا ببینند که او از اول کور بوده یا نه و باقی داستان.. این همان حوض است.) 
پر از آب می‌کرد و آن را بهمراه جماعت بزرگی تا به معبد حمل می‌کرد. درعین حالی که این ظرف بزرگ طلایی حمل می‌شد؛ و به دروازه آب واقع در سمت جنوبی حیاط معبد می‌رسید؛ درست در همین موقع سه شیپور بزرگ نواخته می‌شود و تمامی جماعت یکصدا اشعیاء ۱۲: ۳ را می‌گفتند: « بنابراین با شادمانی از چشمه‌های نجات؛ آب خواهید کشید.» 
در داخل معبد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در آنجا کاهن اعظم وقتی به معبد می‌رسید؛ ظرف بزرگ طلایی را بدور مذبح می‌چرخاند و این آب را برای استفاده در قربانی‌های سوختنی در صبح برای تقدیم به خداوند اهدا می‌کند. در تمامی این مراحل مردم شاهد ماجرا هستند و گروه خوانندگان نیز مزامیر ۱۱۳ تا ۱۱۸ می‌خوانند. که مظمونش در خصوص شکرگزاری از خداوند و سرود رستگاری و رهایی از مرگ است. یهودیان نسل اندر نسل این مراسم را بجا می‌آوردند. 
آب در اینجا مظهری است از برکت بارش فراوان باران برای محصول کشاورزی. و در اینجا عیسی مسیح از این تمثیل عملی و قابل درک استفاده می‌کند تا مردم را به سوی آب زنده و حیات واقعی که خودش است هدایت نماید. او مردم را دعوت می‌کند تا از این آب بنوشند. کلمات عیسی مسیح همانا اشعیاء ۵۵: ۱ می‌باشد که می‌فرماید: « ای جمیع تشنگان نزد آبها بیایید و همه شما که نقره ندارید بیایید بخرید و بخورید.» در اینجا عیسی مسیح از همان سه لغت مهم صحبت می‌کند: تشنگان؛ بیایید؛ بنوشید. این سه لغت همان قلب انجیل است. آنان که خود را نیازمند می‌بینند و تشنه هستند می‌توانند بیایند و سیراب بشوند. 
عیسی مسیح همچنین در یوحنا ۴: ۱۴ در مورد این آب زنده با زن سامری نیز صحبت کرد. اما گفتگوی او خصوصی بود ولی در اینجا او دعوت همگانی دارد. « لیکن کسی که از آبی که من به او می‌دهم بنوشد؛ تا ابد تشنه نخواهد شد بلکه آن آبی که به او می‌دهم در او چشمه آبی گردد که تا حیات جاودانی می‌جوشد.» مسیح همان تعلیم را در اینجا به صورت عمومی برای همه باز گو می‌کند تا همه این فرصت را داشته باشند که نجات بیابند. 
چگونه می‌توان از مسیح نوشید؟ 
عزیزان از عیسی مسیح نوشیدن یعنی چه؟ یعنی همانا ایمان آوردن به او و دریافت حیات جاوید. در اینجا یک زندگی جدیدی را شخص آغاز می‌کند و در این زندگی جدید؛ او کاملا عوض می‌شود. با ایمان به عیسی مسیح روح‌القدس به او عطا می‌شود و در او زندگی می‌کند. اما برای این تبدیل شخص باید اول تشنه باشد یعنی مشتاق عوض شدن باشد. 
آیا شما مشتاق تبدیل هستید؟ دلیل آمدن شما امروز نشان می‌دهد که می‌خواهید عوض بشوید. آمین 
عیسی مسیح تعلیمی که می‌دهد از عهد قدیم استفاده می‌کند. او می‌داند که یهودیان را چگونه به سوی منظورش هدایت کند. آنان که با تمامی کتب قدیم آشنا بودند اما مفهوم آن را درک نمی‌کردند. آنچه که عیسی مسیح می‌فرماید از کتاب اشعیاء ۵۸: ۱۱ گرفته شده است. «و خداوند تو را همیشه هدایت نموده جان تو را در مکان‌های خشک سیر خواهد کرد و استخوانهایت را قوی خواهد ساخت و تو مثل باغ سیرآب و مانند چشمه آب که آبش کم نشود خواهی بود.» 
زکریا نیز این مطلب را گفته بود و مسیح از او نقل قول می‌نماید. زکریا ۱۴: ۸ « و در آن روز آبهای زنده از اورشلیم جاری خواهد شد.» 
چقدر زیبا! عیسی مسیح از کتب عهد قدیم بهر می‌برد تا پل ارتباطی با مردم برقرار کند. او امروز با من و شما نیز این پل ارتباطی را برقرار می‌کند. خیلی از ایرانیان می‌گویند که من تنها به خدا ایمان دارم. و همین برای من کافی است. می‌دانید پاسخ مسیح به این دسته از ایرانیان چیست؟ تو که به خدا ایمان داری به من نیز ایمان داشته باش و نترس. یوحنا ۱۴: ۱ « دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید به من نیز ایمان داشته باشید.» پس عیسی مسیح می‌خواهد که شنوندگان بیایند به او ایمان داشته باشند و از نزد او این آب زنده را دریافت کنند. او به نوعی می‌فرماید من آمده ام تا در تو چشمه‌های آب زنده جاری سازم. ولی اول تو باید تشنه باشی. 
آیا می‌دانید که خصوصیات زنده بودن آب چیست؟ آن است که همیشه در حال جاری بودن است. یعنی آب راکد نیست بلکه از یک سو در چشمه جاری می‌شود و از سوی دیگر از چشمه خارج می‌شود. این دقیقا همان چیزی است که عیسی مسیح می‌خواهد ما از او دریافت کنیم و به دیگران انتقال دهیم. او به ما زندگی می‌بخشد تا ما این زندگی جدید را به دیگران معرفی کنیم. 
ما حیات جاوید و زندگی ابدی را از مسیح دریافت می‌کنیم این یعنی نوشیدن از او و دریافت روح‌القدس؛ اما در همین جا تمام نمی‌شود. برای اینکه تازه و زنده بمانیم لازم است که این خبر خوش و حیات جاوید را که مجانی است به دیگران انتقال دهیم. اگر این کار را نکنیم زندگی روحانی ما مرده می‌شود و به زودی به مردابی تبدیل می‌شویم. و مسیح نمی‌خواهد که ما مرداب بشویم بلکه چشمه آب زنده. یعنی انتقال دهنده و پویا. 
عزیزان دنیای اطراف ما از لحاظ روحانی شبیه به یک بیابان خشک و سوزان و بی آب است. برای اینکه حیات روحانی در آن پدید بیاید آب لازم دارد که از طریق شاگردان که من و شما هستیم به آن آب برسد. کلیسا لازم است که به دنیای پیرامون خود آب برساند نه چکه‌های آب بلکه نهرهای آب زنده. این نهرهای آب زنده همانا زندگی ما مسیحیان است که توسط روح‌القدس توانا شده و برای رساندن خبر خوش انجیل و نهر آب حیات به دیگران فعالیت می‌کند. 
شما چگونه در رساندن آب حیات به دنیای اطراف خود سهیم هستید؟ چگونه به فامیل و دوستان خود خبر خوش را می‌رسانید؟ خداوند قدمهای شما را متبارک می‌سازد اگر در این امر مهم با او سهیم باشید. 
پس عزیزان پیام عیسی مسیح برای تشنگان است نه آنانی که تشنگی ندارند. بلکه برای کسانی است که در عطش سوزان زندگی گم شده اند. برای آنانی است که در جستجوی خدا هستند اما او را نیافتند و مایل به شناخت عیسی مسیح هستند. برای آنانی است که می‌خواهند به زندگی خود هدف ببخشند و معنا و مفهوم بدهند. برای آنانی است که کمرهایشان زیر بار سنگین گناه خم شده و نیازمند رهایی هستند. برای آنانی است که از دوست فامیل و آشنایان جفا دیده و در جستجوی پناهگاه هستند. اگر شما جزء این گروه از افراد هستید؛ پس جای درستی آمده اید. مسیح حاضر است تا تشنگی شما سیراب کند. 
برای برطرف شدن این تشنگی باید با ایمان قدم به جلو بگذاری و مسیح را به زندگی خودت دعوت کنی. شاید قبلا این کار را انجام دادی اما مدتی است که آن تشنگی از تو رخت بر بسته و دور شده. شاید لازم است که امروز دوباره عهد خودت ار با خداوندمان عیسی مسیح تازه کنی. 
اگر ایمان آوردی مطمین باش که خدا در تو ساکن است و روح‌القدس در تو زندگی می‌کند و آب زنده در تو جاری است. لازم است که موانع را برداری و تازه گی آب را ببینی. اجازه بده تا روح پاک خدا زندگی تو را هدایت کند. 
من و شما در ایامی هستیم که به زودی روح‌القدس و نزول آن را جشن می‌گیریم. یعنی روز پنطیکاست. این همان وعده عالی است که عیسی مسیح به شاگردان داد تا در اورشلیم بمانند و روح را دریافت کنند. وقتی که عیسی مسیح بر روی زمین بود؛ روح‌القدس هنوز به شاگردان عطا نشده بود. اما ببینید که من و شما چقدر از موهبت عالی برخوردار هستیم که با ایمان به او روح خدا را دریافت می‌کنیم. 
در زمان قدیم روح بر انبیاء قرار می‌گرفت نه در آنها. روح بر آنها قرار می‌گرفت و آنها را برای انجام ماموریت خاصی توانا می‌بخشید. اما امروز این روح در ما ساکن است و باعث می‌شود که در وجود ما نهر آب زنده جاری گردد. وقتی مسیح جلال یافت؛ یعنی مصلوب شد؛ زنده گشت؛ به آسمان نزول کرد: آن موقع روح خود را فرستاد که هر که به او ایمان آورد بتواند این نهر آب زنده را دریافت کند. 
این تازه گی و طراوت توسط روح‌القدس است که در زندگی ما ایجاد می‌شود. ما را مجهز می‌نماید تا برای اهداف خداوند حرکت کنیم. حتی بشارت دهیم و مردم را با این آب زنده آشنا سازیم. همه چیز توسط روح‌القدس است که در ما کار می‌کند. 
عزیزان چه کنیم تا نهرهای آب زنده در ما همیشه جاری بماند و به دیگران برسد؟ 
اول اینکه زندگی خود را تسلیم خداوند کنیم. اطاعت مهمترین کاری است که می‌توانیم انجام دهیم. نا اطاعتی از خداواند و نافرمانی از احکام او مانع بزرگی است که نهر آب را در ما به مرداب تبدیل می‌کند. یوحنا ۱۴: ۲۳ «آنکه مرا دوست می‌دارد کلام مرا نگاه خواهد داشت. و پدرم او را دوست خواهد داشت و ما نزد او خواهیم آمد و با او مسکن خواهیم گزید.» 
عزیزان یه دروغ کوچک: یک زرنگ بازی کوچک؛ یک میانبر از تو جاب سنتر زدن و به بازار کار راه یافتن؛ همه اینها آن موانعی است که مسدود کننده نهر‌های آب جاری است. اما عزیزان هر وقت در اطاعت خداوند مشکل داریم؛ هراسان نشویم بلکه از روح‌القدس کمک بخواهیم تا ما را توانا سازد. او ما را اینقدر توانا می‌سازد تا به وعده‌های او نیز اعتماد داشته باشیم. 
دوم اینکه اجازه ندهیم هیچ گناه اعتراف نشده‌ای در ما بماند. بلکه آنها را اعتراف کنیم و در تازگی روح زندگی کنیم. اگر افتادیم؛ در همان شرایط نمانیم بلکه برخیزیم و ادامه حرکت دهیم. ما برای پیروزی دعوت شده ایم. یادتان می‌آید: تنفس روحانی داشته باشیم. مداوما از روح پر بشویم و در او سلوک کنیم. ۱ یوحنا ۱: ۹ « ولی اگر به گناهان خود اعتراف کنیم او که امین و عادل است گناهان ما را می‌آمرزد و از هر ناراستی پاکمان می‌سازد.» 
سوم اینکه در مشارکت با دیگر ایمانداران باشیم. از جلسات هفتگی و کلیسایی غفلت نکنیم. عبرانیان ۱۰: ۲۵ « از گرد آمدن با یکدیگر دست نکشیم چنانچه بعضی را عادت شده است. بلکه یکدیگر را بیشتر تشویق کنیم، بخصوص اکنون که شاهد نزدیکتر شدنآن روز هستیم.» عزیزان بودن با دیگر ایمانداران ما را یاری می‌کند تا موانع جاری بودن آب زنده را در زندگی روحانی خود تشخیص بدهیم و سنگها را برداریم. جلسات یکشنبه را با هیچ چیز دیگر عوض نکنیم. اولویت را به خانه خدا و کلیسای مسیح بدهیم و شاهد باشیم که چگونه زندگی ما برکت می‌یابد. 
اجازه بدهید تا دعا کنیم: 
خداوندا از تو می‌خواهیم تا نهرهای آب زنده را در درون ما همیشه تازه نگاه داری. ما می‌خواهیم برای ملکوت تو زندگی کنیم پس ما را یاری کن. ناتوان هستیم و نیازمند قوت تو هستیم. ای عیسی مسیح ما به نزد تو آمده ایم چون در هیچ جای دیگری نمی‌توانیم نهر آب زنده را بیابیم. تنها تو عطا کننده این زندگی ابدی و حیات جاوید و آب زندگانی هستی. 
از اینکه ما را عوض کردی سپاسگذاریم. اما می‌خواهیم در دستان تو باشیم و همیشه تازه گردیم. پس موانع را در زندگی ما بردار و روحی فروتن و افتاده به ما عطا کن تا تو را با تمام دل و جان پیروی کنیم. در نام عیسی مسیح دعا کردیم؛ آمین.