۱۳۹۳ شهریور ۸, شنبه

حضور روح خدا در قلب ما



حضور روح خدا در قلب ما از ایمان به عیسای مسیح آغاز میگردد، ایمانی که از شنیدن کلام خدا حاصل می آید.سپس روح خدا در درون ما بقوت و بکار گیری کلام زندۀ خدا پوسته های خشک درون ما را شکسته،به ما یاری می رساند تا بر گسیختگی و طغیان طبیعت کهنه و قدیمی درون خود فائق آمده،ما را در نبرد روحانی بر علیۀ شریر آسمانی یاری رسانیده، به ما قوت می دهد تا پایدار بایستیم،از ایمان خود دفاع کنیم،و روزانه به شکل و شباهت عیسای مسیح در آئیم. و دریافت این روح برای هر کس که نام مسیح را اعتراف کرده و او را بپذیرد میسر و ممکن است

۱۳۹۳ شهریور ۳, دوشنبه

اصل تولد از باکره بسیار مهم است




  اصل تولد از باکره بسیار مهم است (اشعیاء 7 : 14 ، متی 1 :23 ، لوقا 1 : 27 و 34). اول، بیایید به کلام خدا نگاه کنیم که این واقعه را توضیح می دهد. در جواب سوال مریم، "این چگونه ممکن است؟" (لوقا 1 : 34)، جبرئیل می گوید "روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت حضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند." (لوقا 1: 35). فرشته یوسف را تشویق می کند که از ازدواج با مریم نترسد و می گوید "آنچه در وی قرار گرفته است از روح القدس است" (متی 1 : 20). متی می گوید که باکره "او را از روح القدس حامله یافتند" (متی 1 : 18). غلاطیان 4: 4 هم تولد از باکره را تعلیم می دهد "خدا پسر خود را فرستاد که از زن زاییده شد".

از این عبارات، واضح است که تولد عیسی در نتیجة کار روح القدس در بدن مریم بود. هر دو قسمت غیر جسمانی (روح) و جسمانی (رحم مریم) در کار بودند. البته مریم نمی توانست خود را حامله کند و او فقط یک "ظرف" بود. فقط خدا می توانست معجزة در جسم قرار گرفتن را انجام دهد.

بهر حال، با انکار ارتباط فیزیکی بین مریم و عیسی مثل این است که بگوییم عیسی در واقع انسان نبود. کلام خدا به ما تعلیم می دهد که عیسی انسان کامل بود و بدنی جسمانی مثل بدن ما داشت. او این را از مریم گرفت. در عین حال، عیسی خدای کامل و ابدی با طبیعت بیگناه هم بود (یوحنا 1 : 14، 1 تیموتاوس 3 : 16، عبرانیان 2 : 14 -17)

عیسی در گناه بدنیا نیامد و لذا طبیعت بدون گناه داشت (عبرانیان 7 : 26 ). بنظر می آید که طبیعت گناه از یک نسل به نسل دیگر از طریق پدر به ارث می رسد (رومیان 5 : 12، 17، 19). تولد از باکره این موقعیت را بوجود می آورد که انتقال طبیعت گناه صورت نگیرد و اجازه می دهد که خدای ابدی انسان کامل شود.

هفت پیالۀ غضب خدا



مکاشفه باب ۱۶
هفت پیالۀ غضب خدا
۱ و آوازی‌ بلند شنیدم‌ که‌ از میان‌ قدس‌ به آن‌ هفت‌ فرشته‌ می‌گوید که‌ “بروید، هفت‌ پیاله‌ غضب خدا را بر زمین‌ بریزید.” ۲ و اولی‌ رفته‌، پیاله‌ خود را بر زمین‌ ریخت‌ و دمل‌ زشت‌ و بد بر مردمانی‌ که‌ نشان‌ وحش‌ دارند و صورت‌ او را می‌پرستند، بیرون‌ آمد. ۳ و دومین‌ پیاله‌ خود را به‌ دریا ریخت‌ که‌ آن‌ به‌ خون‌ مثل‌ خون‌ مرده‌ مبدل‌ گشت‌ و هر نفس زنده‌از چیزهایی‌ که‌ در دریا بود بمرد. ۴ و سومین‌ پیاله‌ خود را در نهرها و چشمه‌های‌ آب‌ ریخت‌ و خون‌ شد. ۵ و فرشته‌ آبها را شنیدم‌ که‌ می‌گوید: “عادلی‌ تو که‌ هستی‌ و بودی‌، ای‌ قدوس‌، زیرا که‌ چنین‌ حکم‌ کردی‌، ۶ چونکه‌ خون‌ مقدسین‌ و انبیا را ریختند و بدیشان‌ خون‌ دادی‌ که‌ بنوشند زیرا که‌ مستحقند.” ۷ و شنیدم‌ که‌ مذبح‌ می‌گوید: “ای‌ خداوند، خدای‌ قادر مطلق‌، داوریهای‌ تو حق و عدل‌ است‌.” ۸ و چهارمین‌، پیاله‌ خود را بر آفتاب‌ ریخت‌؛ و به‌ آن‌ داده‌ شد که‌ مردم‌ را به‌ آتش‌ بسوزاند. ۹ و مردم‌ به‌ حرارت‌ شدید سوخته‌ شدند و به‌ اسم‌ آن‌ خدا که‌ بر این‌ بلایا قدرت‌ دارد، کفر گفتند و توبه‌ نکردند تا او را تمجید نمایند. ۱۰ و پنجمین‌، پیاله‌ خود را بر تخت‌ وحش‌ ریخت‌ و مملکت‌ او تاریک‌ گشت‌ و زبانهای‌ خود را از درد می‌گزیدند، ۱۱ و به‌ خدای‌ آسمان‌ به‌سبب‌ دردها و دملهای‌ خود کفر می‌گفتند و از اعمال‌ خود توبه‌ نکردند. ۱۲ و ششمین‌، پیاله‌ خود را بر نهر عظیم فرات‌ ریخت‌ و آبش‌ خشکید تا راه‌ پادشاهانی‌ که‌ از مشرق آفتاب‌ می‌آیند، مهیا شود. ۱۳ و دیدم‌ که‌ از دهان‌ اژدها و از دهان‌ وحش‌ و از دهان‌ نبی‌ کاذب‌، سه‌ روح خبیث‌ چون‌ وزغها بیرون‌ می‌آیند. ۱۴ زیرا که‌ آنها ارواح‌ دیوها هستند که‌ معجزات‌ ظاهر می‌سازند و بر پادشاهان‌ تمام‌ ربع‌ مسکون‌ خروج‌ می‌کنند تا ایشان‌ را برای‌ جنگ آن‌ روز عظیم خدای‌ قادر مطلق‌ فراهم‌ آورند. ۱۵ ”اینک‌ چون‌ دزد می‌آیم‌! خوشابحال‌ کسی‌ که‌ بیدار شده‌، رخت خود را نگاه‌ دارد، مبادا عریان‌ راه‌ رود و رسوایی‌ او را ببینند.” ۱۶ و ایشان‌ را به‌ موضعی‌ که‌ آن‌ را در عبرانی‌ حارمجدون‌ می‌خوانند، فراهم‌ آوردند. ۱۷ و هفتمین‌، پیاله‌ خود را بر هوا ریخت‌ و آوازی‌ بلند از میان‌ قدس آسمان‌ از تخت‌ بدر آمده‌، گفت‌ که‌ “تمام‌ شد!” ۱۸ و برقها و صداها و رعدها حادث‌ گردید و زلزله‌ای‌ عظیم‌ شد آن‌ چنانکه‌ از حین‌ آفرینش‌ انسان‌ بر زمین‌ زلزله‌ای‌ به‌ این‌ شدت‌ و عظمت‌ نشده‌ بود. ۱۹ و شهر بزرگ‌ به‌ سه‌ قسم‌ منقسم‌ گشت‌ و بلدان‌ امت‌ها خراب‌ شد و بابل‌ بزرگ‌ در حضور خدا بیاد آمد تا پیاله‌ خمر غضب‌آلود خشم خود را بدو دهد. ۲۰ و هر جزیره‌ گریخت‌ و کوهها نایاب‌ گشت‌، ۲۱ و تگرگ بزرگ‌ که‌ گویا به‌ وزن‌ یک‌ من‌ بود، از آسمان‌ بر مردم‌ بارید و مردم‌ به‌سبب‌ صدمه‌ تگرگ‌، خدا را کفر گفتند زیرا که‌ صدمه‌اش‌ بی‌نهایت‌ سخت‌ بود.

قصد دارم تا با خودم و با شما


 قصد دارم تا با خودم و با شما از خالص بودن وفاداری ما به عیسای مسیح در زندگی روزانه سخن بگویم. سخن من از روزها و ساعتهایی است که تمام دنیا را دور خود تیره میبینیم، و صدایمان گویی به گوش هیچ ابن البشری نمیرسد! و مای مسیحی در بغض و آه ناله میزنیم" ایلی ایلی، لما سبقتنی!" ای کاش چنین فریاد میزدیم، ای کاش این بود نالۀ روزهای درماندگی ما، روزهایی که باید وفاداری خودمان را به نجات دهندۀ و شاهزاۀ جان خود ثابت کنیم. ای کاش! اما نیستیم. این فریاد ما نیست. به تجربه به من ثابت شده است که درست روزهایی که آسمان زندگی ما ابرهای تاریک اضطراب و نارامی و هراس را بر قلب ما میریزد، درست ساعتی که خبر موحش و دردناک دکتر را شنیدیم، حادثۀ ناگوار عزیزی را شنیدیم، ناگهان اقتصاد و کار ما رو به کساد و بی پولی میرود، درست زمانی که تا در قیر مصیبتها فرو میرویم، درست در این زمان، درست زمانی که باید وفاداری خود را به عیسای مسیح ، خداوند جانهای خود ثابت کنیم، به خدایان پدران و خدایان دنیای فانی رو میاوریم. انگاری خدای ما مُرده است و از ما بی خبر.
این همان ماجرای پادشاه اسرائیل اخزیاء پسر اخاب بود. بیماری اخزیاء از آنجایی که از پنجره پایین افتاده بود، بقدری جدی بود و حال او آنقدر وخیم بود که رو به رسولان خود کرده و از آنها خواست تا " نزد بعل زبوب خدای عقرون رفته بپرسید که آیا از این مرض شفا خواهم یافت؟"( دوم پادش. 1: 2) و فرشتۀ خداوند خبر را  به گوش ایلیاء نبی یکی از پرقدرت ترین و پرنفوذ ترین انبیاء اسرائیل در دوران پادشاهان اسرائیل میرساند و او پیغامی را از جانب خود خدا در این خصوص از فرشته دریافت میکند و به او امر میشود که این پیغام را به این مضمون به نزد اخریاء پادشاه بفرستد " آیا از این جهت که خدایی در اسرائیل نیست شما برای سوال نمودن از بعل زبوب خدای عقرون میروید؟"( آیۀ 3) ای کاش پیغام خداوند به اخریاء در اینجا تمام میشد، اما خیر، پیغام چنین ادامه داشت " پس خداوند چنین میگوید از بستری که بر آن بر آمدی فرود نخواهی شد بلکه البته خواهی مُرد."( ایۀ 4) اهمیت همین پیغام کوتاه آنقدر تکان دهنده و مهم بود که در این فصل 3 بار تکرار میشود، یکبار فرشته به ایلیاء میگوید و ایلیاء نبی به رسولان اخزیاء که به نزد جادوگران و پرستندگان بعل زبوب خدای عقرون میرفتند، یکبار رسولان برگشتند و آن را به پادشاه تکرار کردند(آیۀ 6)  و آخرین بار خود ایلیاء نبی آن را مستقیما به خود اخزیاء تکرار میکند.( ایۀ 16) و سرانجام اخزیاء  را در آخر فصل چنین میخوانید " پس او موافق کلامی خداوند به ایلیاء گفته بود مُرد." (آیۀ 17)
مشکل اخزیاء این نبود که از پنجره پایین افتاده بود و بیمار شده بود(آیۀ 2 )، زیرا این بیماری میتوانست به شفا و بهبودی او ختم شود، مشکل اخزیاء این بود که قوت خدای اسرائیل، یهوه، خدای پدران خود را برای شفای خود نادیده گرفته بود یا هیچ شمرده بود. اما نقش ایلیاء نبی در این میان چه بود؟ دوران، دوران پادشاهان اسرائیل است. و گناه و شرارت در هر دو سرزمین شمالی( اسرائیل) و جنوبی( یهودا) اوج گرفته است. قوم اسرائیل که روزی توسط دستان پرقدرت یهوه از اسارت و بندگی مصریان بیرون آمده و به آنان سرزمینی داده شده بود که هرگز شایستۀ آن نبودند، پس از جایگزینی در این سرزمین و در غیبت پادشاهانی چون داود و سلیمان، و در غیبت رهبران روحانی چون سموئیل و ناتان نبی، تمام محبت و وفاداری و قوت عظیم یهوه را فراموش کرده بودند و رو به خدایان دروغین و بتهای ساخته شدۀ دستان انسان برای حل مشکلات و بر طرف شدن از دردهای جسمانی و روحانی خود کرده بودند.
اما نقش ایلیاء نبی و حضور او درست در میان کتاب پادشاهان این است که خداوند بار دیگر توسط نبی خود، قوت و اقتدار خود برای اعجاز و ورود شگفتی ها به زندگی روزانۀ آنها( همانطور که تاکنون برای آنها کرده بود) به آنها نشان بدهد. که آنها به یهوه اعتماد کنند نه به بتهای کنعان. به همان خدایی که تغییر ناپذیر بوده است و تاکنون از قوم خود بر طبق عهد خود مراقبت کرده بود. اتفاقا در همین فصل، وقتی داستان را دنبال میکنیم، میخوانیم که سربازان اخزیاء نزد ایلیاء نبی میایند تا او را نزد پادشاه ببرند و ایلیاء نبی دو بار آتش از آسمان میفرستد و گروهی از آنان را هلاک میکند. به نظر میرسد که این آتش مانند همان آتشی بود که در فصل اول پادشاهان یهوه برای ثابت کردن قوت خود که برتر از خدایان بعل و پیامبران دروغین آنها بود بر بالای کوه کرمل بر قربانیها نازل کرده بود.( اول پادشا. 18: 38 ) آن روز همۀ مردم در زیر کوه کرمل جمع شده بودند از جمله اخاب پادشاه اسرائیل، پدر اخزیاء؛ چه بسا خود اخزیاء که در آن زمان کودک یا خردسالی بیش نبود با پدر خودش در بالای کوه کرمل، نزول آن آتش عظیم خداوند را از آسمان دیده بود. به نظر میرسد که آن هیبت عظیم آتش میبایست، قلب و جان آنها را برای همیشه با یهوه یکی کرده باشد و به دامن او چنگ زده باشند و دیگر در نیازمندیهای و احتیاجات خود نزد خدایان دروغین نروند. اما دریغا که چنین نکردند.
سوال من از خودم و شمای مسیحی این است: در میان من و شما، امروز، کدامیک از ماها اخزیاء ست؟ کدامیک از من و شما، در دردها و مشکلات و بن بستها نزد خدایی غیر از خداوند خود عیسای مسیح برای شفا و آسایش و رهایی میرویم؟ چند نفر در بین ما پیدا میشود که هنوز هوای الله را به سر دارد، دلش برای آن بوی اسپند و نذر کردن و چند تا ورد خواندن و چند تا فوت کردن به اینور و آنور و رو به مکه کردن و نام حضرت علی را با آه و سوز بردن و ... تنگ شده است؟
عزیز مسیحی! میدانم دردها و بیماریها میتواند طاقت فرسا باشند و بارقۀ امید شما به زندگی بسیار کم نور، من شاید هرگز در حال و هوای شما نباشم، و شما را درک نکنم، اما به اندازۀ کافی ضعف نقصان جسمانی را متحمل شده ام، و دردهای کشندۀ خیانت و زخمهای عمیق دوستان ایماندار و از همه مهمتر، نفس ویرانگر و خراب کنندۀ خودم، مرا به زندگی و حیات ناامید کرده و میکنند، که بتوانم بگویم تا حدودی با شما همدرد هستم. اما همیشه در تمام این روزها صدای آن ماهیگیر جلیلی در گوش من زنگ خورده است که " خداوندا نزد که برویم؛ کلمات حیات جاودانی نزد تو است." ( یوحنا 6: 68) و آه که چقدر شیرین و پر از قوت! آه که چقدر قوه دهندۀ بنیه های ضعیف من و نور پرفروغی در شبهای تاریک! من جز مسیح عیسی کسی را در دنیا برای امید خود در هر چیزی که مرا انسان میسازد و مرا معنای انسان بودن و زیستن میدهد ندارم.
به مسیح وفادار باش! به وعده های او چنگ  بزن و به آنها وفادار باش! به انجیل خداوند ما و کتابمقدس وفادار باش! به کلیسایی که ترا تغذیۀ روحانی میکند و ترا تقویت میسازد وفادار باش! به کشیش دلسوز و وفادار خودت که ترا مانند شبانی مهربان شبانی میکند وفادار باش! به برادر و خواهر ایماندار مسیحی خودت وفادار باش!  به دوستان و در هر جایی که مشغول به کار هستی وفادار باش! به سرزمینی که ترا پناه داده است و ترا بال و پر زیستن را داده است وفادار باش! به خدای خودت وفادار باش!
این گناه بی وفایی اسرائیل به یهوه صبایوت بود که آنها را ویران ساخت و اسیر دشمنانشان کرد. و ما نیز با عدم وفادار ماندن به مسیح چه بسا طعم رختخوابی را بچشیم که با بی وفایی از آن بالا میرویم، در بی وفایی به نزد خدایان دروغین برای رهایی خود بفرستیم، گویی خدای ما زنده نیست.

بخاطر مسیح خداوند حمد گویید،


خدای متعال، خالق هستی بخش را بخاطر مسیح خداوند حمد گویید، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است.
 عیسای خداوند را حمد گویید، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.
 ما را که در گناهان خود مُرده بودیم بازیافت، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.
فیض خود را نصیب ما ساخت آنگاه که در خطاها و شرارتها و فساد خود بسوی مرگ میرفتیم، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.
ما را با خون مقدس خود یکبار برای همیشه شست. زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.
رحمت تو حقیقتا ازلی است، از آنجایی که با مرگ خود ما را با خدای پدر آشتی دادی و برای ما تقدس و پاکی و نیکی مطلق خدا گردیدی تا بواسطۀ تو امروز نزد خدا پسندیده و مقبول شویم؛ آه خداوندا! رحمت تو تا ابدالاباد است.
روح مقدس خود را در ما ساکن ساختی. زیرا رحمت تو تا ابدالاباد است.
یوغ اسارت و زنجیر خرافاتِ دین کاذب خدای کاذب نیاکان ما را از ما شکستی، زیرا رحمت تو تا ابدالاباد است.
ما را تا به مقام کاهنان و مقدسان ارتقاء بخشیدی، زیرا رحمت تو تا ابدالاباد است.
لیکن ما را در جسم انسانی و خواهشهای نفس و لغزشها تنها رها ننمودی، زیرا رحمت تو تا ابدالاباد است.
تو امروز کاهن اعظم و شفیع زندۀ ما برای این خطاها و گناهان هستی، زیرا رحمت تو تا ابدابالاد است.
آری، او که ما را بخشید تا به آخر ما را حفظ خواهد نمود، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.
ما را سفیران خود در دنیای تاریک از شرارت و غرق شده در فساد خواند، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.
و به ما قوت بخشید تا انجیل او را به سراسر دنیا بشارت بدهیم، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.
او دشمنان انجیل و معلمان شرور و انبیاء کذبه را به زیر پاهای ما انداخته است. زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.
از بیماریها، گرسنگی ها، رنجها، شکنجه ها و زندانها و توهینها و خواریهایی که بخاطر نام تو، انجیل تو بر خود متحمل میشویم، تاجهای مقدسی برای ما مهیا ساخته ایی، زیرا رحمت تو تا ابدالاباد است.
تو منزلی برای ما مهیا ساخته و ما را نزد خود خواهی برد و ما را در جلال خود شریک خواهی ساخت و ما با تو روزی در آن شهر آسمانی در کنار آن نهر روان بهشتی قدم خواهیم زد، زیرا رحمت تو ای مسیح، تا ابدالاباد است.
آری، خدای متعال، یهوه، خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب، پدر خداوند ما عیسای مسیح را حمد و سپاس گویید، زیرا رحمتهای الهی خود را تا ابدالاباد تا روز بازگشت شیر یهودا، پادشاه پادشاهان، سوار امین، کلمۀ خدا، از برگزیدگان خود هرگز دریغ نمیدارد، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است.
آری ای قوم خدای زنده، ای پرستندگان خدای حقیقی، عیسای خداوند را شکر و سپاس گویید، زیرا حقیقتا رحمت او تا ابدالاباد است. 

۱۳۹۳ مرداد ۲۷, دوشنبه

ﺭﻭﺡ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺷﺎﺩﻱ و ﺁﺭاﻣﺶ ﺭا ﻫﺪﻳﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪ.



ﺭﻭﺡ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺷﺎﺩﻱ و ﺁﺭاﻣﺶ ﺭا ﻫﺪﻳﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪ.

اﻧﺴﺎﻥ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﻌﻲ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺩاﺷﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺭاﻩ ﺧﻮﺩش ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﻪ ﺭاﻩ ﺧﺪا ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺩﻟﻴﻠﺶ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﺴﺎﻥ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ و ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﺩ اﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ. اﻣﺎ ﺣﻘﻴﻘﺖ اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﺭ ﻭاﻗﻊ اﮔﺮ ﻃﺒﻖ ﻧﻘﺸﻪ ي ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ﺣﺮﻛﺖ ﻧﻜﻨﻴﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ, ﺁﺭاﻣﺶ و ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺭا ﻧﺨﻮاﻫﻴﻢ ﺩاﺷﺖ....
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ و ﻳﺎ ﻛﺎﺭﻱ اﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻭاﻗﻌﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻮﺵ ﻣﻴﮕﺬﺭﺩ و ﺣﺲ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ اﻣﺎ اﻳﻦ ﺣﺲ ﺷﺎﺩﻱ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ و ﺷﺎﺩاﺑﻲ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺩﻭ ﭼﻴﺰ ﻛﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﻦ ﺷﺨﺼﺎ ﺗﺮﺟﻴﺢ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺷﺎﺩﻱ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺭا ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭم....
ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﺑﻪ اﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻭاﻗﻊ ﻭاﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺑﺮﺣﻪ ي ﺯﻣﺎﻧﻲ اﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻫﻴﻢ, ﺑﺮاﻱ ﻣﺜﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﻚ ﭘﺮ اﺯ ﭘﻮﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻴﺮﻭﻳﻢ, ﺑﻪ ﻣﻦ ﺷﺨﺼﺎ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺵ ﻣﻴﮕﺬﺭﺩ و ﺣﺲ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺑﻲ ﺩاﺭﻡ, اﻣﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺣﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻴﺸﻮﺩ و ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪﻱ ﺫﺭﻩ اﻱ اﺯ ﺁﻥ ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ و ﻣﻦ ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺮاﻳﻂﻲ ﻫﺮﮔﺰ ﺣﺲ ﺷﺎﺩﻱ و ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺭا ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺩاﺷﺖ...
ﻫﻤﻴﻨﻂﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻬﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ....
ﺷﺮﻳﺮ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻣﺎ ﺭا ﺗﺤﺮﻳﻚ ﺑﻪ ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺭاﻧﻲ ﻣﻴﻜﻨﺪاﻣﺎ ﭘﺲ اﺯ اﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻪﺧﻮﺩ اﻭ ﻣﺎ ﺭا ﺑﻪ اﻧﺠﺎﻣﺶ ﺗﺤﺮﻳﻚ ﻛﺮﺩﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺎ ﺑﺮاﻱ اﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭ ﺑﺪ ﻣﻴﻜﻨﺪ... ﻣﻨﻆﻮﺭ اﻳﻨﺠﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻴﺴﺖ, ﻣﻨﻆﻮﺭ اﻋﻤﺎﻟﻴﺴﺖ ﻛﻪ اﻏﻠﺐ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ.اﻣﺎ ﺑﻴﻨﺘﻴﺠﻪ و ﻧﺎﭘﺎﻳﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ, اﻣﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺤﺜﻲ ﺟﺪاﺳﺎﺯﻱ. (ﺁﻧﺎﻧﻲ ﻛﻪ اﺯﺁﻥ ﻣﺴﻴﺢ ﻣﻴﺒﺎﺷﻨﺪ, ﺟﺴﻢ ﺭا ﺑﺎ ﻫﻮﺱ ﻫﺎ و ﺷﻬﻮاﺗﺶ ﻣﺼﻠﻮﺏ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﻧﺪ. اﮔﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﺡ ﺯﻳﺴﺖ ﻛﻨﻴﻢ, ﺑﻪ ﺭﻭﺡ ﻫﻢ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﻜﻨﻴﻢ. ﻏﻼﻃﻴﺎﻥ 6, 24-25)
ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺭاﻧﻲ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺩاﺭﺩ اﻣﺎ ﻟﺬت و ﺷﺎﺩﻱ ﻛﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺎ ﻫﺪﻳﻪ ﻣﻴﺪﻫﺪ ﻛﺎﻣﻼ ﺭاﻳﮕﺎﻥ اﺳﺖ و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺭاﺑﻂﻪ ي ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺩاﺭﺩ.ﻳﻜﻲ اﺯ ﺭاﻩ ﻫﺎﻱ ﭘﻲ ﺑﺮﺩﻥ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ﻭاﻗﻌﺎ اﺯ ﺭﻭﺡ ﺧﺪا ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻳﺎ ﻧﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﻮاﻝ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ اﻳﻦ ﺣﺲ ﺁﺭاﻣﺶ و ﺷﺎﺩﻱ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺭا ﺩاﺭﻳﻢ???? ﭘﻴﺮﻭﻱ اﺯ ﺭﻭﺡ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﻟﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﺩاﺭﺩ. ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ اﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭﻱ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ و ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻆﻪ ﺁﺭاﻣﺶ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﻧﺪاﺭﻳﺪ ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺎﺩﻩ ﺁﻥ كاﺭ ﺭا اﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﻫﻴﺪ....
ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻛﺎﺭﻱ ﺭا اﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻛﻼﻡ اﻭ اﺯ ﻣﺎ ﻣﻴﺨﻮاﻫﺪ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﭘﺎﺩاﺵ ﺩﻭﺳﺘﻴﻤﺎﻥ ﺭا ﺑﺎ ﺁﺭاﻣﺶ و ﺧﻮﺷﻨﻮﺩﻱ اﺑﺪﻱ ﭘﺎﺳﺦ ﺧﻮاﻫﺪ ﮔﻔﺖ.
Foto: ‎ﺭﻭﺡ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺷﺎﺩﻱ و ﺁﺭاﻣﺶ ﺭا ﻫﺪﻳﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪ.

اﻧﺴﺎﻥ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﻌﻲ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺩاﺷﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺭاﻩ ﺧﻮﺩش ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﻪ ﺭاﻩ ﺧﺪا ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺩﻟﻴﻠﺶ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﺴﺎﻥ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ و ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﺩ اﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ. اﻣﺎ ﺣﻘﻴﻘﺖ اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﺭ ﻭاﻗﻊ اﮔﺮ ﻃﺒﻖ ﻧﻘﺸﻪ ي ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ﺣﺮﻛﺖ ﻧﻜﻨﻴﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ, ﺁﺭاﻣﺶ و ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺭا ﻧﺨﻮاﻫﻴﻢ ﺩاﺷﺖ....
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ و ﻳﺎ ﻛﺎﺭﻱ اﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻭاﻗﻌﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻮﺵ ﻣﻴﮕﺬﺭﺩ و ﺣﺲ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ اﻣﺎ اﻳﻦ ﺣﺲ ﺷﺎﺩﻱ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ و ﺷﺎﺩاﺑﻲ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺩﻭ ﭼﻴﺰ ﻛﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﻦ ﺷﺨﺼﺎ ﺗﺮﺟﻴﺢ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺷﺎﺩﻱ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺭا ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭم....
ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﺑﻪ اﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻭاﻗﻊ ﻭاﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺑﺮﺣﻪ ي ﺯﻣﺎﻧﻲ اﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻫﻴﻢ, ﺑﺮاﻱ ﻣﺜﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﻚ ﭘﺮ اﺯ ﭘﻮﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻴﺮﻭﻳﻢ, ﺑﻪ ﻣﻦ ﺷﺨﺼﺎ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺵ ﻣﻴﮕﺬﺭﺩ و ﺣﺲ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺑﻲ ﺩاﺭﻡ, اﻣﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺣﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻴﺸﻮﺩ و ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪﻱ ﺫﺭﻩ اﻱ اﺯ ﺁﻥ ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ و ﻣﻦ ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺮاﻳﻂﻲ ﻫﺮﮔﺰ ﺣﺲ ﺷﺎﺩﻱ و ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺭا ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺩاﺷﺖ...
ﻫﻤﻴﻨﻂﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻬﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ.... 
ﺷﺮﻳﺮ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻣﺎ ﺭا ﺗﺤﺮﻳﻚ ﺑﻪ ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺭاﻧﻲ ﻣﻴﻜﻨﺪاﻣﺎ ﭘﺲ اﺯ اﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻪﺧﻮﺩ اﻭ ﻣﺎ ﺭا ﺑﻪ اﻧﺠﺎﻣﺶ ﺗﺤﺮﻳﻚ ﻛﺮﺩﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺎ ﺑﺮاﻱ اﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭ ﺑﺪ ﻣﻴﻜﻨﺪ... ﻣﻨﻆﻮﺭ اﻳﻨﺠﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻴﺴﺖ, ﻣﻨﻆﻮﺭ اﻋﻤﺎﻟﻴﺴﺖ ﻛﻪ اﻏﻠﺐ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ.اﻣﺎ ﺑﻴﻨﺘﻴﺠﻪ و ﻧﺎﭘﺎﻳﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ, اﻣﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺤﺜﻲ ﺟﺪاﺳﺎﺯﻱ. (ﺁﻧﺎﻧﻲ ﻛﻪ اﺯﺁﻥ ﻣﺴﻴﺢ ﻣﻴﺒﺎﺷﻨﺪ, ﺟﺴﻢ ﺭا ﺑﺎ ﻫﻮﺱ ﻫﺎ و ﺷﻬﻮاﺗﺶ ﻣﺼﻠﻮﺏ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﻧﺪ. اﮔﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﺡ ﺯﻳﺴﺖ ﻛﻨﻴﻢ, ﺑﻪ ﺭﻭﺡ ﻫﻢ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﻜﻨﻴﻢ. ﻏﻼﻃﻴﺎﻥ 6, 24-25)
ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺭاﻧﻲ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺩاﺭﺩ اﻣﺎ ﻟﺬت و ﺷﺎﺩﻱ ﻛﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺎ ﻫﺪﻳﻪ ﻣﻴﺪﻫﺪ ﻛﺎﻣﻼ ﺭاﻳﮕﺎﻥ اﺳﺖ و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺭاﺑﻂﻪ ي ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺩاﺭﺩ.ﻳﻜﻲ اﺯ ﺭاﻩ ﻫﺎﻱ ﭘﻲ ﺑﺮﺩﻥ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ﻭاﻗﻌﺎ اﺯ ﺭﻭﺡ ﺧﺪا ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻳﺎ ﻧﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﻮاﻝ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ اﻳﻦ ﺣﺲ ﺁﺭاﻣﺶ و ﺷﺎﺩﻱ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺭا ﺩاﺭﻳﻢ???? ﭘﻴﺮﻭﻱ اﺯ ﺭﻭﺡ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﻟﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﺩاﺭﺩ. ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ اﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭﻱ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ و ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻆﻪ ﺁﺭاﻣﺶ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﻧﺪاﺭﻳﺪ ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺎﺩﻩ ﺁﻥ كاﺭ ﺭا اﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﻫﻴﺪ....
ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻛﺎﺭﻱ ﺭا اﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻛﻼﻡ اﻭ اﺯ ﻣﺎ ﻣﻴﺨﻮاﻫﺪ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﭘﺎﺩاﺵ ﺩﻭﺳﺘﻴﻤﺎﻥ ﺭا ﺑﺎ ﺁﺭاﻣﺶ و ﺧﻮﺷﻨﻮﺩﻱ اﺑﺪﻱ ﭘﺎﺳﺦ ﺧﻮاﻫﺪ ﮔﻔﺖ. 

ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻣﺴﻴﺤﻴﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺯﺑﺎﻥ
ﻣﻬﺴﺎﻥ ﺭﺯاﻕ ﺯاﺩﻩ‎

دل من در خداوند وجد مینماید،



دل من در خداوند وجد مینماید، و شاخ من در خداوند برافراشته شده، و دهانم بر دشمنانم وسیع گردیده است، زیرا که در نجات تو شادمان هستم.

مثل یهُوَه قدوسی نیست، زیرا غیر از تو کسی نیست، و مثل خدای ما صخره ای نیست.

سخنان تکبرآمیز دیگر مگویید، و غرور از دهان شما صادر نشود، زیرا یهُوَه خدای عَلاّم است و به او اعمال، سنجیده میشود.
کمان جبّاران را شکسته است، و آنانی که میلغزیدند، کمر آنها به قوّت بسته شد.

سیرشدگان، خویشتن را برای نان اجیر ساختند و کسانی که گرسنه بودند، استراحت یافتند؛ بلکه زن نازا هفت فرزند زاییده است، و آنکه اولاد بسیار داشت، زبون گردیده.

خداوند می میراند و زنده میکند؛ به قبر فرود می آورد و برمیخیزاند.

خداوند فقیر میسازد و غنی میگرداند؛ پست میکند و بلند میسازد.
فقیر را از خاک برمیافرازد و مسکین را از مزبله برمیدارد تا ایشان را با امیران بنشاند و ایشان را وارث کرسی جلال گرداند، زیرا که ستونهای زمین از آن خداوند است و ربع مسکون را بر آنها استوار نموده است.
پایهای مقدسین خود را محفوظ میدارد، اما شریران در ظلمت خاموش خواهند شد، زیرا که انسان به قوت خود غالب نخواهد آمد.

آنانی که با خداوند مخاصمه کنند، شکسته خواهند شد. او بر ایشان از آسمان صاعقه خواهد فرستاد. خداوند، اقصای زمین را داوری خواهد نمود، و به پادشاه خود قوت خواهد بخشید و شاخ مسیح خود را بلند خواهد گردانید.

Foto: ‎دل من در خداوند وجد مینماید، و شاخ من در خداوند برافراشته شده، و دهانم بر دشمنانم وسیع گردیده است، زیرا که در نجات تو شادمان هستم.

مثل یهُوَه قدوسی نیست، زیرا غیر از تو کسی نیست، و مثل خدای ما صخره ای نیست.

سخنان تکبرآمیز دیگر مگویید، و غرور از دهان شما صادر نشود، زیرا یهُوَه خدای عَلاّم است و به او اعمال، سنجیده میشود.
 کمان جبّاران را شکسته است، و آنانی که میلغزیدند، کمر آنها به قوّت بسته شد.

سیرشدگان، خویشتن را برای نان اجیر ساختند و کسانی که گرسنه بودند، استراحت یافتند؛ بلکه زن نازا هفت فرزند زاییده است، و آنکه اولاد بسیار داشت، زبون گردیده.

خداوند می میراند و زنده میکند؛ به قبر فرود می آورد و برمیخیزاند.
 
خداوند فقیر میسازد و غنی میگرداند؛ پست میکند و بلند میسازد.
 فقیر را از خاک برمیافرازد و مسکین را از مزبله برمیدارد تا ایشان را با امیران بنشاند و ایشان را وارث کرسی جلال گرداند، زیرا که ستونهای زمین از آن خداوند است و ربع مسکون را بر آنها استوار نموده است.
پایهای مقدسین خود را محفوظ میدارد، اما شریران در ظلمت خاموش خواهند شد، زیرا که انسان به قوت خود غالب نخواهد آمد.

آنانی که با خداوند مخاصمه کنند، شکسته خواهند شد. او بر ایشان از آسمان صاعقه خواهد فرستاد. خداوند، اقصای زمین را داوری خواهد نمود، و به پادشاه خود قوت خواهد بخشید و شاخ مسیح خود را بلند خواهد گردانید.‎

ﺁﻳﺎ اﻃﺎﻋﺖ اﺯ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ اﻧﺠﺎﻡ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ



ﺁﻳﺎ اﻃﺎﻋﺖ اﺯ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ اﻧﺠﺎﻡ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ?
ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ اﺯ ﻣﻮﻋﻆﻪ ﺭﻭﺯ ﺷﻨﺒﻪ ﻛﻠﻴﺴﺎﻱ ﻧﻮﺭﻧﺒﺮﮒ ﺁﻟﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﻗﻠﻢ : ﻣﻬﺴﺎﻥ ﺭﺯاﻕﺯاﺩﻩ
ﻳﻚ اﻳﻤﺎﻧﺪاﺭ ﻣﻂﻴﻊ ﻓﺮاﻣﻴﻦ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ و اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺎﺭﻫﺎ اﺯ ﻃﺮﻑ اﺷﺨﺎﺻﻲ ﻧﻮﻋﻲ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﺗﻠﻘﻲ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ اﻳﻤﺎﻥ ﻣﺴﻴﺤﻲ ﺗﺎﺑﻊ ﻫﻴﭻ ﺷﺮﻳﻌﺘﻲ ﻧﻤﻴﺒﺎﺷﺪ.
اﮔﺮ ﺗﺎﺑﻊ ﻫﻴﭻ ﺷﺮﻳﻌﺘﻲ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ ﭘﺲ ﭼﺮا ﺑﺎﻳﺪ ﺧﺪا ﺭا اﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻴﻢ?
اﻭﻟﻴﻦ و ﻗﻂﻌﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﻮاﻝ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺭا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻳﻢ اﻣﺎ اﻳﻦ اﻃﺎﻋﺖ ﻫﻴﭻ ﺭاﺑﻂﻪ اﻱ ﺑﺎ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻧﺪاﺭﺩ. ﺩﺭ ﻳﻮﺣﻨﺎ 14-15 اﻳﻨﻂﻮﺭ اﺯ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻣﻴﺸﻨﻮﻳﻢ ﻛﻪ اﮔﺮ ﻣﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻳﺪ اﺣﻜﺎﻡ ﻣﺮا ﻧﮕﻪ ﺩاﺭﻳﺪ. ﺟﻮاﺏ ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ ﻳﻚ ﺁﻳﻪ ﺧﻼﺻﻪ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ ﭼﺮاﻛﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ اﮔﺮ ﻣﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻳﺪ... اﻭ ﻧﻤﻴﮕﻮﻳﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ اﺯ ﻣﻦ ﻣﻴﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭﻳﺎ اﮔﺮ ﺑﻬﺸﺖ ﺭا ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﺪ و.... ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ اﮔﺮ ﻣﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻳﺪ و اﻳﻦ اﻭﻟﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﻣﺎ ﺑﺮاﻱ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ اﺭﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﺎ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻧﺪاﺭﺩ.
ﺩﻭﻣﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮاﻱ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺩاﺷﺘﻦ ﻭﺟﺪاﻧﻲ ﺁﺭاﻡ و ﺭاﺣﺖ اﺳﺖ. ﺩﺭ ﺭﻭﻣﻴﺎﻥ 13-5 اﻳﻨﻂﻮﺭ ﻣﻴﺨﻮاﻧﻴﻢ ( ﻟﻬﺬا ﻻﺯﻡ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻂﻴﻊ اﻭ ﺷﻮﻱ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻏﻀﺐ ﻓﻘﻄ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺿﻤﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺰ) ﻛﻪ ﺿﻤﻴﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺟﺪاﻥ اﺳﺖ.
ﺩﻟﻴﻞ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮاﻱ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﻢ اﻭ اﺯ ﻣﺎ ﺑﺮاﻱ ﺟﻼﻝ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩﺵ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻏﻴﺮ اﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺮﻳﺮ اﺯ ﻣﺎ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﺩﺭ ﺩﻭﻡ ﺗﻴﻤﻮﺗﺎﻭﺱ 2-20,21 ﻣﻴﺨﻮاﻧﻴﻢ: اﻣﺎ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ي ﺑﺰﺭگ ﻧﻪ ﻓﻘﻄ ﻇﺮﻭﻑ ﻃﻼ و ﻧﻘﺮﻩ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﭼﻮﺑﻲ و ﮔﻠﻲ ﻧﻴﺰ اﻣﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮاﻱ ﻋﺰﺕ و اﻳﻨﻬﺎ ﺑﺮاﻱ ﺫﻟﺖ. ﭘﺲ اﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺭا اﺯ اﻳﻨﻬﺎ(ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ و ﺁﻟﻮﺩﮔﻴﻬﺎ) ﻃﺎﻫﺮ ﺳﺎﺯﺩ ﻇﺮﻑ ﻋﺰﺕ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮﺩ, ﻣﻘﺪﺱ و ﻧﺎﻓﻊ ﺑﺮاﻱ ﻣﺎﻟﻚ ﺧﻮﺩ و ﻣﺴﺘﻌﺪ ﺑﺮاﻱ ﻫﺮ ﻋﻤﻞ ﻧﻴﻜﻮ.
ﭘﺲ ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻼﻟﻮ ﺟﻼﻝ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻳﻌﻨﻲ ﺑﺮاﻱ اﻭ ﻇﺮﻑ ﻫﺎﻱ ﻃﻼ و ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺟﻼﻝ ﻧﺎﻡ اﻭ ﮔﺮﺩﻳﻢ. ﮔﺎﻫﻲ ﻛﺎﻣﻼ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎ اﻧﺠﺎﻡ ﻳﻚ ﺳﺮﻱ اﻋﻤﺎﻝ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺢ ﺣﺘﻲ ﺑﺪﻭﻥ اﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺑﺸﻮﻳﻢ ﺩﺭﻫﺎ ﺭا ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﺷﺮﻳﺮ ﻣﻴﺒﻨﺪﻳﻢ و ﺩﺭﻫﺎﻱ ﺑﺮﻛﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭا ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ. ﺩﺭ ﺭﺳﺎﻟﻪ ي اﻭﻝ ﭘﻂﺮﺱ ﺭﺳﻮﻝ 3-9 ﻣﻴﺨﻮاﻧﻴﻢ: ﺑﺪﻱ ﺑﻪ ﻋﻮﺽ ﺑﺪﻱ و ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺑﻪ ﻋﻮﺽ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻧﺪﻫﻴﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮﻋﻜﺲ ﺑﺮﻛﺖ ﺑﻂﻠﺒﻴﺪ ﺯﻳﺮا ﻛﻪ ﻣﻴﺪاﻧﻴﺪ ﺑﺮاﻱ اﻳﻦ ﺧﻮاﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ اﻳﺪ ﺗﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺮﻛﺖ ﺷﻮﻳﺪ.
ﻣﺤﺒﺖ اﻭﻟﻴﻦ و ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺣﻜﻢ ﺧﺪاﺳﺖ و ﺑﺎ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﻛﺎﺕ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ﺟﺎﺭﻱ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
اﺯ ﺳﻮﻳﻲ ﺩﻳﮕﺮ اﻃﺎﻋﺖ اﺯ ﺷﻨﺎﺧﺖ اﺣﻜﺎﻡ ﺧﺪاﺳﺖ. ﺭﺳﺎﻟﻪ ي اﻭﻝ ﻳﻮﺣﻨﺎ 3-23 : و ﻫﺮ ﻛﻪ اﺣﻜﺎﻡ اﻭ ﺭا ﻧﮕﻪ ﺩاﺭﺩ ﺩﺭ اﻭ ﺳﺎﻛﻦ اﺳﺖ و اﻭ ﺩﺭ ﻭﻱ و اﺯ اﻳﻦ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻴﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺎ ﺳﺎﻛﻦ اﺳﺖ ﻳﻌﻨﻲ اﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩاﺩﻩ اﺳﺖ.
ﭘﺲ اﮔﺮ ﻣﻂﻴﻊ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻴﻢ ﺧﺪا ﺭا ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﻢ و ﺗﻨﻬﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ اﺯ اﺣﻜﺎﻡ ﺧﺪاﻭﻧﺪ اﻃﺎﻋﺖ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻴﻢ اﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻛﻪ اﻭ ﺭا ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻴﻢ.
ﻣﺎ ﺗﺎﺑﻊ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ ﺑﻠﻜﻪ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻣﺎﺭا ﺷﺎﺩ ﻣﻴﻜﻨﺪﻭ ﻣﺎ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺭا ﺑﺎ ﺭﻏﺒﺖ و ﺷﺎﺩﻱ اﻃﺎﻋﺖ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ. ﺑﺮاﻱ ﻣﺜﺎﻝ اﮔﺮ ﺟﻤﻌﻲ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﺭﻓﺘﻨﺪ و ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﻳﻤﺎﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﻧﺮﻓﺘﻴﻢ اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﺒﺎﺷﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﮔﻮﺷﻪ اﻱ ﺑﻨﺸﻴﻨﻴﻢ و ﭼﻬﺮﻩ ي ﺭﻳﺎﺿﺖ ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﺷﺎﺩﻱ و ﺭﻏﺒﺖ ﻗﻠﺒﻲ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺤﻴﻄ ﻧﻤﻴﺮﻭﻳﻢ ﻫﻤﺎﻧﻂﻮﺭ ﻛﻪ ﺩاﻭﻭﺩ ﻧﺒﻲ ﺩﺭ ﻣﺰﺑﻮﺭ 119 ﺩﺭ ﺩﺭ ﺩﻋﺎﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﮔﻔﺖ : ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺗﻮ ﺭا ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ. ﺯﻳﺮا ﻛﻪ ﻣﻂﻠﻊ اﺯ ﺑﺮﻛﺎﺕ ﺑﻴﺤﺪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻮﺩ.
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ اﻃﺎﻋﺖ اﺯ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻛﻨﻴﻢ?
ﻛﺎﻓﻲ اﺳﺖ ﺑﺨﻮاﻫﻴﻢ, اﻋﻼﻡ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪا ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﻢ ﺑﺮاﻱ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻇﺮﻭﻑ ﻃﻼ و ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺎﺷﻴﻢ. ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺮﻛﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺩاﺩ. ﺗﻨﻬﺎ ﻛﺎﻓﻴﺴﺖ ﻳﻚ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪا ﺑﺮﺩاﺭﻳﻢ و ﺧﻮاﺳﺘﺎﺭ اﻃﺎﻋﺖ اﻭ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻓﻴﺾ ﻣﺴﻴﺢ ﭼﺮا ﻛﻪ اﻭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﻴﭙﻴﺎﻥ 2-13 اﻳﻨﻂﻮﺭ ﻭﻋﺪﻩ ﺩاﺩﻩ اﺳﺖ : ﺯﻳﺮا ﺧﺪاﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺭﺿﺎﻣﻨﺪﻱ ﺧﻮﺩ, ﻫﻢ اﺭاﺩﻩ و ﻫﻢ ﻓﻌﻞ ﺭا ﺑﻪ ﻋﻤﻞ اﻳﺠﺎﺩ ﻣﻴﻜﻨﺪ.
ﺑﻠﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﺮاﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪاﻧﺶ اﻳﺴﺘﺎﺩﻩ اﺳﺖ و ﻣﻴﺨﻮاﻫﺪ ﺩﺭ ﻣﺎ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﺘﻆﺮ ﺭﺿﺎﻣﻨﺪﻱ و ﺧﻮاﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ.
ﺁﻣﻴﻦ.

Foto: ‎ﺁﻳﺎ اﻃﺎﻋﺖ اﺯ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ اﻧﺠﺎﻡ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ?
ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ اﺯ ﻣﻮﻋﻆﻪ ﺭﻭﺯ ﺷﻨﺒﻪ ﻛﻠﻴﺴﺎﻱ ﻧﻮﺭﻧﺒﺮﮒ ﺁﻟﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﻗﻠﻢ : ﻣﻬﺴﺎﻥ ﺭﺯاﻕﺯاﺩﻩ
ﻳﻚ اﻳﻤﺎﻧﺪاﺭ ﻣﻂﻴﻊ ﻓﺮاﻣﻴﻦ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ و اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺎﺭﻫﺎ اﺯ ﻃﺮﻑ اﺷﺨﺎﺻﻲ ﻧﻮﻋﻲ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﺗﻠﻘﻲ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ اﻳﻤﺎﻥ ﻣﺴﻴﺤﻲ ﺗﺎﺑﻊ ﻫﻴﭻ ﺷﺮﻳﻌﺘﻲ ﻧﻤﻴﺒﺎﺷﺪ.
اﮔﺮ ﺗﺎﺑﻊ ﻫﻴﭻ ﺷﺮﻳﻌﺘﻲ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ ﭘﺲ ﭼﺮا ﺑﺎﻳﺪ ﺧﺪا ﺭا اﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻴﻢ?
اﻭﻟﻴﻦ و ﻗﻂﻌﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﻮاﻝ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺭا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻳﻢ اﻣﺎ اﻳﻦ اﻃﺎﻋﺖ ﻫﻴﭻ ﺭاﺑﻂﻪ اﻱ ﺑﺎ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻧﺪاﺭﺩ. ﺩﺭ ﻳﻮﺣﻨﺎ 14-15 اﻳﻨﻂﻮﺭ اﺯ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻣﻴﺸﻨﻮﻳﻢ ﻛﻪ اﮔﺮ ﻣﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻳﺪ اﺣﻜﺎﻡ ﻣﺮا ﻧﮕﻪ ﺩاﺭﻳﺪ. ﺟﻮاﺏ ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ ﻳﻚ ﺁﻳﻪ ﺧﻼﺻﻪ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ ﭼﺮاﻛﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ اﮔﺮ ﻣﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻳﺪ... اﻭ ﻧﻤﻴﮕﻮﻳﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ اﺯ ﻣﻦ ﻣﻴﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭﻳﺎ اﮔﺮ ﺑﻬﺸﺖ ﺭا ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﺪ و.... ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ اﮔﺮ ﻣﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻳﺪ و اﻳﻦ اﻭﻟﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﻣﺎ ﺑﺮاﻱ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ اﺭﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﺎ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻧﺪاﺭﺩ.
ﺩﻭﻣﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮاﻱ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺩاﺷﺘﻦ ﻭﺟﺪاﻧﻲ ﺁﺭاﻡ و ﺭاﺣﺖ اﺳﺖ. ﺩﺭ ﺭﻭﻣﻴﺎﻥ 13-5 اﻳﻨﻂﻮﺭ ﻣﻴﺨﻮاﻧﻴﻢ ( ﻟﻬﺬا ﻻﺯﻡ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻂﻴﻊ اﻭ ﺷﻮﻱ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻏﻀﺐ ﻓﻘﻄ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺿﻤﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺰ) ﻛﻪ ﺿﻤﻴﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺟﺪاﻥ اﺳﺖ.
ﺩﻟﻴﻞ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮاﻱ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﻢ اﻭ اﺯ ﻣﺎ ﺑﺮاﻱ ﺟﻼﻝ ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩﺵ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻏﻴﺮ اﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺮﻳﺮ اﺯ ﻣﺎ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﺩﺭ ﺩﻭﻡ ﺗﻴﻤﻮﺗﺎﻭﺱ 2-20,21 ﻣﻴﺨﻮاﻧﻴﻢ: اﻣﺎ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ي ﺑﺰﺭگ ﻧﻪ ﻓﻘﻄ ﻇﺮﻭﻑ ﻃﻼ و ﻧﻘﺮﻩ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﭼﻮﺑﻲ و ﮔﻠﻲ ﻧﻴﺰ اﻣﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮاﻱ ﻋﺰﺕ و اﻳﻨﻬﺎ ﺑﺮاﻱ ﺫﻟﺖ. ﭘﺲ اﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺭا اﺯ اﻳﻨﻬﺎ(ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ و ﺁﻟﻮﺩﮔﻴﻬﺎ) ﻃﺎﻫﺮ ﺳﺎﺯﺩ ﻇﺮﻑ ﻋﺰﺕ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮﺩ, ﻣﻘﺪﺱ و ﻧﺎﻓﻊ ﺑﺮاﻱ ﻣﺎﻟﻚ ﺧﻮﺩ و ﻣﺴﺘﻌﺪ ﺑﺮاﻱ ﻫﺮ ﻋﻤﻞ ﻧﻴﻜﻮ. 
ﭘﺲ ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻼﻟﻮ ﺟﻼﻝ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻳﻌﻨﻲ ﺑﺮاﻱ اﻭ ﻇﺮﻑ ﻫﺎﻱ ﻃﻼ و ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺟﻼﻝ ﻧﺎﻡ اﻭ ﮔﺮﺩﻳﻢ. ﮔﺎﻫﻲ ﻛﺎﻣﻼ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎ اﻧﺠﺎﻡ ﻳﻚ ﺳﺮﻱ اﻋﻤﺎﻝ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺢ ﺣﺘﻲ ﺑﺪﻭﻥ اﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺑﺸﻮﻳﻢ ﺩﺭﻫﺎ ﺭا ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﺷﺮﻳﺮ ﻣﻴﺒﻨﺪﻳﻢ و ﺩﺭﻫﺎﻱ ﺑﺮﻛﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭا ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ. ﺩﺭ ﺭﺳﺎﻟﻪ ي اﻭﻝ ﭘﻂﺮﺱ ﺭﺳﻮﻝ 3-9 ﻣﻴﺨﻮاﻧﻴﻢ: ﺑﺪﻱ ﺑﻪ ﻋﻮﺽ ﺑﺪﻱ و ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺑﻪ ﻋﻮﺽ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻧﺪﻫﻴﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮﻋﻜﺲ ﺑﺮﻛﺖ ﺑﻂﻠﺒﻴﺪ ﺯﻳﺮا ﻛﻪ ﻣﻴﺪاﻧﻴﺪ ﺑﺮاﻱ اﻳﻦ ﺧﻮاﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ اﻳﺪ ﺗﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺮﻛﺖ ﺷﻮﻳﺪ.
ﻣﺤﺒﺖ اﻭﻟﻴﻦ و ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺣﻜﻢ ﺧﺪاﺳﺖ و ﺑﺎ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﻛﺎﺕ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ﺟﺎﺭﻱ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
اﺯ ﺳﻮﻳﻲ ﺩﻳﮕﺮ اﻃﺎﻋﺖ اﺯ ﺷﻨﺎﺧﺖ اﺣﻜﺎﻡ ﺧﺪاﺳﺖ. ﺭﺳﺎﻟﻪ ي اﻭﻝ ﻳﻮﺣﻨﺎ 3-23 : و ﻫﺮ ﻛﻪ اﺣﻜﺎﻡ اﻭ ﺭا ﻧﮕﻪ ﺩاﺭﺩ ﺩﺭ اﻭ ﺳﺎﻛﻦ اﺳﺖ و اﻭ ﺩﺭ ﻭﻱ و اﺯ اﻳﻦ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻴﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺎ ﺳﺎﻛﻦ اﺳﺖ ﻳﻌﻨﻲ اﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩاﺩﻩ اﺳﺖ.
ﭘﺲ اﮔﺮ ﻣﻂﻴﻊ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻴﻢ ﺧﺪا ﺭا ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﻢ و ﺗﻨﻬﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ اﺯ اﺣﻜﺎﻡ ﺧﺪاﻭﻧﺪ اﻃﺎﻋﺖ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻴﻢ اﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻛﻪ اﻭ ﺭا ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻴﻢ.
ﻣﺎ ﺗﺎﺑﻊ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ ﺑﻠﻜﻪ اﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻣﺎﺭا ﺷﺎﺩ ﻣﻴﻜﻨﺪﻭ ﻣﺎ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺭا ﺑﺎ ﺭﻏﺒﺖ و ﺷﺎﺩﻱ اﻃﺎﻋﺖ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ. ﺑﺮاﻱ ﻣﺜﺎﻝ اﮔﺮ ﺟﻤﻌﻲ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﺭﻓﺘﻨﺪ و ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﻳﻤﺎﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﻧﺮﻓﺘﻴﻢ اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﺒﺎﺷﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﮔﻮﺷﻪ اﻱ ﺑﻨﺸﻴﻨﻴﻢ و ﭼﻬﺮﻩ ي ﺭﻳﺎﺿﺖ ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﺷﺎﺩﻱ و ﺭﻏﺒﺖ ﻗﻠﺒﻲ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺤﻴﻄ ﻧﻤﻴﺮﻭﻳﻢ ﻫﻤﺎﻧﻂﻮﺭ ﻛﻪ ﺩاﻭﻭﺩ ﻧﺒﻲ ﺩﺭ ﻣﺰﺑﻮﺭ 119 ﺩﺭ ﺩﺭ ﺩﻋﺎﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﮔﻔﺖ : ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺗﻮ ﺭا ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ. ﺯﻳﺮا ﻛﻪ ﻣﻂﻠﻊ اﺯ ﺑﺮﻛﺎﺕ ﺑﻴﺤﺪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻮﺩ.
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ اﻃﺎﻋﺖ اﺯ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﻛﻨﻴﻢ? 
ﻛﺎﻓﻲ اﺳﺖ ﺑﺨﻮاﻫﻴﻢ,  اﻋﻼﻡ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪا ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﻢ ﺑﺮاﻱ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻇﺮﻭﻑ ﻃﻼ و ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺎﺷﻴﻢ. ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺮﻛﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺩاﺩ. ﺗﻨﻬﺎ ﻛﺎﻓﻴﺴﺖ ﻳﻚ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪا ﺑﺮﺩاﺭﻳﻢ و ﺧﻮاﺳﺘﺎﺭ اﻃﺎﻋﺖ اﻭ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻓﻴﺾ ﻣﺴﻴﺢ ﭼﺮا ﻛﻪ اﻭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﻴﭙﻴﺎﻥ 2-13 اﻳﻨﻂﻮﺭ ﻭﻋﺪﻩ ﺩاﺩﻩ اﺳﺖ : ﺯﻳﺮا ﺧﺪاﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺭﺿﺎﻣﻨﺪﻱ ﺧﻮﺩ,  ﻫﻢ اﺭاﺩﻩ و ﻫﻢ ﻓﻌﻞ ﺭا ﺑﻪ ﻋﻤﻞ اﻳﺠﺎﺩ ﻣﻴﻜﻨﺪ.
ﺑﻠﻪ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﺮاﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪاﻧﺶ اﻳﺴﺘﺎﺩﻩ اﺳﺖ و ﻣﻴﺨﻮاﻫﺪ ﺩﺭ ﻣﺎ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﺘﻆﺮ ﺭﺿﺎﻣﻨﺪﻱ و ﺧﻮاﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ.
ﺁﻣﻴﻦ.‎

۱۳۹۳ مرداد ۲۵, شنبه

، انصاف‌ و عدالت‌ را بجا آور


19 «ليكن‌ شما مي‌گوييد چرا چنين‌ است‌؟ آيا پسر متحمّل‌ گناه‌ پدرش‌ نمي‌باشد؟ اگر پسر انصاف‌ و عدالت‌ را بجا آورده‌، تمامي‌ فرايض‌ مرا نگاه‌ دارد و به‌ آنها عمل‌ نمايد، او البتّه‌ زنده‌ خواهد ماند. 20 هر كه‌ گناه‌ كند او خواهد مرد. پسر متحمّل‌ گناه‌ پدرش‌ نخواهد بود و پدر متحمّل‌ گناه‌ پسرش‌ نخواهد بود. عدالت‌ مرد عادل‌ بر خودش‌ خواهد بود و شرارت‌ مرد شرير بر خودش‌ خواهد بود.
21 «و اگر مرد شرير از همه‌ گناهاني‌ كه‌ ورزيده‌ باشد بازگشت‌ نمايد و جميع‌ فرايض‌ مرا نگاه‌ داشته‌،
، انصاف‌ و عدالت‌ را بجا آورد او البتّه‌ زنده‌ مانده‌ نخواهد مرد. 22 تمامي‌ تقصيرهايي‌ كه‌ كرده‌ باشد به‌ ضدّ او به‌ ياد آورده‌ نخواهد شد بلكه‌ درعدالتي‌ كه‌ كرده‌ باشد زنده‌ خواهد ماند.»
23 خداوند يهوه‌ مي‌فرمايد: «آيا من‌ از مردن‌ مرد شرير مسرور مي‌باشم‌؟ ني‌ بلكه‌ از اينكه‌ از رفتار خود بازگشت‌ نموده‌، زنده‌ ماند. 24 و اگر مرد عادل‌ از عدالتش‌ برگردد و ظلم‌ نموده‌، موافق‌ همه‌ رجاساتي‌ كه‌ شريران‌ مي‌كنند عمل‌ نمايد آيا او زنده‌ خواهد ماند؟ ني‌ بلكه‌ تمامي‌ عدالت‌ او كه‌ كرده‌ است‌ به‌ ياد آورده‌ نخواهد شد و در خيانتي‌ كه‌ نموده‌ و در گناهي‌ كه‌ ورزيده‌ است‌ خواهد مرد.
25 «امّا شما مي‌گوييد كه‌ طريق‌ خداوند موزون‌ نيست‌. پس‌ حال‌ اي‌ خاندان‌ اسرائيل‌ بشنويد: آيا طريق‌ من‌ غير موزون‌ است‌ و آيا طريق‌ شما غير موزون‌ نيست‌؟ 26 چونكه‌ مرد عادل‌ از عدالتش‌ برگردد و ظلم‌ كند در آن‌ خواهد مرد. به‌ سبب‌ ظلمي‌ كه‌ كرده‌ است‌ خواهد مرد. 27 و چون‌ مرد شرير را از شرارتي‌ كه‌ كرده‌ است‌ بازگشت‌ نمايد و انصاف‌ و عدالت‌ را بجا آورد، جان‌ خود را زنده‌ نگاه‌ خواهد داشت‌. 28 چونكه‌ تعقّل‌ نموده‌، از تمامي‌ تقصيرهايي‌ كه‌ كرده‌ بود بازگشت‌ كرد البتّه‌ زنده‌ خواهد ماند و نخواهد مرد.

: " از زخمهای‌ او ما شفا یافتیم‌.


 از زخمهای‌ او ما شفا یافتیم‌.


3- شفای بدن: " از زخمهای‌ او ما شفا یافتیم‌. " خدای کتاب مقدس و خدای مسیحیت برای جسم و بدن ما نیز اهمیت قائل است. خدا در عهد عتیق بیماران را شفا می داد. با آمدن عیسی مسیح شفای الهی بسیار گسترده در اختیار مردم قرار گرفت . رسولان در نام مسیح بیماران را شفا می دادند و تمام کلیساهای دنیا در طول تاریخ ایمان داشته اند که خدا بیماران را می تواند و می خواهد شفا دهد و ملیونها شهادت در این مورد وجود دارد. امروز هم خدا همان خداست و یکی از برکاتی که زخمهای مسیح و از دستها سوراخ شده او نصیب ما می گردد ، شفای الهی است. ما با ایمان به خون مسیح می توانیم برای خود و دیگران شفای الهی را بطلبیم. امروز هم یهوه شفادهنده ماست.

4- ریزش روح القدس:مسیح گفت:"«هر‌که تشنه است، نزد من آید و بنوشد. هر‌که به من ایمان آوَرَد، همانگونه که کتاب می‌گوید، از بطن او نهرهای آب زنده روان خواهد شد.» این سخن را دربارۀ روح گفت، که آنان که به او ایمان بیاورند، آن را خواهند یافت؛ زیرا روح هنوز عطا نشده بود، از آن‌رو که عیسی هنوز جلال نیافته بود." (یوحنا38:7و39) جلال یافتن اشاره به مصلوب شدن و قیام او دارد و امروز نهر روح القدس همان نهری که در حزقیال 47 می بینیم و همان نهری که پر از آب است (مزمور 65:9 ) از درون ما روان است تا باعث تازگی و حیات ما و اطرافیانمان گردد. اگر مسیح مصلوب نمی شد و قیام نمی کرد نه پنطیکاستی وجود داشت و نه پری روح القدسی. لیکن پدر را شکر که پسرش عیسی مسیح را فرستاد تا با مرگ خودش روی صلیب ، ضمن صلح با ما، برکت ابراهیم را در مسیح عیسی که همانا روح القدس است بوسیله ایمان دریافت کنیم (غلاطیان 3:14) . روح القدس به ما قوت ، تقدس ، محبت ، شجاعت ، حیات ، حکمت ، عطایا ، نحوه درست دعا کردن و آزادی و خیلی چیزهای دیگر را می دهد. روح خدا امروز می خواهد ما را از هر اسارت ، هر گناه ، هر لعنت ، هر بی ثمری و شکستی ، هر طلسم و جادویی ، هر ترس و عذاب و صدمه عاطفی و روانی به قوت نام و خون عیسی مسیح خداوند آزادی و نجات کامل ببخشد.

۱۳۹۳ مرداد ۲۰, دوشنبه

اعتراف‌ به‌ گناه‌


اعتراف‌ به‌ گناه‌
قصيدة‌ داود
‌ خوشابحال‌ كسي‌ كه‌ عصيان‌ او آمرزيده شد و گناه‌ وي‌ مستور گرديد. 2 خوشابحال‌ كسي‌ كه‌ خداوند به‌ وي‌ جرمي‌ در حساب‌ نياوَرَد و در روح‌ او حيله‌اي‌ نمي‌باشد.
3 هنگامي‌ كه‌ خاموش‌ مي‌بودم‌، استخوانهايم‌ پوسيده‌ مي‌شـد از نعـره‌اي‌ كه‌ تمامـي‌ روز مي‌زدم‌. 4 چونكه‌ دست‌ تو روز و شب‌ بر من‌ سنگين‌ مي‌بـود. رطوبتـم‌ به‌ خشكيِ تابستـان‌ مبـدل‌ گرديـد، سـلاه‌. 5 به‌ گناه‌ خود نزد تو اعتراف‌ كردم‌ و جرم‌ خود را مخفي‌ نداشتـم‌. گفتـم‌: عصيـان‌ خـود را 
 نـزد خداوند اقـرار مي‌كنم‌. پس‌ تو آلايش‌ گناهم‌ را عفو كردي‌، سلاه‌. 6 از اين‌ رو هر مقدّسي‌ در وقت‌ اجابت‌ نزد تـو دعـا خواهـد كـرد. وقتـي‌ كه‌ آبهاي‌ بسيار به‌ سَيَلان‌ آيد، هرگز بدو نخواهد رسيد. 7 تو ملجـاي‌ من‌ هستي‌ مرا از تنگي‌ حفظ‌ خواهي‌ كرد. مرا به‌ سرودهاي‌ نجات‌ احاطه‌ خواهي‌ نمود، سلاه‌.
8 تو را حكمت‌ خواهم‌ آموخت‌ و به‌ راهي‌ كه‌ بايد رفت‌ ارشاد خواهم‌ نمود و تو را به‌ چشم‌ خود كه‌ بر تو است‌ نصيحت‌ خواهم‌ فرمود. 9 مثل‌ اسب‌ و قاطر بي‌فهم‌ مباشيد كه‌ آنها را براي‌ بستن‌ به‌ دهنه‌ و لگام‌ زينت‌ مي‌دهند، والاّ نزديك‌ تو نخواهند آمد.
10 غمهاي‌ شرير بسيار مي‌باشد، امّا هر كه‌ بر خداوند توكـل‌ دارد رحمـت‌ او را احاطـه‌ خواهـد كرد. 11 اي‌ صالحـان‌ در خداونـد شادي‌ و وجـد كنيـد و اي‌ همـة‌ راست‌دلان‌ ترنّـم‌ نماييـد.

دعا به‌ هنگام‌ پريشاني‌



دعا به‌ هنگام‌ پريشاني‌
براي‌ سالار مغنيان‌ برذوات‌ اوتار برثماني‌.
مزمور داود
اي‌ خداوند ، مرا در غضب‌ خود توبيخ‌منما و مرا در خشم‌ خويش‌ تأديب‌ مكن‌! 2 اي‌ خداوند ، بر من‌ كرم‌ فرما زيرا كه‌ پژمرده‌ام‌! اي‌ خداوند ، مرا شفا ده‌ زيرا كه‌ استخوانهايم‌ مضطرب‌ است‌، 3 و جان‌ من‌ بشدت‌ پريشان‌ است‌. پس‌ تو اي‌ خداوند ، تا به‌ كي‌؟ 4 اي‌ خداوند ، رجوع‌ كن‌ و جانم‌ را خلاصي‌ ده‌! به‌ رحمت‌ خويش‌ مرا نجات‌ بخش‌! 5 زيرا كه‌ در موت‌ ذكر تو نمي‌باشد! در هاويه‌ كيست‌ كه‌
تو را حمد گويد؟
6 از نالة‌ خـود وامانـده‌ام‌! تمامـي‌ شـب‌ تخت‌خواب‌ خـود را غرق‌ مي‌كنم‌، و بستـر خويش‌ را به‌ اشكها تـر مي‌سـازم‌! 7 چشـم‌ من‌ از غصه‌ كاهيـده‌ شـد و بسبـب‌ همـة‌ دشمنانـم‌ تـار گرديـد.
8 اي‌ همة‌ بدكاران‌ از من‌ دور شويد، زيرا خداوند آواز گرية‌ مرا شنيده‌ است‌! 9 خداوند استغاثة‌ مرا شنيده‌ است‌. خداوند دعاي‌ مرا اجابت‌ خواهد نمود. 10 همة‌ دشمنانم‌ به‌ شدت‌ خجل‌ و پريشان‌ خواهند شد. روبرگردانيده‌، ناگهان‌ خجل‌ خواهند گرديد.

۱۳۹۳ مرداد ۱۹, یکشنبه

دعايي در ديار غربت



دعايي در ديار غربت 

1چنانکه آهو براي نهرهاي آب اشتياق دارد، همچنان اي خداوند جان من مشتاق توست. 
2جان من تشنه خداست، تشنه خداي زنده! چه وقت مي توانم به پيشگاه تو بيايم و تو را پرستش کنم؟ 
3روز و شب گريه مي کنم و اشکهايم تنها خوراک من هستند، دشمنانم همواره از من مي پرسند: «خداي تو کجاست؟»
4چون گذشته را به ياد مي آورم قلبم مي شکند، چگونه مردم را در روزهاي عيد به خانه خدا رهبري مي کردم و فرياد شادي برمي آورديم و سرود شکرگزاري مي خوانديم.
5چرا اين قدر افسرده ام؟ چرا اين قدر در مشکلاتم غرق شده ام؟ بر خدا اميدوار خواهم بود و يک بار ديگر او را حمد خواهم گفت خداي من و نجات دهنده من.
6در اين ديار غريب قلبم شکسته است. بنابراين از سرزمين اردن و کوههاي حرمون و مصغر تو را به ياد مي آورم و به تو مي انديشم.
7امواج غم و اندوه از سر من گذشته اند و توفانهاي غم احاطه ام کرده اند.
8خداوندا، به هنگام روز، محبّت بي پايان خود را شامل حال من بگردان تا من هم شبانگاه سرود شکرگزاري تو را بخوانم و به درگاه تو که خداي حيات بخش من مي باشي، دعا کنم.
9به خدا که تکيه گاه من است مي گويم: «مرا فراموش کرده اي؟ چرا به خاطر ظلم دشمنان پريشان باشم؟»
10سخنان توهين آميز آنها مانند زخمي کشنده، مرا آزار مي دهد، هميشه مي پرسند: «خداي تو کجاست؟»
11چرا اين قدر افسرده ام؟ چرا اين قدر در مشکلاتم غرق شده ام؟ بر خدا اميدوار خواهم بود، و يک بار ديگر او را حمد خواهم گفت خداي من و نجات دهنده من

۱۳۹۳ مرداد ۱۵, چهارشنبه

درباره عبادات



درباره عبادات
۱ پس‌ از همه‌ چیز اول‌، سفارش‌ می‌کنم‌ که‌صلوات‌ و دعاها و مناجات‌ و شکرها را برای‌ جمیع‌ مردم‌ بجا آورند؛ ۲ بجهت‌ پادشاهان‌ و جمیع‌ صاحبان‌ منصب‌ تا به‌ آرامی‌ و استراحت‌ و با کمال‌ دینداری‌ و وقار، عمر خود را بسر بریم‌. ۳ زیرا که‌ این‌ نیکو و پسندیده‌ است‌، در حضور نجات‌دهنده‌ ما خدا ۴ که‌ می‌خواهد جمیع‌ مردم‌ نجات‌ یابند و به‌ معرفت‌ راستی‌ گرایند. ۵ زیرا خدا واحد است‌ و در میان‌ خدا و انسان‌ یک‌ متوسطی‌ است‌ یعنی‌ انسانی‌ که‌ مسیح‌ عیسی‌ باشد، ۶ که‌ خود را در راه‌ همه‌ فدا داد، شهادتی‌ در زمان‌ معین‌. ۷ و برای‌ این‌، من‌ واعظ‌ و رسول‌ و معلم‌ امتها در ایمان‌ و راستی‌ مقرر شدم‌. در مسیح‌ راست‌ می‌گویم‌ و دروغ‌ نی‌. ۸ پس‌ آرزوی‌ این‌ دارم‌ که‌ مردان‌، دست‌های‌ مقدس‌ را بدون‌ غیظ‌ و جدال‌ برافراخته‌، در هر جا دعا کنند. ۹ و همچنین‌ زنان‌ خویشتن‌ را بیارایند به‌ لباس‌ مزین‌ به‌ حیا و پرهیز، نه‌ به‌ زلفها و طلا و مروارید و رخت‌ گرانبها؛ ۱۰ بلکه‌ چنانکه‌ زنانی‌ را می‌شاید که‌ دعوی‌ دینداری‌ می‌کنند به‌ اعمال‌ صالحه‌. ۱۱ زن‌ با سکوت‌، به‌ کمال‌ اطاعت‌ تعلیم‌گیرد. ۱۲ و زن‌ را اجازت‌ نمی‌دهم‌ که‌ تعلیم‌ دهد یا بر شوهر مسلط‌ شود بلکه‌ در سکوت‌ بماند. ۱۳ زیرا که‌ آدم‌ اول‌ ساخته‌ شد و بعد حوا. ۱۴ و آدم‌ فریب‌ نخورد بلکه‌ زن‌ فریب‌ خورده‌، در تقصیر گرفتار شد. ۱۵ اما به‌ زاییدن‌ رستگار خواهد شد، اگر در ایمان‌ و محبت‌ و قدوسیت‌ و تقوا ثابت‌ بمانند.

Foto: ‎تیموتائوس اول   باب ۲

  درباره عبادات
 ۱  پس‌ از همه‌ چیز اول‌، سفارش‌ می‌کنم‌ که‌صلوات‌ و دعاها و مناجات‌ و شکرها را برای‌ جمیع‌ مردم‌ بجا آورند؛   ۲  بجهت‌ پادشاهان‌ و جمیع‌ صاحبان‌ منصب‌ تا به‌ آرامی‌ و استراحت‌ و با کمال‌ دینداری‌ و وقار، عمر خود را بسر بریم‌.   ۳  زیرا که‌ این‌ نیکو و پسندیده‌ است‌، در حضور نجات‌دهنده‌ ما خدا   ۴  که‌ می‌خواهد جمیع‌ مردم‌ نجات‌ یابند و به‌ معرفت‌ راستی‌ گرایند.   ۵  زیرا خدا واحد است‌ و در میان‌ خدا و انسان‌ یک‌ متوسطی‌ است‌ یعنی‌ انسانی‌ که‌ مسیح‌ عیسی‌ باشد،   ۶  که‌ خود را در راه‌ همه‌ فدا داد، شهادتی‌ در زمان‌ معین‌.   ۷  و برای‌ این‌، من‌ واعظ‌ و رسول‌ و معلم‌ امتها در ایمان‌ و راستی‌ مقرر شدم‌. در مسیح‌ راست‌ می‌گویم‌ و دروغ‌ نی‌.  ۸  پس‌ آرزوی‌ این‌ دارم‌ که‌ مردان‌، دست‌های‌ مقدس‌ را بدون‌ غیظ‌ و جدال‌ برافراخته‌، در هر جا دعا کنند.   ۹  و همچنین‌ زنان‌ خویشتن‌ را بیارایند به‌ لباس‌ مزین‌ به‌ حیا و پرهیز، نه‌ به‌ زلفها و طلا و مروارید و رخت‌ گرانبها؛   ۱۰  بلکه‌ چنانکه‌ زنانی‌ را می‌شاید که‌ دعوی‌ دینداری‌ می‌کنند به‌ اعمال‌ صالحه‌.   ۱۱  زن‌ با سکوت‌، به‌ کمال‌ اطاعت‌ تعلیم‌گیرد.   ۱۲  و زن‌ را اجازت‌ نمی‌دهم‌ که‌ تعلیم‌ دهد یا بر شوهر مسلط‌ شود بلکه‌ در سکوت‌ بماند.   ۱۳  زیرا که‌ آدم‌ اول‌ ساخته‌ شد و بعد حوا.   ۱۴  و آدم‌ فریب‌ نخورد بلکه‌ زن‌ فریب‌ خورده‌، در تقصیر گرفتار شد.   ۱۵  اما به‌ زاییدن‌ رستگار خواهد شد، اگر در ایمان‌ و محبت‌ و قدوسیت‌ و تقوا ثابت‌ بمانند.‎

۱۳۹۳ مرداد ۱۳, دوشنبه

یوحنا فصل 1 آیه‌های 12 و 13 اما



یوحنا فصل 1 آیه‌های 12 و 13
اما به همه کسانی‌که او را قبول كردند و به او ایمان آوردند، این امتیاز را داد كه فرزندان خدا شوند كه نه مانند تولدهای معمولی و نه در اثر تمایلات نفسانی یک پدر جسمانی، بلكه از خدا تولد یافتند.

John 1:12-13
But to all who did receive him, who believed in his name, he gave the right to become children of God, who were born, not of blood nor of the will of the flesh nor of the will of man, but of God.

Johannes 1:12-13
Men åt alla som tog emot honom gav han rätt att bli Guds barn, åt dem som tror på hans namn. De är inte födda av blod eller av köttets vilja eller av någon mans vilja utan av Gud.

Foto: ‎یوحنا فصل 1 آیه‌های 12 و 13
اما به همه کسانی‌که او را قبول كردند و به او ایمان آوردند، این امتیاز را داد كه فرزندان خدا شوند كه نه مانند تولدهای معمولی و نه در اثر تمایلات نفسانی یک پدر جسمانی، بلكه از خدا تولد یافتند.

John 1:12-13
But to all who did receive him, who believed in his name, he gave the right to become children of God, who were born, not of blood nor of the will of the flesh nor of the will of man, but of God.

Johannes 1:12-13
Men åt alla som tog emot honom gav han rätt att bli Guds barn, åt dem som tror på hans namn. De är inte födda av blod eller av köttets vilja eller av någon mans vilja utan av Gud.‎

۱۳۹۳ مرداد ۱۲, یکشنبه

مزامير باب 42 ( مژده براي عصر جديد )



این باب از مزامیر امروز خیلی به من قوت داد. براتون اینجا شیر میکنم شاید شما هم مثل من چشماتون باز بشه. امین

مزامير باب 42 ( مژده براي عصر جديد )

دعايي در ديار غربت 

1چنانکه آهو براي نهرهاي آب اشتياق دارد، همچنان اي خداوند جان من مشتاق توست. 
2جان من تشنه خداست، تشنه خداي زنده! چه وقت مي توانم به پيشگاه تو بيايم و تو را پرستش کنم؟ 
3روز و شب گريه مي کنم و اشکهايم تنها خوراک من هستند، دشمنانم همواره از من مي پرسند: «خداي تو کجاست؟»
4چون گذشته را به ياد مي آورم قلبم مي شکند، چگونه مردم را در روزهاي عيد به خانه خدا رهبري مي کردم و فرياد شادي برمي آورديم و سرود شکرگزاري مي خوانديم.
5چرا اين قدر افسرده ام؟ چرا اين قدر در مشکلاتم غرق شده ام؟ بر خدا اميدوار خواهم بود و يک بار ديگر او را حمد خواهم گفت خداي من و نجات دهنده من.
6در اين ديار غريب قلبم شکسته است. بنابراين از سرزمين اردن و کوههاي حرمون و مصغر تو را به ياد مي آورم و به تو مي انديشم.
7امواج غم و اندوه از سر من گذشته اند و توفانهاي غم احاطه ام کرده اند.
8خداوندا، به هنگام روز، محبّت بي پايان خود را شامل حال من بگردان تا من هم شبانگاه سرود شکرگزاري تو را بخوانم و به درگاه تو که خداي حيات بخش من مي باشي، دعا کنم.
9به خدا که تکيه گاه من است مي گويم: «مرا فراموش کرده اي؟ چرا به خاطر ظلم دشمنان پريشان باشم؟»
10سخنان توهين آميز آنها مانند زخمي کشنده، مرا آزار مي دهد، هميشه مي پرسند: «خداي تو کجاست؟»
11چرا اين قدر افسرده ام؟ چرا اين قدر در مشکلاتم غرق شده ام؟ بر خدا اميدوار خواهم بود، و يک بار ديگر او را حمد خواهم گفت خداي من و نجات دهنده من

"آنگاه ایوب برخاسته، جامۀ خود را درید،

"آنگاه ایوب برخاسته، جامۀ خود را درید،

سر خود را تراشید، و به زمین افتاده، سجده کرد، گفت:
برهنه از رحم مادر خود بیرون آمدم،
و برهنه خواهم برگشت.
خداوند داد، و خداوند گرفت.
نام خداوند متبارک باد."
کتابمقدس، ایوب ۱: ۲۱
جان سی رایلی، اسقف شهر لیورپول در انگلستان، در قرن ۱۹ میلادی، نوشته:"خدای ما خدای فیض است. خدای محبت است. ولی فیض خدا، محبت خدا، هیچکس را چه ایماندار مسیحی چه غیر ایماندار مسیحی، از سختی کشیدن معاف نمی کند." می دانم که بسیاری از شما دوستان با انواع اقسام سختی ها روبرو هستید. بعضی با مشکلات سخت مالی مواجه شده اید. کردیت کارت هایتان پر شده اند. شاید حتی پول لازم را ندارید که کرایه خانه و یا قسط منزل تان را بدهید. بعضی از شما یا کارتان را از دست داده اید، یا در شرف از دست دادن هستید، و یا ساعت کارتان را بسیار کم کرده اند. بعضی مشکلات سلامتی دارید. ناگهان بیماری هائی که چیزی ازآنها نمی دانستید به شما و یا عزیزتان حمله ور شده اند. بعضی مسائل خانوادگی دارید. و از همه مهمتر و از همه بالاتر شاید شما با انواع جفاها روبرو شده اید بخاطر ایمانتان به خداوند عیسی مسیح. به نمونۀ یک مرد خدا، ایوب نگاه کنید، و از آن درسهای عملی بگیرید.
خدا به شیطان اجازه می دهد که خلوص ایمان ایوب را آزمایش کرده، تا یکبار و برای همیشه ثابت شود که هستند ایماندارانی که خدا را برای وجود خودش دوست می دارند، و او را پرستش می کنند، نه برای برکاتش. خدا به شیطان اجازه می دهد که اموال ، فرزندان و سلامتی ایوب را از او بگیرد.
در کتابمقدس، در سه جا ما با گفته های شیطان برخورد می کنیم. به آنان دقت کنید که هدف حملۀ شریر چیست. این بسیار مهم و آموزنده است. سه بار در کتابمقدس گفته های شیطان ثبت شده اند.
اول- در پیدایش ۳: ۱-۵، شیطان با انسان صحبت می کند و می گوید: "خدا نسبت به شما انسانها به اندازۀ کافی محبت ندارد."
دوم- در ایوب ۱، شیطان با خدای پدر صحبت می کند و می گوید. "تو (خدا) بیش از اندازه نسبت به انسانها محبت می کنی."
سوم- در متی ۴: ۱- ۱۱، شیطان با خداوند عیسی مسیح صحبت می کند، و می گوید: "اگر مرا پرستش کنی من از خدای پدر به تو محبت بیشتری خواهم کرد."
دقت کنید. در هر سه مورد شیطان محبت خدا را مورد شک و سئوال قرار می دهد. با ما نیز در سختی هایمان همین روش را بکار می برد. اطمینانتان از محبت پدر آسمانی به شما، کلام مکتوب خدا باشد، نه شرایط، و یا احساساتتان.
در پاسخ به تمامی این بلایا، در فصل ۱، آیات ۲۰- ۲۲ می خوانیم، ایوب با تمام وجودش خدا را پرستش کرده، او را بخاطر حاکمیت مطلقش بر تمامی زندگی و اموال و خانواده اش تمجید می نماید.
آیا من و شما وقتی رویدادهای دردناک بر زندگیمان حمله ور می شوند، فوراً به آغوش پدر آسمانی مان پناه می بریم؟
آیا در تجربیات آتشین زندگی تان، پدر آسمانی را تمجید و پرستش می کنید؟
مطلب اصلی تمامی کتاب ایوب این است:
یک سری تجربیات دردناک بر زندگی ایوب حمله ور می شوند،نه به عنوان تنبیه و تادیب،چون ایوب یک ایماندار بسیار عالی بود،بلکه تا فرصتی برای پرستش خدا بوجود بیآید.
پرستش خدا بخاطر وجود خودش و نه هیچ چیز دیگر.
و این چیزی است که پدر آسمانی از ما می خواهد.
آیا ما پدر آسمانی را برای وجود خودش محبت داریم؟ خدمت و پرستش می کنیم

۱۳۹۳ مرداد ۱۱, شنبه

ای پدر ما که در آسمانی نام تو مقدس



ای پدر ما که در آسمانی نام تو مقدس ، نام تو پر جلال باد
حقیقتا ای پدر مهربانم با قلبی شکسته و غمگین به حضورت آمده ام بر حسن کرم بی پایانت پذیرا باش این قلب حزین را ،
باشد که تو مرحم باشی بر قلبم ای خداوند زنده ام به من آموختی که همه را ببخشم و همه را دوست داشته باشم و من نیز با قدرتی که از تو دارم همه کسانی را که به من اهانت کردند را می بخشم ،
باشد که رحمت تو و سلامتی و آرامش تو بر همه آنها باشد
پدر اینها را ببخش ، همانا که تو بخشنده و رحیم هستی
خداوندا بر همه رحم کن اگر بر من اتهام و حرف بدی زده شده همه را به دستان مقدس و مهربان تو می سپارم ،
باشد که تو از اعلی بر آنها آشکار کنی یقین دارم که هیچ وقت ماه پشت ابر نمی ماند و هر آنچه است روزی در برابر نور آشکار میگردد . ایماندارم آن کار نیکویی را که تو در فرزندانت آغاز نموده ای تا آمدن روز خداوند ما عیسی مسیح آنرا به کمال خواهی رسانید ،،
ما را هدایت کن و به ما بیاموز که اراده ات چیست و ما چگونه باشیم
حقیقتا ترا با تمامی دل و جان و همه وجودم می ستایمت
ترا برای همه چیز شاکر و سپاسگزار هستم با تمامی فکر و اندیشه ام
ای روح القدس ما را لمس کن و مرا مسحی نو عطا نما
و مرا تبدیل کن به همان شکلی که خود ترسیم فرموده ای بر ما کن هر آنچه خود اراده فرموده ای
پدر جان همه را به دستان قدوس و مهربان تو می سپارم ، اگه امروز اراده تو بر این قرار گرفته که من مورد حمله فرزندانت قرار بگیرم
با تمامی دل و جان می پذیرم ایمان دارم حتی یک برگ از درخت بر زمین نخواهد افتاد اگر اراده تو نباشد پس با دل و جان اراده ات را می پذیرم
در نام شایسته و مقدس عیسی مسیح دعا کردیم با قوت روح القدس
برای جلال نام پدر آسمانی ..
آمین  آمین  آمین


Foto: ‎ای پدر ما که در آسمانی نام تو مقدس ، نام تو پر جلال باد
حقیقتا ای پدر مهربانم با قلبی شکسته و غمگین به حضورت آمده ام بر حسن کرم بی پایانت پذیرا باش این قلب حزین را ، 
باشد که تو مرحم باشی بر قلبم ای خداوند زنده ام به من آموختی که همه را ببخشم و همه را دوست داشته باشم و من نیز با قدرتی که از تو دارم همه کسانی را که به من اهانت کردند را می بخشم ،
 باشد که رحمت تو و سلامتی و آرامش تو بر همه آنها باشد
 پدر اینها را ببخش ، همانا که تو بخشنده و رحیم هستی
خداوندا بر همه رحم کن اگر بر من اتهام و حرف بدی زده شده همه را به دستان مقدس و مهربان تو می سپارم ، 
باشد که تو از اعلی بر آنها آشکار کنی یقین دارم که هیچ وقت ماه پشت ابر نمی ماند و هر آنچه است روزی در برابر نور آشکار میگردد . ایماندارم آن کار نیکویی را که تو در فرزندانت آغاز نموده ای تا آمدن روز خداوند ما عیسی مسیح آنرا به کمال خواهی رسانید ،،
ما را هدایت کن و به ما بیاموز که اراده ات چیست و ما چگونه باشیم
حقیقتا ترا با تمامی دل و جان و همه وجودم می ستایمت
 ترا برای همه چیز شاکر و سپاسگزار هستم با تمامی فکر و اندیشه ام
ای روح القدس ما را لمس کن و مرا مسحی نو عطا نما 
و مرا تبدیل کن به همان شکلی که خود ترسیم فرموده ای بر ما کن هر آنچه خود اراده فرموده ای
پدر جان همه را به دستان قدوس و مهربان تو می سپارم ، اگه امروز اراده تو بر این قرار گرفته که من مورد حمله فرزندانت قرار بگیرم 
با تمامی دل و جان می پذیرم ایمان دارم حتی یک برگ از درخت بر زمین نخواهد افتاد اگر اراده تو نباشد پس با دل و جان اراده ات را می پذیرم
در نام شایسته و مقدس عیسی مسیح دعا کردیم با قوت روح القدس
برای جلال نام پدر آسمانی ..
 آمین <3  آمین <3  آمین

دلبرین سردار‎

چرا عیسی



چرا عیسی در بسیاری از تعالیم خود از جملات کوتاه استفاده می کند ؟ 
جواب

مسیح از جملات کوتاه برای تفهیم حقایق در ذهن شنوندگان استفاده می نمود.
اغلب این جملات حاوی دو ایده متضاد بود: « مثل مارها هوشیار باشید و چون کبوتران ساده باشید » (متی ۱۰: ۱۶ ). «هر که جان خود را در یابد آن را هلاک سازد و هر که جان خود را بخاطر من هلاک کرد آن را خواهد یافت » ( متی ۱۰: ۳۹).
« هر که به من ایمان آورد اگر مرده باشد زنده گردد » (یوحنا ۱۱: ۲۵).
این جملات بیدار کننده و فراموش نشدنی بودند.
 
 .

Foto: ‎چرا عیسی در بسیاری از تعالیم خود از جملات کوتاه استفاده می کند ؟ 
جواب 

مسیح از جملات کوتاه برای تفهیم حقایق در ذهن شنوندگان استفاده می نمود. 
اغلب این جملات حاوی دو ایده متضاد بود: « مثل مارها هوشیار باشید و چون کبوتران ساده باشید » (متی ۱۰: ۱۶ ). «هر که جان خود را در یابد آن را هلاک سازد و هر که جان خود را بخاطر من هلاک کرد آن را خواهد یافت » ( متی ۱۰: ۳۹). 
« هر که به من ایمان آورد اگر مرده باشد زنده گردد » (یوحنا ۱۱: ۲۵). 
این جملات بیدار کننده و فراموش نشدنی بودند.‎

۱۳۹۳ مرداد ۱۰, جمعه

مفهوم صلیب چیست؟




مفهوم صلیب چیست؟
در عهد جدید، واژه صلیب به معنی تیری چوبی است که قطعه چوب کوچکتری به شکل افقی بر آن قرار میگیرد. در دوران امپراطوری روم، صلیب برای اعدام جنایتکاران به کار گرفته میشد. شخص مجرم با ریسمان یا توسط میخهایی که به دستها و پایهای او زده میشد، از صلیب آویزان میگشت. اغلب دو یا سه روز طول میکشید تا مجرم جان بدهد. برای تسریع مرگ مجرم، اغلب ساق پایهای وی را میشکستند. 
عیسی نیز توسط رومیها به اعدام توسط صلیب محکوم شد. بنابراین، صلیب برای همه مسیحیان علامت مرگ عیسی و قربانی گناهان انسان محسوب میشود. عیسی با مرگ خود بر روی صلیب، به جای ما مجازات مرگ را که نتیجه گناه بود متحمل شد.
صلیب همچنین علامت رنجی است که هر مسیحی باید آماده باشد تا بخاطر مسیح تحمل کند (به مرقس ۸: ۳۴ و تفسیر آن مراجعه کنید). صلیب نشانه مرگ نفس کهنه ما نیز هست (به رومیان ۶: ۶، غلاطیان ۲: ۲۰، ۵: ۲۴، ۶: ۱۴ و تفسیر آنها مراجعه کنید). صلیب همچنین نشانه ای از جلال مسیحی است، زیرا اگر با مسیح رنج بکشیم، با او نیز جلال خواهیم یافت (رومیان ۸: ۱۷