۱۳۹۳ آذر ۱۷, دوشنبه

منشأ الهی رسالت پولُس


منشأ الهی رسالت پولُس

۱۱ای برادران، می‌خواهم بدانید انجیلی که من بدان بشارت دادم، ساخته و پرداختۀ بشر نیست،۱۲زیرا من آن را از انسان نیافتم، و کسی نیز آن را به من نیاموخت؛ بلکه آن را از طریق مکاشفۀ عیسی مسیح دریافت کردم.
۱۳شما وصف زندگی گذشتۀ مرا در دین یهود شنیده‌اید، که چه بسیار کلیسای خدا را آزار می‌رسانیدم و آن را ویران می‌کردم.۱۴و در یهودیگری از بسیاری از هَمسالانِ قوم خود پیشی گرفته و در اجرای سنّتهای پدران، بی‌نهایت غیور بودم.۱۵امّا چون خشنودی او که مرا از بطن مادرم وقف کار خود کرد و به‌واسطۀ فیض خود مرا فراخواند در این بود۱۶که پسر خود را در من آشکار سازد تا بدو در میان غیریهودیان بشارت دهم، در آن زمان با جسم و خون مشورت نکردم،۱۷و به اورشلیم نیز، نزد آنان که پیش از من رسول بودند، نرفتم؛ بلکه راهی عربستان شدم و سپس به دمشق بازگشتم.
۱۸آنگاه پس از سه سال، به اورشلیم رفتم تا کیفا را دیدار کنم، و پانزده روز نزد او ماندم.۱۹امّا از سایر رسولان، به‌جز یعقوب، برادر خداوند، کسی دیگر را ندیدم.۲۰در حضور خدا به شما اطمینان می‌دهم که آنچه می‌نویسم دروغ نیست.۲۱پس از آن، به نواحی سوریه و کیلیکیه رفتم.۲۲در آن زمان هنوز کلیساهای یهودیه که در مسیح هستند، مرا به چهره نمی‌شناختند.۲۳آنها فقط شنیده بودند، «آن مردی که پیشتر آزار بر ما روا می‌داشت، اکنون به همان ایمان بشارت می‌دهد که در گذشته به نابودی آن کمر بسته بود.»۲۴و آنان به‌خاطر من خدا را تمجید می‌کردند.

۲

پذیرفته‌شدن پولُس از جانب سایر رسولان

۱پس از چهارده سال، دیگربار همراه برنابا به اورشلیم رفتم و تیتوس را نیز با خود بردم.۲امّا اینبار، رفتنم در نتیجۀ دریافت مکاشفه‌ای بود. در آنجا انجیلی را که در میان غیریهودیان موعظه می‌کنم بدیشان عرضه داشتم؛ البته در خلوت، و نیز تنها به رهبران سرشناس، مبادا بیهوده بدوم یا دویده باشم.۳امّا حتی همسفرم تیتوس، با اینکه یونانی بود، مجبور نشد ختنه شود.۴این بدان سبب پیش آمد که بعضی از برادرانِ دروغین، مخفیانه در جمع ما رخنه کرده بودند تا آن آزادی را که در مسیحْ عیسی داریم جاسوسی کنند و ما را به‌بندگی بکشانند.۵ولی ما دمی هم تسلیم آنها نشدیم تا حقیقت انجیل نزد شما ثابت بماند.
۶امّا آن رهبران سرشناس چیزی بر پیام من نیفزودند - آنان هر‌که بودند مرا تفاوتی نمی‌کند، زیرا خدا بر صورت ظاهر قضاوت نمی‌کند -۷بلکه به‌عکس، ایشان دریافتند که وظیفۀ رسانیدن انجیل به غیریهودیان به من سپرده شده است، همانگونه که وظیفۀ رسانیدن انجیل به یهودیان به پِطرُس سپرده شده بود.۸زیرا همان خدایی که از طریق پِطرُس چونان رسولِ یهودیان عمل کرد، از طریق من نیز چون رسولِ غیریهودیان عمل نمود.۹پس چون یعقوب و پِطرُس و یوحنا که مشهور به ارکان بودند فیضی را که نصیب من شده بود مشاهده کردند، به من و برنابا دست رفاقت دادند و توافق شد که ما نزد غیریهودیان برویم و آنان نزد یهودیان.۱۰فقط خواستند که فقرا را به‌یاد داشته باشیم، که البته این بواقع کاری بود که من خود نیز مشتاق انجامش بودم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر