۱۳۹۳ اسفند ۹, شنبه

پس برتری یهودیان چیست ؟


رومیان   فصل ۳  ( ترجمه قدیم)

  پس برتری یهودیان چیست ؟
 ۱ پس‌ برتری‌ یهود چیست‌؟ و یا از ختنه‌ چه فایده‌؟  ۲ بسیار از هر جهت‌؛ اول‌ آنکه‌ بدیشان‌ کلام‌ خدا امانت‌ داده‌ شده‌ است‌.  ۳ زیرا که‌ چه‌ بگوییم‌ اگر بعضی‌ ایمان‌ نداشتند؟ آیا بی‌ایمانی‌ ایشان‌ امانت‌ خدا را باطل‌ می‌سازد؟  ۴ حاشا! بلکه‌ خدا راستگو باشد و هر انسان‌ دروغگو، چنانکه‌ مکتوب‌ است‌: “تا اینکه‌ در سخنان‌ خود مصَدق‌ شوی‌ و در داوری‌ خود غالب‌ آیی‌.”  ۵ لکن‌ اگر ناراستی‌ ما عدالت‌ خدا را ثابت‌ می‌کند، چه‌ گوییم‌؟ آیا خدا ظالم‌ است‌ وقتی‌ که‌ غضب‌ می‌نماید؟ بطور انسان‌ سخن‌ می‌گویم‌.  ۶ حاشا! در این‌ صورت‌ خدا چگونه‌ عالم‌ را داوری‌ خواهد کرد؟  ۷ زیرا اگر به‌ دروغ‌ من‌، راستی خدا برای‌ جلال‌ او افزون‌ شود، پس‌ چرا بر من‌ نیز چون‌ گناهکار حکم‌ شود؟  ۸ و چرا نگوییم‌،چنانکه‌ بعضی‌ بر ما افترا می‌زنند و گمان‌ می‌برند که‌ ما چنین‌ می‌گوییم‌، بدی‌ بکنیم‌ تا نیکویی‌ حاصل‌ شود؟ که‌ قصاص‌ ایشان‌ به‌ انصاف‌ است‌.

  همه به گناه گرفتارند
 ۹ پس‌ چه‌ گوییم‌؟ آیا برتری‌ داریم‌؟ نه‌ به‌ هیچ‌وجه‌! زیرا پیش‌ ادعا وارد آوردیم‌ که‌ یهود و یونانیان‌ هر دو به‌ گناه‌ گرفتارند.  ۱۰ چنانکه‌ مکتوب‌ است‌ که‌ “کسی‌ عادل‌ نیست‌، یکی‌ هم‌ نی‌.  ۱۱ کسی‌ فهیم‌ نیست‌، کسی‌ طالب‌ خدا نیست‌.  ۱۲ همه‌ گمراه‌ و جمیعا باطل‌ گردیده‌اند. نیکوکاری‌ نیست‌ یکی‌ هم‌ نی‌.  ۱۳ گلوی‌ ایشان‌ گور گشاده‌ است‌ و به‌ زبانهای‌ خود فریب‌ می‌دهند. زهر مار در زیر لب‌ ایشان‌ است‌،  ۱۴ و دهان‌ ایشان‌ پر از لعنت‌ و تلخی‌ است‌.  ۱۵ پایهای‌ ایشان‌ برای‌ خون‌ ریختن‌ شتابان‌ است‌.  ۱۶ هلاکت‌ و پریشانی‌ در طریقهای‌ ایشان‌ است‌،  ۱۷ و طریق‌ سلامتی‌ را ندانسته‌اند.  ۱۸ خدا ترسی‌ در چشمانشان‌ نیست‌.”  ۱۹ الان‌ آگاه‌ هستیم‌ که‌ آنچه‌ شریعت‌ می‌گوید، به‌ اهل‌ شریعت‌ خطاب‌ می‌کند تا هر دهانی‌ بسته‌ شود و تمام‌ عالم‌ زیر قصاص‌ خدا آیند.  ۲۰ از آنجا که‌ به‌ اعمال‌ شریعت‌ هیچ‌ بشری‌ در حضور او عادل‌ شمرده‌ نخواهد شد، چونکه‌ از شریعت‌ دانستن‌ گناه‌ است‌.

  عدالت بوسیله ایمان برای همه
 ۲۱ لکن‌ الحال‌ بدون‌ شریعت‌، عدالت‌ خدا ظاهر شده‌ است‌، چنانکه‌ تورات‌ و انبیا بر آن‌شهادت‌ می‌دهند؛  ۲۲ یعنی‌ عدالت‌ خدا که‌ بوسیله‌ ایمان‌ به‌ عیسی‌ مسیح‌ است‌، به‌ همه‌ و کل آنانی‌ که‌ ایمان‌ آورند. زیرا که‌ هیچ‌ تفاوتی‌ نیست‌،  ۲۳ زیرا همه‌ گناه‌ کرده‌اند واز جلال‌ خدا قاصر می‌باشند،  ۲۴ و به‌ فیض‌ او مجانا عادل‌ شمرده‌ می‌شوند به‌ وساطت‌ آن‌ فدیه‌ای‌ که‌ در عیسی‌ مسیح‌ است‌. ۲۵ که‌ خدا او را از قبل‌ معین‌ کرد تا کفاره‌ باشد به‌ واسطه‌ ایمان‌ به‌وسیله‌ خون‌ او تا آنکه‌ عدالت‌ خود را ظاهر سازد، به‌سبب‌ فرو گذاشتن‌ خطایای‌ سابق‌ در حین‌ تحمل‌ خدا،  ۲۶ برای‌ اظهار عدالت‌ خود در زمان‌ حاضر، تا او عادل‌ شود و عادل‌ شمارد هرکسی‌ را که‌ به‌ عیسی‌ ایمان‌ آورد.  ۲۷ پس‌ جای‌ فخر کجا است‌؟ برداشته‌ شده‌ است‌! به‌ کدام‌ شریعت‌؟ آیا به‌ شریعت‌ اعمال‌؟ نی‌ بلکه‌ به‌ شریعت‌ ایمان‌.  ۲۸ زیرا یقین‌ می‌دانیم‌ که‌ انسان‌ بدون‌ اعمال‌ شریعت‌، محض‌ ایمان‌ عادل‌ شمرده‌ می‌شود.  ۲۹ آیا او خدای‌ یهود است‌ فقط‌؟ مگر خدای‌ امت‌ها هم‌ نیست‌؟ البته‌ خدای‌ امت‌ها نیز است‌.  ۳۰ زیرا واحد است‌ خدایی‌ که‌ اهل‌ ختنه‌ را از ایمان‌، و نامختونان‌ را به‌ ایمان‌ عادل‌ خواهد شمرد.  ۳۱ پس‌ آیا شریعت‌ را به‌ ایمان‌ باطل‌ می‌سازیم‌؟ حاشا! بلکه‌ شریعت‌ را استوار می‌داریم‌. 

حکم بر حق خدا بر یهود وغیر یهود


رومیان   فصل ۲  ( ترجمه قدیم)

  حکم بر حق خدا بر یهود وغیر یهود
 ۱ لهذا ای‌ آدمی‌ که‌ حکم‌ می‌کنی‌، هر که‌باشی‌ عذری‌ نداری‌ زیرا که‌ به‌ آنچه‌ بر دیگری‌ حکم‌ می‌کنی‌، فتوا بر خود می‌دهی‌، زیرا تو که‌ حکم‌ می‌کنی‌، همان‌ کارها را به‌ عمل‌ می‌آوری‌.  ۲ و می‌دانیم‌ که‌ حکم‌ خدا بر کنندگان چنین‌ اعمال‌ بر حق است‌.  ۳ پس‌ ای‌ آدمی‌ که‌ بر کنندگان چنین‌ اعمال‌ حکم‌ می‌کنی‌ و خود همان‌ را می‌کنی‌، آیا گمان‌ می‌بری‌ که‌ تو از حکم‌ خدا خواهی‌ رست‌؟  ۴ یا آنکه‌ دولت‌ مهربانی‌ و صبر و حلم‌ او را ناچیز می‌شماری‌ و نمی‌دانی‌ که‌ مهربانی‌ خدا تو را به‌ توبه‌ می‌کشد؟  ۵ و به‌سبب‌ قساوت‌ و دل‌ ناتوبه‌کار خود، غضب‌ را ذخیره‌ می‌کنی‌ برای‌ خود در روز غضب‌ و ظهور داوری‌ عادله‌ خدا  ۶ که‌ به‌ هر کس‌ برحسب‌ اعمالش‌ جزا خواهد داد:  ۷ اما به‌ آنانی‌ که‌ با صبر در اعمال‌ نیکو طالب‌ جلال‌ و اکرام‌ و بقایند، حیات‌ جاودانی‌ را؛  ۸ و اما به‌ اهل‌ تعصب‌ که‌ اطاعت‌ راستی‌ نمی‌کنند بلکه‌ مطیع‌ ناراستی‌ می‌باشند، خشم‌ و غضب  ۹ و عذاب‌ و ضیق‌ بر هر نَفس‌ بشری‌ که‌ مرتکب‌ بدی‌ می‌شود، اول‌ بر یهود و پس‌ بر یونانی‌؛  ۱۰ لکن‌ جلال‌ و اکرام‌ و سلامتی‌ بر هر نیکوکار، نخست‌ بر یهود و بر یونانی‌ نیز.  ۱۱ زیرا نزد خدا طرفداری‌ نیست‌،  ۱۲ زیرا آنانی‌ که‌ بدون‌ شریعت‌ گناه‌ کنند، بی‌شریعت‌ نیز هلاک‌ شوند و آنانی‌ که‌ با شریعت‌ گناه‌ کنند، از شریعت‌ بر ایشان‌ حکم‌ خواهد شد.  ۱۳ از آن‌ جهت‌ که‌ شنوندگان شریعت‌ در حضور خدا عادل‌ نیستند بلکه‌ کنندگان شریعت‌ عادل‌ شمرده‌ خواهند شد.  ۱۴ زیرا هرگاه‌ امت‌هایی‌ که‌ شریعت‌ ندارند کارهای‌ شریعت‌ را به‌ طبیعت‌ بجا آرند، اینان‌ هرچند شریعت‌ ندارند، برای‌ خود شریعت‌ هستند،  ۱۵ چونکه‌ از ایشان‌ ظاهر می‌شود که‌ عمل‌ شریعت‌ بر دل‌ ایشان‌ مکتوب‌ است‌ و ضمیر ایشان‌ نیز گواهی‌ می‌دهد و افکار ایشان‌ با یکدیگر یا مذمت‌ می‌کنند یا عذر می‌آورند،  ۱۶ در روزی‌ که‌ خدا رازهای‌ مردم‌ را داوری‌ خواهد نمود به‌ وساطت‌ عیسی‌ مسیح‌ برحسب‌ بشارت‌ من‌.  ۱۷ پس‌ اگر تو مسمی‌ به‌ یهود هستی‌ و بر شریعت‌ تکیه‌ می‌کنی‌ و به‌ خدا فخر می‌نمایی‌،  ۱۸ و اراده‌ او را می‌دانی‌ و از شریعت‌ تربیت‌ یافته‌، چیزهای‌ افضل‌ را می‌گزینی‌،  ۱۹ و یقین‌ داری‌ که‌ خود هادی‌ کوران‌ و نور ظلمتیان‌  ۲۰ و مودب‌ جاهلان‌ و معلم‌ اطفال‌ هستی‌ و در شریعت‌ صورت‌ معرفت‌ و راستی‌ را داری‌،  ۲۱ پس‌ ای‌ کسی‌ که‌ دیگران‌ را تعلیم‌ می‌دهی‌، چرا خود را نمی‌آموزی‌؟ و وعظ‌ می‌کنی‌ که‌ دزدی‌ نباید کرد، آیا خود دزدی‌ می‌کنی‌؟  ۲۲ و از زنا کردن‌ نهی‌ می‌کنی‌، آیا خود زانی‌ نیستی‌؟ و از بتها نفرت‌ داری‌، آیا خود معبدها را غارت‌ نمی‌کنی‌؟  ۲۳ و به‌ شریعت‌ فخر می‌کنی‌، آیا به‌ تجاوز از شریعت‌ خدا را اهانت‌ نمی‌کنی‌؟  ۲۴ زیرا که‌ به‌سبب‌ شما در میان‌ امت‌ها اسم‌ خدا را کفر می‌گویند، چنانکه‌مکتوب‌ است. ۲۵ زیرا ختنه‌ سودمند است‌ هرگاه‌ به‌ شریعت‌ عمل‌ نمایی‌. اما اگر از شریعت‌ تجاوز نمایی‌، ختنه‌ تو نامختونی‌ گشته‌ است‌.  ۲۶پس‌ اگر نامختونی‌، احکام‌ شریعت‌ را نگاه‌ دارد، آیا نامختونی او ختنه‌ شمرده‌ نمی‌شود؟  ۲۷ و نامختونی طبیعی‌ هرگاه‌ شریعت‌ را بجا آرد، حکم‌ خواهد کرد بر تو که‌ با وجود کتب‌ و ختنه‌ از شریعت‌ تجاوز می‌کنی‌.  ۲۸ زیرا آنکه‌ در ظاهر است‌، یهودی‌ نیست‌ و آنچه‌ در ظاهر در جسم‌ است‌، ختنه‌ نی‌.  ۲۹ بلکه‌ یهود آن‌ است‌ که‌ در باطن‌ باشد و ختنه‌ آنکه‌ قلبی‌ باشد، در روح‌ نه‌ در حرف‌ که‌ مدح‌ آن‌ نه‌ از انسان‌ بلکه‌ از خداست‌. 

غضب خدا بر مردمان


رومیان   فصل ۱  ( ترجمه قدیم)
 ۱ پولس‌، غلام‌ عیسی‌ مسیح‌ و رسول‌ خوانده شده‌ و جدا نموده‌ شده‌ برای‌ انجیل‌ خدا،  ۲ که‌ سابقا وعده‌ آن‌ را داده‌ بود به‌ وساطت‌ انبیای‌ خود در کتب‌ مقدسه‌،  ۳ درباره‌ پسر خود که‌ بحسب‌ جسم‌ از نسل‌ داود متولد شد،  ۴ و بحسب‌ روح‌ قدوسیت پسر خدا به‌ قوت‌ معروف‌ گردید از قیامت‌ مردگان‌ یعنی‌ خداوند ما عیسی‌ مسیح‌،  ۵ که‌ به‌ او فیض‌ و رسالت‌ را یافتیم‌ برای‌ اطاعت‌ ایمان‌ در جمیع‌ امت‌ها به‌خاطر اسم‌ او،  ۶ که‌ در میان‌ ایشان‌ شما نیز خوانده‌ شده‌ عیسی‌ مسیح‌ هستید،  ۷ به‌ همه‌ که‌ در روم‌ محبوب‌ خدا و خوانده‌ شده‌ و مقدسید، فیض‌ و سلامتی‌ از جانب‌ پدر ما خدا و عیسی‌ مسیح‌ خداوند بر شما باد.

  اشتیاق برای دیدار رومیان
 ۸ اول‌ شکر می‌کنم‌ خدای‌ خود را به‌ وساطت‌ عیسی‌ مسیح‌ درباره‌ همگی‌ شما که‌ ایمان‌ شما در تمام‌ عالم‌ شهرت‌ یافته‌ است‌؛ ۹ زیرا خدایی‌ که‌ او را به‌ روح‌ خود در انجیل‌ پسرش‌ خدمت‌ می‌کنم‌، مرا شاهد است‌ که‌ چگونه‌ پیوسته‌ شما را یاد می‌کنم‌،  ۱۰ و دائما در دعاهای‌ خود مسألت‌ می‌کنم‌ که‌ شاید الا´ن‌ آخر به‌ اراده‌ خدا سعادت‌یافته‌، نزد شما بیایم‌.  ۱۱ زیرا بسیار اشتیاق‌ دارم‌ که‌ شما را ببینم‌ تا نعمتی‌ روحانی‌ به‌ شما برسانم‌ که‌ شما استوار بگردید،  ۱۲ یعنی‌ تا در میان‌ شما تسلی‌ یابیم‌ از ایمان‌ یکدیگر، ایمان‌ من‌ و ایمان‌ شما.  ۱۳ لکن‌ ای‌ برادران‌، نمی‌خواهم‌ که‌ شما بی‌خبر باشید از اینکه‌ مکررا اراده‌ آمدن‌ نزد شما کردم‌ و تا به‌ حال‌ ممنوع‌ شدم‌ تا ثمری‌ حاصل‌ کنم‌ در میان‌ شما نیز چنانکه‌ در سایر امت‌ها.  ۱۴ زیرا که‌ یونانیان‌ و بربریان‌ و حکما و جهلا را هم‌ مدیونم‌.  ۱۵ پس‌ همچنین‌ بقدر طاقت‌ خود مستعدم‌ که‌ شما را نیز که‌ در روم‌ هستید بشارت‌ دهم‌.  ۱۶ زیرا که‌ از انجیل‌ مسیح‌ عار ندارم‌ چونکه‌ قوت‌ خداست‌، برای‌ نجات‌ هر کس‌ که‌ ایمان‌ آورد، اول‌ یهود و پس‌ یونانی‌،  ۱۷ که‌ در آن‌ عدالت‌ خدا مکشوف‌ می‌شود، از ایمان‌ تا ایمان‌، چنانکه‌ مکتوب‌ است‌ که‌ عادل‌ به‌ ایمان‌ زیست‌ خواهد نمود.

  غضب خدا بر مردمان
 ۱۸ زیرا غضب‌ خدا از آسمان‌ مکشوف‌ می‌شود بر هر بی‌دینی‌ و ناراستی‌ مردمانی‌ که‌ راستی‌ را در ناراستی‌ باز می‌دارند.  ۱۹چونکه‌ آنچه‌ از خدا می‌توان‌ شناخت‌، در ایشان‌ ظاهر است‌ زیرا خدا آن‌ را بر ایشان‌ ظاهر کرده‌ است‌.  ۲۰ زیرا که‌ چیزهای‌ نادیده‌ او یعنی‌ قوت‌ سرمدی‌ و الوهیتش‌ از حین‌ آفرینش‌ عالم‌ بوسیله‌ کارهای‌ او فهمیده‌ و دیده‌ می‌شود تا ایشان‌ را عذری‌ نباشد.  ۲۱ زیرا هر چند خدا را شناختند، ولی‌ او را چون‌ خدا تمجید و شکر نکردند بلکه‌ در خیالات‌ خود باطل‌ گردیده‌، دل‌ بی‌فهم‌ ایشان‌ تاریک‌ گشت‌.  ۲۲ ادعای‌ حکمت‌ می‌کردند و احمق‌ گردیدند.  ۲۳ و جلال‌ خدای‌ غیرفانی‌ را به‌ شبیه‌ صورت‌ انسان‌ فانی‌ و طیور و بهایم‌ و حشرات‌ تبدیل‌ نمودند.  ۲۴ لهذا خدا نیز ایشان‌ را در شهوات‌ دل‌ خودشان‌ به‌ ناپاکی‌ تسلیم‌ فرمود تا در میان‌ خود بدنهای‌ خویش‌ را خوار سازند،  ۲۵ که‌ ایشان‌ حق خدا را به‌ دروغ‌ مبدل‌ کردند و عبادت‌ و خدمت‌ نمودند مخلوق‌ را به‌ عوض‌ خالقی‌ که‌ تا ابدالا´باد متبارک‌ است‌. آمین‌.  ۲۶ از این‌ سبب‌ خدا ایشان‌ را به‌ هوسهای‌ خباثت‌ تسلیم‌ نمود، به‌ نوعی‌ که‌ زنانشان‌ نیز عمل‌ طبیعی‌ را به‌ آنچه‌ خلاف‌ طبیعت‌ است‌ تبدیل‌ نمودند.  ۲۷ و همچنین‌ مردان‌ هم‌ استعمال‌ طبیعی‌ زنان‌ را ترک‌ کرده‌، از شهوات‌ خود با یکدیگر سوختند. مرد با مرد مرتکب‌ اعمال‌ زشت‌ شده‌، عقوبت‌ سزاوار تقصیر خود را در خود یافتند.  ۲۸ و چون‌ روا نداشتند که‌ خدا را در دانش‌ خود نگاه‌ دارند، خدا ایشان‌ را به‌ ذهن‌ مردود واگذاشت‌ تا کارهای‌ ناشایسته‌ بجا آورند.  ۲۹ مملو از هر نوع‌ ناراستی‌ و شرارت‌ و طمع‌ و خباثت‌؛ پر از حسد و قتل‌ و جدال‌ و مکر و بدخویی‌؛  ۳۰ غمازان‌ و غیبت‌کنندگان‌ و دشمنان‌ خدا و اهانت‌کنندگان‌ و متکبران‌ و لافزنان‌ و مبدعان‌ شر و نامطیعان‌والدین‌؛  ۳۱ بی‌فهم‌ و بی‌وفا و بی‌الفت‌ و بی‌رحم‌.  ۳۲ زیرا هر چند انصاف‌ خدا را می‌دانند که‌ کنندگان‌ چنین‌ کارها مستوجب‌ موت‌ هستند، نه‌ فقط‌ آنها را می‌کنند بلکه‌ کنندگان‌ را نیز خوش‌ می‌دارند. 

۱۳۹۳ بهمن ۲۹, چهارشنبه

پرهیز از تبعیض

پرهیز از تبعیض

۱برادران من، ایمانِ شما به عیسی مسیح، خداوند پرجلالمان، با تبعیض همراه نباشد.۲اگر کسی با انگشتریِ زرین و جامه فاخر به مجلس شما درآید و فقیری نیز با جامۀ ژنده وارد شود،۳و شما به آن که جامۀ فاخر در‌بر دارد توجه خاص نشان دهید و به او بگویید: «در این جای نیکو بنشین،» امّا فقیر را بگویید: «همان جا بایست!» و یا: «اینجا پیش پاهای من بر زمین بنشین،»۴آیا در میان خود تبعیض قائل نشده و با اندیشۀ بد قضاوت نکرده‌اید؟
۵برادران عزیز، گوش فرادهید! مگر خدا فقیران این جهان را برنگزیده تا در ایمان دولتمند باشند و پادشاهی‌ای را به‌میراث یابند که او به دوستدارانِ خود وعده فرموده است؟۶امّا شما به فقیر بی‌حرمتی روا داشته‌اید. آیا دولتمندان نیستند که بر شما ستم روا می‌دارند و شما را به محکمه می‌کشند؟۷آیا ایشان نیستند که به آن نام شریف که بر شما نهاده شده، کفر می‌گویند؟
۸اگر براستی شریعت شاهانه را مطابق با این گفتۀ کتاب به‌جای آورید که می‌فرماید: «همسایه‌ات را همچون خویشتن محبت نما،» کارِ نیکو کرده‌اید.۹امّا اگر تبعیض قائل شوید، گناه کرده‌اید و شریعت، شما را چون افرادی قانون‌شکن، محکوم می‌کند.۱۰زیرا اگر کسی تمام شریعت را نگاه دارد امّا در یک مورد بلغزد، مجرم به شکستن تمام شریعت است.۱۱چه، او که گفت: «زنا مکن،» همچنین گفته است: «قتل مکن.» پس هرچند زنا نکنی، امّا اگر قتل کنی، شریعت را شکسته‌ای.
۱۲پس همچون کسانی سخن گویید و عمل کنید که می‌دانند بر پایۀ شریعتِ آزادی، بر آنها داوری خواهد شد،۱۳زیرا داوری الهی نسبت به آن که رحم نکرده باشد، بی‌رحم خواهد بود. امّا رحم بر داوری پیروز خواهد شد!

استدعای پولُس دربارۀ اونیسیموس

شکرگزاری و دعا

۴من با یاد‌آوردنت در دعاهایم، همواره خدای خود را سپاس می‌گویم،۵زیرا وصف ایمانت به خداوندْ عیسی و محبتت به همۀ مقدّسان را می‌شنوم.۶دعایم این است که مشارکت ایمانت بسی کارگر افتاده، تو را به شناخت هر قابلیت نیکویی رهنمون شود که در جهت نیل به قامت مسیح در ماست.۷محبت تو مرا سخت شاد و دلگرم کرده است، چه تو به دلهای مقدّسان طراوت و تازگی بخشیده‌ای.

استدعای پولُس دربارۀ اونیسیموس

۸از این‌رو، هرچند در مسیح این جسارت را دارم که تو را به انجام آنچه سزاوار است حکم کنم،۹ترجیح می‌دهم بر پایۀ محبت استدعا کنم. پس من، پولُسِ پیر، که اکنون نیز زندانی مسیحْ عیسایم،۱۰دربارۀ پسرم اونیسیموس که در بندْ او را پدر شده‌ام، استدعایی از تو دارم.۱۱او در گذشته برای تو بی‌فایده بود، امّا اکنون هم تو را و هم مرا مفید است.
۱۲او را که پارۀ‌تن من است نزد تو بازمی‌فرستم.۱۳می‌خواستم نزد خود نگاهش بدارم تا در مدتی که به‌خاطر انجیل در‌بندم، سهم تو را در خدمت به من بر عهده گیرد.۱۴امّا نخواستم کاری بدون موافقت تو کرده باشم، تا احسانت از روی میل باشد، نه به‌اجبار.۱۵چهبسا که از همین‌رو اندک زمانی از تو جدا شد تا برای همیشه نزدت بازگردد،۱۶امّا دیگر نه چون غلام، بلکه بالاتر از آن، چون برادری عزیز. او مرا بس عزیز است، امّا تو را به‌مراتب عزیزتر است، خواه در مقام یک انسان و خواه در مقام برادری در خداوند.
۱۷پس اگر مرا رفیق خود می‌دانی، او را همانگونه بپذیر که مرا می‌پذیری.۱۸اگر خطایی به تو کرده، یا چیزی به تو بدهکار است، آن را به حساب من بگذار.۱۹من، پولُس، به‌دست خود می‌نویسم که آن را جبران خواهم کرد - البته نیازی نمی‌بینم بگویم که تو جان خود را نیز به من مدیونی.۲۰آری ای برادر، آرزو دارم در خداوند نفعی از تو به من برسد؛ پس جان مرا در مسیح تازه ساز.۲۱این را می‌نویسم چون از اطاعت تو اطمینان دارم و می‌دانم حتی بیش از آنچه می‌گویم، خواهی کرد.
۲۲در ضمن، اتاقی نیز برایم مهیا کن، زیرا امید دارم به‌سبب دعاهایتان به شما بخشیده شوم.
۲۳اِپافْراس، همزندان من در مسیحْ عیسی، تو را سلام می‌فرستد.۲۴همچنین همکارانم، مَرقُس، آریستارخوس، دیماس و لوقا تو را سلام می‌گویند.


۲۵فیض خداوندْ عیسی مسیح با روح شما باد.

اندرز پولُس به تیموتائوس

اندرز پولُس به تیموتائوس

۱۰ولی تو تعلیم و رفتار و هدف و ایمان و صبر و محبت و تحمّل مرا۱۱و آزارهایی را که دیدم و رنجهایی را که کشیدم، نظاره‌گر بوده‌ای و از آنچه در اَنطاکیه، قونیه و لِستْره بر سرم آمد و آزارهایی که به من رسید، نیک آگاهی. امّا خداوند مرا از آنهمه رهانید.۱۲براستی، همۀ کسانی که بخواهند در مسیحْ عیسی با دینداری زیست کنند، آزار خواهند دید؛۱۳امّا شرارت‌پیشگان و شیّادان در بدی پیش خواهند رفت؛ فریب خواهند داد و فریب خواهند خورد.۱۴امّا تو در آنچه آموخته و بدان ایمان آورده‌ای پایدار باش، چرا‌که می‌دانی آنها را از چه‌کسان فراگرفته‌ای،۱۵و چگونه از کودکی کتب مقدّس را دانسته‌ای که می‌تواند تو را حکمت آموزد برای نجاتی که از راه ایمان به مسیحْ عیسی است.۱۶تمامی کتب مقدّس الهام خداست و برای تعلیم و تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است،۱۷تا مرد خدا به‌کمال برای هر کار نیکو تجهیز گردد.

۴

۱در برابر خدا و مسیحْ عیسی که بر زندگان و مردگان داوری خواهد کرد، و نظر به ظهور او و پادشاهی‌اش، تو را مکلّف می‌سازم که۲کلام را موعظه کنی و به‌گاه و به‌بیگاه آمادۀ این کار باشی و با صبر بسیار و تعلیم دقیق، به اصلاح و توبیخ و تشویق بپردازی.۳زیرا زمانی خواهد آمد که مردم به تعلیم صحیح گوش فرا‌نخواهند داد، بلکه بنا‌به میل خویش، معلّمان بسیار گِرد خود خواهند آورد تا آنچه را که گوشهایشان طالب شنیدن آن است، از آنان بشنوند؛۴و از گوش فرادادن به حقیقت رویگردان شده، به‌سوی افسانه‌ها منحرف خواهند گشت.۵امّا تو در همه‌حال بهوش باش؛ سختیها را بر خود هموار کن؛ کار مبشّر را انجام ده و خدمت خویش را به‌کمال به انجام رسان.
۶زیرا من، هم‌اکنون، همچون هدیه‌ای ریختنی، در حال ریخته شدنم و زمان رحلتم فرارسیده است.۷جنگِ نیکو را جنگیده‌ام، مسابقه را به‌پایان رسانده و ایمان را محفوظ داشته‌ام.۸اکنون تاج پارسایی برایم آماده است، تاجی که خداوند، آن داور عادل، در آن روز به من عطا خواهد کرد - نه‌تنها به من، بلکه به همۀ آنان که مشتاق ظهور او بوده‌اند.

۱۳۹۳ بهمن ۲۸, سه‌شنبه

ترغیب به وفاداری

ترغیب به وفاداری


۳وقتی تو را شب و روز، پیوسته در دعاهایم یاد می‌دارم، خدا را سپاس می‌گزارم، خدایی را که من نیز چون پدرانم با وجدانی پاک خدمتش می‌کنم.۴چون اشکهای تو را به‌خاطر می‌آورم، آرزو می‌کنم با تو دیدارْ تازه کنم تا از شادی لبریز شوم.۵ایمان بی‌ریای تو را به‌یاد می‌آورم، ایمانی که نخست در مادربزرگت لوئیس و سپس در مادرت اِفْنیکی ساکن بود، و یقین دارم اکنون نیز در تو ساکن است.۶از این‌رو، تو را یادآور می‌شوم که آن عطای خدا را که به‌واسطۀ دست گذاشتن من، در تو جای گرفته، شعله‌ور سازی.۷زیرا روحی که خدا به ما بخشیده، نه روح ترس، بلکه روح قوّت و محبت و انضباط است.
۸پس، از شهادت بر خداوند ما عار مدار، و نه از من که به‌خاطر او در بندم، بلکه تو نیز با اتکا به نیروی الهی در رنج کشیدن برای انجیل سهیم باش.۹خدا ما را نجات داده و به زندگی مقدّس فراخوانده است. این نه به‌سبب اعمال ما، بلکه به‌خاطر قصد و فیض خودِ اوست، فیضی که در مسیحْ عیسی از ایام ازل به ما عطا شده بود،۱۰ولی اکنون با ظهور نجات‌دهندۀ ما مسیحْ عیسی عیان گشته است - هماو که به‌واسطۀ انجیل، مرگ را باطل کرد و حیات و فناناپذیری را آشکار ساخت.۱۱و من برگماشته شده‌ام تا واعظ، رسول و معلّم این انجیل باشم.۱۲از همین‌روست که اینگونه رنج می‌کشم، امّا عار ندارم، چرا‌که می‌دانم به که ایمان آورده‌ام و یقین دارم که او قادر است امانتم را تا بدان روز حفظ کند.
۱۳با ایمان و محبتی که در مسیحْ عیسی یافت می‌شود، به آنچه از من شنیده‌ای چون الگوی تعلیم صحیح تمسّک جوی.۱۴به یاری روح‌القدس که در ما ساکن است، آن امانت نیکو را که به تو سپرده شده، پاس‌دار.
۱۵آگاهی که ساکنان ایالت آسیا، جملگی از من روی برتافته‌اند، از آن جمله، فیگِلوس و هِرموگِنِس.
۱۶رحمت خداوند بر خانوادۀ اونیسیفوروس باد، چه او بارها جان مرا تازه کرد و از زنجیرهایم عار نداشت.۱۷بلکه آنگاه که به روم آمد، بسیار مرا جُست تا سرانجام یافت.۱۸رحمت خداوند در آن روزِ خاص شامل حال او شود. تو خود از خدمات بسیار او در اِفِسُس، نیک آگاهی.

۲

۱پس تو ای فرزندم، در فیضی که در مسیحْ عیسی است نیرومند شو،۲و آنچه را که در حضور گواهان بسیار از من شنیدی، به مردمان امینی بسپار که از عهدۀ آموزش دیگران نیز برآیند.۳همچون سربازِ شایستۀ مسیحْ عیسی، در تحمّل رنجها سهیم باش.۴هیچ‌کس به‌هنگام سربازی، خود را گرفتار مشغولیتهای زندگی نمی‌سازد، چرا‌که خواهان جلب خشنودی فرماندۀ خویش است.۵به همینسان، ورزشکاری که در میدان مسابقه هماوردی می‌کند، تاج پیروزی را دریافت نخواهد کرد، اگر به‌قانونْ هماوردی نکرده باشد.۶آن که باید نخست از محصول نصیب ببرد، کشاورزی است که محنت کشیده است.۷به آنچه می‌گویم بیندیش، که خداوند تو را در فهم همۀ اینها بصیرت خواهد بخشید.
۸عیسی مسیح را به‌خاطر‌دار که از نسل داوود بود و، از مردگان برخاست؛ این است انجیل من،۹که به‌خاطرش در رنجم، تا بدان حد که چون مجرمان به زنجیرم کشیده‌اند. امّا کلام خدا در زنجیر نیست.۱۰پس همه‌چیز را به‌خاطر برگزیدگان تحمل می‌کنم تا آنان نیز نجاتی را که در مسیحْ عیساست، با جلال جاودانی به‌دست آورند.
۱۱این سخن درخور اعتماد است که:
اگر با او مردیم،
با او زندگی هم خواهیم کرد.
۱۲اگر تحمّل کنیم،
با او سلطنت هم خواهیم کرد.
اگر انکارش کنیم،
او نیز انکارمان خواهد کرد.
۱۳اگر بی‌وفا شویم،
او وفادار خواهد ماند،
از آن‌رو که خویشتن را انکار نتواند کرد.

۱۳۹۳ بهمن ۲۴, جمعه

تفسیر کاربردی یوحنا فصل ۸


تفسیر کاربردی یوحنا فصل ۸
ترجمه قدیم
۳۱ پس‌ عیسی‌ به‌ یهودیانی‌ که‌ بدو ایمان‌ آوردند، گفت‌: “اگر شما در کلام‌ من‌ بمانید، فی‌الحقیقه‌ شاگرد من‌ خواهید شد،
تفسیر کاربردی
دنباله بحث با یهودیان (۸: ۳۱-۴۷) 
۳۱ بسیاری از یهودیان عادی به عیسی ایمان آوردند (آیه ۳۰). عیسی به ایشان فرمود: «اگر شما در کلام من بمانید فی الحقیقت شاگرد من خواهید شد.» عیسی می‌دانست که ایمان ایشان سست است. وی به ایشان آموزش می‌داد که ایمان حقیقی، به معنی «ماندن در کلام او» می‌‌باشد، یعنی به جا آوردن و طاعت از آن. ایشان باید دائماً در کلام او بمانند (متی ۷: ۲۱؛ مرقس ۴: ۱۶-۱۷؛ ۱۳: ۱۳؛ لوقا ۹: ۶۲؛ یوحنا ۱۵: ۷؛ دوم یوحنا ۹ و تفسیر آنها مشاهده شود). تنها در صورتی شاگردان حقیقی او خواهند بود که اراده او را بجا آورند.
ترجمه قدیم
۳۲ و حق را خواهید شناخت‌ و حق شما را آزاد خواهد کرد.”
تفسیر کاربردی
۳۲ شخصی که در کلام مسیح «می ماند»، حقیقت را خواهد شناخت. کلام مسیح حق است .... فیض و راستی به وسیله عیسی مسیح رسید (یوحنا ۱: ۱۷). نه تنها این، بلکه شخصی که در کلام مسیح می‌‌ماند، آزاد خواهد شد. حقیقت مسیح، انسان را از یوغ جهل و گناه آزاد خواهد کرد. خدا عیسی را به جهان فرستاد تا رستگاری را به اسیران موعظه کند (لوقا ۴: ۱۸). رها شدن از گناه به معنای نجات یافتن است.
بسیاری از مردم آگاه نیستند که از لحاظ روحانی اسیر هستند. یهودیان می‌‌پنداشتند که «آزاد» هستند.(آیه ۳۳) اما در واقع، اسیر گناه و اسیر شریعت خود بودند. شریعت ایشان آنان را به مرگ محکوم می‌کرد. تنها حقیقت عیسی می‌توانست ایشان را آزاد سازد (رومیان ۸: ۱-۲؛ غلاطیان ۵: ۱ و تفسیر آنها مشاهده شود).

برتولما Bartholomew


برتولما Bartholomew
لغت فوق به معنای پسر تولما می باشد.
برتولما نام یکی از دوازده شاگردان عیسای مسیح بوده است. در اناجیل همسو نام برتولما همراه با فلیپس شاگرد دیگر عیسای مسیح برده شده است، اما در انجیل یوحنا هرگز نامی از برتولما برده نشده، از آن جهت که نام وی همیشه با فلیپس بوده و در انجیل یوحنا از نام نتنائیل استفاده شده است. احتمال می رود که نتنائیل همان برتولما باشد. نام وی در تمامی لیست نام شاگردان در اناجیل ذکر شده است.
برتولما توسط فلیپس از وجود مسیح آگاهی یافت. و با ناباوری به حضور مسیح رفت. مسیح او را یک مرد شریف و یک اسرائیلی واقعی خواند. و زمانی که عیسی گفت او را قبل از اینکه فلیپس پیدا کند در زیر درخت انجیر دیده است، برتولما، او را پسر خدا و پادشاه اسرائیل خواند.
یک روز پس از رستاخیز، عیسی‌ باز در کناره‌ دریای‌ طبریه‌، برای سومین بار در بین شاگردان حضور پیدا کرد، برتولما نیز در بین شاگردان حضور داشت و شاهد معجزه صید صد و پنجاه و سه ماهی بود و در خوردن نان و ماهی با عیسی شرکت داشت.
برتولما یکی از شاهدان عروج عیسی به آسمان بود و پس از عروج عیسی به آسمان، برتولما یکی از اشخاصی بود که در بالاخانه ای جهت دعا و نیایش با سایر شاگردان جمع می شد.

درگذشت
بنا بر روایات، برتولما در سفر بشارتی همراه فلیپس و توما بوده است. برتولما در نزدیکی مرز هندوستان و ارمنستان موعظه می کرده است. گفته می شود وی در شهر آلباناپولیس، ارمنستان، بصورت زنده پوست کنده شده و پس از آن وی را به صلییب کشیده و در انتها سر وی را از تنش جدا کردند.

Symbol
نماد
نماد برتولما چاقو می باشد، که معمولا روی تصویر یک سِپر کشیده می شود.
تصویر چاقو نمادی است که نشان دهنده آن است که اندریاس را بصورت زنده و با چاقو پوست کنده اند.
بیست و چهارم ماه اگوست (August) هر سال، روز یادبود برتولما می باشد.

منابع کتاب مقدس: متی باب ۱۰ - مرقس باب ۳ - لوقا باب ۶ - یوحنا باب ۱ و ۲۱ - اعمال باب ۱
متی باب ۱۰ آیه ۳
۳ فیلپس و برتولما؛ توما و متای‌ باجگیر؛ یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و لبی‌ معروف‌ به‌ تدی‌؛
مرقس باب ۳ آیه ۱۸
۱۸ و اندریـاس‌ و فیلپّـس‌ وبرتولما و متی‌ و توما و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و تدی‌ و شمعون‌ قانوی‌،
لوقا باب ۶ آیه ۱۴
۱۴ یعنی‌ شمعون‌ که‌ او را پطرس‌ نیز نام‌ نهاد و برادرش‌ اندریاس‌، یعقوب‌ و یوحنا، فیلپس‌ و برتولما،
یوحنا باب ۲۱ آیه ۱ تا ۲
۱ بعد از آن‌ عیسی‌ باز خود را در کناره‌دریای‌ طبریه‌، به‌ شاگردان‌ ظاهر ساخت‌ و بر اینطور نمودار گشت‌: ۲ شمعون‌ پطرس‌ و تومای‌ معروف‌ به‌ توأم‌ و نتنائیل‌ که‌ از قانای‌ جلیل‌ بود و دو پسر زبدی‌ و دو نفر دیگر از شاگردان‌ او جمع‌ بودند.
اعمال باب ۱ آیه ۱۳
۱۳ و چون‌ داخل‌ شدند، به‌ بالاخانه‌ای‌ برآمدند که‌ در آنجا پطرس‌ و یوحنا و یعقوب‌ و اَندریاس‌ و فیلپس‌ و توما و برتولما و متی‌ و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و شمعون غیور و یهودای‌ برادر یعقوب‌ مقیم‌ بودند.
یوحنا باب ۱ آیه ۴۵ تا ۵۰
۴۵ فیلپس‌ نتنائیل‌ را یافته‌، بدو گفت‌: “آن‌ کسی‌ را که‌ موسی‌ در تورات‌ و انبیا مذکور داشته‌اند، یافته‌ایم‌ که‌ عیسی‌ پسر یوسف‌ ناصری‌ است‌.” ۴۶ نتنائیل‌ بدو گفت‌: “مگر می‌شود که‌ از ناصره‌ چیزی‌ خوب‌ پیدا شود؟” فیلپس‌ بدو گفت‌: “بیا و ببین‌.” ۴۷ و عیسی‌ چون‌ دیـد که‌ نتنائیـل‌ به‌سوی‌ او می‌آید، درباره‌ او گفت‌: “اینک‌ اسرائیلی‌ حقیقی‌ که‌ در او مکری‌ نیست‌.” ۴۸ نتنائیل‌ بدو گفت‌: “مرا از کجا می‌شناسی‌؟” عیسی‌ در جواب‌ وی‌ گفت‌: “قبل‌ از آنکه‌ فیلپس‌ تو را دعوت‌ کند، در حینی‌ که‌ زیر درخت‌ انجیر بودی‌ تو را دیدم‌.” ۴۹ نتنائیل‌ در جواب‌ او گفت‌: “ای‌ استاد تو پسر خدایی‌! تو پادشاه‌ اسرائیل‌ هستی‌!” ۵۰ عیسی‌ در جواب‌ او گفت‌: “آیا از اینکه‌ به‌ تو گفتم‌ که‌ تو را زیر درخت‌ انجیر دیدم‌، ایمان‌ آوردی‌؟ بعد از این‌ چیزهای‌ بزرگتر از این‌ خواهی‌ دید.”

توما Thomas


توما Thomas
لغت فوق به معنای دوقلو می باشد.
توما نام یکی از دوازده شاگردان عیسای مسیح بوده که به توأم به معنای دوقلو نیز نامیده می شده است. توأم نامی یونانی و مشابه توما بوده است. تنها در انجیل یوحنا از او به نام توأم نیز یاد شده است. در لیست شاگردان مسیح نام توما معمولا همراه با نام متی ذکر شده است.
زمانیکه عیسای مسیح جهت زنده کردن ایلعازر قصد رفتن به بیت عنیا را داشت، تمامی شاگردان می خواستند وی را به خاطر ترس از سنگسار شدن منصرف کنند، ولی تنها کسی که موافق با رفتن بود توما بود و گفت: “ما نیز برویم‌ تا با او بمیریم‌.”.
توما نیز زمانی که عیسای مسیح در مورد رفتن و راه خود صحبت میکرد، توما تنها کسی بود که از وی در مورد پیدا کردن راه رسیدن به وی، سوال کرد.
زمانیکه شاگردان خبر قیام مسیح از مردگان را به توما گفتند، او نتوانست آنرا باور کند، وی پس از آنکه عیسای مسیح را دید و مسیح حضور خود را به وی ثابت کرد، قیام مسیح از مردگان را باور کرد و مسیح را خداوند نامید.
یک روز پس از رستاخیز، عیسی‌ باز در کناره‌ دریای‌ طبریه‌، برای سومین بار در بین شاگردان حضور پیدا کرد، توما نیز در بین شاگردان حضور داشت و شاهد معجزه صید صد و پنجاه و سه ماهی بود و در خوردن نان و ماهی با عیسی شرکت داشت.
پس از عروج مسیح به آسمان، توما یکی از اشخاصی بود که در بالاخانه ای جهت دعا و نیایش با سایر شاگردان جمع می شد.

درگذشت
بنا به روایات، وی سپس به هند و پارت جهت بشارت رفته است. توما در جوانی به شغل نجاری مشغول بوده و در هندوستان با دستان خود یک کلیسا ساخته است. موعظه های توما در هندوستان باعث شد که برهماییها مردم را بر علیه وی تحریک کنند، توما با پرتاب یک نیزه که از بدن او رد شد و سپس با سنگسار کردن به شهادت می رسد. اما در کتاب مقدس در این باره و مرگ وی چیزی گفته نشده است.

Symbol
نماد
نماد توما، دو چوب است که بصورت گونیا به هم میخ شده است و یک نیزه که بصورت عمود ایستاده است، که معمولا روی تصویر یک سِپر کشیده می شود.
تصویر دو چوب نشانگر شغل نجاری توما، و نیزه نمادی از شهادت وی می باشد.
بیست و یکم ماه دسامبر (December) هر سال، روز یادبود توما می باشد.

منابع کتاب مقدس: متی باب ۱۰- مرقس باب ۳ - لوقا باب ۶ - اعمال باب ۱ - یوحنا باب ۱۱ ، ۱۴ ، ۲۰ ، ۲۱
متی باب ۱۰ آیه ۳
۳ فیلپس و برتولما؛ توما و متای‌ باجگیر؛ یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و لبی‌ معروف‌ به‌ تدی‌؛
مرقس باب ۳ آیه ۱۸
۱۸ و اندریـاس‌ و فیلپّـس‌ وبرتولما و متی‌ و توما و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و تدی‌ و شمعون‌ قانوی‌،
لوقا باب ۶ آیه ۱۵
۱۵ متی‌ و توما، یعقوب‌ ابن‌ حلْفی‌ و شمعون‌ معروف‌ به‌ غیور.
اعمال باب ۱ آیه ۱۳
۱۳ و چون‌ داخل‌ شدند، به‌ بالاخانه‌ای‌ برآمدند که‌ در آنجا پطرس‌ و یوحنا و یعقوب‌ و اَندریاس‌ و فیلپس‌ و توما و برتولما و متی‌ و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و شمعون غیور و یهودای‌ برادر یعقوب‌ مقیم‌ بودند.
یوحنا باب ۱۱ آیه ۱۶
۱۶ پس‌ توما که‌ به‌ معنی‌ توام‌ باشد، به‌ همشاگردان‌ خود گفت‌: “ما نیز برویم‌ تا با او بمیریم‌.”
یوحنا باب ۲۰ آیه ۲۴
۲۴ اما توما که‌ یکی‌ از آن‌ دوازده‌ بود و او را توأم‌ می‌گفتند، وقتی‌ که‌ عیسی‌ آمد با ایشان‌ نبود.
یوحنا باب ۲۱ آیه ۲
۲ شمعون‌ پطرس‌ و تومای‌ معروف‌ به‌ توأم‌ و نتنائیل‌ که‌ از قانای‌ جلیل‌ بود و دو پسر زبدی‌ و دو نفر دیگر از شاگردان‌ او جمع‌ بودند.
یوحنا باب ۱۱ آیه ۱۴ تا ۱۶
۱۴ آنگاه‌ عیسی‌ علانیه بدیشان‌ گفت‌: “ایلعازر مرده‌ است‌. ۱۵ و برای‌ شما خشنود هستم‌ که‌ در آنجا نبودم‌ تا ایمان‌ آرید ولکن‌ نزد او برویم‌.” ۱۶ پس‌ توما که‌ به‌ معنی‌ توام‌ باشد، به‌ همشاگردان‌ خود گفت‌: “ما نیز برویم‌ تا با او بمیریم‌.”
یوحنا باب ۱۴ آیه ۴ تا ۷
۴ و جایی‌ که‌ من‌ می‌روم‌ می‌دانید و راه‌ را می‌دانید.” ۵ توما بدوگفت‌: “ای‌ آقا نمی‌دانیم‌ کجا می‌روی‌. پس‌ چگونه‌ راه‌ را توانیم‌ دانست‌؟” ۶ عیسی‌ بدو گفت‌: “من‌ راه‌ و راستی‌ و حیات‌ هستم‌. هیچ‌کس‌ نزد پدر جز به‌وسیله‌ من‌ نمی‌آید. ۷ اگر مرا می‌شناختید، پدر مرا نیز می‌شناختید و بعد از این‌ او را می‌شناسید و او را دیده‌اید.”
یوحنا باب ۲۰ آیه ۲۴ تا ۲۸
۲۴ اما توما که‌ یکی‌ از آن‌ دوازده‌ بود و او راتوأم‌ می‌گفتند، وقتی‌ که‌ عیسی‌ آمد با ایشان‌ نبود. ۲۵ پس‌ شاگردان‌ دیگر بدو گفتند: “خداوند را دیده‌ایم‌.” بدیشان‌ گفت‌: “تا در دو دستش‌ جای‌ میخها را نبینم‌ و انگشت‌ خود را در جای‌ میخها نگذارم‌ و دست‌ خود را بر پهلویش‌ ننهم‌، ایمان‌ نخواهم‌ آورد.” ۲۶ و بعد از هشت‌ روز باز شاگردان‌ با توما در خانه‌ای‌ جمع‌ بودند و درها بسته‌ بود که‌ ناگاه‌ عیسی‌ آمد و در میان‌ ایستاده‌، گفت‌: “سلام‌ بر شما باد!” ۲۷ پس‌ به‌ توما گفت‌: “انگشت‌ خود را به‌ اینجا بیاور و دستهای‌ مرا ببین‌ و دست‌ خود را بیاور و بر پهلوی‌ من‌ بگذار و بی‌ایمان‌ مباش‌ بلکه‌ ایمان‌ دار.” ۲۸ توما در جواب‌ وی‌ گفت‌: “ای‌ خداوند من‌ و ای‌ خدای‌ من‌.”
یوحنا باب ۲۱ آیه ۱ تا ۲
۱ بعد از آن‌ عیسی‌ باز خود را در کناره ‌دریای‌ طبریه‌، به‌ شاگردان‌ ظاهر ساخت‌ و بر اینطور نمودار گشت‌: ۲ شمعون‌ پطرس‌ و تومای‌ معروف‌ به‌ توأم‌ و نتنائیل‌ که‌ از قانای‌ جلیل‌ بود و دو پسر زبدی‌ و دو نفر دیگر از شاگردان‌ او جمع‌ بودند.

شمعون Simon


شمعون Simon
لغت فوق به معنای خداوند شنیده است می باشد.
شمعون، یکی از دوازده شاگردان عیسی بود. وی در اناجیل متی و مرقس« شمعون قانوی » و در انجیل لوقا و کتاب اعمال « شمعون غیور » نیز نامیده شده است.
قانوی نام گروه و حزبی مذهبی بوده که یهودیان برای براندازی دولت روم در اسرائیل ایجاد کرده بودند و به آنان غیور نیز گفته می شده است و شمعون نیز قبل از آشنایی با عیسی یکی از اعضای این گروه بوده است. اما هیچ گونه مرجعی در این مورد وجود ندارد.
پس از عروج مسیح به آسمان، شمعون یکی از اشخاصی بود که در بالاخانه ای جهت دعا و نیایش با سایر شاگردان جمع می شد. پس از آن در مورد شمعون، چیز دیگری در کتاب مقدس دیده نمی شود.

درگذشت
بنا بر روایات، وی در مصر، افریقا و انگلیس موعظه می کرده است و بنا بر روایاتی دیگر، شمعون و تدی با هم در ایران ( پرشیا ) موعظه می کرده اند و با هم یا هم زمان به شهادت رسیده اند. و گفته می شود: شمعون بوسیله گردن زدن ( قطع سر ) یا قطعه قطعه شدن بوسیله اره به شهادت رسیده است. اما در کتاب مقدس در این باره و مرگ وی چیزی گفته نشده است.

Symbol
نماد
نماد شمعون یک کتاب انجیل و یک ماهی می باشد، که معمولا روی تصویر یک سِپر کشیده می شود.
تصویر ماهی نشان بر شغل شمعون که ماهیگیر بوده، دارد. چون شمعون همزمان با شغل ماهیگیری به موعظه انجیل نیز می پرداخته است، کتاب انجیل در نماد وی قرار داده شده است.
بیست و هشتم ماه اکتبر (October) هر سال، روز یادبود شمعون غیور می باشد.

منابع کتاب مقدس: متی باب ۱۰ - مرقس باب ۳ - لوقا باب ۶ - اعمال باب ۱
مرقس باب ۳ آیه ۱۸
۱۸ و اندریـاس‌ و فیلپّـس‌ وبرتولما و متی‌ و توما و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و تدی‌ و شمعون‌ قانوی‌،
متی باب ۱۰ آیه ۱ تا ۴

۱ و دوازده‌ شاگرد خود را طلبیده‌، ایشان‌را بر ارواح‌ پلید قدرت‌ داد كه‌ آنها را بیرون‌ كنند و هر بی

لوقا باب ۶ آیه ۱۵
۱۵ متی‌ و توما، یعقوب‌ ابن‌ حلْفی‌ و شمعون‌ معروف‌ به‌ غیور.
اعمال باب ۱ آیه ۱۳
۱۳ و چون‌ داخل‌ شدند، به‌ بالاخانه‌ای‌ برآمدند که‌ در آنجا پطرس‌ و یوحنا و یعقوب‌ و اَندریاس‌ و فیلپس‌ و توما و برتولما و متی‌ و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و شمعون غیور و یهودای‌ برادر یعقوب‌ مقیم‌ بودند

تدی Thaddaeus


تدی Thaddaeus
لغت فوق به معنای قلب، سینه می باشد.
تدی لقب لبی، یکی از دوازده شاگردان عیسی بود. وی « یهودا برادر یعقوب » و « یهودا پسر یعقوب » نیز نامیده شده است. در کتاب یوحنا وی یهودا ( نه یهودای اسخریوطی ) نامیده شده است.
در لیست نام شاگردان مسیح از وی به نام تدی نام برده شده است. اما در سایر قسمتهای اناجیل از وی به عنوان یهودا برادر یا پسر یعقوب نام برده شده است. البته در آن دوران اغلب افراد دارای دو یا سه نام بوده اند که می توانست شامل نام یونانی یا عبری باشد و در بعضی مواقع نیز با لقب ایشان نامیده می شده اند.
تدی کسی بود که پس از مراسم شام آخر از مسیح سوال کرد: چرا خود را فقط به شاگردانت نشان می دهی نه به مردم دنیا؟
پس از عروج مسیح به آسمان، تدی یکی از اشخاصی بود که در بالاخانه ای جهت دعا و نیایش با سایر شاگردان جمع می شد. پس از آن در مورد تدی، چیز دیگری در کتاب مقدس دیده نمی شود.

درگذشت
بنا بر روایات، وی در سامره و اِدسا موعظه می کرده و گفته می شود تا ایران نیز رفته است. وی بوسیله یک زوبین به شهادت می رسد. اما در کتاب مقدس در این باره و مرگ وی چیزی گفته نشده است.

Symbol
نماد
نماد تدی یک کشتی می باشد، که معمولا روی تصویر یک سِپر کشیده می شود.
تصویر کشتی نمادی است برای نشان دادن سفرهای بشارتی بیشماری که تدی داشته است.
بیست و هشتم ماه اکتبر (October) هر سال، روز یادبود تدی می باشد.

منابع کتاب مقدس: متی باب ۱۰ - مرقس باب ۳ - لوقا باب ۶ - اعمال باب ۱ - یوحنا باب ۱۴
متی باب ۱۰ آیه ۳
۳ فیلپس و برتولما؛ توما و متای‌ باجگیر؛ یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و لبی‌ معروف‌ به‌ تدی‌؛
مرقس باب ۳ آیه ۱۸
۱۸ و اندریـاس‌ و فیلپّـس‌ وبرتولما و متی‌ و توما و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و تدی‌ و شمعون‌ قانوی‌،
لوقا باب ۶ آیه ۱۶
۱۶ یهودا برادر یعقوب‌ و یهودای‌ اسخریوطی‌ که‌ تسلیم‌ کننده‌ وی‌ بود.
اعمال باب ۱ آیه ۱۳
۱۳ و چون‌ داخل‌ شدند، به‌ بالاخانه‌ای‌ برآمدند که‌ در آنجا پطرس‌ و یوحنا و یعقوب‌ و اَندریاس‌ و فیلپس‌ و توما و برتولما و متی‌ و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و شمعون غیور و یهودای‌ برادر یعقوب‌ مقیم‌ بودند.
یوحنا باب ۱۴ آیه ۲۲
۲۲ یهودا، نه‌ آن‌ اسخریوطی‌، به‌ وی‌ گفت‌: “ای‌ آقا چگونه‌ می‌خواهی‌ خود را به‌ ما بنمایی‌ و نه‌ بر جهان‌؟”

یعقوب پسر حلفی James


یعقوب پسر حلفی James
لغت فوق به معنای گیرنده پاشنه پا می باشد.
یعقوب نام پسر حلفی و یکی از دوازده شاگردان مسیح بوده است. او، یعقوب کوچک یا کوتاه نیز نامیده می شده، زیرا از سایر شاگردان کوتاهتر بوده است. در انجیل متی و مرقس نام وی همراه با تدی و در کتاب اعمال و انجیل لوقا نام وی همراه با شمعون آمده است. نام مادر یعقوب، مریم است که در هنگام مصلوب شدن مسیح در پای صلیب حضور داشت و یکی از زنانی بود که شاهد باز بودن و خالی بودن قبر عیسی بوده است. یعقوب دارای یک برادر به نام یوشا داشته است. در انجیل یوحنا نام همسر مادر وی، کلوپا نامیده شده است.
پس از عروج مسیح به آسمان، یعقوب یکی از اشخاصی بود که در بالاخانه ای جهت دعا و نیایش با سایر شاگردان جمع می شد. پس از آن در مورد یعقوب، چیز دیگری در کتاب مقدس دیده نمی شود.

درگذشت
بنا بر روایات، او در اورشلیم و نزدیک این شهر کار می کرده است. دشمنان یعقوب، او را در سن نود و شش سالگی از بالای برج معبد به پایین پرتاپ می کنند و زمانی که او برای دشمنانش طلب بخشایش می کند. او را با چماق آنقدر زدند که جان سپرد، حتی این مرگ آنان را راضی نمی کند و جسد او را با اره قطعه قطعه می کنند. اما در کتاب مقدس در این باره و مرگ وی چیزی گفته نشده است.

نماد
نماد فیلپس یک اره می باشد، که معمولا روی تصویر یک سِپر کشیده می شود.
تصویر یک اره، نمادی است از شهادت یعقوب که با اره قطعه قطعه شده است.
یکم ماه مِی (May) هر سال، روز یادبود یعقوب کوچک می باشد.

منابع کتاب مقدس: متی باب ۱۰ و ۲۷ - مرقس باب ۳ ، ۱۵ و ۱۶ - لوقا باب ۶ - اعمال باب ۱ - یوحنا باب ۱۹
متی باب ۱۰ آیه ۳
۳ فیلپس و برتولما؛ توما و متای‌ باجگیر؛ یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و لبی‌ معروف‌ به‌ تدی‌؛
مرقس باب ۳ آیه ۱۸
۱۸ و اندریـاس‌ و فیلپّـس‌ وبرتولما و متی‌ و توما و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و تدی‌ و شمعون‌ قانوی‌،
لوقا باب ۶ آیه ۱۵
۱۵ متی‌ و توما، یعقوب‌ ابن‌ حلْفی‌ و شمعون‌ معروف‌ به‌ غیور.
اعمال باب ۱ آیه ۱۳
۱۳ و چون‌ داخل‌ شدند، به‌ بالاخانه‌ای‌ برآمدند که‌ در آنجا پطرس‌ و یوحنا و یعقوب‌ و اَندریاس‌ و فیلپس‌ و توما و برتولما و متی‌ و یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و شمعون غیور و یهودای‌ برادر یعقوب‌ مقیم‌ بودند.
متی باب ۲۷ آیه ۵۶
۵۶ که‌ از آن‌ جمله‌، مریم‌ مجْدَلیه‌ بود و مریم‌ مادر یعقوب‌ و یوشاء و مادر پسران‌ زِبِدی‌.
مرقس باب ۱۵ آیه ۴۰
۴۰ و زنی‌ چند از دور نظر می‌کردند که‌ از آنجمله‌ مریم‌ مجدلیه‌ بود و مریم‌ مادر یعقوبِ کوچک‌ و مادر یوشا و سالومه‌،
یوحنا باب ۱۹ آیه ۲۵
۲۵ و پای‌ صلیب‌ عیسی‌، مادر او و خواهر مادرش‌، مریم‌ زن‌ کلوپا و مریم‌ مجدلیه‌ ایستاده‌ بودند.
مرقس باب ۱۶ آیه ۱ تا ۴
۱ پس‌ چون‌ سبت‌ گذشته‌ بود، مریم‌مجدلیه‌ و مریم‌ مادر یعقوب‌ و سالومه‌ حنوط‌ خریده‌، آمدند تا او را تدهین‌ کنند. ۲ و صبح‌ روز یکشنبه‌ را بسیار زود وقت‌ طلوع‌ آفتاب‌بر سر قبر آمدند. ۳ و با یکدیگر می‌گفتند: “کیست‌ که‌ سنگ‌ را برای‌ ما از سر قبر بغلطاند؟” ۴ چون‌ نگریستند، دیدند که‌ سنگ‌ غلطانیده‌ شده‌ است‌ زیرا بسیار بزرگ‌ بود.

پطرس Peter


پطرس Peter
لغت فوق به معنای صخره می باشد.
اطلاعات در مورد پطرس، بطور کلی در چهار کتاب اناجیل، اعمال باب ۱ تا ۱۵، در غلاطیان ۱ و ۲ ، و در دو رساله پطرس، دیده می شود.

نام و شغل اولیه 
پِطرُس شخصی یهودی بود که نام اصلی وی شمعون (در زبان یونانی سیمون) به معنای “ شنوا ” می باشد. نام پدر او یونا و و نام برادرش اندریاس که از شاگردان یحیی تعمید دهنده بود. وی ساکن بیت صیدا در شمال دریاچه جلیل بود، هر چند که سپس با خانواده خود در کفرناحوم ساکن گردید. شغل وی ماهیگیری و با برادرش اندریاس و با یعقوب‌ و یوحنا پسران‌ زبدی ، شریک بوده و با هم به ماهیگیری می رفتند. پطرس ازدواج کرده و در سفرهای بشارتی خود همسرش را نیز همراه خود می برده است.

اولین نمود او در اناجیل
پطرس از پیروان یحیی تعمید دهنده بود، پس از آنکه اندریاس فهمید که عیسی همان مسیح است، نزد پطرس آمده و او را برای اولین بار به مسیح معرفی شد. عیسی نام وی را به کیفا که ترجمه آن پطرس می باشد، تغییر داد. پیتِر یا کیفا از اسامی آرامی است که در زبان یونانی قدیم پِطرُس نامیده می شده است، و تمامی آنها به معنای “ صخره ” می باشد. در کتاب مقدس زمانی که خداوند نام شخصی را تغییر می دهد، بیانگر نقشه بزرگی است که خداوند برای او در نظر گرفته است برای مثال: خداوند ابرام را به ابراهیم و سولُس را به پولُس و یعقوب را به اسرائیل تغییر داد. در این ملاقات وی برای اولین بار، توسط مسیح به شاگردی خوانده شد. برای دومین بار زمانی بود که انتخاب کرد که همراه و وفادار به مسیح باشد، و برای سومین بار زمانی که به عنوان رسول انتخاب گردید.

زندگی نامه
داستان زندگی پطرس به دو دوره تقسیم می شود. اولین دوره از زمان خوانده شدن وی به شاگردی تا عروج عیسی به آسمان، و دومین دوره پس از عروج عیسی و شامل خدمات زمینی وی می باشد.
۱- اولین دوره شامل وقایعی است که قبل از به صلیب کشیدن مسیح و اتفاقات بعد از آن می باشد.
ما نمیدانیم در اولین دیدار پطرس با مسیح، وی چگونه فکر کرد، اما دومین دیدار وی با مسیح، زمانی بود که مسیح به قایق وی وارد شد و به او گفت دوبار تور ماهیگیری را در دریا بیندازد و پس از گرفتن ماهی بسیار، پطرس به گناهکار بودن خود اعتراف کرده و گفت: “ای‌ خداوند از من‌ دور شوزیرا مردی‌ گناهکارم‌.” عیسی به وی گفت که نترسد و پس از آن صیاد مردم خواهد شد.
پطرس اولین شاگرد از دوازده شاگرد عیسای مسیح بوده است. وی و سایر شاگردان پس از بازگشت از میهمانی عروسی در قانای جلیل، به عیسی ایمان آوردند. سپس پطرس به کفرناحوم آمده و در آنجا ساکن گردید. مادر زن پطرس در کفرناحوم توسط مسیح شفا یافت. پطرس تمامی خانه و زندگی و کار خود را کنار گذاشته و به دنبال و پیروی عیسی آمد. او عیسی را، مسیح پسر خدای زنده خواند و عیسی کلیدهای ملکوت آسمان را به وی سپرد. پس از سخنان عیسی در کنیسه کفرناحوم تعداد زیادی از پیروانش او را ترک کردند، اما پطرس به عیسی گفت: که تو خدای زنده هستی و ما تو را ترک نخواهیم کرد. وی همراه با یوحنا ویعقوب شاهد بر برخاستن دختر یایروس از مردگان توسط عیسی بود. زمانی که عیسی بر روی آب راه می رفت تا به قایق آنان برسد، پطرس از وی خواست که او هم بر روی آب راه رود. اما زمانی که موجهای بلند را دید، دچار وحشت شده و به داخل دریا فرو رفت، و عیسی او را از آب بیرون کشید. پطرس یکی از سه شاگردی بود که توسط عیسی به بالای تپه ای برده شد و او حضور الیاس و موسی را با مسیح دید. پطرس پس از صحبت با مامور وصول مالیات و اطلاع آن به عیسی، از طرف عیسی مامور گرفتن ماهی با قلاب و یافت یک سکه در دهان ماهی و پرداخت آن به مامور وصول مالیات گردید.
پطرس و یوحنا مامور تدارک شام فصح ( شام آخر ) گردیند. وی در مرحله اول اجازه نداد که عیسی پاهای او را بشوید، اما پس از سخنان مسیح، اجازه داد که او پاهایش را بشوید. پس از شام، پطرس یکی از کسانی بود که عیسی با خود به باغ جتسیمانی برد، ولی در آنجا به خواب رفت. عیسای مسیح برای وی دعا کرد تا ایمانش توسط شیطان تلف نشود و به وی گفت قبل از بانگ خروس سه بار وی را انکار خواهد کرد. زمانیکه عیسی را دستگیر می کردند، پطرس به حمایت از عیسی، شمشیر کشیده و گوش یکی از سربازان را قطع کرد و مسیح وی را مورد نکوهش قرار داد، سپس پطرس و بقیه شاگردان عیسی را تنها گذاشته و فرار کردند. در هنگامی که عیسی را سران قوم یهود بازخواست می کردند، وی سه بار قبل از خواندن خروس، دوستی با عیسی را انکار کرد و سپس به گوشه ای رفت و گریست.
دیگر از پطرس تا رستاخیز مسیح از مردگان چیزی دیده نمی شود. فرشته ای که خبر برخاستن مسیح از مردگان را به زنان گفت، بطور ویژه از پطرس نام می برد. پطرس و یوحنا اولین کسانی بودند که مریم مجدلیه پس از آنکه سنگ قبر را در جایش ندید، به آنان اطلاع داد، و پطرس اولین نفری بود که وارد قبر شده و کفن را باز شده دید و از عیسی هیچ خبری نبود. وی عیسی را قبل از سایر شاگردان زنده دید. فردای آنروز عیسی‌ باز در کناره‌ دریای‌ طبریه‌، در بین شاگردان حضور پیدا کرد و پس از معجزه صید ماهی، پطرس اولین کسی بود که به او خوش آمد گفت، و بعد از خوردن صبحانه، عیسی سه بار از پطرس پرسید: “ای‌ شمعون‌، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت‌ می‌نمایی‌؟” و پطرس جواب داد بلی خداوندا، تو می‌دانی‌ که‌ تو را دوست‌ می‌دارم‌ و پیمان خود را در پیروی از عیسی تا مرگ استوار ساخت.
۲- دومین دوران زندگی پطرس از عروج مسیح تا تغییر و تبدیل پولس بصورتی خلاصه بازگو می شود.
پس از عروج مسیح، که پطرس بدون تردید یکی از شاهدان آن بود، وی در بالاخانه ای در اورشلیم در بین صد و بیست نفر سخنرانی کرده و بنا به پیشنهاد پطرس، پس از دعا و به قید قرعه، متیاس را به جای یهودای اسخریوطی انتخاب کردند و در روز پنطیکاست به سبب سخنرانی پطرس، که پر از روح القدس بود، تعداد زیادی به مسیح ایمان آوردند. پس از معجزه شفای شخصی لنگ در دروازه معبد، پطرس و یوحنا توسط روسای یهود دستگیر و به زندان افتادند. پس از دستگیری و حضور در شورای یهودیان، به سبب ترویج حقانیت مسیح، اعضای شورا، او را شخصی بی سواد و معمولی اما پرجرات دیدند، و دانستند که همراهی با عیسی چنین تغییر شگرفی در آنان به وجود آورده و آنان را رها کردند. اما دوباره بر اثر حسادت به خاطر شفای بیماران و دیوانگان توسط پطرس، رئیس کهنه، وی را دستگیر و به زندان انداخت، اما فرشته خداوند درهای زندان را گشوده و آنان را آزاد کرد، رئیس کهنه سپس او را به جلسه شورای یهود برد و پس از دفاعیه پطرس، اعضای شورا تصمیم گرفتند او را بکشند، اما به خاطر صحبت شخصی‌ فریسی‌، به نام غمالائیل‌، پطرس را شلاق زده و آزاد کردند.
زمان آن فرا رسیده بود که پطرس اورشلیم را به مقصد سامره جهت بشارت و آموزش نوایمانان ترک کند. وی پس از آن دوباره به اورشلیم بازگشت. وی به لده رفته و در آنجا شخصی به نام اینیاس را که مدت هشت سال فلج بود، شفا داد و سپس در یافا زنی به نام طابیتا را که مرده بود دوباره زنده کرد و عده بسیاری به مسیح ایمان آوردند و این آغاز گشودن دری برای ایمان آوردن غیر یهودیان به مسیح بود. پس از بازگشت از یافا به اورشلیم، توسط مسیحیان یهودی نژاد، به سبب همراهی و غذا خوردن با غیر یهودیان، مورد بازخواست قرا گرفت، اما پطرس از ایمانداران غیر یهودی دفاع کرده و اعلام کرد که نجات شامل تمام امت ها می باشد. وی در زمان هیرودیس نیز دستگیر شده و به زندان افتاد، ولی توسط فرشته خداوند از زندان نجات پیدا کرد. پطرس مدت زمانی نیز در انطاکیه به فعالیت پرداخت و در شورایی که در اورشلیم جهت ختنه شدن غیر یهودیانی که ایمان آآورده بودند، شرکت و بر علیه این عقیده سخنرانی کرد و در این جلسه پولس را نیز ملاقات نمود. در انطاکیه پولس وی را به سبب دوگانگی در رفتار با یهودیان و غیر یهودیان مورد نکوهش قرار داد. احتمالا وی در بابل نیز به بشارت پرداخته است، ولی بطور محرز مدتی در روم اقامت داشته است. در مورد مرگ وی در کتاب مقدس هیچ چیزی گفته نشده است.
کفته می شود که وی در سال ۶۷ بعد از میلاد در سن ۷۵ سالگی در رُم به شهادت رسیده است. مرگ وی را به گفتار مسیح در یوحنا باب ۲۱ آیه ۱۸ و ۱۹ تشبیه می کنند. در زمان نرون به مرگ بوسیله صلیب محکوم شد، ول بنا به درخواست خودش، او را بصورت وارونه مصلوب کردند، چون خود را کوچکتر از آن می دانست که همانند مسیح مصلوب شود. اما در کتاب مقدس در این باره و مرگ وی چیزی گفته نشده است.

شخصیت
شخصیت پطرس، شفاف و به راحتی قابل تجزیه و تحلیل بوده و بی تردید کاملا حقیقت داشته، که زندگی هیچکس همانند وی در تاریخ اناجیل بدین صورت شفاف و با قوت دیده نمی شود. شیوه زندگی او، به حق وی را شاهزاده رسولان می سازد و در واقع به نظر می رسد که در اغلب مواقع، وی رهبری گروه رسولان را به عهده داشته، نام وی در اول لیست شاگردان مسیح آمده، و او سخنران آنان برای عموم مردم بوده است. او امیدوار، دلیر، مطمئن، با جرات، رک گو، عمل کننده، پر انرژی، قوی، پر قوت، با محبت و پر از ایمان به استاد خود تا جایی که مصلوب گردید، بوده است. وی دارای سرشت و طبیعت اخلاقی عجیب و ناهماهنگی بود، گاهی اوقات او را عجول و بی پروا می بینیم، که خود را جلو می انداخته است. اما بعدها با فیض خداوند، او بر این نقایص پیروز شده و وارد فروتنی و تواضع و ملایمتی بسیار زیبا می شود که در دو رساله نوشته شده توسط او، کاملا هویدا و خود را نشان می دهد.
رهبریت او بر سایر رسولان در بعضی مواقع، نشان بر برتری وی بر سایر رسولان نیست. نه عیسای مسیح او را برتر قرار داد و نه خود پطرس چنین ادعایی را کرد و نه هرگز به خاطر نزدیکی و معاشرت وی با دیگران به او واگذار شد.

رسالات
دو رساله توسط پطرس در اواخر زندگیش نوشته شده است و زمان نوشتن رسالات در رساله دوم او، کاملا دیده می شود. روش نگارش هر دو رساله از یک سبک برخوردار بوده و نمایانگر آن است که توسط یک نفر نوشته شده است. پطرس در اولین رساله به نام خود اشاره می کند. این رسالات بویژه برای یهودیانی که مسیحی شده بودند و در شهرهای مختلفی در آسیای صغیر پراکنده و زندگی می کردند، نوشته شده است. رساله اول در بابل نوشته شده است، که در آن زمان ویران شده و از آن تنها شهر کوچکی در کنار رود فرات باقی مانده و هنوز مورد توجه گروهی از مردم وبخصوص یهودیان بوده است.

Symbol
نماد
نماد پطرس دو کلید بصورت ضربدر و یک صلیب وارونه می باشد، که معمولا روی تصویر یک سِپر کشیده می شود.
تصویر کلید به واسطه آن است که پس از آنکه پطرس به عیسی پاسخ داد که او مسیح، پسر خدای زنده است. عیسی کلیدهای ملکوت آسمان را به وی سپرد.
تصویر صلیب وارونه، نمادی از به شهادت رسیدن پطرس است، که به خاطر تقاضای خودش به صورت وارونه به صلیب کشیده شد.
بیست و نهم ماه ژوئن (June) هر سال، روزی است که برای یادبود پطرس، اختصاص یافته است.

منابع کتاب مقدس: متی باب ۴ ، ۸ ، ۱۴ ، ۱۶ ،۱۰ ، ۱۷ و ۲۶ - یوحنا باب ۱ ، ۲ ، ۶ ، ۱۳ ، ۲۰ و ۲۱ - لوقا باب ۵ ، ۶ ، ۱۸ ، ۲۲ و ۲۴ - مرقس باب ۱ ، ۵ ،۱۰ و ۱۶ - قرنتیان اول باب ۹ و ۱۵ - اعمال باب ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۴ ، ۵ ، ۸ ، ۹ ، ۱۱ ، ۱۲ و ۱۵ - غلاطیان باب ۲ - پطرس اول باب ۱ و ۵ - پطرس دوم باب ۱ و ۳
متی باب ۱۶ آیه ۱۵ تا ۱۹
۱۵ ایشان‌ را گفت‌: «شما مرا که‌ می‌دانید؟» ۱۶ شمعون‌ پطرس‌در جواب‌ گفت‌ که‌ «تویی‌ مسیح‌، پسر خدای‌ زنده‌!» ۱۷ عیسی‌ در جواب‌ وی‌ گفت‌: «خوشابحال‌ تو ای‌ شمعون‌ بن‌ یونا! زیرا جسم‌ و خون‌ این‌ را بر تو کشف‌ نکرده‌، بلکه‌ پدر من‌ که‌ در آسمان‌ است‌. ۱۸ و من‌ نیز تو را می‌گویم‌ که‌ تویی‌ پطرس‌ و بر این‌ صخره‌ کلیسای‌ خود را بنا می‌کنم‌ و ابواب‌ جهنّم‌ بر آن‌ استیلا نخواهد یافت‌. ۱۹ و کلیدهای‌ ملکوت‌ آسمان‌ را به‌ تو می‌سپارم‌؛ و آنچه‌ بر زمین‌ ببندی‌ در آسمان‌ بسته‌ گردد و آنچه‌ در زمین‌ گشایی‌ در آسمان‌ گشاده‌ شود.»
یوحنا باب ۱ آیه ۴۰ تا ۴۴
۴۰ بدیشان‌ گفت‌:”بیایید و ببینید.” آنگاه‌ آمده‌، دیدند که‌ کجا منزل‌ دارد، و آن‌ روز را نزد او بماندند و قریب‌ به‌ ساعت‌ دهم‌ بود. ۴۱ و یکی‌ از آن‌ دو که‌ سخن‌ یحیی‌ را شنیده‌، پیروی‌ او نمودند، اندریاس‌ برادر شمعون‌ پطرس‌ بود. ۴۲ او اول‌ برادر خود شمعون‌ را یافته‌، به‌ او گفت‌: “مسیح‌ را (که‌ ترجمه‌ آن‌ کرستس‌ است‌) یافتیم‌.” و چون‌ او را نزد عیسی‌ آورد، عیسی‌ بدو نگریسته‌، گفت‌: “تو شمعون‌ پسر یونا هستی‌؛ و اکنون‌ کیفا خوانده‌ خواهی‌ شد (که‌ ترجمه‌ آن‌ پطرس‌ است‌).” ۴۳ بامدادان‌ چون‌ عیسی‌ خواست‌ به‌سوی‌ جلیل‌ روانه‌ شود، فیلپس‌ را یافته‌، بدو گفت‌: “از عقب‌ من‌ بیا.” ۴۴ و فیلپس‌ از بیت‌ صیدا از شهر اندریاس‌ وپطرس‌ بود.
متی باب ۴ آیه ۱۹
۱۹ بدیشان‌ گفت‌: «از عقب‌ من‌ آیید تا شما را صیاد مردم‌ گردانم‌.»
لوقا باب ۶ آیه ۱۳ تا ۱۴
۱۳ و چون‌ روز شد، شاگردان‌ خود را پیش‌ طلبیده‌ دوازده‌ نفر از ایشان‌ را انتخاب‌ کرده‌، ایشان‌ را نیز رسول‌ خواند. ۱۴ یعنی‌ شمعون‌ که‌ او را پطرس‌ نیز نام‌ نهاد و برادرش‌ اندریاس‌، یعقوب‌ و یوحنا، فیلپس‌ و برتولما،
متی باب ۱۰ آیه ۲ تا ۴
۲ و نامهای‌ دوازده‌ رسول‌ این‌ است‌: اوّل‌ شمعون‌ معروف‌ به‌ پطرس‌ و برادرش‌ اندریاس‌؛ یعقوب‌بن‌ زبدی و برادرش‌ یوحنا؛ ۳ فیلپس و برتولما؛ توما و متای‌ باجگیر؛ یعقوب‌ بن‌ حلفی‌ و لبی‌ معروف‌ به‌ تدی‌؛ ۴ شمعون‌ قانوی‌ و یهودای‌ اسخریوطی‌ كه‌ او را تسلیم‌ نمود.
لوقا باب ۶ آیه ۱۴ تا ۱۶
۱۴ یعنی‌ شمعون‌ که‌ او را پطرس‌ نیز نام‌ نهاد و برادرش‌ اندریاس‌، یعقوب‌ و یوحنا، فیلپس‌ و برتولما، ۱۵ متی‌ و توما، یعقوب‌ ابن‌ حلْفی‌ و شمعون‌ معروف‌ به‌ غیور. ۱۶ یهودا برادر یعقوب‌ و یهودای‌ اسخریوطی‌ که‌ تسلیم‌ کننده‌ وی‌ بود.
مرقس باب ۱ آیه ۳۰
۳۰ و مادر زن‌ شمعون‌ تب‌ کرده‌، خوابیده‌ بود. در ساعت‌ وی‌ را از حالت‌ او خبر دادند.
متی باب ۸ آیه ۱۴ تا ۱۵
۱۴ و چون‌ عیسی‌ به‌ خانه‌ پطرس‌ آمد، مادر زنِ او را دید كه‌ تب‌ كرده‌، خوابیده‌ است‌. ۱۵ پس‌ دست‌ او را لمس‌ كرد و تب‌ او را رها كرد. پس‌ برخاسته‌، به‌ خدمتگزاری‌ ایشان‌ مشغول‌ گشت‌.
لوقا باب ۵ آیه ۱ تا ۱۱
۱ و هنگامـی کـه‌ گروهـی‌ بــر وی ازدحـام‌می‌نمودند تا کلام‌ خدا را بشنوند، او به‌ کنار دریاچه‌ جنیسارت‌ ایستاده‌ بود. ۲ و دو زورق‌ را در کنار دریاچه‌ ایستاده‌ دید که‌ صیادان‌ از آنها بیرون‌ آمده‌، دامهای‌ خود را شست‌ و شو می‌نمودند. ۳ پس‌ به‌ یکی‌ از آن‌ دو زورق‌ که‌ مال‌ شمعون‌ بود سوار شده‌، از او درخواست‌ نمود که‌ از خشکی‌ اندکی‌ دور ببرد. پس‌ در زورق‌ نشسته‌، مردم‌ را تعلیم‌ می‌داد. ۴ و چون‌ از سخن‌ گفتن‌ فارغ‌ شد، به‌ شمعون‌ گفت‌: “به‌ میانه‌ دریاچه‌ بران‌ و دامهای‌ خود را برای‌ شکار بیندازید.” ۵ شمعون‌ در جواب‌ وی‌ گفت‌: “ای‌ استاد، تمام‌ شب‌ را رنج‌ برده‌ چیزی‌ نگرفتیم‌، لیکن‌ به‌ حکم‌ تو، دام‌ را خواهیم‌ انداخت‌.” ۶ و چون‌ چنین‌ کردند، مقداری‌ کثیر از ماهی‌ صید کردند، چنانکه‌ نزدیک‌ بود دام‌ ایشان‌ گسسته‌ شود. ۷ و به‌ رفقای‌ خود که‌ در زورق‌ دیگر بودند اشاره‌ کردند که‌ آمده‌ ایشان‌ را امداد کنند. پس‌ آمده‌ هر دو زورق‌ را پر کردند بقسمی‌ که‌ نزدیک‌ بود غرق‌ شوند. ۸ شمعون‌ پطرس‌ چون‌ این‌ را بدید، بر پایهای‌ عیسی‌ افتاده‌، گفت‌: “ای‌ خداوند از من‌ دور شوزیرا مردی‌ گناهکارم‌.” ۹ چونکه‌ به‌سبب‌ صید ماهی‌ که‌ کرده‌ بودند، دهشت‌ بر او و همه‌ رفقای‌ وی‌ مستولی‌ شده‌ بود. ۱۰ و هم‌ چنین‌ نیز بر یعقوب‌ و یوحنا پسران‌ زبدی‌ که‌ شریک‌ شمعون‌ بودند. عیسی‌ به‌ شمعون‌ گفت‌: “مترس‌. پس‌ از این‌ مردم‌ را صید خواهی‌ کرد.” ۱۱ پس‌ چون‌ زورقها را به‌ کنار آوردند، همه‌ را ترک‌ کرده‌، از عقب‌ او روانه‌ شدند.
مرقس باب ۵ آیه ۳۵ تا ۴۵
۳۵ او هنوز سخن‌ می‌گفت‌ که‌ بعضی‌ از خانه‌ رئیس‌ کنیسه‌ آمده‌، گفتند: “دخترت‌ فوت‌ شده‌؛ دیگر برای‌ چه‌ استاد را زحمت‌ می‌دهی‌؟” ۳۶ عیسی‌ چون‌ سخنی‌ را که‌ گفته‌ بودند شنید، در ساعت‌ به‌ رئیس‌ کنیسه‌ گفت‌: “مترس‌ ایمان‌ آور و بس‌!” ۳۷ و جز پطرس‌ و یعقوب‌ و یوحنّا برادر یعقوب‌، هیچ‌ کس‌ را اجازت‌ نداد که‌ از عقب‌ او بیایند. ۳۸ پس‌ چون‌ به‌ خانه‌ رئیس‌ کنیسه‌ رسیدند، جمعی‌ شوریده‌ دید که‌ گریه‌ و نوحه‌ بسیار می‌نمودند. ۳۹ پس‌ داخل‌ شده‌، بدیشان‌ گفت‌: “چرا غوغا و گریه‌ می‌کنید؟ دختر نمرده‌ بلکه‌ در خواب‌ است‌.” ۴۰ ایشان‌ بر وی‌ سُخریه‌ کردند. لیکن‌ او همه‌ را بیرون‌ کرده‌، پدر و مادر دختر را با رفیقان‌ خویش‌ برداشته‌، به‌ جایی‌ که‌ دختر خوابیده‌ بود، داخل‌ شد. ۴۱ پس‌ دست‌ دختر را گرفته‌، به‌ وی‌ گفت‌: “طَلیتا قومی‌.” که‌ معنی‌ آن‌ این‌ است‌: “ای‌ دختر، تو را می‌گویم‌ برخیز.” ۴۲ در ساعت‌ دختر برخاسته‌، خرامیدزیرا که‌ دوازده‌ ساله‌ بود. ایشان‌ بی‌نهایت‌ متعجب‌ شدند. ۴۳ پس‌ ایشان‌ را به‌ تاکید بسیار فرمود: “کسی‌ از این‌ امر مطلع‌ نشود.” و گفت‌ تا خوراکی‌ بدو دهند.
متی باب ۱۷ آیه ۲۴ تا ۳۶
۲۴ و چون‌ ایشان‌ وارد کفرناحوم‌ شدند، محصّلان دو درهم‌ نزد پطرس‌ آمده‌، گفتند: «آیا استاد شما دو درهم‌ را نمی‌دهد؟» ۲۵ گفت‌: «بلی‌.» و چون‌ به‌ خانه‌ درآمده‌، عیسی‌ بر او سبقت‌ نموده‌، گفت‌: «ای‌ شمعون‌، چه‌ گمان‌ داری‌؟ پادشاهان‌ جهان‌ از چه‌ کسان‌ عشر و جزیه‌ می‌گیرند؟ از فرزندان‌ خویش‌ یا از بیگانگان‌؟» ۲۶ پطرس‌ به‌ وی‌ گفت‌: «از بیگانگان‌.» عیسی‌ بدو گفت‌: «پس‌ یقینا پسران‌ آزادند! ۲۷ لیکن‌ مبادا که‌ ایشان‌ را برنجانیم‌، به‌ کناره‌ دریا رفته‌، قلابی‌ بیندازو اوّل‌ ماهی‌ که‌ بیرون‌ می‌آید، گرفته‌ و دهانش‌ را باز کرده‌، مبلغ‌ چهار درهم‌ خواهی‌ یافت‌. آن‌ را برداشته‌، برای‌ من‌ و خود بدیشان‌ بده‌! ‌.»
قرنتیان اول باب ۹ آیه ۵
۵ آیا اختیار نداریم‌ که‌ خواهر دینی را به‌ زنی گرفته‌، همراه‌ خود ببریم‌، مثل‌ سایر رسولان‌ و برادران‌ خداوند و کیفا؟
یوحنا باب ۲ آیه ۱۱ تا ۱۲
۱۱ و این‌ ابتدای‌ معجزاتی‌ است‌ که‌ از عیسی‌ در قانای‌ جلیل‌ صادر گشت‌ و جلال‌ خود را ظاهر کرد و شاگردانش‌ به‌ او ایمان‌ آوردند. ۱۲ و بعد از آن‌ او با مادر و برادران‌ و شاگردان‌ خود به‌ کفرناحوم‌ آمد و در آنجا ایامی‌ کم‌ ماندند.
مرقس باب ۱ آیه ۲۹
۲۹ و از کنیسه‌ بیرون‌ آمده‌، فوراً با یعقوب‌ و یوحنّا به‌ خانه‌ شمعون‌ و اندریاس‌ درآمدند.
مرقس باب ۱۰ آیه ۲۸
۲۸ پطرس‌ بدو گفتن‌ گرفت‌ که‌ “اینک‌ ما همه‌ چیز را ترک‌ کرده‌، تو را پیروی‌ کرده‌ایم‌.”
لوقا باب ۱۸ آیه ۲۸
۲۸ پطرس‌ گفت‌: “اینک‌ ما همه‌ چیز را ترک‌ کرده‌، پیروی‌ تو می‌کنیم‌.”
متی باب ۱۴ آیه ۲۵ تا ۳۱
۲۵ و در پاس‌ چهارم‌ از شب‌، عیسی‌ بر دریا خرامیده‌، به‌سوی‌ ایشان‌ روانه‌ گردید. ۲۶ اما چون‌ شاگردان‌، او را بر دریا خرامان‌ دیدند، مضطرب‌ شده‌، گفتند که‌ خیالی‌ است‌؛ و از خوف‌ فریاد برآوردند. ۲۷ اما عیسی‌ ایشان‌ را بی‌تأمل‌ خطاب‌ کرده‌، گفت‌: «خاطر جمع‌ دارید! منم‌، ترسان‌ مباشید! » ۲۸ پطرس‌ در جواب‌ او گفت‌: «خداوندا، اگر تویی‌ مرا بفرما تا بر روی‌ آب‌، نزد تو آیم‌. » ۲۹ گفت‌: «بیا! » در ساعت‌ پطرس‌ از کشتی‌ فرود شده‌، بر روی‌ آب‌ روانه‌ شد تا نزد عیسی‌ آید. ۳۰ لیکن‌ چون‌ باد را شدید دید، ترسان‌ گشت‌ و مشرف‌ به‌ غرق‌ شده‌، فریاد برآورده‌، گفت‌: «خداوندا، مرا دریاب‌. » ۳۱ عیسی‌ بی‌درنگ‌ دست‌ آورده‌، او را بگرفت‌ و گفت‌: «ای‌ کم‌ ایمان‌، چرا شک‌ آوردی‌؟ »
متی باب ۱۶ آیه ۱۵ تا ۱۹
۱۵ ایشان‌ را گفت‌: «شما مرا که‌ می‌دانید؟» ۱۶ شمعون‌ پطرس‌در جواب‌ گفت‌ که‌ «تویی‌ مسیح‌، پسر خدای‌ زنده‌!» ۱۷ عیسی‌ در جواب‌ وی‌ گفت‌: «خوشابحال‌ تو ای‌ شمعون‌ بن‌ یونا! زیرا جسم‌ و خون‌ این‌ را بر تو کشف‌ نکرده‌، بلکه‌ پدر من‌ که‌ در آسمان‌ است‌. ۱۸ و من‌ نیز تو را می‌گویم‌ که‌ تویی‌ پطرس‌ و بر این‌ صخره‌ کلیسای‌ خود را بنا می‌کنم‌ و ابواب‌ جهنّم‌ بر آن‌ استیلا نخواهد یافت‌. ۱۹ و کلیدهای‌ ملکوت‌ آسمان‌ را به‌ تو می‌سپارم‌؛ و آنچه‌ بر زمین‌ ببندی‌ در آسمان‌ بسته‌ گردد و آنچه‌ در زمین‌ گشایی‌ در آسمان‌ گشاده‌ شود.»
یوحنا باب ۶ آیه ۶۶ تا ۶۹
۶۶ در همان‌ وقت‌ بسیاری‌ از شاگردان‌ او برگشته‌، دیگر با او همراهی‌ نکردند. ۶۷ آنگاه‌ عیسی‌ به‌ آن‌ دوازده‌ گفت‌: “آیا شما نیز می‌خواهید بروید؟” ۶۸ شمعون‌ پطرس‌ به‌ او جواب‌ داد: “خداوندا نزد که‌ برویم‌؟ کلمات‌ حیات‌ جاودانی‌ نزد تو است‌. ۶۹ و ما ایمان‌ آورده‌ و شناخته‌ایم‌ که‌ تو مسیح‌ پسر خدای‌ حی‌ هستی‌.”
متی باب ۱۷ آیه ۱ تا ۴
۱ و بعد از شش‌ روز، عیسی‌، پطرس‌ و یعقوب‌ و برادرش‌ یوحنّا را برداشته‌، ایشان‌ را در خلوت‌ به‌ کوهی‌ بلند برد. ۲ و در نظر ایشان‌ هیأتِ او متبدل‌ گشت‌ و چهره‌اش‌ چون‌ خورشید، درخشنده‌ و جامه‌اش‌ چون‌ نور، سفید گردید. ۳ که‌ ناگاه‌ موسی‌ و الیاس‌ بر ایشان‌ ظاهر شده‌، با او گفتگو می‌کردند. ۴ اما پطرس‌ به‌ عیسی‌ متوجه‌ شده‌، گفت‌ که‌ «خداوندا، بودن‌ ما در اینجا نیکو است‌! اگر بخواهی‌، سه‌ سایبان‌ در اینجا بسازیم‌، یکی‌ برای‌ تو و یکی‌ بجهت‌ موسی‌ و دیگری‌ برای‌ الیاس‌.»
لوقا باب ۲۲ آیه ۷ تا ۸
۷ اما چون‌ روز فطیر که‌ در آن‌ می‌بایست‌ فصح‌ را ذبح‌ کنند رسید، ۸ پطرس‌ و یوحنا را فرستاده‌، گفت‌: “بروید و فصح‌ را بجهت‌ ما آماده‌ کنید تا بخوریم‌.”
لوقا باب ۲۲ آیه ۳۱ تا ۳۴
۳۱ پس‌ خداوند گفت‌: “ای‌ شمعون‌، ای‌ شمعون‌، اینک‌ شیطان‌ خواست‌ شما را چون‌ گندم‌ غربال‌ کند، ۳۲ لیکن‌ من‌ برای‌ تو دعا کردم‌ تا ایمانت‌ تلف‌ نشود؛ و هنگامی‌ که‌ تو بازگشت‌ کنی‌ برادران‌ خود را استوار نما.” ۳۳ به‌ وی‌ گفت‌: “ای‌ خداوند حاضرم‌ که‌ با تو بروم‌ حتی‌ در زندان‌ و در موت‌.” ۳۴ گفت‌: “تو را می‌گویم‌ ای‌ پطرس‌، امروز خروس‌ بانگ‌ نزده‌ باشد که‌ سه‌ مرتبه‌ انکار خواهی‌ کرد که‌ مرا نمی‌شناسی‌.”
یوحنا باب ۱۳ آیه ۶ تا ۹
۶ پس‌ چون‌ به‌ شمعون‌ پطرس‌ رسید، او به‌ وی‌ گفت‌: “ای‌ آقا تو پایهای‌ مرا می‌شویی‌؟” ۷ عیسی‌در جواب‌ وی‌ گفت‌: “آنچه‌ من‌ می‌کنم‌ الان‌ تو نمی‌دانی‌، لکن‌ بعد خواهی‌ فهمید.” ۸ پطرس‌ به‌ او گفت‌: “پایهای‌ مرا هرگز نخواهی‌ شست‌.” عیسی‌ او را جواب‌ داد: “اگر تو را نشویم‌ تو را با من‌ نصیبی‌ نیست‌.” ۹ شمعون‌ پطرس‌ بدو گفت‌: “ای‌ آقا نه‌ پایهای‌ مرا و بس‌، بلکه‌ دستها و سر مرا نیز.”
متی باب ۲۶ آیه ۳۷ تا ۴۳
۳۷ و پطرس‌ و دو پسر زِبِدی‌ را برداشته‌، بی‌نهایت‌ غمگین‌ و دردناک‌ شد. ۳۸ پس‌ بدیشان‌ گفت‌: «نفْس من‌ از غایت‌ الم‌ مشرف‌ به‌ موت‌ شده‌ است‌. در اینجا مانده‌ با من‌ بیدار باشید.» ۳۹ پس‌ قدری‌ پیش‌ رفته‌، به‌ روی‌ در افتاد و دعا کرده‌، گفت‌: «ای‌ پدر من‌، اگر ممکن‌ باشد این‌ پیاله‌ از من‌ بگذرد؛ لیکن‌ نه‌ به‌ خواهش‌ من‌، بلکه‌ به‌ اراده‌ تو.» ۴۰ و نزد شاگردان‌ خود آمده‌، ایشان‌ را در خواب‌ یافت‌. و به‌ پطرس‌ گفت‌: «آیا همچنین‌ نمی‌توانستید یک‌ ساعت‌ با من‌ بیدار باشید؟ ۴۱ بیدار باشید و دعا کنید تا در معرض‌ آزمایش‌ نیفتید! روح‌ راغب‌ است‌، لیکن‌ جسم‌ ناتوان‌.» ۴۲ و بار دیگر رفته‌، باز دعا نموده‌، گفت‌: «ای‌ پدر من‌، اگر ممکن‌ نباشد که‌ این‌ پیاله‌ بدون‌ نوشیدن‌ از من‌ بگذرد، آنچه‌ اراده‌ تو است‌ بشود.» ۴۳ و آمده‌، باز ایشان‌ را در خواب‌ یافت‌ زیرا که‌ چشمان‌ ایشان‌ سنگین‌ شده‌ بود.
لوقا باب ۲۲ آیه ۴۵
۴۵ پس‌ از دعا برخاسته‌، نزد شاگردان‌ خود آمده‌، ایشان‌ را از حزن‌ در خواب‌ یافت‌.
لوقا باب ۲۲ آیه ۴۹ تا ۵۰
۴۹ رفقایش‌ چون‌ دیدند که‌ چه‌ می‌شود، عرض‌ کردند: “خداوندا به‌ شمشیر بزنیم‌؟” ۵۰ و یکی‌ از ایشان‌، غلام‌ رئیس‌ کهنه‌ را زده‌، گوش‌ راست‌ او را از تن‌ جدا کرد.
لوقا باب ۲۲ آیه ۵۴ تا ۶۲
۵۴ پس‌ او را گرفته‌ بردند و به‌ سرای‌ رئیس‌ کهنه‌ آوردند و پطرس‌ از دور از عقب‌ می‌آمد. ۵۵ و چون‌ در میان‌ ایوان‌ آتش‌ افروخته‌، گردش‌ نشسته‌ بودند، پطرس‌ در میان‌ ایشان‌ بنشست‌. ۵۶ آنگاه‌ کنیزکی‌ چون‌ او را در روشنی‌ آتش‌ نشسته‌ دید، بر او چشم‌ دوخته‌، گفت‌: “این‌ شخص‌ هم‌ با او می‌بود.” ۵۷ او وی‌ را انکار کرده‌، گفت‌: “ای‌ زن‌ او را نمی‌شناسم‌.” ۵۸ بعد از زمانی‌ دیگری‌ او را دیده‌ گفت‌: “تو از اینها هستی‌.” پطرس‌ گفت‌: “ای‌ مرد، من‌ نیستم‌.” ۵۹ و چون‌تخمیناً یک‌ ساعت‌ گذشت‌، یکی‌دیگر با تأکید گفت‌: “بلاشک این‌ شخص‌ از رفقای‌ او است‌ زیرا که‌ جلیلی‌ هم‌ هست‌.” ۶۰ پطرس‌ گفت‌: “ای‌ مرد نمی‌دانم‌ چه‌ می‌گویی‌؟” در همان ساعت‌ که‌ این‌ را می‌گفت‌، خروس‌ بانگ‌ زد. ۶۱ آنگاه‌ خداوند روگردانیده‌، به‌ پطرس‌ نظر افکند. پس‌ پطرس‌ آن‌ کلامی‌ را که‌ خداوند به‌ وی‌ گفته‌ بود به‌خاطر آورد که‌ "قبل‌ از بانگ‌ زدن‌ خروس‌ سه‌ مرتبه‌ مرا انکار خواهی‌ کرد." ۶۲ پس‌ پطرس‌ بیرون‌ رفته‌، زارزار بگریست‌.
متی باب ۲۶ آیه ۷۰ تا ۷۵
۷۰ او روبروی‌ همه‌ انکارنموده‌، گفت‌: «نمی‌دانم‌ چه‌ می‌گویی‌!» ۷۱ و چون‌ به‌ دهلیز بیرون‌ رفت‌، کنیزی‌ دیگر او را دیده‌، به‌ حاضرین‌ گفت‌: «این‌ شخص‌ نیز از رفقای‌ عیسی‌ ناصری‌ است‌!» ۷۲ باز قسم‌ خورده‌، انکار نمود که‌ «این‌ مرد را نمی‌شناسم‌.» ۷۳ بعد از چندی‌، آنانی‌ که‌ ایستاده‌ بودند پیش‌ آمده‌، پطرس‌ را گفتند: «البته‌ تو هم‌ از اینها هستی‌ زیرا که‌ لهجه‌ تو بر تو دلالت‌ می‌نماید!» ۷۴ پس‌ آغاز لعن‌ کردن‌ و قسم‌ خوردن‌ نمود که‌ «این‌ شخص‌ را نمی‌شناسم‌.» و در ساعت‌ خروس‌ بانگ‌ زد. ۷۵ آنگاه‌ پطرس‌ سخن‌ عیسی‌ را به‌ یاد آورد که‌ گفته‌ بود: «قبل‌ از بانگ‌ زدن‌ خروس‌، سه‌ مرتبه‌ مرا انکار خواهی‌ کرد.» پس‌ بیرون‌ رفته‌ زار زار بگریست‌.
یوحنا باب ۲۰ آیه ۱ تا ۷
۱ بامدادان‌ در اول‌ هفته‌، وقتی‌ که‌ هنوز تاریک‌ بود، مریم‌ مجدلیه‌ به‌ سر قبر آمد و دید که‌ سنگ‌ از قبر برداشته‌ شده‌ است‌. ۲ پس‌ دوان‌ دوان‌ نزد شمعون‌ پطرس‌ و آن‌ شاگرد دیگر که‌ عیسی‌ او را دوست‌ می‌داشت‌ آمده‌، به‌ ایشان‌ گفت‌: “خداوند را از قبر برده‌اند و نمی‌دانیم‌ او را کجا گذارده‌اند.” ۳ آنگاه‌ پطرس‌ و آن‌ شاگرد دیگر بیرون‌ شده‌، به‌ جانب‌ قبر رفتند. ۴ و هر دو با هم‌ می‌دویدند، اما آن‌ شاگرد دیگر از پطرس‌ پیش‌ افتاده‌، اول‌ به‌ قبر رسید، ۵ و خم‌ شده‌، کفن‌ را گذاشته‌ دید، لیکن‌ داخل‌ نشد. ۶ بعد شمعون‌ پطرس‌ نیز از عقب‌ او آمد و داخل‌ قبرگشته‌، کفن‌ را گذاشته‌ دید، ۷ و دستمالی‌ را که‌ بر سر او بود، نه‌ با کفن‌ نهاده‌، بلکه‌ در جای‌ علی حده‌ پیچیده‌.
مرقس باب ۱۶ آیه ۵ تا ۷
۵ و چون‌ به‌ قبر درآمدند، جوانی‌ را که‌ جامه‌ای‌ سفید دربرداشت‌ بر جانب‌ راست‌ نشسته‌ دیدند. پس‌ متحیر شدند. ۶ او بدیشان‌ گفت‌: “ترسان‌ مباشید! عیسی‌ ناصری‌ مصلوب‌ را می‌طلبید؟ او برخاسته‌ است‌! در اینجا نیست‌. آن‌ موضعی‌ را که‌ او را نهاده‌ بودند، ملاحظه‌ کنید. ۷ لیکن‌ رفته‌، شاگردان‌ او و پطرس‌ را اطلاع‌ دهید که‌ پیش‌ از شما به‌ جلیل‌ می‌رود. او را در آنجا خواهید دید، چنانکه‌ به‌ شما فرموده‌ بود.”
قرنتیان اول باب ۱۵ آیه ۵
۵ و اینکه‌ به‌ کیفا ظاهر شد و بعد از آن‌ به‌ آن‌ دوازده‌،
لوقا باب ۲۴ آیه ۳۴
۳۴ می‌گفتند: “خداوند در حقیقت‌ برخاسته‌ و به‌ شمعون‌ ظاهر شده‌ است.”
یوحنا باب ۲۱ آیه ۱ تا ۷
۱ بعد از آن‌ عیسی‌ باز خود را در کناره‌ دریای‌ طبریه‌، به‌ شاگردان‌ ظاهر ساخت‌ و بر اینطور نمودار گشت‌: ۲ شمعون‌ پطرس‌ و تومای‌ معروف‌ به‌ توأم‌ و نتنائیل‌ که‌ از قانای‌ جلیل‌ بود و دو پسر زبدی‌ و دو نفر دیگر از شاگردان‌ او جمع‌ بودند. ۳ شمعون‌ پطرس‌ به‌ ایشان‌ گفت‌:”می‌روم‌ تا صید ماهی‌ کنم‌.” به‌ او گفتند: “مانیز با تو می‌آییم‌.” پس‌ بیرون‌ آمده‌، به‌ کشتی‌ سوار شدند و در آن‌ شب‌ چیزی‌ نگرفتند. ۴ و چون‌ صبح‌ شد، عیسی‌ بر ساحل‌ ایستاده‌ بود لیکن‌ شاگردان‌ ندانستند که‌ عیسی‌ است‌. ۵ عیسی‌ بدیشان‌ گفت‌: “ای‌ بچه‌ها نزد شما خوراکی‌ هست‌؟” به‌ او جواب‌ دادند که‌ “نی‌.” ۶ بدیشان‌ گفت‌: “دام‌ را به‌ طرف‌ راست‌ کشتی‌ بیندازید که‌ خواهید یافت‌.” پس‌ انداختند و از کثرت‌ ماهی‌ نتوانستند آن‌ را بکشند. ۷ پس‌ آن‌ شاگردی‌ که‌ عیسی‌ او را محبت‌ می‌نمود به‌ پطرس‌ گفت‌: “خداوند است‌.” چون‌ شمعون‌ پطرس‌ شنید که‌ خداوند است‌، جامه‌ خود را به‌ خویشتن‌ پیچید چونکه‌ برهنه‌ بود و خود را در دریا انداخت‌.
یوحنا باب ۲۱ آیه ۱۸ تا ۱۹
۱۸ آمین‌ آمین‌ به‌ تو می‌گویم‌ وقتی‌ که‌ جوان‌ بودی‌، کمر خود را می‌بستی‌ و هر جا می‌خواستی‌ می‌رفتی‌ ولکن‌ زمانی‌ که‌ پیر شوی‌ دستهای‌ خود را دراز خواهی‌ کرد و دیگران‌ تو را بسته‌ به‌ جایی‌ که‌ نمی‌خواهی‌تو را خواهنـد برد.” ۱۹ و بدیـن‌ سخن‌ اشاره‌ کرد که‌ به‌ چه‌ قسم‌ موت‌ خدا را جلال‌ خواهد داد و چـون‌ این‌ را گفـت‌، به‌ او فرمـود: “از عقب‌ مـن‌ بیـا.”
یوحنا باب ۲۱ آیه ۱۵
۱۵ و بعد از غذا خوردن‌، عیسی‌ به‌ شمعون‌ پطرس‌ گفت‌: “ای‌ شمعون‌، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت‌ می‌نمایی‌؟” بدو گفت‌: “بلی‌ خداوندا، تو می‌دانی‌ که‌ تو را دوست‌ می‌دارم‌.” بدو گفت‌: “بره‌های‌ مرا خوراک‌ بده‌.”
اعمال باب ۱ آیه ۱۵ تا ۲۶
۱۵ و در آن‌ ایام‌، پطرس‌ در میان‌ برادران‌ که‌ عدد اسامی‌ ایشان‌ جمله قریب‌ به‌ صد و بیست‌ بود برخاسته‌، گفت‌: ۱۶ ”ای‌ برادران‌، می‌بایست‌ آن‌ نوشته‌ تمام‌ شود که‌ روح‌القدس‌ از زبان‌ داود پیش‌ گفت‌ درباره‌ یهودا که‌ راهنما شد برای‌ آنانی‌ که‌ عیسی‌ را گرفتند. ۱۷ که‌ او با ما محسوب‌ شده‌، نصیبی‌ در این‌ خدمت‌ یافت‌. ۱۸ پس‌ او از اجرت‌ظلم خود، زمینی‌ خریده‌، به‌ روی‌ درافتاده‌، از میان‌ پاره‌ شد و تمامی‌ امعایش‌ ریخته‌ گشت‌. ۱۹ و بر تمام‌ سکنه‌ اورشلیم‌ معلوم‌ گردید چنانکه‌ آن‌ زمین‌ در لغت‌ ایشان‌ به‌ حقل‌ دما، یعنی‌ زمین‌ خون‌ نامیده‌ شد. ۲۰ زیرا در کتاب‌ زبور مکتوب‌ است‌ که‌ خانه‌ او خراب‌ بشود و هیچ‌کس‌ در آن‌ مسکن‌ نگیرد و نظارتش‌ را دیگری‌ ضبط‌ نماید. ۲۱ الحال‌ می‌باید از آن‌ مردمانی‌ که‌ همراهان‌ ما بودند، در تمام‌ آن‌ مدتی‌ که‌ عیسی‌ خداوند با ما آمد و رفت‌ می‌کرد، ۲۲ از زمان‌ تعمید یحیی‌، تا روزی‌ که‌ از نزد ما بالا برده‌ شد، یکی‌ از ایشان‌ با ما شاهد برخاستن‌ او بشود.” ۲۳ آنگاه‌ دو نفر یعنی‌ یوسف‌ مسمی‌ به‌ برسبا که‌ به‌ یوستس‌ ملقب‌ بود و متیاس‌ را برپا داشتند، ۲۴ و دعا کرده‌، گفتند: “تو ای‌ خداوند که‌ عارف‌ قلوب‌ همه‌ هستی‌، بنما کدام‌ یک‌ از این‌ دو را برگزیده‌ای‌ ۲۵ تا قسمت‌ این‌ خدمت‌ و رسالت‌ را بیابد که‌ یهودا از آن‌ باز افتاده‌، به‌ مکان‌ خود پیوست‌.” ۲۶ پس‌ قرعه‌ به‌ نام‌ ایشان‌ افکندند و قرعه‌ به‌ نام‌ متیاس‌ برآمد و او با یازده‌ رسول‌ محسوب‌ گشت‌.
اعمال باب ۲ آیه ۱۴ تا ۱۸
۱۴ پس‌ پطرس‌ با آن‌ یازده‌ برخاسته‌، آواز خود را بلند کرده‌، بدیشان‌ گفت‌: “ای‌ مردان‌ یهود و جمیع‌ سکنه‌ اورشلیم‌، این‌ را بدانید و سخنان‌ مرا فرا گیرید. ۱۵ زیرا که‌ اینها مست‌ نیستند چنانکه‌ شما گمان‌ می‌برید، زیرا که‌ ساعت‌ سوم‌ از روز است‌. ۱۶ بلکه‌ این‌ همان‌ است‌ که‌ یوئیل نبی‌ گفت‌ ۱۷ که‌ "خدا می‌گوید در ایام‌ آخر چنین‌ خواهد بود که‌ از روح‌ خود بر تمام بشر خواهم‌ ریخت‌ و پسران‌ و دختران‌ شما نبوت‌ کنند و جوانان‌ شمارویاها و پیران‌ شما خوابها خواهند دید؛ ۱۸ و بر غلامان‌ و کنیزان‌ خود در آن‌ ایام‌ از روح‌ خود خواهم‌ ریخت‌ و ایشان‌ نبوت‌ خواهند نمود.
اعمال باب ۲ آیه ۳۷ تا ۴۰
۳۷ چون‌ شنیدند دلریش‌ گشته‌، به‌ پطرس‌ و سایر رسولان‌ گفتند: “ای‌ برادران‌ چه‌ کنیم‌؟” ۳۸ پطرس‌ بدیشان‌ گفت‌: “توبه‌ کنید و هر یک‌ از شما به‌ اسم‌ عیسی‌ مسیح‌ بجهت‌ آمرزش‌ گناهان‌ تعمید گیرید و عطای‌ روح‌القدس‌ را خواهید یافت‌. ۳۹ زیرا که‌ این‌ وعده‌ است‌ برای‌ شما و فرزندان‌ شما و همه‌ آنانی‌ که‌ دورند یعنی‌ هرکه‌ خداوند خدای‌ ما او را بخواند.” ۴۰ و به‌ سخنان‌ بسیار دیگر، بدیشان‌ شهادت‌ داد و موعظه‌ نموده‌، گفت‌ که‌ “خود را از این‌ فرقه‌ کجرو رستگار سازید.”
اعمال باب ۳ آیه ۱ تا ۸
۱ و در ساعت‌ نهم‌، وقت‌ نماز، پطرس‌ و یوحنا با هم‌ به‌ هیکل‌ می‌رفتند. ۲ ناگاه‌ مردی‌ را که‌ لنگ‌ مادرزاد بود می‌بردند که‌ او را هر روزه‌ بر آن‌ در هیکل‌ که‌ جمیل‌ نام‌ دارد می‌گذاشتند تا از روندگان‌ به‌ هیکل‌ صدقه‌ بخواهد. ۳ آن‌ شخص‌ چون‌ پطرس‌ و یوحنا را دید که‌ می‌خواهند به‌ هیکل‌ داخل‌ شوند، صدقه‌ خواست‌. ۴ اما پطرس‌ با یوحنا بر وی‌ نیک‌ نگریسته‌، گفت‌: “به‌ ما بنگر.” ۵ پس‌ بر ایشان‌ نظر افکنده‌، منتظر بود
 ‎med ‎