۱۳۹۳ آذر ۲۳, یکشنبه

تفسیر کاربردی اعمال فصل ۳



 تفسیر کاربردی   اعمال  فصل ۳
شفای لنگ مادرزاد (۱: ۳-۱۰) 
۱ رسولان همچنان برای عبادت به هیکل یهود می‌رفتند. با وجود اینکه ایشان به مسیح ایمان آورده بودند اما همچنان آیین‌های مذهب یهود را بجا می‌آوردند. مسیح و شاگردانش یهودی بودند مسیحیت در واقع از یهودیت بر خاسته است بنابراین لزومی نداشت که ایشان مذهب قدیمی خود را مراعات نکنند. مسیحیت شامل یهودیت است درست همانگونه که کتاب مقدس مسیحی شامل عهد عتیق می‌باشد. 
یک روز پطرس و یوحنا در ساعت سه بعد از ظهر به هیکل یهود رفتند تا دعا کنند.
۲-۵ در آنجا به لنگ مادرزادی برخوردند. پایهای شخصی که لنگ به دنیا آمده باشد، بطرز بدی تغییر شکل می‌یابد. لذا پاهای این مرد یقینا بسیار تغییر شکل یافته بود. هیچ دارو یا جراحی نمی تواند چنین تغییر شکلی را به حال اول بازگرداند. 
مرد لنگ فقط انتظار اندکی پول از پطرس و یوحنا داشت این تمام آن چیزی بود که می‌طلبید. او دستش را بسوی آنان دراز کرد.
۶-۷ اما پطرس و یوحنا پولی نداشتند که به او بدهند. آنان نیز فقیر بودند! ایشان که در اصل ماهیگیر بودند برای پیروی از عیسی همه چیز را ترک کرده بودند. اما آنچه داشتند خیلی با ارزشتر از پول بود ایشان قدرت خداوند عیسی مسیح را داشتند. پطرس به مرد لنگ چنین گفت: «به نام عیسی مسیح ناصری برخیز و بخرام». و آنگاه عیسی به واسطه قدرت روح‌القدس که در پطرس می‌زیست آن مرد را شفا داد. توجه داشته باشید که شفا آنی و کامل بود.
۸-۱۰ چه هیجانی! مرد لنگ فقط در آرزوی یک سکه کم ارزش بود و اینک خرامان و جست و خیزکنان خدا را حمد می‌گفت پیش از آن هرگز در زندگی‌اش راه نرفته بود. 
مردمی که شاهد این معجزه بودند متحیر گشتند. ایشان او را دیده بودند که سالها بر یکی از درهای هیکل برای گدایی و دریافت صدقه می‌نشست. ایشان از خود سوال می‌کردند: چه شد؟ چگونه چنین چیزی اتفاق افتاد؟ نبوت اشعیا در مورد عصر مسیحیایی به وقوع پیوسته بود: «آنگاه لنگان مثل غزال جست و خیز خواهند نمود» (اشعیا ۳۵: ۶).
آیا در بین ما کسی هست که لنگ، ضعیف و مطرود باشد؟ آیا کسی هست که نومید، نا آرام و بی هدف باشد؟ چنین شخصی باید چشمان خود را به عیسی بدوزد و فقط به او ایمان داشته باشد، زیرا که این عیسی است که قدرت و اقتدار تام برای شفا، تقویت و بخشیدن زندگی یعنی حیات ابدی را دارد.
سخن پطرس خطاب به تماشاگران (۳: ۱۱-۲۶) 
۱۱ پطرس و یوحنا و مرد شفا یافته به بخش دیگر هیکل به نام رواق سلیمانی رفتند. آنجا نیز فورا جمعیتی گرد ایشان جمع شدند.
۱۲ پطرس رو به جمعیت کرده چنین گفت: «با چنین حیرتی به ما نگاه نکنید ما با قدرت خودمان این مرد را شفا نداده ایم. ما نیز همچون شما مردمان معمولی هستیم. کسی که این مرد را شفا داد خود خداوند عیسی مسیح است». 
پطرس معجزه بزرگی را به انجام رسانده بود اما هیچ نوع تحسین و تمجیدی را نمی پذیرفت. وی تمام ستایش را از آن مسیح می‌دانست. باشد که ما نیز در همه چیز از سرمشق پطرس پیروی کنیم. جدا از مسیح هیچ نمی توانیم کرد (یوحنا ۱۵: ۵) بنابراین هر کار نیکی که انجام می‌دهیم تمامی افتخار و تمجید را باید به او دهیم تنها چیزی که می‌توانیم به خودمان نسبت دهیم گناهانمان است!
۱۳ پطرس در اینجا می‌گوید که خدا به واسطه این معجزه، بنده خود عیسی را جلال داد. معجزه نشانه این بود که خدا به راستی عیسی را جلال داده است. 
پطرس در اینجا خدا را خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب می‌خواند. ابراهیم و اسحاق و یعقوب پدران نخستین قوم یهود بودند. اول ابراهیم بود و بعد پسرش اسحاق و بعد یعقوب پسر اسحاق. از این سه مرد بنی اسرائیل که همان یهودیان باشند، پدید آمدند. 
با وجود اینکه عیسی پسر خدا بود، یهودیان او را تسلیم کردند تا کشته شود. ایشان او را تسلیم فرماندار رومی، پیلاطس نمودند زیرا طبق قانون رومی فقط فرماندار رومی می‌توانست مجرمی را محکوم به اعدام کند. پیلاطس بعد از بازجویی از عیسی جرمی در او نیافت و خواست او را آزاد کند اما یهودیان داوری پیلاطس را نپذیرفته، تقاضا کردند که او را اعدام کند (مرقس ۱۵: ۱، ۱۲-۱۵، اعمال ۲: ۲۳ و تفسیر آنها مشاهده شود).
۱۴ یهودیان، آن قدوس و عادل را یعنی مسیح را منکر شدند. مسیح تماما پاک و بی گناه بود (عبرانیان ۴: ۱۵). از آنجا که یهودیان کسی را که تماما قدوس و عادل بود انکار کرده، کشتند جرمشان بسیار بزرگتر بود. 
طی عید فصح، رسم فرماندار رومی این بود که یک زندانی یهودی را به نشانه حسن نیت آزاد سازد. پیلاطس خواست که عیسی را آزاد کند اما یهودیان در عوض تقاضا کردند که پیلاطس قاتلی به نام برابا را آزاد سازد (مرقس ۱۵: ۶-۱۱ مشاهده شود).
۱۵ پطرس در اینجا عیسی را رئیس حیات می‌نامد. عیسی هنگامی که بر روی زمین بود مردگان را زنده می‌کرد (لوقا ۷: ۱۴-۱۵، یوحنا ۱۱: ۲۱-۲۵، ۳۸-۴۴). اما مهم‌تر از آن اینست که او به تمام کسانی که به او ایمان آورند حیات ابدی می‌بخشد (یوحنا ۳: ۱۶). با اینحال یهودیان باعث شدند که وی محکوم به اعدام گردد. ایشان برابا یعنی کسی راکه گیرنده جان و حیات بود نجات دادند. عیسی را که بخشنده حیات بود کشتند! اما سرانجام خدا او را از مردگان برخیزانید. پطرس در اینجا می‌گوید: «ما شاهد بر او هستیم» (اعمال ۲: ۲۴، ۳۲ مشاهده شود).
۱۶ پطرس می‌گوید که مرد لنگ با ایمان به اسم عیسی شفا یافت. ایمان به اسم عیسی همان ایمان به عیسی است. نام عیسی نمایانگر شخصیت اوست. وی خداوند و مسیح است (اعمال ۲: ۳۶ و تفسیر آن مشاهده شود). 
در اینجا پطرس می‌گوید: « ... اسم او این شخص (مرد لنگ) را ... صحت کامل داده است.» در اینجا درمی یابیم که اصطلاح اسم عیسی به معنی خود عیسی است. 
برای شفای مرد لنگ دو چیز ضروری بود: اولا قدرت عیسی و ثانیا ایمان انسان یا ایمان پطرس یا ایمان مرد لنگ. برای انجام هر کار روحانی این دو چیز یعنی قدرت عیسی و ایمان انسان همواره ضروری هستند.
۱۷ یهودیان عیسی را به سبب ناشناسایی کشتند. خدا همواره آماده است تا کسانی را که از روی جهل گناه می‌ورزند ببخشد (لوقا ۲۳: ۳۴، اول تیموتائوس ۱: ۱۳ مشاهده شود). پطرس در اینجا نسبت به یهودیان رحمت نشان می‌دهد زیرا همین چند هفته پیش بود که خود او خداوند خود را سه بار منکر شد (مرقس ۱۴: ۶۶-۷۲).
۱۸ اما رنجها و مرگ مسیح تصادفی نبود. انبیای عهد عتیق به خصوص اشعیا نوشته بودند که مسیح باید متحمل زحمت شود (اشعیا ۵۳: ۳-۱۲).
۱۹ در این آیه شاهد فیض و رحمت بی حد خدا هستیم. همین یهودیان بودند که پسر یگانه خدا را به کشتن داده بودند. اما اکنون اگر توبه کرده بسوی خدا بازگشت می‌نمودند، او ایشان را بخشیده، گناهانشان را محو می‌کرد (اعمال ۲: ۳۸ و تفسیر آن مشاهده شود). ایشان زندگی مسیح را گرفته بودند اما خدا آماده است در صورت توبه، به ایشان حیات بخشد.
۲۰-۲۱ اگر یهودیان توبه کنند، مسیح نزد ایشان آمده، همه چیز را معاد خواهد داد (آیۀ ۲۱). مسیح برای یهودیان مقرر شده بود یعنی مقرر شده بود تا نجات دهنده ایشان باشد. عیسی فرمود: «فرستاده نشده ام مگر به جهت گوسفندان گمشده خاندان اسرائیل» (متی ۱۵: ۲۴). عده‌ای از یهودیان مسیح را پذیرفتند اما بقیه که اکثریت را تشکیل می‌دادند او را رد کردند. 
پطرس گفت که عیسی باید تا زمان مقرر شده توسط خدا در آسمان بماند آنگاه دوباره به این جهان باز خواهد گشت. در آن زمان حقیقتا معاد همه چیز فرا خواهد رسید (یعنی همه چیزهای از دست رفته به بنی اسرائیل اعاده خواهد شد) و ملکوت (حکومت) خدا را به طور کامل مستقر خواهد ساخت. به راستی که وی همه خلقت را آزاد خواهد ساخت (رومیان ۸: ۱۹-۲۱).
۲۲-۲۳ پطرس در اینجا از سخنان رهبر بزرگ یهودیان یعنی موسی در تثنیه ۱۸: ۱۵ و ۱۹ نقل قول می‌آورد. موسی در اینجا در مورد «نبی مثل من» یعنی مسیح صحبت می‌کند که یهودیان باید کلام او را بشنوند (عبرانیان ۳: ۳، ۵-۶ مشاهده شود). هر که به کلام مسیح گوش فرا ندهد، متحمل مجازات الهی خواهد شد.
۲۴ بعد از موسی، سموئیل اولین نبی از انبیای رسمی عهد عتیق بود. تمامی انبیاء از این ایام یعنی از دوره مسیح اِخبار نمودند (یعنی خبر دادند - پیشگویی کردند).
۲۵ انبیای عهد عتیق آمدن مسیح را پیشگویی کرده بودند. به علاوه خدا با ابراهیم یعنی پدر یهودیان عهد بست و به وی چنین وعده داد: «از ذریت تو جمیع امتهای زمین برکت خواهند یافت» (پیدایش ۲۲: ۱۸، ۲۶: ۴). آن ذریت مسیح بود. در مسیح جمیع امتهای زمین چه یهودی و چه غیر یهودی برکت خواهند یافت. پطرس به یهودیان گفت: «شما هستید اولاد ... آن عهد.» اگر غیر یهودیان بتوانند وعده عهد را بیابند، یقیتا یهودیان نیز که اولاد اصلی هستند باید بتوانند آن را بیابند.
۲۶ از آنجا که یهودیان اولاد اصلی انبیا و عهد هستند خدا مسیح را ابتدا نزد آنان فرستاد. فرصت نجات ابتدا به یهودیان داده شد (متی ۱۰: ۵-۶، لوقا ۲۴: ۴۷، اعمال ۱۳: ۴۵-۴۶، رومیان ۱: ۱۶ مشاهده شود). بنابراین پطرس یهودیان را دعوت به توبه و بازگشت از گناهانشان نمود تا ایشان فرصت نجات را که توسط پسر خدا، عیسی مسیح فراهم آمده بود از دست ندهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر