۱۳۹۴ تیر ۹, سه‌شنبه

تفسیر کاربردی جامعه فصل ۱


  تفسیر کاربردی   جامعه  فصل ۱

۱-۲ حکیم یا واعظ که همانا سلیمان است موعظه خود را آغاز می‏کند: "همه چیز باطل و بیهوده است" (آیه ۲). "بیهودن بودن" بدون هدف بودن است. حکیم بررسی می‏کند تا به ما نشان دهد که خارج از خداوند "همه چیز" بیهوده، پوچ، بی فایده و فاقد مفهوم یا هدف است. فقط وقتی که اساس زندگی ما بر خداوند قرار دارد، زندگی ارزنده و معنی دار خواهد بود.
۳-۱۱ در اینجا واعظ به ما نشان می‏دهد که منظور او از "همه چیز" چیست: او به همه چیز در زیر آسمان یعنی "بر روی زمین"[۲] اشاره می‏کند (آیه ۳). او در این آیات به اعمال انسان، طلوع و غروب خورشید، بادهای دائمی، و جاری شدن و تبخیر آبهای زمین اشاره می‏کند. همه چیز در حال تکرار است؛ همه چیز در مدار یک دایره همواره در حال چرخش است: زیـر آفتاب‌ هیـچ‌ چیـز تـازه‌ نیست‌ [۳] (آیه ۹).
دقت شود که دانشمندان امروزی نمی‏توانند همه چیزها را توضیح دهند؛ دانش علمی انسان پیشرفت بسیاری کرده است. هرچند که نمی‏تواند پاسخگوی این سوال باشد: "چرا؟" پیشرفت علمی سبب بهبود زندگی شده است، اما سبب بهبود و اصلاح وضعیت شخصیتی و اخلاقی انسانها نشده است. شرارت و بدی که امروز در دنیا وجود دارد هرگز تا کنون وجود نداشته است. 
وقتی ما صرفا به طبیعت و تاریخ عامی و دنیوی نگاه می‏کنیم، ما نمی‏توانیم چیزی بیابیم که به ما در مورد مفهوم زندگی بگوید. اما طبیعت برای ما اشاره به خالق (رومیان ۱: ۲۰)، و تاریخ اشاره به فدیه دهنده دارد [۴] یعنی اشاره به خالق و فدیه دهنده ما، خداوند دارد. کتاب جامعه به ما نشان می‏دهد که چگونه مفهوم زندگی را بیابیم، ما باید به دورتر و فراتر نگاه کرده و ببینیم که "در زیر آفتاب" در نظر خداوند که آفریننده جهان و فدیه دهنده تمامی نژاد بشر است چه چیزی وجود دارد. آنوقت کشف خواهیم کرد که "در زیر آفتاب" چه چیزی واقعاً "تازه" است: تولد تازه، انسانیت تازه، خلقت تازه (یوحنا ۳: ۳؛ دوم قرنتیان ۵: ۱۷؛ افسسیان ۴: ۲۴). 
حق با واعظ است: هیچ چیز تازه‏ای "در زیر آفتاب" وجود ندارد. اما چیز تازه‏ای در "تحت نام پسر" وجود دارد. در واقع برای مسیحیان همه چیز در تحت نام عیسی پسر خدا تازه است، بدین خاطر خداوند همه چیزها را تازه ساخت.

۱۳۹۴ تیر ۳, چهارشنبه

محبت

محبت 

اگر به زبانهای آدمیان و فرشتگان سخن گویم، ولی محبت نداشته باشم، زنگی پرصدا و سنجی پرهیاهو بیش نیستم. اگر قدرت نبوّت داشته باشم و بتوانم جملۀ اسرار و معارف را درک کنم، و اگر چنان ایمانی داشته باشم که بتانم کوهها را جا‌به‌جا کنم، امّا محبت نداشته باشم، هیچم. اگر همۀ دارایی خود را بین فقیران تقسیم کنم و تن خویش به شعله‌های آتش بسپارم، امّا محبت نداشته باشم، هیچ سود نمی‌برم. محبت بردبار و مهربان است؛ محبت حسد نمی‌برد؛ محبت فخر نمی‌فروشد و کبر و غرور ندارد. رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمی‌جوید؛ به آسانی خشمگین نمی‌شود و کینه به دل نمی‌گیرد؛ محبت از بدی مسرور نمی‌شود، امّا با حقیقت شادی می‌کند. محبت با همه چیز مدارا می‌کند، همواره ایمان دارد، همیشه امیدوار است و در همه‌حال پایداری می‌کند. محبت هرگز پایان نمی‌پذیرد. امّا نبوّتها از میان خواهد رفت و زبانها پایان خواهد پذیرفت و معرفت زایل خواهد شد. زیرا معرفت ما جزئی است و نبوّتمان نیز جزئی؛ امّا چون کامل آید، جزئی از میان خواهد رفت. آنگاه که کودکی بیش نبودم، چون کودکان سخن می‌گفتم و چون کودکان می‌اندیشیدم و نیز چون کودکان استدلال می‌کردم. امّا چون مرد شدم، رفتارهای کودکانه را ترک گفتم. آنچه اکنون می‌بینیم، چون تصویری محو است در آینه؛ امّا زمانی خواهد رسید که روبه‌رو خواهیم دید. اکنون شناخت من جزئی است؛ امّا زمانی فرا خواهد رسید که به کمال خواهم شناخت، چنانکه به کمال نیز شناخته شده‌ام. و حال، این سه چیز باقی می‌ماند: ایمان، امید و محبت. امّا بزرگترینشان محبت است. (اوّل قُرِنتیان 13:1-13

۱۳۹۴ خرداد ۲۲, جمعه

قضاوت بر حق و عادلانۀ خدا (۲: ۱-۱۶)


تفسیر کاربردی   رومیان  فصل ۲Mehrzad Masihs foto.
قضاوت بر حق و عادلانۀ خدا (۲: ۱-۱۶) 
۱ پولس رسول به همۀ افراد بشر هشدار می دهد که از حکم کردن و قضاوت نمودن دربارۀ اعمال دیگران پرهیز نمایند. آه که چقدر در حکم کردن به دیگران عجولیم! و آه که چقدر در نظر خود عادل و زاهد و پاک و منزه می باشیم و چه در اشتباهیم زمانی که فکر می کنیم که آنقدر حکیم و پاک و زاهد و عابدیم، که به خود اختیار اجازۀ قضاوت دربارۀ اعمال و افکار دیگران را میدهیم! حقیقت این است که ما با اقدام به قضاوت کردن اعمال دیگران یک حقیقت را ثابت می کنیم و آن اینست که چشمان ما نسبت به گناهان دیگران بینا و نسبت به گناهان بیشمار خود کور می باشد. هر راه انسان در نظر خودش راست است، اما خداوند دلها را می آزماید (امثال ۲۱: ۲). ما بایستی آنقدر سرگرم دیدن گناهان خود و توبه از آنها باشیم که فرصتی جهت دیدن و تفکر دربارۀ اشتباهات دیگران برایمان باقی نماند. 
متاسفانه باید اعتراف کرد که این عمل زشت انتقاد و قضاوت دیگران در بین مسیحیان نیز بسیار رایج می باشد. بیایید سخنان خداوندمان عیسی مسیح را بیاد بیاوریم که فرمود: "حکم مکنید تا بر شما حکم نشود" (به انجیل متی ۷: ۱-۵ رومیان ۱۴: ۱۰ و تفاسیر آن آیات مراجعه نمایید). 
گرچه هشدار آیۀ اول این باب، در برگیرندۀ همۀ انسانها است، ولی در اینجا پولس لبۀ تیز حمله را متوجۀ قوم خود (قوم بنی اسرائیل و یهودیان) می نماید. یهودیان، به میراث دینی خود فخر کرده، خود را قوم برگزیده و منتخب خدا دانسته، یهودیان دائما بی دینی اقوام دیگر را قضاوت و ملامت می نمودند. 
ولی منشا این غرور و تکبر از کجا سرچشمه می گرفت؟ جواب این سوال را بایستی در تاریخ اسرائیل جستجو نمود. در زمانهای ماقبل تاریخ، تمامی افراد بشر و اقوام و قبایل مختلف، بت پرست بودند و کسی خدای واحد قادر مطلق را نمی شناخت. اردۀ خداوند بر این قرار گرفت که قومی جهت خود انتخاب کند تا یکتاپرستی و پیروی از خدای حقیقی را به ایشان تعلیم دهد. لذا حدود دوهزارسال پیش از میلاد مسیح، خداوند مُردی بنام ابراهیم را انتخاب نمود تا قوم خود را از وی بوجود آورد. بدین ترتیب، ابراهیم پدر قوم بنی اسرائیل گردید (پیدایش ۱۲: ۱-۳). خدا یهودیان را انتخاب کرد تا قوم خاص وی باشند، و پس از آن بتدریج تورات و شریعت و ده فرمان را که مهم ترین بخش شریعت می باشد (خروج ۲۰: ۱-۱۷)، به ایشان تعلیم داد. 
نتیجه این شد که یهودیان به این باور شدند که خدا ایشان را بخاطر نیکویی و تقدس آنها برگزیده است و ایشان از دیگر امت ها بهتر و بلند مرتبه تر می باشند. در نظر ایشان امت های دیگر، پست و گناهکار و بی دین و بی مذهب بودند. 
ولی پولس رسول به یهودیان می گوید علی رغم اینکه ایشان قوم برگزیدۀ خدا و صاحب دین و شریعت و وعده های خدا بودند؛ ایشان از فرامین خدا پیروی ننموده، دلهایشان از اطاعت خدا و احکام وی دور می باشد. پولس به یهودیان و همۀ دین فروشان می گوید که اعمال مذهبی ظاهری، باطن گناهکار و گناه آلودشان را پاک نخواهد نمود. به عقیدۀ پولس، باطن یهودیان همانند امت ها به گناه آلوده می باشد. ولی به یک معنا، یهودیان از امت ها مقصرترند، زیرا ایشان برخلاف امت ها، تورات و شریعت را در اختیار داشته و از ارادۀ خدا کاملا با اطلاع می باشند، ولی با این وجود، ایشان قادر به دیدن گناهان خود نمی باشند.
۲ در این آیه عبارت این چنین اعمال، اشاره به فهرست گناهانی است که پولس رسول در ۱: ۲۹-۳۱ از آنها نام برد. خداوند بر کسانی که مرتکب چنین اعمالی می شوند حکم خواهد نمود و قضاوت خدا برکنندگان این چنین اعمال برحق خواهد بود. قضاوت خدا بر پایۀ حقیقت و مستدل بر راستی می باشد. خدا هرگز به کسی اتهام کذب و افترا نخواهد زد، او قاضی عادل می باشد و به هنگام قضاوت، جانبداری بی جا نخواهد نمود. خدا ما را برحسب اعمالمان و نیز براساس آنچه که در قلوبمان می گذرد قضاوت خواهد نمود (جامعه ۱۲: ۱۴؛ مکاشفه ۲: ۲۳).
۳ کسانی که خود را از دیگران بهتر و برتر می دانند (در اینجا علی الخصوص قوم یهود می باشد)، ولی در عین حال مرتکب همان گناهان می گردند، از داوری خدا نخواهند رست، هر چند که قوم یهود، قوم برگزیدۀ خدا می باشند و هر چند که علی الظاهر از دیگران عادل تر می نماید، ولی ایشان سزای گناهان خود را دریافت خواهند نمود.
۴ قوم یهود فکر می کردند که خدا گناهان ایشان را بحساب نخواهد آورد و لذا نیازی به توبه احساس نمی کردند. در واقع خدا،صبر و تحمل و مهربانی بیش از حد و اندازه ای نسبت به یهودیان نشان داده بود ولی با این وجود ایشان کماکان ناشکر باقی مانده، از خدا و اوامر الهی بیزار بودند. ایشان نمی دانستند که مهربانی و محبت بدین منظور است که آنان را به توبه بکشاند. یهود و غیریهود فرقی نمی کند، اولین قدم به جهت نزدیک شدن به خدا توبه از گناهان می باشد. ولی اگر غرور و تکبر اجازۀ توبه و فروتنی در مقابل خدا را به ما ندهد، هرگز نخواهیم توانست با خدا رابطۀ سالمی برقرار نماییم. 
توبه چیست؟ قبل از هر چیز، توبه عبارت است از به رسمیت شناختن واعتراف کردن به گناهان خود، قدم دوم، روگردانی از گناهان می باشد. اعتراف به گناهان لازم است ولی اعتراف بخودی خود جهت مصالحه با خدا کافی نمی باشد، بلکه اعتراف بایستی به همراه ترک و روگرانی از گناه و آنچه که ما را به گناه ترغیب می نماید، باشد (امثال ۲۸: ۱۳).
توبه واقعی زمانی است که قلبمان را از سمت گناه متوجۀ روی خدا می کنیم، از بدی و شرارت دوری گزیده، بسوی نیکویی و تقدس میل می نماییم. توبه یعنی تغییر رویۀ قلبی و عوض کردن ذهن خود. بدون توبه هیچ کس نمی تواند بنزد خدا بیاید. 
توجه داشته باشید که خدای ما چقدر مهربان است! او ما را ملامت و سرزنش نمی کند؛ او ما را توبیخ و نکوهش نمی نماید؛ او ما را از نزد خود نمی راند و اطاعت ما را با توسل به جبر و زور بدست نمی آورد. او ما را بی جهت به بلا و درد و رنج دچار نمی کند. او ما را در انتخاب آزاد گذاشته و با مهربانی ما را بسوی توبه می کشاند. همانگونه که پدر فرزندان خود را با مهر و محبت و نوازش و دوستی بسوی خود فرا می خواند، به همین ترتیب خدا نیز بوسیلۀ مهربانی ما را به توبه و بسوی خود می کشاند. خدا بی نهایت صبور است و به همه فرصت توبه و بازگشت می دهد (به دوم پطرس ۳: ۹ مراجعه نمایید). چگونه می توان توبه نکرد و از مهر و محبت این چنین خدایی چشم پوشید؟
۵ در این حقیقت که خدا، پدر آسمانی و بخشنده و رحیم ماست جای هیچ شکی وجود ندارد؛ ولی در عین حال بایستی بخاطر داشت که خدا، قدوس می باشد و گناه را قصاص خواهد داد. غضب خدا در رابطه با گناه، بسیار هولناک و مهیب است (عبرانیان ۱۰: ۳۰ و ۳۱؛ ۱۲: ۲۹ مراجعه نمایید). اگر چنانچه از گناهان خود توبه و بازگشت ننماییم، قادر به دریافت رحمت، و محبت، و بخشش خدا نخواهیم بود؛ برعکس، خشم و غضب وی گریبان ما را خواهد گرفت. انتخاب با ماست.

۱۳۹۴ خرداد ۲۱, پنجشنبه

تفسیر کاربردی فیلیپیان فصل ۱

  تفسیر کاربردی   فیلیپیان  فصل ۱

شکرگزاری و دعا (۱: ۱-۱۱) 
۱ پولس رسول این نامه را نیز به عادت همیشگی، با سلام و درود به کلیسا شروع می کند (دوم قرنتیان ۱: ۱؛ و تفسیر آن را مشاهده کنید). در زمان نگارش این نامه، تیموتائوس شاگرد پولس، همراه او بود (کولسیان ۱: ۱ را مشاهده کنید). 
توجه داشته باشید که پولس و تیموتائوس روسای کلیسا نیستند، بلکه خود را غلامان عیسی مسیح معرفی می کنند. هیچ مقامی بالاتر از غلامی مسیح نیست! 
پولس مخاطبین این نامه را با لقب مقدسین، یا ایمانداران، فیلپی، معرفی می کند. مسیحیان، به خودی خود، مقدس و پاک نمی باشند، بلکه فقط تنها در مسیح است که مقدس و پاک خوانده خواهیم شد. با ایمان به عیسی مسیح، و به خاطر فیض و لطف خدا است که قدوسیت و پاکی و عدالت عیسی مسیح به ما منتقل می شود. ما با قدرت و قابلیت خود، پاک و عادل و مقدس خوانده نخواهیم شد. شخص مقدس، برای خدا جدا شده است. او به واسطۀ قدرت عیسی مسیح، از شرارت و گناه دور شده است و با کمک روح القدس خود را از ناپاکی دور نگاه می دارد. 
مخاطبین دوم این نامه اسقفان و شماسان کلیسای فیلپی می باشند. اسقفان به کار شبانان و رهبران کلیسا، نظارت می کردند. در بعضی از مواقع، در عهد جدید، از اسقفان با عنوان کشیشان یاد شده است (اعمال ۱۴: ۲۳؛ ۲۰: ۱۷؛ تیطس ۱: ۵-۷ و تفسیر آن را و همچنین مقالۀ عمومی: "نحوۀ ادارۀ کلیسا" را مشاهده کنید). شماسان کلیسا، آن دسته از رهبران کلیسا می باشند که مسئولیت کارهای عملی و مالی و امور خیریۀ کلیسا را به عهده دارند (اعمال ۶: ۱-۶، اول تیموتائوس ۳: ۸ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۲ رومیان ۱: ۷؛ افسسیان ۱:۲ و تفسیر آن را مشاهده کنید.
۳-۵ پولس در آیۀ ۳ برای ایمانداران فیلپی شکرگزاری می کند (رومیان ۱: ۸-۱۰؛ اول قرنتیان ۱: ۴؛ کولسیان ۱: ۳-۴، ۸ و تفسیر آن را مشاهده کنید). زیرا که ایمانداران کلیسای فیلپی با پولس رسول در کار انجیل همکاری و مشارکت می کردند (آیۀ ۵). در زبان یونانی، زبانی که کتب عهد جدید به آن نگارش شده بود، کلمۀ دوستی و رفاقت و مشارکت و همکاری، همگی از یک ریشه می باشند. پس زمانی که پولس می گوید کلیسای فیلپی در انجیل با او مشارکت می کرده است، به این معناست که در این کار، شراکت و همکاری و رفاقت نزدیک وجود داشته است. مشارکت داشتن با یکدیگر، صرفا جمع شدن دور همدیگر برای صرف چای و شیرینی نیست! مشارکت در مسیح به معنی این است که بارهای یکدیگر را برداشته، برادران و خواهران خود را در کارهای سختشان کمک کنیم. 
پولس رسول به خوشی برای فیلپیان دعا می کند (آیۀ۴). این رساله، با لقب رسالۀ خوشی و شادی معروف گردیده است، زیرا که در این رساله، پولس بارها از کلمۀ شادی و خوسی استفاده کرده است.
۶ خدا به واسطۀ فیض عظیم خود در هر یک از ما عمل نیکو را شروع کرده است. آن عمل نیکوی خدا، زمانی در ما شروع شد که خدا، عدالت، پاکی، قدوسیت عیسی مسیح را به حساب ما گذاشت و از روح پاک خود به ما داد. زمانی که عمل نیکوی خدا در ما شروع شد، ما تولد تازه یافتیم و خلقت تازه گردیدیم (دوم قرنتیان ۵: ۱۷). این ابتدای کار نیکوی خدا در ما ایمانداران بود. و همچنانکه میوۀ یک درخت، می رسد و پس از رشد کامل شیرین و مطبوع و قابل استفاده خواهد گردید، خدا نیز عمل نیکوی خود را در ما به کمال خواهد رسانید. 
اگر به زندگی خود و دیگران نگاه کنیم متوجه خواهیم شد هیچ کس کامل نیست. ولی ما باید در رابطه با رشد روحانی خود و دیگران، صبور باشیم. هر باغبانی می داند وقتی در بهار درختها شکوفه می کنند، او باید تا موقع رسیدن و چیدن میوه ها صبر کند. به همین ترتیب، کار مقدس سازی در زندگی ما و دیگران به طول خواهد انجامید (فیلپیان ۳: ۱۲). از همان لحظۀ ایمان آوردن به مسیح، خدا ما را عادل و مقدس شمرده است (آیۀ ۱). زیرا که خداوند می داند که میوۀ تقدس ما به کمال خواهد رسید و قدرت روح القدس، ما را درموقع مناسب، مقدس خواهد ساخت. خدا می داند که در آخر، ما کامل خواهیم شد. پس خدا از هم اکنون ما را مقدس می خواند. ولی در عین حال، به طور روزمره و تدریجی، پاک سازی درونی ما را تا زمان کامل شدنمان ادامه خواهد داد. 
از این آیه، امیدی بزرگ نصیب ما می شود. ممکن است با نگاه کردن به نحوۀ زندگی خودمان و عدم وجود کاملیت و تقدس در زندگیمان، دچار یاس و نومیدی می شویم. ممکن است عادت بد و گناه ریشه داری داریم که هر چه می کنیم قادر به ترک و رهایی از آن عادت و گناه نمی شویم. در این موقع است که باید بیاد بیاوریم که خدا همیشه و به طور دائمی در ما کار می کند (فیلپیان ۲: ۱۳). و اگر دلسرد نشویم و ایمان داشته باشیم، پیروزی را تجربه خواهیم کرد و خواهیم دید که خدا چگونه ما را از هر ناراستی پاک می سازد (رومیان۱۱: ۲۲؛ کولسیان ۱: ۲۲- ۲۳، ۲۸ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
حال ممکن است بپرسید این کار خدا چه زمان تکمیل خواهد شد؟ پولس می گوید: به این اعتماد دارم که او که عمل نیکو را در شما شروع کرد، آن را تا روز عیسی مسیح به کمال خواهد رسانید. روز عیسی مسیح، روزی است که عیسی مسیح دوباره به این جهان باز خواهد گشت. تنها پس از بازگشت عیسی مسیح به این جهان است که کار خدا در ما به کمال خواهد رسید. در آن روز، خلاصی جسم حود را تجربه خواهیم نمود (۸: ۲۳). و در آن روز، ما به شباهت مسیح خواهیم شد (رومیان ۸: ۲۹؛ دوم قرنتیان ۳: ۱۸، اول یوحنا ۳: ۲ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۷-۸ از این آیات در می یابیم که پولس تا چه اندازه اهالی کلیسای فیلپی را محبت می کرده است، محبت پولس رسول نسبت به آنها، علاقه ای معمولی و انسانی نبود، بلکه او می گوید: خدا مرا شاهد است که چقدر در احشای عیسی مسیح، مشتاق همۀ شما هستم (آیۀ ۸). به عقیدۀ پولس؛ اعضای کلیسای فیلپی نه تنها همکاران او هستند بلکه آنها با پولس در نعمت رسانیدن انجیل به همه جا شریک هستند. مهم نیست که پولس کجا باشد، مهم نیست که آزاد باشد و یا در زندان به سر ببرد، فیلپیان با او در خوشی و غم در خدمت انجیل شریک می باشند (آیات ۲۹-۳۰ را مشاهده کنید).
۹ پولس دعا می کند که تا محبت شما در معرفت و کمال فهم بسیار افزونتر شود. پولس نمی خواهد که فیلپیان بی فکر و کورکورانه خدا را محبت نمایند. بلکه او دعا می کند که ایشان در معرفت و کمال فهم بسیار افزونتر شوند (کولسیان ۱: ۹ را مشاهده کنید).
۱۰ چرا پولس فکر می کند که ما ایمانداران به معرفت و کمال فهم نیاز داریم؟ (آیۀ ۹). جواب این سوال این است که به وسیلۀ کمال فهم و معرفت، قادر خواهیم بود تا چیزهای بهتر را برگزینیم. زیرا برای انجام عمل نیکو، باید دانست که عمل نیکو چیست و خدا چه چیزی را نیکو می داند. فقط در آن موقع است که در روز مسیح بی غش و بی لغزش خواهیم بود. و فقط در آن موقع است که از میوۀ عدالت (آیۀ ۱۱) پر خواهیم شد. از این جهت است که پولس دعا می کند که آنها و تا رسیدن روز مسیح بی غش و بی لغزش باشند. یعنی تا هنگامی که مسیح برای داوری جهان بازگشت نکرده است، پاک و بی غش و بی لغزش باقی بمانند (اول قرنتیان ۱: ۸، فیلپیان ۱: ۶).
۱۱ خدا ما را برگزیده است تا میوه بیاوریم (یوحنا ۱۵: ۱۶). حال می پرسید چه نوع میوه ای؟ خداوند می خواهد که دو نوع میوه بیاوریم. اولین نوع میوه ای که باید به بار بیاوریم، شاگردان جدید برای مسیح است. مسیح از ما خواسته است که به گوشه و کنار جهان رفته امتها را شاگرد او بسازیم. آنهایی که به وسیلۀ بشارت ما به مسیح ایمان آورده، نجات پیدا می کنند، میوۀ روحانی ما به شمار خواهند آمد. دومین میوه ای که در اینجا پولس به آن اشاره می کند، میوۀ عدالت است که فقط به وسیله عیسی مسیح به دست می آید (یوحنا ۱۵: ۴-۵). عدالت و پاکی انسانی ما در نظر خدا بی چیز و حتی کثیف است، اشعیای نبی می گوید: جمیع ما مثل شخص نجس شده ایم و همۀ اعمال عادلۀ ما مانند لتۀ ملوث می باشد (اشعیا ۶۴: ۶). تنها آن عدالتی که به وسیلۀ عیسی مسیح به دست آمده باشد برای تمجید و حمد خداست، میوۀ عدالت یکی از ثمرات روح القدس می باشد (غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳). این میوه در اعمال و رفتارمان به ظهور می رسد و دیگران کارهای نیکوی ما را خواهند دید و پدر آسمانی ما را تمجید خواهند نمود. پولس برای کولسیان دعا می کند تا شما به طریق شایستۀ خداوند به کمال رضامندی رفتار نمایید و در هر عمل نیکو بار آوردید و به معرفت کامل خدا نمو کنید (کولسیان ۱: ۱۰). باشد که ما نیز برای خود و دیگران، مرتبا این گونه نزد خدا دعا کنیم.
زنجیرهای پولس باعث پیشرفت و رشد انجیل شده اند (۱: ۱۲-۲۶) 
۱۲-۱۴ در زمانی که پولس رسول این رساله را می نوشت، در روم زندانی بود (اعمال ۲۸: ۱۶؛ مقدمۀ فیلپیان را مشاهده کنید). هر چند موقعیت پولس ناگوار بود، ولی خدا از همین اوضاع نامساعد، برای جلال نام خود و ترقی انجیل استفاده می کرد (آیۀ ۱۲). گذشته از این، به واسطۀ زندانی شدن پولس در روم، همکاران دیگر او شهامت پیدا کرده بودند که کلام خدا را بی ترس بگویند (آیۀ ۱۴). هر گاه ما نیز به خاطر انجیل عیسی مسیح دچار زحمت و سختی می شویم، خوبست این سخنان پولس رسول را به یاد بیاوریم. زیرا که خدا از زحمات و سختی های ما نیز برکات بی شماری را به بار خواهد آورد (دوم تیموتائوس ۲: ۹).
۱۵-۱۷ از آنجا که پولس، رسول مسیح بود، در میان واعظین شهر روم از شهرت بیشتری برخوردار بود. و به این دلیل بعضی از واعظین دیگر به این محبوبیت و شهرت پولس حسد می بردند. اینها در پی موقعیت و فرصتی بودند که پولس را خراب کنند و نام خود را بالا ببرند. پولس می داند که آنها (علی رغم حسادتشان) حقیقتا به مسیح موعظه می کنند، یعنی اینکه آنها به بدعت و خبر کذب موعظه نمی کردند، ولی انگیزۀ آنها از این کار ضربه زدن به پولس بود. پولس می گوید آنان از تعصب نه از اخلاص به مسیح اعلام می کنند و گمان می برند که به زنجیرهای من زحمت می افزایند (آیۀ ۱۷).
خوبست که هر واعظ و مبشری خود را تفتیش کند و ببیند انگیزۀ او از موعظه و بشارت دادن چیست. آیا برای بالا بردن نام و مقام و محبوبیت و شهرت خودش است؟ یا اینکه هدف و انگیزه اش، جلال دادن نام خداوند است؟ ای کاش که هیچ حسادت و رقابتی در ما وجود نداشته باشد. اینها اعمال انسان گناهکار است و کنندگان چنین کارها وارث ملکوت خدا نمی شوند(غلاطیان۵: ۱۹-۲۱).
در آن زمان در شهر روم واعظین دیگری هم بودند که از راه محبت (آیۀ ۱۷) موعظه می کردند و بشارت می دادند. آنها پولس را محترم می شمردند، زیرا می دانستند که او به خاطر بشارت انجیل و برای عیسی مسیح در زندان افتاده است.
۱۸ پولس قلبی فراخ داشت. وقتی به مسیح موعظه می شود او شادمان است. حتی اگر این موعظه از روی غرض باشد و دشمنانش به خاطر اذیت و آزار او موعظه کنند. تا وقتی که به مسیح موعظه می شود، پولس از کار آنها جلوگیری نخواهد کرد. 
بیایید ما هم از پولس پیروی کنیم. فرض کنید برادری با شما دشمنی می کند و کار ناحقی در مورد شما انجام می دهد، ولی فرض کنیم آن برادر در عین حال کارهای بزرگی برای خداوند انجام می دهد، بیایید به او ایراد نگیریم و علیه او حرفی نزنیم. ما نباید روحیۀ تلافی جویانه داشته باشیم. بلکه برعکس، بیایید غرور و آبروی شخصی خود را به خاطر آبروی نام مسیح فراموش کنیم و آن برادر را در کار موعظه و یا بشارت مسیح، تشویق و حمایت نماییم.
۱۹ پولس بخوبی می داند و ایمان کامل دارد که عاقبت نجات خواهد یافت و هر چه که پیش آید برای برکت و خیریت او می باشد (رومیان ۸: ۲۸). منظور پولس از "نجات" صرفا رهایی از زندان نیست. بلکه او می داند که بشارت و موعظه به مسیح، باعث شادمانی و نجات و سربلندی او در جهان آینده خواهد گردید ( دوم تیموتائوس ۴: ۱۸ را مشاهده کنید). پولس می داند که نجات او توسط دعای دوستان و برادرانش در فیلپی و شهرهای دیگر خواهد بود. او همچنین می داند که به وسیلۀ دعاهای مقدسین و تایید روح عیسی مسیح یعنی روح القدس، نجات خواهد یافت. 
پس از خواندن این آیه، خوب است کمی تامل کرده، به اهمیت و قدرت دعاهای ما که برای نجات دیگران به سوی خدا بلند می شود، فکر کنیم. زمانی که برای اجرای نقشه های خدا و برای اهداف خدا دعا می کنیم، خدا کارهای بزرگی را به انجام خواهد رساند. در این آیه مشاهده می کنیم که دعای مقدسین در کنار قوت روح عیسی مسیح قرار گرفته است.
۲۰ برای پولس مهم نیست که او زنده بماند و یا به مرگ محکوم گردد. آنچه که برای او اهمیت دارد این است مسیح در او جلالیابد. اگر او زنده بماند، زندگیش برای جلال مسیح خواهد بود و آرزو دارد که اگر بمیرد، مرگش مسیح را جلال دهد (رومیان ۱۴: ۸).

تفسیر کاربردی رومیان فصل ۱

 تفسیر کاربردی   رومیان  فصل ۱

سلام و تهنیت (۱: ۱-۷) 
۱ رسول یعنی فرستاده شده. در کتاب عهد جدید، عنوان رسول لقب و مقامی است که به اشخاص و افرادی داده می شد که به فرمان مسیح جهت بشارت انجیل و بنای کلیسا به دور و نزدیک فرستاده می شدند. این عنوان در ابتدا منحصر به دوازده حواری مسیح بود (مرقس ۳: ۱۳-۱۹). ولی بعدها، پولس رسول پس از ملاقات با مسیح زنده در راه دمشق، دعوت و خدمت رسالت را از عیسی مسیح دریافت نمود (اعمال ۹: ۳-۱۶؛ ۲۶: ۱۵-۱۸). پولس رسول بوسیلۀ مسیح به مقام رسالت و خدمت انجیل برگزیده شده بود (غلاطیان ۱: ۱). لذا، پولس در ابتدای رسالۀ به رومیان، خود را بعنوان رسول مسیح معرفی می کند تا اقتدار نگارش این رساله بقوت روح القدس را به خوانندگان رساله خاطر نشان کرده، ایشان را از اعتبار رسالۀ حاضر مطمئن می سازد. 
انجیل خدا، مژده و خبر خوش نجات بشر و رحمت خدا توسط پسر یگانۀ وی عیسی مسیح می باشد که پولس رسول در این رساله به بسط و تفسیر مفصل این نجات خواهد پرداخت. 
پولس رسول، همچنین خود را بعنوان غلام عیسی مسیح معرفی می کند. غلام، از خود هیچ عملی انجام نمی دهد و همیشه مترصد اجرای دستورات ارباب خود می باشد، غلام برای ارباب خود زیست می کند. پولس غلام مسیح بود، در زمان پولس، غلامان بتوسط ارباب خریداری شده و ارباب مالک جان و ارادۀ غلام بود. پولس می گوید که عیسی مسیح او را به قیمت خون خود خریداری نموده است و اینک وی همۀ میل و اردۀ خود را به مسیح تقدیم کرده است تا اینکه اردۀ خداوند را کاملا اجرا نماید. همۀ مسیحیان بایستی اربابی و خداوندی مسیح را به همین شکل پذیرفته و خود را بعنوان غلام به مسیح تقدیم دارند. عیسی مسیح به قیمت خون خود ما را از اسارت اربابی ظالم به نام گناه و جسم آزاد نمود و اینک ما آزادیم که غلام مسیح شویم (به اول قرنتیان ۶: ۱۹و۲۰ و تفسیر آن مراجعه نمایید).
۲ وعدۀ انجیل عیسی مسیح در کتب مقدسه، یعنی عهد عتیق، بوسیلۀ انبیا پیشگویی شده بود (زمانی که پولس رسول، رسالۀ حاضر را نگارش می نمود، عهد جدید هنوز بطور کامل تحریر و جمع آوری نشده بود). انبیای عهد عتیق، پیشگوییها و نبوتهای بی شماری راجع به آمدن منجی قوم بنی اسرائیل و مسیح خدا نموده بودند و در اینجا پولس می گوید که وی خادم آن انجیلی است که خدا سابقا وعدۀ آن را داده بود.
۳ و۴ عیسی مسیح کیست؟ این مهم ترین چیزی است که یک شخص باید بداند. حیات جاودانی و آزادی از گناه و بخشش از گناهان، همگی در گرو پاسخ صحیح به این سوال می باشد. آیا عیسی صرفا انسانی مانند دیگر افراد بشر بود و یا اینکه عیسی مسیح خدای مجسم شده و منجی عالم بود؟ در این آیات، پولس رسول جواب این سوال مهم را به ایمانداران روم ارائه می دهد. عیسی انسان کامل و خدای کامل بود، بر حسب جسم (پیشینۀ انسانی)، عیسی از نسل داود پادشاه متولد شده بود (آیۀ ۳)؛ و به حسب روحانی، عیسی مسیح پسر خدا و مولود از روح القدس (آیۀ ۴) بود. از طرف مادری، عیسی مسیح بقوت روح القدس از یک زن متولد گشت، ولی پدر او خدای پدر بود (به متی ۱: ۱۸-۲۱ و تفسیر آن و همچنین به مقالۀ عمومی: "عیسی مسیح" مراجعه نمایید). 
با قیام کردن از مُردگان و صعود به آسمان، عیسی مسیح ثابت کرد که وی حقیقتا پسر خدا می باشد. هیچ انسان معمولی قادر به زنده شدن از مُردگان نبوده است. پولس خود مسیح زنده و قیام کرده از میان مُردگان را با چشمان خود ملاقات کرده بود (به مقدمۀ رومیان مراجعه نمایید).
۵ در این آیه پولس رسول به شرح خدمت خود می پردازد و اینکه چگونه عیسی مسیح خدمت رسالت را به وی تفویض نمود تا اینکه وی به انجیل مسیح بشارت داده برای اطاعت ایمان در جمیع امت ها بخاطر اسم او. به منظور انجام این خدمت مهم بود که پولس فیض و رسالت، یعنی قوت و نیروی لازم جهت این خدمت مهم را از عیسی مسیح دریافت نمود. در عهد جدید کلمه فیض به معنی رحمت رایگان و بدون قید و شرط خداوند است که به انسانهای بی لیاقت و گناهکار، به جهت ایجاد تغییر در زندگی آنها ارزانی می گردد ( به آیه ۷ مراجعه نمایید). ولی در این آیه کلمۀ فیض معنی دیگری دارد؛ در اینجا عبارت فیض به معنی نیروی مخصوصی است که خدا جهت خدمت ویژه ای به خادمان خود عطا می فرماید تا ایشان را در انجام آن خدمت یاری نماید (به رومیان ۱۵: ۱۵ و۱۶؛ افسسیان ۳: ۷ مراجعه نمایید). 
توجه کنید که هدف پولس رسول از بشارت انجیل صرفا تشویق آنها برای قبول کردن عیسی و ایمان آوردن به مسیح نبوده برعکس هدف اصلی پولس رسول از بشارت انجیل، ترغیب امت ها به اطاعت از مسیح که زاییدۀ ایمان است می باشد. ایمان راستین، اطاعت را بدنبال خواهد داشت وگرنه ایمانی که منتهی و منتج به اطاعت نگردد، ایمان واقعی نیست (به رسالۀ یعقوب ۲: ۱۷ و تفسیر آن مراجعه نمایید). صرف بشارت دادن و تشویق کردن افراد به ایمان آوردن به مسیح کافی نیست؛ عیسی مسیح فرمود که همۀ امت ها را شاگرد سازید و ایشان را تعلیم دهید که همه اموری را که به شما حکم کرده ام حفظ کنند (به متی ۲۸: ۱۹و ۲۰ و تفسیر آن آیات مراجعه نمایید).
۶ و۷ پولس رسول رسالۀ حاضر را به همه که در روم محبوب خدا و خوانده شده و مقدسید (آیۀ ۷)، یعنی همۀ مسیحیان ساکن روم می نویسد. خدا همۀ انسانها را دوست داشته و نسبت به همه محبت می کند؛ ولی خداوند آنانی را که بوسیلۀ ایمان به مسیح، فرزند وی گردیده اند بطور مخصوصی محبت می نماید (به اول تیموتائوس ۴: ۹ و ۱۰ و تفسیر آن مراجعه نمایید). 
همۀ مسیحیان به تقدس و داشتن زندگی مقدس خوانده شده اند، و همۀ آنانی که به مسیح ایمان آورده اند از جملۀ مقدسین محسوب می گردند. مسیحیان واقعی در نزد خدا و در نظر وی "مقدس" می باشند، نه آنکه خود بوسیلۀ انجام اعمال نیک و اجرای فرایض دینی تقدیس حاصل نموده باشند؛ بلکه به این لحاظ که عیسی مسیح با مرگ خود بر صلیب گناهان ما را برداشته و ما در نزد خدا عادل و مقدس کرده شده ایم (به فیلیپیان ۱: ۱ مراجعه نمایید). 
در اغلب رسالات پولس رسول می خوانیم که پولس جهت خوانندگان خود" فیض" و "سلامتی" خدا را آرزو می کند. فیضعبارت است از هدیۀ مجانی و رایگان محبت و رحمت خدا به افراد گناهکاری که به هیچ وجه مستحق دریافت بخشش آن نبوده، هیچ گونه توانایی کسب آن را ندارند. پس از دریافت فیض است که ما قادر به دریافت سلامتی خدا خواهیم شد؛ سلامتی یا صلح یا مصالحه با خدا و با ایمانداران هدیۀ خدا و محصول فیض خداست. این دو هدیۀ ارزشمند، از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند به ما داده شده است. از آنجا که در تثلیث توحید وجود دارد و پولس رسول معتقد به وحدانیت و وجود یک خدا می باشد، لذا می بینیم پولس می گوید که در بخشش هدایای فیض و سلامتی، پدر و عیسی مسیح و نیز روح القدس همیشه با هم و همراه یکدیگر کار می کنند. 
پولس رسول در اینجا عیسی مسیح را عیسی مسیح خداوند خطاب می کند. عیسی نام انسانی نجات دهندۀ ما بود، کلمۀ عیسی در واقع اسم خاص مانند پرویز، سارا، و فریدون می باشد و در اسرائیل افراد بسیاری بودند که عیسی نام داشتند. معنی عیسی در زبان عبری نجات دهنده می باشد. کلمۀ دیگری که در این قسمت می بینیم مسیح می باشد. مسیح یعنی مسح شده، افراد زیادی بخاطر دریافت مسح از خداوند مسیح لقب گرفتند (بعنوان مثال به آیات زیر مراجعه نمایید: اول سموئیل ۲: ۱۰؛ ۱۰: ۱؛ ۵: ۱۷؛ ۱۶: ۶؛ ۲۴: ۶؛ مزمور ۲۰: ۶). در کتابهای عهد عتیق مثالهای متعددی از این امر دیده می شود ولی در اینجا منظور پولس یک فرد خاص بنام عیسی ناصری است که بطور مخصوصی از طرف خدای پدر مسح شده است تا انسانها را نجات بخشد (مزمور ۲: ۲؛ اعمال ۴: ۲۶). علاوه بر "عیسی" و "مسیح"، پولس رسول کلمۀ دیگری نیز در رابطۀ با عیسی مسیح بکار می برد و آن کلمۀ خداوند می باشد، کلمۀ یونانی که بوسیلۀ پولس بکار رفته به معنی خداوند، سرور، آقا، مولی و ارباب می باشد که هر جا در رابطه با عیسی مسیح بکار می روند معنی اصلی آن یعنی "خداوند" مورد نظر است (به رسالۀ یعقوب ۱: ۱ و تفسیر آن مراجعه نمایید).
پولس مشتاق مسافرت به روم می باشد (۱: ۸-۱۵) 
۸ در قرن اول میلادی و در زمان پولس رسول، شهر روم پایتخت امپراطوری روم بود مهم ترین شهر جهان محسوب می گشت. مُردم مختلف از سراسر جهان آن روز به دلایل مختلف به روم سفر می کردند و به همین خاطر، اخبار مسیحیان روم به گوش کلیساهای مختلف و پولس رسول می رسید. لذا، پولس رسول به جرات ادعا می کند که ایمان شما در تمام عالم شهرت یافته است. به همین طریق، انجیل مسیح نیز در تمامی جهان آن روز به گسترش بود و تعداد مسیحیان چنان رو به افزونی گرفته بود که حکومت روم جهت سرکوب مسیحیان و جلوگیری از انتشار مسیحیت، دست به خشونت و جفای ایمانداران و کلیسای مسیح زده بود. 
به این دلیل، پولس رسول بخاطر ایمان مسیحیان روم که علی رغم تمامی جفاها، همچنان بر ایمان خود ثابت قدم ایستاده بودند، خدا را شکر می کند. توجه کنید که چگونه پولس رسول بخاطر ایمان دیگر مسیحیان خدا را شکر می کند. بیایید از نمونۀ پولس سرمشق گرفته بجای شکایت و دلتنگی از دیگر مسیحیان، بلحاظ ایمان ایشان خدا را شکر گفته، ایشان را در ایمانشان تشویق و تقویت نماییم.
۹ و ۱۰ گرچه در زمان نگارش این رساله، پولس رسول هنوز به روم عزیمت ننموده بود، ولی محبت عمیقی به ایشان در دل داشت و پیوسته برای ایشان دعا می نمود.
۱۱-۱۳ هدف پولس رسول جهت سفر به روم رسانیدن نعمتی روحانی به ایمانداران رومی بود تا به آن وسیله ایشان را در زندگی روحانیشان استوار گرداند (آیۀ ۱۱). پولس بخوبی می دانست که موعظه و بشارت و بنا نمودن کلیساهای جدید بخودی خود کافی نیست و باید در تقویت و استوار ساختن ایماندران برآمده، اطفال روحانی را در مسیر رشد و بلوغ روحانیشان استوار ساخت. چه اگر ایشان استوار نباشند، چگونه خواهند توانست در مقابل طوفانهای زندگی و تجربیات و سختی ها و جفاها، از خود مقاومت و تداوم نشان داده، در آخر از آزمایشات زندگی سربلند بیرون بیایند؟ رمز موفقیت پولس در این بود که وی به بشارت و موعظۀ انجیل و احداث و بنای کلیساها بسنده نمی نمود، بلکه هر کجا که سفر می کرد همواره می کوشید که ایماندارانرا نیز تقویت کرده، ایشان را درایمانشان استوار بسازد (به اعمال ۱۴: ۲۱ و ۲۲ مراجعه فرمایید). 
پولس رسول اضافه می کند که مایل است در میان ایمانداران روم ثمری حاصل کند (آیۀ ۱۳)؛ یعنی اینکه آرزو دارد که در روم ایماندارانی را بیابد که به استوار گشتن در ایمان تمایل بخرج داده و اجازه دهند تا پولس رسول آنها را در ایمان تقویت کند. یکی از خطرناک ترین بلاهایی که ممکن است گریبانگیر یک ایماندار گردد، غرور روحانی می باشد که بواسطۀ آن شخص ایماندار خود را بالاتر از هر معلم و تعلیم پنداشته و حاضر به قبول تقویت و تشویق از هیچ کس نمی گردد. پولس رسول همچنین امیدوار است که نتیجۀ سفرش به روم، بشارت انجیل و سرانجام توبه و نجات بسیاری از غیر مسیحیان باشد.
۱۴-۱۵ در این قسمت پولس رسول می گوید که وظیفۀ بشارت انجیل مسیح او را تا حدی متعهد ساخته است که در خود نسبت به یونانیان و غیر یونانیان، حکیمان و احمقان احساس دِین و بدهی می کند (آیۀ ۱۴). دلیل این احساس وظیفه و الزام به بشارت انجیل اینست که عیسی مسیح او را مامور رساندن انجیل به امت های غیریهودی ساخته بود (به اعمال رسولان ۹: ۱۵ مراجعه نمایید). پولس رسول موظف بود که انجیل مسیح را به امتهای غیریهودی بشارت دهد و همانطوری که یک مقروض به قرض دهندۀ خود مدیون است و بایستی هر چه زودتر بدهی خود را ادا نماید، به همین طریق پولس رسول نیز خود را به امت هایی که هنوز بشارت نجات انجیل عیسی مسیح را نشنیده بودند، مدیون می دانست. 
ما نیز بهمین شکل نسبت به خدا بخاطر فیض و محبت و رحمتی که به ما ایمانداران نشان داده است مدیون می باشیم. به اندازه ای که خدا ما را محبت نموده است. به همان میزان بایستی در خود احساس دین و بدهکاری نماییم. 
اگر ما که نجات را از خداوند دریافت نموده ایم در رساندن این مژده به دیگران تعلل بخرج دهیم، مانند کسی خواهیم بود که وام گرفته و در بازپرداخت آن کاهلی و تعلل می ورزد. خدا از چنین شخصی راضی و خشنود نمی باشد و چنین اشخاص را شریر قلمداد می کند (مزمور ۳۷: ۲۱). از اینجاست که پولس رسول در جایی دیگر می نویسد: زیرا هرگاه بشارت دهم، مرا فخر نیست چونکه مرا ضرورت افتاده است، بلکه وای برمن اگر بشارت ندهم (اول قرنتیان ۹: ۱۶).
یونان واقع در جنوب شرقی ایتالیا یکی از مهم ترین مجمع الجزایر دریای مدیترانه محسوب می شد. در قرن اول میلادی، یونانیان متمدترین و با فرهنک ترین مُردم خاور نزدیک و آسیای صغیر و حوالی مدیترانه بودند. از سوی دیگر در فرهنگ آن زمان، قبایل وحشی و غیرمتمدن را با عنوان بربرها یا بربریان مورد خطاب فرار می دادند، پس با این حساب زمانی که پولس رسول از یونانیان و بربریان نام می برد، منظور وی این است که او بشارت انجیل عیسی مسیح را به همۀ افراد عالم صرف نظر از تمدن و فرهنک و سطح آگاهی و غیره، بدهکار می باشد. 
در شهر روم مسیحیان زیادی از هر قشر و طبقه وجود داشتند. از یهودیان مسیحی شده گرفته تا غیریهودیان ایماندار، از یونانیانو غیریونانیان گرفته تا افراد حکیم و اشخاص جاهل؛ همگی از اعضای کلیسای مسیحی روم بودند. انجیل مسیح و بشارت و مژدۀ نجات برای همه افراد بشر صرف نظر از طبقه و نژاد و میزان ثروت و ملیت و سطح تحصیلات و هوش و استعداد می باشد. مسائل ظاهری این جهان در نزد خدا هیچ ارزشی ندارد (به غلاطیان ۳: ۲۸ و تفسیر آن مراجعه نمایید).
قدرت انجیل (۱: ۱۶ و۱۷) 
۱۶ مژدۀ انجیل، یک خبر معمولی نمی باشد؛ انجیل قوت خداست برای نجات، خبر خوش انجیل را کلام خدا یعنی کتاب مقدس می خوانیم. کتاب مقدس یک کتاب عادی و معمولی نیست، بلکه کلام پُر قوت خداست که اگر فردی کلام خدا را خوانده، به آن ایمان بیاورد، نجات و حیات جاودانی خواهد یافت. 
جهت دریافت بایستی به مسیح ایمان آورد. پولس رسول در ادامه می گوید: "انجیل مسیح قوت خداست برای نجات هر کس که ایمان آورد؛ خواه شخص یونانی باشد و خواه غیریونانی، خواه حکیم باشد و خواه جاهل" (آیۀ ۱۴). ولی در هر صورت، بایستی این را در نظر داشت که انجیل ابتدا به یهودیان موعظه شد. قوم بنی اسرائیل، از دیرباز قوم برگزیدۀ خدا بود و آنها از دیرزمان، به خدای قادر مطلق واحد اعتقاد و ایمان داشته، خدا را می پرستیدند. در کتاب مقدس یهودیان (عهد عتیق)، انبیای متعددی راجع به آمدن مسیح موعود و نجات قوم بنی اسرائیل پیشگویی و نبوت های فراوان نموده بودند. عیسی مسیح خود یهودی بود و در میان قوم یهود و بعنوان یک اسرائیلی مولود گشت؛ لذا زمانی که عیسی مسیح به بشارت انجیل پرداخت، طبعا اولین شنوندگان مژدۀ انجیل و مژدۀ ملکوت و نجات خدا، یهودیان بودند. 
ولی اکثر یهودیان عیسی مسیح را نپذیرفتند و او را به پیلاطس رومی تسلیم کردند تا مصلوب شود. لذا، خدا مبشرینی مانند پولس را برگزید تا بوسیلۀ بشارت ایشان امت های غیر یهود و مابقی افراد جهان مژدۀ نجات عیسی مسیح را بشنوند. به این خاطر است که در اینجا پولس رسول می گوید که قوت خدا و انجیل عیسی مسیح اول برای یهود و پس یونانی است. 
پولس می گوید که از انجیل مسیح عار ندارد. در قرن اول میلادی، مسیحیان را مورد تحقیر و آزار و شکنجه قرار می دادند. عیسی مسیح بر روی صلیب که مظهر لعنت می باشد بطرز خجالت آوری و همانند یک مجرم و جنایت کار جان سپرد. در ابتدای کار، اکثر مسیحیان را افراد فقیر و قشر محروم جامعه از قبیل برده ها و محرومین و مطرودین تشکیل می دادند. از این لحاظ مسیحی شدن در انظار جامعۀ آن روزگار عملی شرم آور محسوب می شد. 
ولی پولس رسول می گوید که از انجیل مسیح عار ندارد و به این وسیله، وی رومیان مسیحی را تشویق می کند تا ایشان نیز در میان همۀ جفاها و آزار و شکنجه و تحقیر و تمسخر اطرافیان، به عیسی مسیح و انجیل مسیح و قوت خدا فخر نموده، از آن عار نداشته باشند. چرا از انجیل عار داشته باشند؟ ایشان قوت خدا برای نجات را دریافت نموده بودند. 
ولی سوالی که بایستی از خود بپرسیم این است: آیا ما از انجیل عار داریم و یا به آن فخر می کنیم؟ آیا از حرف و سخنان و اعمال مُردم می ترسیم؟ انجیل قوت خداست برای نجات و حیات جاودانی. ولی اگر ایمان خود را مخفی نگاه داشته، آن را انکار نماییم عنقریب آن را از دست خواهیم داد (به انجیل متی ۱۰: ۳۲ و ۳۳ مراجعه نمایید).
۱۷ عدالت خدا در پسر یگانه اش عیسی مسیح بظهور رسید. عیسی هرگز گناه نکرد و در هر امری کامل و پاک و مقدس و عادل بود (عبرانیان ۴: ۱۵).
ما نیز بوسیلۀ ایمان قادر خواهیم بود که در عدالت وی شریک گردیم. ما انسانها ذاتا گناهکاریم و در ما هیچ عدالتی وجود ندارد (رومیان ۳: ۱۰-۱۲)؛ ولی بوسیلۀ ایمان خواهیم توانست که عدالت خدا (عدالت مسیح) را حاصل نماییم. اگر چنانچه بوسیلۀ مسیح عادل شمرده نشویم، نخواهیم توانست نزد خدا که ذاتا پاک و عادل است حضور پیدا کنیم (به عبرانیان ۱۲: ۱۴ مراجعه کنید). بدون دریافت عدالت خدا بوسیلۀ ایمان به عیسی مسیح، تحصیل نجات غیرممکن خواهد بود. اینجاست که اهمیت انجیل روشن میشود: انجیل مسیح ...قوت خداست، برای نجات هر کس که ایمان آورد؛ زیرا به مجرد ایمان آوردن به انجیل عیسی مسیح، نزد خدا عادل شمرده خواهیم گشت و اجازۀ دخول به ملکوت وی را حاصل خواهیم نمود. 
نکتۀ دیگر این است که خداوند عدالت خود را صرفا جهت نجات و دریافت حیات جاودانی و اجازۀ ورود به ملکوت آسمان، به ما هدیه نمی کند. بلکه این عدالت، ما را در داشتن یک زندگی پاک و عادل کمک کرده، به ما قوت خواهد بخشید تا به ایمان زیست نماییم. زندگی ایماندار بایستی نمونۀ یک زندگی پاک و عادل و همراه با ایمان باشد. یعنی اینکه، زندگی یک فرد ایماندار بایستی مانند زندگی عیسی مسیح پاک و مبرا از گناه و زشتی بوده، ثمرات ایمان در آن دیده شود. اینجاست که اهمیت ایمان مشخص می گردد. ایمان صرفا وسیلۀ انتقال ما از ملکوت ظلمت به ملکوت نور خدا نیست. بلکه ایمان نیرو و انرژی لازم جهت ادامۀ زندگی مسیحی یک ایماندار می باشد. پولس رسول قسمتی از کتاب حبقوق نبی را ذکر می کند که نبی خدا می گوید: «اینک جان مرد متکبر در او راست نمی باشد، اما مرد عادل به ایمان زیست خواهد نمود (حبقوق ۲: ۴).
غضب خدا بر انسانهای گناهکار (۱: ۱۸- ۳۲) 
۱۸ به همان نحوی که عدالت خدا از طریق انجیل عیسی مسیح مشخص می گردد؛ انجیل عیسی مسیح، غضب خدا نسبت به هر گناه و ناراستی و ناپاکی انسانها را نیز به نمایش می گذارد. اولین و بزرگترین گناه انسانها، گناه بی دینی یا بی خدایی می باشد. بی دینی و بی خدایی یعنی سرباز زدن و سرپیچی از فرامین الهی و نپرستیدن خدای واحد قادر مطلق. "بی خدایی" یعنی اینکه شخص خود را در مقام اول اهمیت قرار داده، بنحوی زندگی کند که انگار در ذهن و زندگی وی خدایی وجود ندارد. بی خدایی یعنی ایمان و اعتقاد به خود و دیگران و زندگی براساس ارزشهای ساخته و پرداختۀ دست بشر و بی اعتنایی کامل به ارزشها و معیارهای خدایی. ریشۀ تمامی گناهان و شرارتهای مُردم از بی خدایی و بی دینی و عدم ایمان و سرسپاری به خدا سرچشمه می گیرد (به آیات ۲۹-۳۱ همین باب توجه فرمایید).
۱۹-۲۰ چیزهای نادیدۀ او (خدا) یعنی قوت سرمدی و الوهیتش ازحین آفرینش عالم بوسیلۀ کارهای او فهمیده می شود و بطور آشکار در عالم خلقت نمایان و هویدا می باشد. جهان خلقت آنقدر پیچیده و بغرنج و منظم است که هر کسی می تواند خدا و عظمت خدایی وی را ببیند و این حقیقت را که این جهان پهناور بوسیلۀ خدای بزرگ و خلاقی حکیم آفریده شده است درک نماید. هر چشمی که کوههای سر به فلک کشیده و آسمان پرستاره و دریای نیلگون بیکران و این همه عظمت را ببیند، از خود خواهد پرسید که این همه چگونه بوجود آمده است؟ چه کسی و چه دستی در ساختن و پرداختن این همه زیبایی و نظم در کار بوده است؟ چگونه این همه زیبایی و نظام می تواند بدون خدا و تصادفی بوجود آمده باشد؟ فقط خداست که به انجام چنین اعمال عظیمی قادر می باشد (مزمور ۱۹: ۱-۴). ولی انسانهای گناهکار راستی را در ناراستی باز می دارند (آیۀ ۱۸) و وجود خدا را انکار می کنند. به همین دلیل در روز واپسین و نزد تخت داوری خدا، هیچ عذری نخواهند داشت (آیۀ ۲۰).

تفسیر کاربردی قرنتیان اول فصل ۶

   تفسیر کاربردی   قرنتیان اول  فصل ۶
۱۹ به هنگام زنا، نه تنها بدن خود را آلودۀ گناه جنسی می سازیم بلکه هیکل (معبد) خدا را نیز تخریب می کنیم. زیرا که بدن یک ایماندار، هیکل (معبد) خدا می باشد. بوسیلۀ گناه خود هیکل خدا را آلوده و نجس خواهیم ساخت. اگر هیکل خدا را خراب کنیم. خدا ما را هلاک خواهد ساخت (اول قرنتیان ۳: ۱۶-۱۷).
از آنجا که بدن هر ایماندار هیکل روح القدس است؛ با ارتکاب به عمل زنا، نه تنها هیکل خدا را تخریب می کنیم، بلکه هیکل روح القدس را آلوده و تخریب خواهیم ساخت. ما نبایستی مکان زیست روح القدس (بدنهای خود) را آلوده سازیم. زیرا که در آن صورت، روح القدس فقط در مکان و بدن پاک و مقدس زندگی خواهد کرد. 
بدنهای ما هیکل و معبد و خانۀ خدا و روح القدس است، لذا بدنهای ما متعلق به ما نمی باشد و به خدا تعلق دارد. پولس رسول می گوید که: شما از آن خود نیستید. اعضای کلیسای قرنتس فکر می کردند که بدنهایشان متعلق به خودشان بوده و می توانند که با بدنهای خود هرکاری که خواستند انجام دهند. آنها فکر می کردند که بدنهای جسمانی برای خدا اهمیت نداشته و خدا فقط به روح و نفس ایشان اهمیت می دهد. آه که آنها چقدر در اشتباه بودند!
۲۰ حال ممکن است پرسیده شود که خدا تا به چه اندازه برای بدنهای ما اهمیت قائل می شود؟ بدنهای ما برای خدا آنقدر اهمیت داشت که او ما را خریده است (به اول قرنتیان ۷: ۲۳ مراجعه شود). به چه قیمتی؟ بهایی که خدا برای خریداری ما پرداخت، بسیار عظیم بود، او ما را به قیمت خون پسرش خریداری نموده است (به مرقس ۱۰: ۴۵؛ اعمال ۲۰: ۲۸؛ اول پطرس ۱: ۱۸-۱۹ و تفسیر آن آیات مراجعه نمایید). خدا ما را خریده است! لذا وظیفۀ ما این است که بدنها، زندگی و روان و تمامی هستی خود را به خدا تقدیم نماییم (به رومیان ۱۲: ۱ و تفسیر آن مراجعه نمایید). بدنها وجانهای ما متعلق به خداست. تمامی و تک تک اعضای بدن ما به خدا تعلق دارد. بنابراین بایستی اعضای بدن خود را نه طبق میل و ارادۀ خود بلکه طبق اراۀ خدا بکار ببریم. در این عالم فانی، تنها و مهمترین وظیفۀ ما این است که خدا را با جسم و روح و تمامی هستی خود، «تمجید» نموده و جلال دهیم.

۱۳۹۴ خرداد ۱۴, پنجشنبه

زندگی ارزشمند




زندگی ارزشمند

یکی از جملاتی که تأثیرِ عمیقی در زندگی من گذاشتهْ گفتة فیلسوفِ معروف سقراط است که ترجمه‌اش چنین است: «زندگیِ بدونِ ارزیابی، ارزشِ زندگی‌کردن را ندارد.» به راستی ارزش‌های زندگی شما چیست؟ شما با چه معیارهائی زندگی خود را ارزیابی می‌کنید؟ چه مواردی برای شما مهم هستند و حاضرید تا نهایت بر آنها بیایستید؟ گفتة زیبای دیگری که اخیرا خواندم این است: «تنها زندگی‌ائي که ارزش داردْ آن است که خرج دارد.» این گفته‌هاْ گفتة عیسی مسیح خداوند را بیاد من می‌آورد: «۳۴ ... اگر کسی بخواهد از من پیروی کند، باید خود را فراموش کرده، صلیب خود را بردارد و به دنبال من بیاید.» (مرقس ۳۴:۸)هستند کسانی که ادعا می‌کنند پیرو عیسی مسیح هستند ولی زندگی آنها نمایانگر آنچه عیسی مسیح می‌گوید نیست. توجه کنید به دو شرطی که عیسی مسیح برای پیروان خود مقرر می‌کند. اول خود را فراموش کردن و بعد صلیبِ خود را برداشتن. اینجا منظورِ کلام خدا کنار گذاشتنِ خواسته‌ها و ارادة شخصی خودمان است، خواسته‌هائي که با آنچه خدا در نظر دارد متفاوت است. آیا حاضریم از خواسته خود بگذریم تا برکاتی که خدا در نظر دارد شاملِ حالِ ما شود؟ اگر پیروِ واقعیِ عیسی مسیح هستیم، بله. چالش اینجاست که چگونه می‌توان تفاوتِ خواسته و ارادة خدا را از خواسته و ارادة خود تشخیص داد. تجربیات شخصی و آنچه در اطراف ما می‌گذرد نمایانگر آن است که ما خود به خود خواسته و ارادة خدا را انجام نمی‌دهیم. ما احتیاج داریم که خودِ خدا ما را از خواسته‌های خود آگاهی داده و خود توانائي انجامِ آنها را هم بدهد. برای این منظورْ ما کلام خدا و روحِ مقدسش را داریم. کلام خدا می‌گوید: «۵ طرزِ تفکّرِ شما دربارة زندگی باید مانند طرز تفکّرِ عیسی مسیح باشد:» (فیلپیان ۵:۲)وقتی طرزِ تفکّر ما طرزِ تفکّر مسیح شد، همانطور که عیسی مسیح برای ما بر صلیب رفت، ما هم حاضر خواهیم شد که صلیب خود را، یعنی آن خرجی که باید برای زندگی ارزشمندِ پیروِ عیسی مسیح بودن بپردازیمْ، با رضایت پرداخت نمائیم تا برکاتِ الهی شامل حال ما شود. باشد تا شما دوست عزیز متوجة پرداختِ خرجِ داشتنِ رابطة شخصی با خدا در عیسی مسیح شده، با ایمان قلبی پیرو او شوید.

آیا شما حیات جاودانی دارید؟




آیا شما حیات جاودانی دارید؟

کتابمقدس به وضوح نشان می دهد که چگونه میتوان حیات جاودانی را یافت. نخست، ما باید این حقیقت را بپذیریم که بر ضّد خدا گناه کرده ایم: "زیرا همه گناه کرده اند و از جلال خدا قاصِر می باشند" (رومیان 23:3). همۀ ما مرتکب اعمالی شده ایم که نه فقط خدا را خشنود نساخته، بلکه ما را لایق مجازات نموده اند. از آنجا که همۀ گناهان ما به ضّد خدای ابدی صورت گرفته اند، ما شایستۀ مجازات ابدی هستیم. "مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح" (رومیان 23:6).

اما عیسی مسیح، آن پسر ابدی خدا که بدون گناه بود (اول پطرس 22:1)، انسان شد (یوحنا 14:1)، و مُرد تا جریمۀ گناهان ما را بپردازد. "لکن خدا محبت خود را در ما ثابت می کند از اینکه هنگامیکه ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مُرد" (رومیان 8:5). عیسی مسیح بر روی صلیب جان داد (یوحنا 19 :31- 42)، و مُجازاتی را که ما مُستحّق آن بودیم بر خود گرفت (دوم قرنتیان 21:5). پس از سه روز، او از مُردگان برخاست (دوم قرنتیان 15: 1-4) و پیروزی خود را بر گناه و موت ثابت نمود. "بحسب رحمت عظیم خود، ما را بوساطت برخاستن عیسی مسیح از مردگان، از نو تولید نمود برای امید زنده" (اول پطرس 3:1).

با ایمان، ما می بایستی از گناه خود توبه کرده، به مسیح روی آوریم تا نجات یابیم (اعمال 3 : 29). اگر ما به او ایمان آوریم و مطمئن باشیم که مرگ او بر صلیب تاوان گناهان ما را پرداخت نموده است، او گناهان ما را می بخشد و به ما وعده میدهد که حیات جاودان خواهیم داشت. "زیرا خدا اینقدر جهان را محبت نمود که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد"(یوحنا 3 : 16). "زیرا اگر به زبان خود عیسی خداوند را اعتراف کنی، و در دل خود ایمان آوری که خدا او را از مُردگان برخیزانید، نجات خواهی یافت" (رومیان 9:10). تنها طریق حقیقی برای دریافت حیات جاودان ایمان به کار بی نقصی است که مسیح بر روی صلیب انجام داد. "زیرا که محض فیض نجات یافته اید و این از شما نیست، بلکه بخشش خداست. و نه از اعمال، تاهیچکس فخر نکند" (افسسیان 2: 8-9).

اگر مایل هستید عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود بپذیرید، میتوانید از این نمونۀ دعا استفاده کنید. ولی این حقیقت را همیشه بیاد داشته باشید که گفتن و یا تکرار این دعا (و یا هر دعای دیگر) باعث نجات شما نمیشود. نجات واقعی تنها با اعتماد قلبی به عیسی مسیح که بر صلیب گناهان ما را آمرزید دریافت میشود. این دعا راه ساده ای است برای ابراز ایمان و قدردانی شما از خدائی که راه نجات را برای شما تدارک دید. "خداوندا، می دانم که به ضّد تو گناه کرده ام و مستحق مجازات می باشم. اما می دانم که عیسی مسیح، مجازاتی را که من شایستۀ آن بودم بر خود گرفت تا من بتوانم بوسیلۀ ایمان به او آمرزیده شوم. از گناه خود توبه میکنم و برای نجات فقط به تو اعتماد میکنم. تو را شکر می کنم که محض فیض عجیب خود گناهانم را بخشیده و به من حیات جاودانی داده ای. آمین."

آرامشِ واقعی





آرامشِ واقعی
عکس‌العمل شما در این زمانه که دنیای اطراف ما پر از خطر و ناامنی است چیست؟ در جائی پنهان‌شدن؟ نگرانی شدید برای حفاظت خود؟ دعای بی‌وقفه؟ ترکیبی از همة اینها؟ البته این نوع عکس‌العمل‌ها همه با غریزة انسانی ما هماهنگ هستند ولی خدا از ما می‌خواهد کاری بر خلاف غریزة انسانی خودمان انجام دهیم، او ما را به آرامش دعوت می‌کند. راستی چگونه می‌توان در مقابل حوادثِ ناراحت‌کنندهْ آرامش داشت؟ چگونه می‌توان در دنیائی که ناامن است، در امنیت زندگی نمود؟ جوابْ به این بستگی دارد که کجا بسر می‌برید. نوعی اعتماد و اطمینان وجود دارد که به شخصیتِ خدائي که اختیارِ تام دارد وابسته است نه به سرخطِ گزارش‌های خطراتِ در رسانه‌های عمومی. برای آرامش باید به خدائي نگاه کنید که حتمی و قابلِ اعتماد است نه به وقایعِ گذارای اطراف. باور به حقایقِ قابلِ اعتماد خداْ نه به دروغ‌ها و نیرنگ‌های زمانه. کلام خدا در مزامیر می‌گوید: ۱«کسی که به خدا پناه می‌برد، در زیرِ سایة رحمتِ قادرِ متعال زندگی می‌کند.»(مزمور ۱:۹۱) شخصیتِ خدا او را واجدِ شرایط می‌سازد که وقتی به او اعتماد و توکل می‌نمائیم از آرامش واقعی برخوردار شویم. آنکه در تشویش و نگرانی بسر می‌بردْ به وقایع اطراف خود تمرکز می‌نماید. اخبارِ بد می‌شنود و نگران می‌شود چون شناختی از منشاء آرامش ندارد، و به خاطر همان نمی‌تواند درک کند که در پس هر واقعة ناگواری که در دنیای پر از درد و رنج ما رُخ می‌دهد یک حقیقتِ ابدی نهفته است. خدا می‌خواهد که ما امیدخود را، ایمانِ خود را، و حتی ضعف‌های خود را در او قرار دهیم چون فقط او پناهگاهِ ماست. خدائی که حاکم بر خلقتِ خود می‌باشد ما را تشویق می‌کند که به قومِ خاصِ او در عیسی مسیح بپیوندیم. عیسی مسیح می‌فرماید: ۲۸«بیایید نزد من ای تمامی زحمتكشان و گرانباران و من به شما آرامی خواهم داد. ۲۹یوغ مرا به گردن گیرید و از من تعلیم یابید، زیرا من بردبار و فروتن هستم و جانهای شما آرامی خواهد یافت، ۳۰ زیرا یوغ من آسان و بار من سبک است.»(انجیل متی ۳۰-۲۸:۱۱) بیائید شما هم دوست عزیز با ایمانِ قلبی به عیسی مسیح که منشاء آرامش است، از آرامشی که فقط در او یافت می‌شود، بهره‌مند شوید.

حیات جاودانی


کتابمقدس به وضوح نشان می دهد که چگونه میتوان حیات جاودانی را یافت. نخست، ما باید این حقیقت را بپذیریم که بر ضّد خدا گناه کرده ایم: "زیرا همه گناه کرده اند و از جلال خدا قاصِر می باشند" (رومیان 23:3). همۀ ما مرتکب اعمالی شده ایم که نه فقط خدا را خشنود نساخته، بلکه ما را لایق مجازات نموده اند. از آنجا که همۀ گناهان ما به ضّد خدای ابدی صورت گرفته اند، ما شایستۀ مجازات ابدی هستیم. "مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح" (رومیان 23:6).
اما عیسی مسیح، آن پسر ابدی خدا که بدون گناه بود (اول پطرس 22:1)، انسان شد (یوحنا 14:1)، و مُرد تا جریمۀ گناهان ما را بپردازد. "لکن خدا محبت خود را در ما ثابت می کند از اینکه هنگامیکه ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مُرد" (رومیان 8:5). عیسی مسیح بر روی صلیب جان داد (یوحنا 19 :31- 42)، و مُجازاتی را که ما مُستحّق آن بودیم بر خود گرفت (دوم قرنتیان 21:5). پس از سه روز، او از مُردگان برخاست (دوم قرنتیان 15: 1-4) و پیروزی خود را بر گناه و موت ثابت نمود. "بحسب رحمت عظیم خود، ما را بوساطت برخاستن عیسی مسیح از مردگان، از نو تولید نمود برای امید زنده" (اول پطرس 3:1).امین حکمت آرا
کتابمقدس به وضوح نشان می دهد که چگونه میتوان حیات جاودانی را یافت. نخست، ما باید این حقیقت را بپذیریم که بر ضّد خدا گناه کرده ایم: "زیرا همه گناه کرده اند و از جلال خدا قاصِر می باشند" (رومیان 23:3). همۀ ما مرتکب اعمالی شده ایم که نه فقط خدا را خشنود نساخته، بلکه ما را لایق مجازات نموده اند. از آنجا که همۀ گناهان ما به ضّد خدای ابدی صورت گرفته اند، ما شایستۀ مجازات ابدی هستیم. "مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح" (رومیان 23:6).
اما عیسی مسیح، آن پسر ابدی خدا که بدون گناه بود (اول پطرس 22:1)، انسان شد (یوحنا 14:1)، و مُرد تا جریمۀ گناهان ما را بپردازد. "لکن خدا محبت خود را در ما ثابت می کند از اینکه هنگامیکه ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مُرد" (رومیان 8:5). عیسی مسیح بر روی صلیب جان داد (یوحنا 19 :31- 42)، و مُجازاتی را که ما مُستحّق آن بودیم بر خود گرفت (دوم قرنتیان 21:5). پس از سه روز، او از مُردگان برخاست (دوم قرنتیان 15: 1-4) و پیروزی خود را بر گناه و موت ثابت نمود. "بحسب رحمت عظیم خود، ما را بوساطت برخاستن عیسی مسیح از مردگان، از نو تولید نمود برای امید زنده" (اول پطرس 3:1).امین حکمت آرا

امین حکمت آرا




امین حکمت آرا
کتابمقدس به وضوح نشان می دهد که چگونه میتوان حیات جاودانی
را یافت. نخست، ما باید این حقیقت را بپذیریم که بر ضّد خدا گناه کرده ایم: "زیرا همه گناه کرده اند و از جلال خدا قاصِر می باشند" (رومیان 23:3). همۀ ما مرتکب اعمالی شده ایم که نه فقط خدا را خشنود نساخته، بلکه ما را لایق مجازات نموده اند. از آنجا که همۀ گناهان ما به ضّد خدای ابدی صورت گرفته اند، ما شایستۀ مجازات ابدی هستیم. "مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح" (رومیان 23:6).
اما عیسی مسیح، آن پسر ابدی خدا که بدون گناه بود (اول پطرس 22:1)، انسان شد (یوحنا 14:1)، و مُرد تا جریمۀ گناهان ما را بپردازد. "لکن خدا محبت خود را در ما ثابت می کند از اینکه هنگامیکه ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مُرد" (رومیان 8:5). عیسی مسیح بر روی صلیب جان داد (یوحنا 19 :31- 42)، و مُجازاتی را که ما مُستحّق آن بودیم بر خود گرفت (دوم قرنتیان 21:5). پس از سه روز، او از مُردگان برخاست (دوم قرنتیان 15: 1-4) و پیروزی خود را بر گناه و موت ثابت نمود. "بحسب رحمت عظیم خود، ما را بوساطت برخاستن عیسی مسیح از مردگان، از نو تولید نمود برای امید زنده" (اول پطرس 3:1).امین حکمت آرا