۱۳۹۴ آذر ۲۴, سه‌شنبه

عیسی مسیح کیست؟


عیسی مسیح 

عیسی مسیح کیست؟ 
عیسی اسامی و لقب‌های بسیاری دارد. نام «عیسی» یعنی «کسی که نجات می‌دهد». ما معمولا لقب «مسیح» را به نام او اضافه می‌کنیم. واژه «مسیح» از واژۀ عبری «ماشَیخ» گرفته شده شده است «مسیح» یا «ماشیخ» به معنی «مسح شده» یا «کسی که خدا او را برای خدمت مسح کرده» می‌باشد. 
زمانی که عیسی چشم به جهان گشود، یهودیان چند صد سال بود که در انتظار آن شخص «مسح شده» بودند. اشعیای نبی در مورد ماشیخ موعود نوشته بود که او کسی است که گناهان و غمهای انسانها را بر خود می‌گیرد (اشعیا ۵۳: ۱-۱۲)؛ او نوشته بود که مسیح حتی خدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد (اشعیا ۹: ۶). با وجود این، یهودیان در انتظار پادشاهی بودند که ایشان را در راه پیروزی سیاسی بر امپراطوری روم رهبری نماید. آنان اعتقاد نداشتند که ماشیخ موعود، پسر خدا خواهد بود که باید همانند یک انسان بر زمین بیاید و اینکه بر صلیب بمیرد. 
اصطلاحات «پسر خدا» و «پسر انسان» اصطلاحات دیگری هستند که در مورد عیسی به کار گرفته شده اند (به مرقس ۲: ۱۰، یوحنا ۱: ۱۴، ۱۸، ۳۴ و ۵: ۲۵-۲۷ و تفسیر آنها مراجعه کنید). واژه «پسر خدا» معمولا بر الوهیت عیسی تاکید دارد و واژه «پسر انسان» معمولا بر نقش او به عنوان مسیح. در عهد عتیق، مسیح «پسر انسان» نامیده شده است. (دانیال ۷: ۱۳-۱۴). اگر چه این مسیح یا «پسر انسان» از آسمان نازل می‌شد و پرستشی را که شایسته خدا بود، برای خویشتن می‌پذیرفت، اما عیسی در طول زندگی بشری خود، هر گاه که واژه «پسر انسان» را به کار می‌گیرد، بر انسانیت خود تاکید دارد (متی ۸: ۲۰؛ ۱۱: ۱۹؛ ۱۷: ۲۲-۲۳). این واژه‌ها در متی ۲۶: ۶۳-۶۵، به شکل مترادف و هم معنی به کار رفته اند. 
ما باید در مورد عیسی مسیح دو موضوع را مدنظر داشته باشیم: نخست آن که وی کاملا انسان؛ دوم آن که او کاملا خدا نیز هست. او هم انسان است و هم خدا (رومیان ۱: ۳-۴). 
عیسی خدا است 
عیسی از خصوصیاتی الهی برخوردار است. او موجودی ازلی است که همواره خدا بوده است (یوحنا ۱: ۱-۲، ۱۷: ۱-۵). عیسی در آفرینش جهان نقش داشته است (یوحنا ۱: ۳، کولسیان ۱: ۱۶-۱۷، عبرانیان ۱: ۲). خدا در عیسی بوده و عیسی در خدا (یوحنا ۱: ۱۰، ۱۷: ۲۱، ۲۳). عیسی پسر یگانه یا نخست زاده خدا خوانده شده است (یوحنا ۳: ۱۶-۱۸، کولسیان ۱: ۱۵، ۱۸، عبرانیان ۱: ۶). 
کتاب مقدس به شکل مشخص خاطر نشان می‌سازد که عیسی پدر را به ما نشان داده است (یوحنا ۱: ۱۸، ۱۴: ۹) و نیز این که او صورت خدای نادیده (کولسیان ۱: ۱۵) و خاتم جوهر خدا است (عبرانیان ۱: ۳). کتاب مقدس همچنین خاطر نشان می‌سازد که عیسی با خدا یکی است (یوحنا ۱۰: ۳۰، ۱۷: ۱۱، ۲۲) و با او برابر است (فیلیپیان ۲: ۶). در واقع، کتاب مقدس صریحا اعلان می‌کند که عیسی خدا است (یوحنا ۱:، رومیان ۹: ۵، عبرانیان ۱: ۸). عیسی فقط از بخشی از الوهیت برخوردار نیست، بلکهپُری الوهیت در او ساکن است (کولسیان ۱: ۱۹، ۲: ۹). او کاملا خدا است. 
عیسی انسان است 
اما در عین حال، عیسی کاملا انسان است. اگر چه نطفۀ او توسط روح‌القدس بسته شد. اما او مادری داشت که انسان بود و به عنوان یک کودک قدم بدین جهان گذاشت (متی ۱: ۲۰، لوقا ۱: ۳۴-۳۵). اگر چه عیسی خدا بود، اما به شباهت مردمان شد (فیلیپیان ۲: ۷) انسانها می‌توانستند او را ببینند و لمس کنند (اول یوحنا ۱: ۱-۲)؛ او همانند انسانهای دیگر خسته، تشنه، و گرسنه می‌شد و همچون دیگر انسانها می‌گریست. عیسی آزموده شده در هر چیز به مثال ما است (عبرانیان ۴: ۱۵). همانند ما، عیسی نیز در مواردی که خدا آینده را بر او مکشوف نمی‌ساخت، اطلاعی از آینده نداشت (مرقس ۱۳: ۳۲). 
اعتقاد به این موضوع که عیسی کاملا انسان شد، اهمیتی حیاتی دارد. یوحنا موضوع را آزمونی می‌داند برای تشخیص کسانی که روح خدا را دارند از آنانی که او را ندارند؛ او می‌گوید که انبیای دروغین و فریبکار، این موضوع را انکار می‌کنند که عیسی در جسم ظاهر شد (اول یوحنا ۴: ۱-۲). 
بدعت‌هایی در مورد عیسی 
کلیسا از همان ابتدای تاریخ خود، با اشخاصی روبرو شد که آموزه‌های نادرستی را در مورد عیسی تعلیم می‌دادند. حتی امروزه نیز اشخاصی هستند که با پیروی از تعالیم نادرست در مورد عیسی، در طریق گمراهی گام بر می‌دارند. این تعالیم نادرست را می‌توان به سه گروه اصلی تقسیم کرد. 
نخستین گروه از تعالیم نادرست، این دیدگاه را مطرح می‌کنند که عیسی صرفا یک انسان بود و به هیچوجه خدا نبود. کسانی که چنین دیدگاهی دارند، معتقدند که عیسی معلم بزرگ اخلاق بود و خدا نیز او را تایید فرمود، اما خدا بودن عیسی را انکار می‌کنند. 
دومین گروه از تعالیم نادرست، در نقطه مقابل تعلیم فوق قرار دارد، یعنی این دیدگاه را مطرح می‌سازد که عیسی خدا بود، اما انسان نبود. برخی از پیروان این گروه می‌گویند که عیسی تنها روح بود و بدنی هماند انسانهای دیگر نداشت. برخی دیگر نیز می‌گویند که روح عیسی، روح یک انسان نبود، بلکه او فقط دارای روح خدا بود که در بدن انسانی ساکن شده بود. اما این دیدگاه نیز نادرست است زیرا عیسی انسانی کامل بود که هم دارای بدنی انسانی و هم دارای روح انسانی بود (عبرانیان ۲: ۱۷-۱۸). 
سومین گروه از تعالیم نادرست، این است که عیسی از الوهیت برخوردار بود، اما این الوهیت در مرتبه‌ای پایینتر از خدای پدر قرار داشت. کسانی که چنین دیدگاهی دارند، بر این عقید ه اند که بدن، ناپاک و گناه آلود است؛ لذا خدای پاک هرگز در بدن انسانی ظاهر نمی‌شود. بنابراین، پیروان این گروه معتقدند که عیسی از نظر الوهیت در مرتبه‌ای پایینتر از خدا قرار داشت، اما خود خدا نبود. این گروه (که نمی‌توان آنها را مسیحیان حقیقی دانست)، به آیاتی اشاره می‌کنند که در آنها عیسی گفته که پدر از وی بزرگتر است (یوحنا ۱۴: ۲۸). درست است که عیسی در این آیات پدر را بزرگتر از خود می‌داند، اما علتش این است که او در دوره زندگی بشری خود، در جسم انسانی بود و برای کاری خاص آمده بود. در آیات دیگر عیسی می‌گوید: «من و پدر یک هستیم» (یوحنا ۱۰: ۳۰)؛ « کسی که مرا دید پدر را دیده است» (یوحنا ۱۴: ۹). یوحنا با صراحت می‌گوید که عیسی در ابتدا نزد خدا بود و او خدا بود (یوحنا ۱: ۱). 
بنابراین، همانگونه که در سطور فوق دیدیم، عیسی کاملا خدا و کاملا انسان بود. 
عمل عیسی مسیح 
عیسی هم آفریننده جهان است و هم نگاهدارنده آن (کولسیان ۱: ۳، ۱۰، کولسیان ۱: ۱۶-۱۷، عبرانیان ۱: ۲-۳ ). عیسی در آسمان نماند بلکه جلالی را که در آنجا داشت ترک کرد (یوحنا ۱۷: ۱-۵) و انسان شد. برای تجسم عیسی به عنوان انسان دو دلیل مهم وجود دارد. 
دلیل نخست برای تجسم وی این است که هنگامی که ما به عیسی می‌نگریم، می‌توانیم ببینیم که خدا چگونه است. هیچکس تا کنون خدا را ندیده است (یوحنا ۶: ۴۶)، اما عیسی پدر را به ما نشان داده است (یوحنا ۱۲: ۴۵، ۱۴: ۷-۹). برای مثال ما با نگریستن به عیسی و توجه به آنچه که وی گفت و انجام داد، نه تنها می‌توانیم از این موضوع آگاه شویم که خدای پدر نیکو و پر محبت است و گناهان ما را آمرزیده است، بلکه همچنین در می‌یابیم که او به همه نیازها و مسائل ما توجه دارد. 
دومین دلیل برای تجسم عیسی، مرگ و قیام او برای نجات ماست. کتاب مقدس از عیسی به عنوان کسی سخن می‌گوید که به خاطر ما «فدا» شد، یعنی کسی که جان خود را فدا کرد تا ما را از گناه و لعنت آن رهایی بخشد (به مرقس ۱۰: ۴۵ و غلاطیان ۳: ۱۳ و تفسیر آن مراجعه کنید). عیسی بهای آزادی ما را با نقره یا طلا نپرداخت، بلکه با خون گرانقدر خودش (اول پطرس ۱۴: ۱۸-۱۹). کفاره او ما را از قدرت ظلمت رهانیده، به ملکوت پسر محبت خود منتقل ساخت (کولسیان ۱۳: ۱۴). 
خدای مقدس باید گناه را رد کرده، آن را مجازات کند. اما عیسی با مرگ خود بر صلیب، گناهان ما و مجازات آن را بر خود گرفت. به همین دلیل است که گفته شده که عیسی کفاره ما است، بدین معنی که او خواسته‌های بر حق خدایی مقدس را بر آورده ساخت (رومیان ۳: ۲۵، اول یوحنا ۲: ۲). کفاره مسیح این امکان را به خدا داد تا گناهکاران را بیامرزد و در عین حال مقدس باقی بماند. زیرا وی به جای نادیده گرفتن گناه، آن را مجازات کرد. ما به خاطر گناهانمان از خدا جدا بودیم، اما خدا ما را بواسطه عیسی مسیح (دوم قرنتیان ۵: ۱۸) و خون او (رومیان ۵: ۱، ۹: ۱۱، کولسیان ۱: ۲۰-۲۲) با خود مصالحه داده است. 
با مرگ مسیح بر صلیب و ریخته شدن خون وی، ما آمرزش گناهان را به دست می‌آوریم، نه بدین معنی که خدا گناهان ما را نادیده می‌گیرد، بلکه اینکه گناهان ما را بر می‌دارد (کولسیان ۲: ۱۳-۱۴، عبرانیان ۱۰: ۱۷) و ما را پاک می‌سازد (عبرانیان ۹: ۱۴، ۲۲، اول یوحنا ۱: ۷-۹) و با مرگ عیسی بر صلیب، او ابلیس را شکست داد و کار او را تباه ساخت (یوحنا ۱۲: ۳۱، عبرانیان ۲: ۱۴-۱۵). بسیاری از مسیحیان بر این عقیده اند که عیسی مرض‌های ما را نیز بر صلیب بر خود گرفت؛ به این ترتیب، برای بدنهای ما شفا و برای روح‌های ما آزادی از ارواح شریر را به ارمغان آورد؛ (به اشعیا ۵۳: ۴-۵، متی ۸: ۱۶-۱۷، مرقس ۱: ۲۷ و به مقالۀ عمومی: «شفا و رهایی» مراجعه کنید). عیسی با قیام خود امکان قیام بدنی ما را فراهم ساخته و به ما حیات ابدی بخشیده است (یوحنا ۶: ۵۴-۵۸، ۱۱: ۲۵-۲۶، اول قرنتیان ۱۵: ۲۰-۲۲). 
تمامی این برکات را عیسی با مرگ خود بر صلیب برای ما فراهم ساخت. اما عیسی کار دیگری نیز دارد که هنوز ادامه دارد. عیسی در روز پنطیکاست، روح‌القدس را فرستاد تا به کلیسا قدرت بخشد (یوحنا ۱۴: ۱۶-۱۷، ۱۵: ۲۶-۲۷، اعمال ۲: ۱-۴)؛ او هنوز هم روح‌القدس خود را می‌فرستد (به مرقس ۱: ۷-۸ و نیز مقاله عمومی: « تعمید روح‌القدس» مراجعه کنید). او وعده داده است که توسط روح‌القدس همواره همراه ما باشد (متی ۱۸: ۲۰، ۲۸: ۲۰، یوحنا ۱۴: ۱۶-۱۸). عیسی در آسمان برای ما شفاعت می‌کند و ما را مدد می‌رساند و برای ما دعا می‌کند (رومیان ۸: ۳۴، اول یوحنا ۲: ۱). عیسی همچنان «سر» کلیسا است (افسسیان ۵: ۲۳، کولسیان ۱: ۱۸) و نیز بر همه چیز حاکم است (متی ۲۸: ۱۸، افسسیان ۱: ۲۰-۲۲، فیلپیان ۲: ۹-۱۱). 
بی نظیر بودن مسیح 
عیسی مانند رهبران مذهبی دیگر یا بنیان گذران مذاهب دیگر نیست. بسیاری از شخصیت‌های مذهبی یا خدا انگاشته شده اند یا انسان، اما نه هر دو. آن شخصیت‌های مذهبی که انسان انگاشته شده اند، مرده اند و هیچکس ادعا نکرده که مجددا از مردگان برخاسته اند. 
عیسی تجسم واقعی خدا است. برخی تصور می‌کنند که عیسی فقط یک تجسم از تجسم‌های متعدد خدا است، اما چنین نیست. خدای زنده حقیقی تنها یک مجسم داشته است که همانا عیسی مسیح بوده است. کسی که ادعا می‌کند تجسم حقیقی خدا است، باید یک زندگی کاملا انسانی داشته باشد، اما در عین حال، با زندگی خود نشان دهد که کاملا خدا است (رومیان ۱: ۳-۴). کسی که ادعا دارد تجسم حقیقی خدا است، باید در زندگی خود عاری از گناه باشد. تنها عیسی زندگی یی کاملا انسانی داشت و در عین حال، این زندگی را بدون گناه سپری کرد (عبرانیان ۴: ۱۵، اول پطرس ۲: ۲۲). افرادی که در طول تاریخ ادعا کرده اند که تجسم خدا هستند، از چنین خصائصی برخوردار نبودند. 
عیسی واسطه‌ای حقیقی بین خدا و انسان است، زیرا او هم خدا و هم انسان است (عبرانیان ۹: ۱۵). عیسی برای اینکه کفاره انسانها باشد، باید انسان می‌بود (عبرانیان ۹: ۱۵). از سوی دیگر، حقیقتا باید خدا می‌بود (عبرانیان ۹: ۱۴). و عیسی حقیقتا باید انسان می‌بود تا به جای انسان بتواند شیطان را شکست دهد (عبرانیان ۲: ۱۴-۱۷)؛ و برای اینکه به اندازه کافی نیرومند باشد که شیطان و ارواح شریر را شکست دهد، باید خدا می‌بود (کولسیان ۱۵: ۲۶، مکاشفه ۱۹: ۱۱-۲۱). 
عیسی فقط نقش یک راهنما را در طریق نجات ایفا نمی‌کند؛ او در واقع خودش این راه است (یوحنا ۱۴: ۶). عیسی نه تنها واعظی است که ما را تشویق می‌کند تا زندگی خدا پسندانه‌ای داشته باشیم، بلکه این قدرت را نیز به ما می‌دهد تا بتوانیم اینچنین زندگی کنیم. وی به ما قدرت می‌دهد تا عادل باشیم. عیسی توسط قدرت روح‌القدس به ما این آزادی را می‌دهد تا از اسارت گناه آزاد باشیم. عیسی نه تنها تعلیم صحیح را به ما می‌دهد، بلکه حیات ابدی نیز به ما می‌بخشد. 
عیسی تنها طریق به سوی خدا است. «من راه و راستی و حیات هستم. هیچ کس نزد پدر جز به وسیلۀ من نمی‌اید» (یوحنا ۱۴: ۶). پطرس رسول نیز می‌فرماید: «و در هیچ کس غیر از او نجات نیست زیرا که اسمی دیگر زیر آسمان به مردم عطا نشده که بدان ما باید نجات یابیم» (اعمال ۴: ۱۲).

تفسیر کاربردی عبرانیان فصل ۱۳


 تفسیر کاربردی   عبرانیان  فصل ۱۳
۵ خدا نمی خواهد ما به چیزهای اولیۀ زندگی محتاج باشیم. او نیازهای اولیه ما را برآورده ساخته است ولی ممکن است بسیاری از امیال و آرزوهای ما را برآورده نسازد اگر در پی چیزهای این دنیا باشیم، حریص خواهیم شد. حرص، یک نوع بت پرستی است، زیرا شخص حریص پول و ثروت و مال دنیا را به جای خدا قرار می دهد وبه عوض خدا، اشیاء را می پرستد (افسسیان ۵: ۵ ؛ کولسیان ۳: ۵ را مشاهده کنید). این افراد، به جای پرستش خالق، مخلوق را مورد تکریم قرار می دهند. 
پولس به تیموتائوس نوشت: زیرا که طمع ریشۀ همۀ بدیها است که بعضی چون در پی آن می کوشیدند، از ایمان گمراه گشته، خود را به اقسام دردها سفتند (اول تیموتائوس ۶: ۱۰). شخصی که مال دنیا را دوست دارد، به تدریج محبتش را نسبت به خدا از دست خواهد داد و توجه خود را هرچه بیشتر متوجه اموال خویش خواهد نمود. عیسی مسیح فرمود که هیچ کس نمیتواند پول و خدا را باهم خدمت کند (متی ۶: ۲۴ و تفسیر آن را مشاهده کنید). از این گذشته، افراد پول دوست، درنهایت به انواع دردها دچار می گردند. این دردها زاییدۀ نگرانی ها و فکر در مورد سود و زیان و غیره است که انسان حریص را رنج میدهد. شخص پول پرست همیشه نگران این است که پولش را بیشتر کند. او هرگز در خود احساس امنیت ندارد و همیشه خواهان پول بیشتر است. 
بیایید به آنچه داریم قانع و راضی باشیم (فیلیپیان ۴: ۱۱-۱۲). پولس نوشت: لیکن دینداری با قناعت سود عظیمی است. زیرا که در این دنیا هیچ نیاورده ایم واضح است که از آن هیچ نمی توانیم برد. پس اگر خوراک و پوشاک داریم، به آنها قانع خواهیم بود(اول تیموتائوس ۶: ۶-۸).
عیسی مسیح در این باره فرمود: «پس اندیشه مکنید و مگویید چه بخوریم یا چه بپوشیم یا چه بنوشیم زیرا که در طلب جمیع این چیزها امت ها می باشند. اما پدر آسمانی شما می داند که بدین همه چیز احتیاج دارید. لیکن اول ملکوت خدا و عدالت او را بطلبید که این همه برای شما مزید خواهد شد» (متی ۶: ۳۱-۳۳).
نویسندۀ رساله از تثنیه ۳۱: ۶ نقل قول کرده، خاطر نشان می سازد که خدا هرگز ما را تنها نخواهد گذاشت. با وجود این اطمینان چه نیازی به نگرانی باقی می ماند؟

۱۳۹۴ آذر ۱۳, جمعه

تشویق های پایانی (۴: ۱-۹)


  تفسیر کاربردی   فیلیپیان  فصل ۴
تشویق های پایانی (۴: ۱-۹) 
۱ پولس رسول در فیلپیان ۳: ۱۲-۲۱ ایمانداران را به پایداری تشویق نمود. او به کلیسا هشدار داد که چیزهای گذشته را فراموش کنند و به هدف (عیسی مسیح) چشم بدوزند. او سفارش کرد که در مسیح کامل شده، منتظر بازگشت مسیح باشند. اینک پولس می نویسد: بنابراین، ای برادران عزیز و مورد اشتیاق من و شادی و تاج من، به همینطور در خداوند استوار باشید. 
ما باید در خداوند استوار باشیم. باید در قوت و فیض خدا استوار باقی بمانیم. یکی از بزرگترین امیدهای ما جهت پایداری در خداوند، این وعدۀ خداوند می باشد که در زمان آخر، مسیح باز خواهد گشت و بدنهای ذلیل ما را به صورت جسم جلال یافتۀ خود متبدل خواهد نمود (فیلیپیان ۳: ۲۰-۲۱).
پولس رسول کلیسای فیلیپی را با القاب و عناوینی نظیر برادران عزیز و مورد اشتیاق من و شادی و تاج من خطاب می کند (اول تسالونیکیان ۲: ۱۹). آنها ثمرۀ زحمت پولس بودند. آنها «تاج افتخار» و آن تاجی که برندۀ مسابقه دریافت می کند، به حساب می آمدند (اول قرنتیان ۹: ۲۵).
۲ در این آیه، مشاهده می کنیم که پولس سعی به میانجیگری در بین دو نفر از بانوان کلیسای فیلیپی دارد. پولس به ما نمی گوید که مسئله مورد اختلاف میان آن دو خانم چه بوده است. او فقط به این سفارش می کند که آنها دست از مخالفت برداشته در خداوند یک رای باشند (فیلیپیان ۲: ۲ را مشاهده کنید). هدف و آرزوی پولس رسول این است که در کلیسا اتحاد برقرار باشد. 
اتحاد کلیسا در گرو دو عامل می باشد: یکی تعلیم صحیح و دیگری زندگی پاگ. توبیخ و مقابلۀ افرادی که تعلیم غلط می دهند و یا در گناه زندگی کرده، حاضر به توبه نمی باشند، بسیار ضروری است. این افراد مانند یک غدۀ سرطانی در بدن مسیح (کلیسا) می باشند. تنها راه علاج این است که غدۀ سرطانی بریده و به دور انداخته شود. 
ولی با افرادی که در کلیسا با یکدیگر اختلاف سلیقه و اختلاف عقیده دارند، نباید مقابله نمود و آنها را سرزنش کرد. توبیخ برادر یا خواهری به زعم اختلاف سلیقه و یا اختلاف نظر، حرکتی نابخردانه و کودکانه است. این گونه حرکات می تواند به نابودی و از هم پاشیدگی کلیسا منجر شود. ما باید قبل از هر گونه توبیخ کردن و یا ملامت نمودن اعضای کلیسا، از خود بپرسیم که آیا این کار را برای محبت مسیح و به خاطر جلال نام او انجام می دهیم؟ در غیر این صورت، ما خداوند عیسی را مورد توبیخ قرار داده ایم! 
پولس به آن دو بانو التماس می کند که در خداوند یک رای باشند. قدم اول جهت ایجاد محیط مساعد برای اتحاد و یکدلی، این است که در کلیسا، ریاست و خداوندی به عهدۀ عیسی مسیح خداوند باشد. زیرا شرط داشتن یک رای در کلیسا این است که افراددر خداوند باشند. اگر اعضای کلیسا در ایمان به مسیح هم رای نباشند، ایجاد اتحاد در میان آنها بسیار مشکل و حتی غیر ممکن خواهد بود.
۳ علاوه بر استدعا از آن بانوان، پولس از یکی از اعضای کلیسای فیلیپی نیز خواهش می کند که آنها را در مسیر حل اختلافشان یاری دهد. پولس رسول آن فرد را همقطار خالص خود می نامد. در این آیه، پولس از فردی به نام اکلیمنتس و سایر همکارانخود یاد می کند، او با اطمینان می گوید که نام ایشان در دفتر حیات است ( لوقا ۱۰: ۲۰؛ مکاشفه ۳: ۵ را مشاهده کنید).
۴ پولس بار دیگر به کلیسای فیلیپی سفارش می کند که دائما شاد باشند (فیلیپیان ۳: ۱ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
پولس به فیلیپیان پیشنهاد نمی کند که شاد باشند، بلکه با اقتدار و تسلط یک رسول، به آنها دستور می دهد. اگر دائما غمگین باشیم، از فرمان خدا تخلف نموده ایم. مشخص است که بعضی اوقات، غم و نگرانی و ماتم و بیماری در زندگی هر یک از ما به پیش خواهد آمد و در این گونه مواقع، غمگین بودن، گناه نیست، ولی ما باید دائما به جهت گناهان خود و گناهان دیگران عزادار باشیم (متی ۵: ۴؛ رومیان ۱۲: ۱۵ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۵ پولس می گوید: اعتدال شما بر جمیع مردم معروف بشود. کلمۀ اعتدال دارای معنی جامعی می باشد. اعتدال دراینجا به معنی، تواضع، صبر، نیکویی و خلاصه ثمرات روح القدس است ( غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳). فرد صاحب اعتدال، انسانی سخاوتمند است. این چنین فردی به دنبال اقناع هوسها و منافع خودش نمی باشد بلکه به منافع دیگران نیز می اندیشد ( فیلیپیان ۲: ۲۰-۲۱). باشد که اعتدال ما نیز بر همه معروف شود. اعتدال و نیکویی کردن به یکدیگر ، نشانۀ شاگرد مسیح بودن است (یوحنا ۱۳: ۳۵). 
خداوند نزدیک است. منظور پولس این است که خداوند به کلیسای فیلیپی نزدیک است و بر آنها چشک دوخته است. مسیح دائما در حال پاک سازی کلیسای خود است. 
ولی این سخن پولس دارای معنی دیگری نیز می باشد. می گوید: خدا نزدیک است، زمان بازگشت خدا نزدیک می باشد (یعقوب ۵: ۸). بعضی ممکن است بپرسند که آیا خداوند در آمدن خود تاخیر می نماید؟ اگر در زمان نوشتن این نامه، آمدن خدا نزدیک بوده، پس چرا تا به حال او مراجعت ننموده است؟ بیایید در بارۀ صحت مراجعت خداوند دچار شک نشویم. برعکس کلام خدا را به یاد داشته باشیم که: یک روز نزد خدا چون هزار سال است و هزار سال چون یک روز (دوم پطرس ۳: ۸).
۶ برای هیچ چیز اندیشه مکنید. این نیز حکم و دستور است. از آنجا که نگرانی و اندیشه کردن نشانۀ عدم وجود ایمان است، بنابر این، نگرانی دائم گناه می باشد (رومیان ۱۴: ۲۳). خدا پدر آسمانی مهربان و بسیار قدرتمند ماست. او مانند اطفال خودش از ما مراقبت خواهد نمود (اول پطرس ۵: ۷). برای فرزندان خدا، جای نگرانی وجود ندارد (متی ۶: ۲۵-۳۴ را مشاهده کنید). 
با اینهمه، اگر به چیزی نیاز داشته باشیم، باید آن را از خدا تقاضا کنیم (متی ۶: ۱۱؛ ۷: ۷-۸). خدا پیش از آنکه از او چیزی طلب نماییم، از نیازهای ما باخبر می باشد. ولی همانگونه که پدران ما دوست دارند که تقاضاهای اطفال خود را بشنوند، پدر آسمانی ما هم مایل است تقاضای ما را بشنود. ولی ما موظف هستیم که نیازهای خود را به ایمان طلب کنیم ( یعقوب ۱: ۶-۸). وانگهی، ما باید با شکرگزاری تقاضاهای خود را به خدا عرضه کنیم (افسسیان ۵: ۲۰؛ فیلیپیان ۱: ۳). خدا دعاهای ما را می شنود و همیشه به تقاضاهای ما جواب خواهد داد. پس بیایید به هنگام دعا، ضمن عرضه کردن تقاضاهای خود، از او به خاطر جواب دادن دعایمان شکرگزاری نماییم (اول یوحنا ۵: ۱۴-۱۵ و تفسیر آن را مشاهده کنید).
۷ سلامتی خدا یکی از ثمرات نه گانه روح القدس می باشد (غلاطیان ۵: ۲۲). زمانی که سلامتی و صلح خدا به ذهن ما وارد گردد، نگرانی ها خارج خواهد شد. سلامتی خدا از عقل ما به مراتب بزرگتر و بالاتر است. سلامتی خدا و آرامشی که او به ما هدیه می دهد فوق از تمامی عقل است. به کمک ذهن و عقل خودمان، فقط قادر به دیدن اوضاع نگران کننده و غم انگیز می باشیم، ولی زمانی که آرامش خدا در ذهن و دل ما وارد شود، آنگاه متوجه خواهیم شد که اوضاع نگران کنندۀ سابق، قدرتی در بر هم زدن آرامش ما ندارد. پولس اطمینان می دهد که سلامتی خدا دلها و ذهن های شما را در مسیح عیسی نگاه خواهد داشت.
این آرامش الهی فقط به وسیلۀ مسیح عیسی به چنگ می آید. بدون ایمان به عیسی مسیح، روح القدس در وجود ما زندگی نخواهد کرد. و اگر روح القدس در وجود ما نباشد، سلامتی و آرامش خدا نیز در ما وجود نخواهد داشت.
۸ پس از خواندن این آیه باید از خود بپرسیم که در مورد چه چیزهایی تفکر می کنیم؟ آیا ذهن ما به افکار نیکو و مجید مشغول است؟ یا اینکه فکر خود را صرف پیدا کردن خطا و عیب در وجود و زندگی اطرافیانمان می نماییم؟ آیا شکوه و شکایت و نارضایتی در میانمان وجود دارد؟ بیایید این کارهای ناشایسته را متوقف کنیم. بیایید دربارۀ هر چه راست باشد و هر چه مجید و هر چه عادل و هر چه پاک و هر چه جمیل و هر چه نیک نام است و هر فضیلت و هر مدحی که بوده باشد تفکر کنیم.
۹ هر درس راست و هر نکته ای را که از کتاب مقدس فرا می گیریم باید به عمل ببندیم. یعقوب به ما هشدار می دهد که:کنندگان کلام باشید نه فقط شنوندگان که خود را فریب می دهند (یعقوب ۱: ۲۲-۲۵). اگر کلام خدا را به عمل بیاوریم نه تنهاسلامتی خدا با ما خواهد ماند (آیۀ ۷)؛ بلکه خدای سلامتی نیز با ما خواهد بود.
تشکر پولس به خاطر هدایای فیلیپیان (۴: ۱۰-۲۳) 
۱۰ پولس رسول به واسطۀ محبت و سخاوتی که کلیسای فیلیپی نشان داده است، شادی می کند. علت این است که اپفردتس به تازگی از جانب آنها، هدیه ای برای پولس آورده بود (آیۀ ۱۸).
۱۱-۱۲ مقصود پولس از ذکر کردن هدایای فیلیپیان، این نیست که آنها را به فرستادن هدایای بیشتری تشویق کند. بلکه هدف او از نگارش این سطور، صرفا تشکر و قدردانی از هدایا و توجه و دوستی آنها می باشد. پولس درس قناعت را فرا گرفته بود و در هر چیز و هر شرایطی قانع بود (اول تیموتائوس ۶: ۶). پولس از شرایط زندگی خود راضی بوده، به آنچه داشت قانع بود. رضایت پولس از زندگی خود، منوط به شرایط مادی و مالی نمی گردید، بلکه برای پولس رضایت واقعی زمانی بود که با خداوندش رابطۀ نزدیک داشته و سلامتی خدا او را در خود نگاه دارد (آیۀ ۷). بیایید ما نیز مانند پولس درس قناعت را یاد بگیریم. اگر خدا به فراوانی به ما داده است، بیایید که از آنچه که داریم با شکر و شادی استفاده کنیم. اگر کم داریم، به خدا جهت کمبودها شکایت نکنیم؛ برعکس باشد که با کمال میل، ارده و میل او رابرای زندگی خود بپذیریم (ایوب ۱: ۲۱-۲۲).
افراد دنیوی، یعنی آن کسانی که دنیا و لذتها و موقعیت های این دنیا را بیشتر از خدا و ارادۀ خدا دوست دارند، همواره در پی راحتی جسمانی و مادی می باشند. ما باید به جحت مسائل مادی و جسمانی خود دعا کنیم ولی باید مراقب باشیم که فقط نیازها و ضروریات را از خدا طلب نماییم. حال آنکه در مورد مسائل روحانی و نیازهای روحانی، هیچ حد و مرزی برای طلبیدن وجود ندارد. خدا می خواهد ما نعمتهای بهتر را به غیرت بطلبیم (اول قرنتیان ۱۲: ۳۲). زیرا که خدا مایل است که ما از لحاظ روحانی کامل و مقدس بشویم.
۱۳ پولس در آیۀ ۱۲ گفت که او قناعت را آموخته است. برای قانع بودن چه چیزی را باید یاد گرفت؟ راه یادگیری قانع بودن به زندگی چیست؟ پولس جواب این سوال را اینگونه مطرح می کند: قوت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت می بخشد. هیچ کاری نیست که مسیح به ما قدرت انجامش را نداده باشد (دوم قرنتیان ۱۲: ۹ را مشاهده کنید). به همین دلیل، ما هر کاری را به کمک مسیح می توانیم انجام دهیم (افسسیان ۳: ۲۰-۲۱ را مشاهده کنید).
۱۴ هر چند که پولس قادر به انجام هر کاری در مسیح بود، و حتی بی کمک کلیسای فیلیپی هم می توانست روزگار را سپری کند، ولی او از کمک فیلپیان ممنون است و از سخاوت آنها قدردانی می کند.
۱۵-۱۶ در این آیه، پولس زحمات و هدایای فیلیپیان را به خاطر آورده، از ایشان به خاطر سخاوتشان قدردانی می کند (فیلپیان ۱: ۴-۵).
۱۷ تشکر پولس از فیلپیان به قصد دریافت هدایا و کمکهای بیشتر از سوی آنها نیست. بلکه او این کلمات را به خاطر برکت دادن به کلیسای فیلپیان می نویسد. او می خواهد که فیلپیان ثمرۀ روحانی سخاوتشان را بچشند. پولس می گوید: طالب ثمری هستم که به حساب شما بیفزاید.
۱۸ پولس می گوید: که به واسطۀ این هدیۀ آخری که اپفردتس از سوی فیلپیان برایش آورده است، او کاملا پُرگشته است. هدیۀ فیلپیان مانند عطر خوشبوی و قربانی مقبول و پسندیدۀ خداست. هر زمانی که ما به دیگران کمک می کنیم، مخصوصا آنانی که در کار خدمت به مسیح زحمت می کشند، مثل آن است که عطری خوشبوی و قربانی و پسندیده ای به خدا تقدیم کرده ایم (عبرانیان ۱۳: ۱۶ را مشاهده کنید). این نوع قربانی، مقبول خداوند می باشد. هرگاه برای برادران خود خدمتی انجام می دهیم، مثل این است که مسیح را خدمت کرده ایم (متی ۲۵: ۴۰). ولی آنچه که بیشتر از سخاوتمندمان خدا را شادمان می سازد، بذل وقت و کار خود برای خدمت او و دیگران می باشد. او می خواهد ما خود را به عنوان هدیۀ زنده به حضور او تقدیم نماییم (رومیان ۱۲: ۱-۲؛ عبرانیان ۱۰: ۵-۷).
۱۹-۲۰ وعده ای که پولس در آیۀ ۱۹ به کلیسای فیلپیان داده است، یکی از بزرگترین قولهای خدا می باشد: اما خدای من همۀ احتیاجات شما را بر حسب دولت خود در جلال در مسیح عیسی رفع خواهد نمود. خدا همۀ احتیاجات شما را، اعم از مالی، جسمی، عاطفی، و روحانی و ... رفع خواهد نمود. برادر و خواهر عزیز، آیا به چیزی نیازمند می باشی؟ با سادگی به خدا اعتماد کن و او قول داده است که همۀ احتیاجات تو را برآورده خواهد ساخت (دوم قرنتیان ۹: ۸ را مشاهده کنید). 
خدا همۀ احتیاجات ما را در مسیح عیسی رفع خواهد کرد. بدون مسیح، هیچ یک از وعده های خدا را دریافت نخواهیم نمود. تمامی نیازهای روحانی ما به وسیلۀ مسیح و در مسیح برآورده شده اند. خدا با مسیح، همه چیز را به ما خواهد داد؛ ولی جدا از مسیح هیچ نخواهیم داشت (متی ۶: ۳۳؛ رومیان ۸: ۳۲ و تفسیر آن را مشاهده کنید). 
آیا فکر می کنید خدا با سخاوت و گشاده دشتی به ما برکت نخواهد داد؟ آیا خدا بیش از نیازمان به ما نخواهد بخشید؟ او با کمال سخاوت و گشاده دستی، باران برکت خود را بر سر ما می باراند. او بر حسب دولت جلال خود به ما برکت خواهد داد (افسسیان ۱: ۳؛ ۴: ۸؛ ۳: ۲۰-۲۱ را مشاهده کنید). هیچ انتها و محدودیتی برای دولت و ثروت جلال عیسی مسیح وجود ندارد. خداوند این دریای بیکران دولت و نعمت را به ما وعده فرموده است. خدا را شکر باد! 
در اینجا، لازم به تذکر است که منظور پولس در این آیه بیشتر برکات روحانی است. خدا وعده داده است که نیازهای ما را رفع کند، ولی او ممکن است برخی خواسته های ما را بی جواب بگذارد و برخی دعاها را اجابت نکند. ولی در رابطه با نیازهای روحانی، او همواره آمادۀ برکت دادن به ما و فراهم نمودن احتیاجات ما می باشد.
۲۱-۲۲ در این آیات، پولس رسول سلامهای افراد مختلف در روم را به فیلیپیان می رساند. آنانی که از اهل خانۀ قیصر هستندخدمتکاران دربار امپراتور می باشند. پولس در روم زندانی بود و به همین جهت با بعضی از خدمتکاران قیصر آشنا شده بود و به واسطۀ شهدت او، بعضی از آنها به مسیح ایمان آورده بودند (فیلپیان ۱: ۱۳ را مشاهده کنید).
۲۳ اول قرنتیان ۱۶: ۲۳ و تفسیر آن را مشاهده کنید.

۱۳۹۴ آذر ۱۰, سه‌شنبه

تعمید مردگان Baptism for the Deads


  تعمید مردگان     Baptism for the Deads 
در کتاب مقدس فقط در یک آیه به تعمید برای مردگان اشاره شده است. "والا آنانی که برای مردگان تعمید می‏‏یابند، چه کنند؟ هرگاه مردگان مطلقاً بر نمی‏خیزند، پس چرا برای ایشان تعمید می‏‏گیرند؟" (اول قرنتیان ۱۵: ۲۹). درک معنای این آیه بسیار مشکل است و محققان کتاب مقدس نیز دارای نظرات متفاوتی در این زمینه هستند. البته در کل این فصل از کتاب قرنتیان بر اساس تعلیم به قیامت از مردگان قرار دارد. 
ایمانداران کلیسای قرنتس مبادرت به انجام تعمید به نیابت از مردگان خود می‏‏کردند. علت این امر کاملا مشهود نیست اما شاید دلیل آن این بوده که ایشان فکر می‏‏کردند که مردگان ایشان فرصت شنیدن کلام را نداشته یا فرصت تعمید را نیافته بودند. اما به هر حال بر اساس کتاب مقدس هیچگاه تعمید سبب نجات شخص نخواهد شد بلکه صرفا این ایمان به مسیح است که سبب نجات را فراهم می‏‏سازد. خارج از این مورد در هیچ قسمت از کتاب مقدس هیچ اشاره‏ای ‏‏به تعمید از مردگان نشده است. 
صرفا در حال حاضر فقط فرقه مورمونها مبادرت به تعمید به نیابت از مردگان می‏‏کنند و هیچ کلیسای دیگری مبادرت به انجام چنین تعمیدی نمی‏‏کند. 

همانا خداوند درکتاب امثال سلیمان میفرماید


همانا خداوند درکتاب امثال سلیمان میفرماید





1 ای‌ پسر من‌، تعلیم‌ مرا فراموش‌ مكن‌ و دل تو اوامر مرا نگاه‌ دارد، 2 زیرا كه‌ طول‌ ایام‌ و سالهای‌ حیات‌ و سلامتی‌ را برای‌ تو خواهد افزود. 3 زنهار كه‌ رحمت‌ و راستی‌ تو را ترك‌ نكند. آنها را بر گردن‌ خود ببند و بر لوح‌ دل‌ خود مرقوم‌ دار. 4 آنگاه‌ نعمت‌ و رضامندی‌ نیكو، در نظر خدا و انسان‌ خواهی‌ یافت‌. 5 به‌ تمامی‌ دل‌ خود بر خداوند توكل‌ نما و بر عقل‌ خود تكیه‌مكن‌. 6 در همه‌ راههای‌ خود او را بشناس‌، و او طریقهایت‌ را راست‌ خواهد گردانید. 7 خویشتن‌ را حكیم‌ مپندار، از خداوند بترس‌ و از بدی‌ اجتناب‌ نما. 8 این‌ برای‌ ناف‌ تو شفا، و برای‌ استخوانهایت‌ مغز خواهد بود. 9 از مایملك‌ خود خداوند را تكریم‌ نما و از نوبرهای‌ همه‌ محصول‌ خویش‌. 10 آنگاه‌ انبارهای‌ تو به‌ وفور نعمت‌ پر خواهد شد، و چرخشتهای‌ تو از شیره‌ انگور لبریز خواهد گشت‌. 11 ای‌ پسر من‌، تأدیب‌ خداوند را خوار مشمار، و توبیخ‌ او را مكروه‌ مدار. 12 زیرا خداوند هر كه‌ را دوست‌ دارد تأدیب‌ می‌نماید، مثل‌ پدرْ پسر خویش‌ را كه‌ از او مسرور می‌باشد. 13 خوشابحال‌ كسی‌ كه‌ حكمت‌ را پیدا كند، و شخصی‌ كه‌ فطانت‌ را تحصیل‌ نماید. 14 زیرا كه‌ تجارت‌ آن‌ از تجارت‌ نقره‌ و محصولش‌ از طلای‌ خالص‌ نیكوتر است‌. 15 از لعلها گرانبهاتر است‌ و جمیع‌ نفایس‌ تو با آن‌ برابری‌ نتواند كرد. 16 به‌ دست‌ راست‌ وی‌ طول‌ ایام‌ است‌، و به‌ دست‌ چپش‌ دولت‌ و جلال‌. 17 طریقهای‌ وی‌ طریقهای‌ شادمانی‌ است‌ و همه‌ راههای‌ وی‌ سلامتی‌ می‌باشد. 18 به‌ جهت‌ آنانی‌ كه‌ او را به‌ دست‌ گیرند، درخت‌ حیات‌ است‌ و كسی‌ كه‌ به‌ او متمّسك‌ می‌باشد خجسته‌ است‌. 19 خداوند به‌ حكمت‌ خود زمین‌ را بنیاد نهاد، و به‌ عقل‌ خویش‌ آسمان‌ را استوار نمود. 20 به‌ علم‌ او لجّه‌ها مُنْشَّق‌ گردید، و افلاك‌ شبنم‌ را می‌چكانید. 21 ای‌ پسر من‌، این‌ چیزها از نظر تو دور نشود. حكمت‌ كامل‌ و تمیز را نگاه‌ دار. 22 پس‌ برای‌ جان‌ تو حیات‌، و برای‌ گردنت‌ زینت‌ خواهد بود. 23 آنگاه‌ در راه‌ خود به‌ امنیت‌ سالك‌خواهی‌ شد، و پایت‌ نخواهد لغزید. 24 هنگامی‌ كه‌ بخوابی‌، نخواهی‌ ترسید و چون‌ دراز شوی‌ خوابت‌ شیرین‌ خواهد شد. 25 از خوف‌ ناگهان‌ نخواهی‌ ترسید، و نه‌ از خرابی شریران‌ چون‌ واقع‌ شود. 26 زیرا خداوند اعتماد تو خواهد بود و پای‌ تو را از دام‌ حفظ‌ خواهد نمود. 27 احسان‌ را از اهلش‌ باز مدار، هنگامی‌ كه‌ بجا آوردنش‌ در قوّت‌ دست‌ توست‌. 28 به‌ همسایه‌ خود مگو برو و بازگرد، و فردا به‌ تو خواهم‌ داد، با آنكه‌ نزد تو حاضر است‌. 29 بر همسایه‌ات‌ قصد بدی‌ مكن‌، هنگامی‌ كه‌ او نزد تو در امنیت‌ ساكن‌ است‌. 30 با كسی‌ كه‌ به‌ تو بدی‌ نكرده‌ است‌، بی‌سبب‌ مخاصمه‌ منما. 31 بر مرد ظالم‌ حسد مبر و هیچكدام‌ از راههایش‌ را اختیار مكن. 32 زیرا كج‌خلقان‌ نزد خداوند مكروهند، لیكن‌ سّر او نزد راستان‌ است‌. 33 لعنت‌ خداوند بر خانه‌ شریران‌ است‌. اما مسكن‌ عادلان‌ را بركت‌ می‌دهد. 34 یقین‌ كه‌ مستهزئین‌ را استهزا می‌نماید، اما متواضعان‌ را فیض‌ می‌بخشد. 35 حكیمان‌ وارث‌ جلال‌ خواهند شد، اما احمقان‌ خجالت‌ را خواهند برد.