۱۳۹۲ اسفند ۱۱, یکشنبه

چرا شما باید بیفتی ؟



چگونه ضـربه خوردن از رفتار مردم را خنثی کنم ؟ 

گاهی رفتار کسانیکه به آنها تکیه و اعتماد کرده ایم چنان ضربه ای بما میزند که نمیتوانیم به شادی خود ادامه بدهیم . این موضوع کاملا طبیعیست ، اما چکار کنیم که این ضربه را به حداقل برسانیم ؟؟؟؟؟؟

قبل از هر چیز باید بدانیم :
تا به ستونی که به زمین میافتد تکیه نکرده باشیم به زمین نخواهیم افتاد
تا تقاضایی در بازار نباشد عرضه ای نخواهد بود و تا اعتماد حساب نشده ای به کسی نکرده باشیم گرفتار خیانت حساب نشده ای نخواهیم شد .

کلام خدا میگوید " در خداوند خود دائما شاد باشید " فیلپیان 4 : 4 هرگز نمیگوید در انسانهای اطــراف خود شـــاد باشید .

شاید معلم اخلاق گاهی در اخلاقیاتش کم بیاورد
شاید راننده متبحر مسابقات رانندگی تصادف کند
شاید دکتر متخصص میکروب شناسی روزی بیمار شود
شاید کشیش و کاهن و خادم گاهی معیارهای الهی و انسانی خود را زیر پا بگذارند

چرا شما باید بیفتی ؟
چرا شما باید ضربه بخوری ؟
چرا شما باید خدا را انکار کنی؟
چرا شما باید از هم پاشیده بشوی ؟
چرا شما قیمت کم آمدن و انحراف و شکست اخلاقی آنها را پرداخت کنی ؟؟؟؟

آیا اگـر معلم رانندگی شما یکروزی تصادف کند شما بخاطر تبعیت از او ماشینتان را میزنید به دیوار ؟؟؟؟ آیا اگر راهنمای شما سر پیچ جاده نپیچدشما هم نمیپیچید و مستقیم میروید بیرون از جاده صرفا چون راهنمای شما اینکار را کرده است ؟

همه انسانند ، همه از جلال خدا قاصرند و همه تاثیر پذیر و در نتیجه تغییر پذیرند . در خداوند دائما شاد باشید یعنی نمیتوانید در انسانها بطور پیوسته و دائمی شاد باشید .

درمان :
بخودتان بگویید به همه احترام میگذارم ، همه را محبت میکنم ،همه را دوست دارم ، همه را خدمت میکنم ولی تمام اعتمادم را تنها روی خدایی میگذارم که هرگز جـا خالی نمیدهد هرگز شانه خالی نمیکند، هرگز نمیافتد، و هرگز تغییر نمیکند. لطفا از انسان جایز الخطا در حـد انسان جایز الخطا انتظار داشته باشید و نه بیشتر تا ضربه نخورید 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر