تفسیر کاربردی پیدایش فصل ۲
۱-۳ در روز هفتم ، خدا از همۀ کار خود که ساخته بود، آرامی گرفت (آیه ۲). این بدین معنی نیست که خداوند خسته شده بود و نیاز به استراحت داشت و میخواست خود را برای انجام کارهای بیشتری آماده کند، زیرا کار آفرینش قبلا کامل و تمام شد (آیه ۱). بلکه منظور خدا از ”آرامی“ در روز هفتم، تعیین نمونه و سرمشقی برای ما بوده است.
اول از همه، علاوه بر خواب روزانه در هر روز، ما انسانها نیاز به استراحت جسمانی و مغزی داریم. اما بیشتر از آن ما نیاز داریم که بطور منظم از کار روزانه دست کشیده و توجه خود را به سوی خدا متمرکز کنیم. ما نیاز به رفع خستگی روحی و معنوی داریم.
خداوند روز هفتم را تقدیس نمود، زیرا که در آن آرام گرفت (آیه ۳). ”سَبَّت“ واژۀ عبری و به معنای ”استراحت“ است. زمانیکه ما در روز سَبَّت استراحت میکنیم، این روز را تقدیس نموده و بدینسان به خداوند احترام میگزاریم (خروج ۲۰: ۸-۱۱ مشاهده شود). استراحت در روز سَبَّت همچنین نمادی از استراحت و آرامش معنوی و ابدی برای قوم خدا در زندگی پس از مرگ و در نزد خدا و مسیح میباشد (عبرانیان ۴: ۹-۱۱). روز سَبَّت به ما فرصتی ویژه میدهد تا به خاطر عطایای خداوند، او را ستایش و شکر کنیم، عطایایی که بالاترین آنها همانا پسرش عیسی مسیح است که بواسطه او آرامی ابدی و حیات ابدی را دریافت کردیم.
اول از همه، علاوه بر خواب روزانه در هر روز، ما انسانها نیاز به استراحت جسمانی و مغزی داریم. اما بیشتر از آن ما نیاز داریم که بطور منظم از کار روزانه دست کشیده و توجه خود را به سوی خدا متمرکز کنیم. ما نیاز به رفع خستگی روحی و معنوی داریم.
خداوند روز هفتم را تقدیس نمود، زیرا که در آن آرام گرفت (آیه ۳). ”سَبَّت“ واژۀ عبری و به معنای ”استراحت“ است. زمانیکه ما در روز سَبَّت استراحت میکنیم، این روز را تقدیس نموده و بدینسان به خداوند احترام میگزاریم (خروج ۲۰: ۸-۱۱ مشاهده شود). استراحت در روز سَبَّت همچنین نمادی از استراحت و آرامش معنوی و ابدی برای قوم خدا در زندگی پس از مرگ و در نزد خدا و مسیح میباشد (عبرانیان ۴: ۹-۱۱). روز سَبَّت به ما فرصتی ویژه میدهد تا به خاطر عطایای خداوند، او را ستایش و شکر کنیم، عطایایی که بالاترین آنها همانا پسرش عیسی مسیح است که بواسطه او آرامی ابدی و حیات ابدی را دریافت کردیم.
۴-۷ در فصل ۱ کتاب پیدایش، آفرینش خداوند بصورتی کلی شرح داده شد. در فصل ۲، ما شرح حال و جزئیات بیشتری از آفرینش اولین والدین نوع بشر یعنی آدم و حوا را در اختیار شما میگزاریم.[۷ ]
در آیه ۴، خداوند، یهوه خدا،[۸ ] نامیده شده است. نامیدن خدا با دو اسم، تاکیدی بر رابطه شخصی او با انسانها و مراقبت ویژۀ او از آنها دارد. خدا فقط یک خدای دور از دست و پُر از هیبت و ترس و یک آفریننده مقتدر نیست؛ او همچنین یک شخص، یک دلسوز وغمخوار، و یک پدر پُر از محبت است.
در آیه ۷، ما گفتیم که چطور خداوند، انسان را از خاک زمین شکل داد. در کتاب پیدایش ۱: ۲۷، میخوانیم، که خدا انسان را به تصویر خود خلق کرد. به نظر میرسد که با آیه ۷ تفاوت بسیاری دارد. اما هر دو آیه درست و حقیقی است. تا آنجا که به بدن جسمانی انسان مربوط میشود، خلقت او بر روی زمین همانند سایر حیوانات بوده است. اما تا آنجاییکه به نفس انسان مربوط میشود؛ روح، فکر، و شخصیت او با تصویر خدا مُهر شده است.
سپس خدا در بینی وی روح حیات دمید . این ”روح حیات“ برای حیوانات نیز منشاء حیات بوده است (پیدایش ۱: ۳۰)؛ در اینجا ذکری از روح انسان به میان نیامده است، بلکه منظور حیات و زندگی جسمانی او بوده است. و ما در عین حال از این آیه نیز میتوانیم درک کنیم که حیات جسمانی مستقیما از طرف خدا سرچشمه میگیرد. جانداران چیزی فراتر از صرفا یک تودۀ گل رس یا یک تودۀ گوشتی هستند؛ آنها روح حیات را دارند.
در آیه ۴، خداوند، یهوه خدا،[۸ ] نامیده شده است. نامیدن خدا با دو اسم، تاکیدی بر رابطه شخصی او با انسانها و مراقبت ویژۀ او از آنها دارد. خدا فقط یک خدای دور از دست و پُر از هیبت و ترس و یک آفریننده مقتدر نیست؛ او همچنین یک شخص، یک دلسوز وغمخوار، و یک پدر پُر از محبت است.
در آیه ۷، ما گفتیم که چطور خداوند، انسان را از خاک زمین شکل داد. در کتاب پیدایش ۱: ۲۷، میخوانیم، که خدا انسان را به تصویر خود خلق کرد. به نظر میرسد که با آیه ۷ تفاوت بسیاری دارد. اما هر دو آیه درست و حقیقی است. تا آنجا که به بدن جسمانی انسان مربوط میشود، خلقت او بر روی زمین همانند سایر حیوانات بوده است. اما تا آنجاییکه به نفس انسان مربوط میشود؛ روح، فکر، و شخصیت او با تصویر خدا مُهر شده است.
سپس خدا در بینی وی روح حیات دمید . این ”روح حیات“ برای حیوانات نیز منشاء حیات بوده است (پیدایش ۱: ۳۰)؛ در اینجا ذکری از روح انسان به میان نیامده است، بلکه منظور حیات و زندگی جسمانی او بوده است. و ما در عین حال از این آیه نیز میتوانیم درک کنیم که حیات جسمانی مستقیما از طرف خدا سرچشمه میگیرد. جانداران چیزی فراتر از صرفا یک تودۀ گل رس یا یک تودۀ گوشتی هستند؛ آنها روح حیات را دارند.
۸-۱۷ پس از شکل گرفتن انسان، خدا باغ مخصوصی را برای زندگی او فراهم کرد. باغی که در عدن [۹ ]واقع شده بود. باغ مکانی زیبا و پُر از درخت، رودخانه، و منابع نفیس و زیبا بود. اما با شکوهترین چیز در باغ عدن، همانا حضور خود خدا در آنجا بود؛ او در هنگام وزیدن نسیم بهار در باغ قدم میزد (پیدایش ۳: ۸).
در وسط باغ عدن دو درخت مخصوص نیز وجود داشت: درخت حیات و درخت معرفت نیک و بد (آیه ۹). هر کس که از میوه درخت اول میخورد، حیات ابدی پیدا میکرد (پیدایش ۳: ۲۲)؛ میوه درخت دیگر سبب شناخت میگردید اما مرگ را نیز به همراه میآورد (آیه ۱۷).
انسان آزاد بود که از میوه تمام درختان باغ بعلاوۀ درخت حیات بخورد. اما خداوند به انسان گفت که حق ندارد که از میوه درخت معرفت نیک و بد بخورد؛ اگر بخورد، مجازات آن مرگ خواهد بود. انسان میتوانست تا ابد در این مکان زیبا زندگی کند به شرط آنکه تنها از میوۀ این درخت نخورد.
برای اولین بار در اینجا، مهمترین مطلب در کل کتاب مقدّس را میبینیم. خواست و آرزوی خداوند این بود که به انسان برکت فراوان عطا کند، اما برای اینکه انسان این برکت را دریافت کند تنها یک شرط وجود داشت: انسان باید از خدا اطاعت کند. این مطلب در هیچ جا به شفافی و روشنی تثنیه فصل ۳۰ ابراز نشده است، زمانیکه موسی به قوم اسرائیل میگوید: ”من امروز مرگ و زندگی را .... در برابر شما قرار دادهام. من امروز به شما دستور دادهام كه خداوند، خدایتان را دوست داشته ... قوانین او را نگاه دارید تا زنده مانده، قومی بزرگ بشوید و خداوند، خدایتان به شما در سرزمینی كه تصرف خواهید كرد، بركت بدهد. ولی اگر ... اطاعت نكنید .... همین امروز به شما اعلام میكنم كه یقیناً نابود خواهید شد“ (تثنیه ۳۰: ۱۵-۱۸).
در وسط باغ عدن دو درخت مخصوص نیز وجود داشت: درخت حیات و درخت معرفت نیک و بد (آیه ۹). هر کس که از میوه درخت اول میخورد، حیات ابدی پیدا میکرد (پیدایش ۳: ۲۲)؛ میوه درخت دیگر سبب شناخت میگردید اما مرگ را نیز به همراه میآورد (آیه ۱۷).
انسان آزاد بود که از میوه تمام درختان باغ بعلاوۀ درخت حیات بخورد. اما خداوند به انسان گفت که حق ندارد که از میوه درخت معرفت نیک و بد بخورد؛ اگر بخورد، مجازات آن مرگ خواهد بود. انسان میتوانست تا ابد در این مکان زیبا زندگی کند به شرط آنکه تنها از میوۀ این درخت نخورد.
برای اولین بار در اینجا، مهمترین مطلب در کل کتاب مقدّس را میبینیم. خواست و آرزوی خداوند این بود که به انسان برکت فراوان عطا کند، اما برای اینکه انسان این برکت را دریافت کند تنها یک شرط وجود داشت: انسان باید از خدا اطاعت کند. این مطلب در هیچ جا به شفافی و روشنی تثنیه فصل ۳۰ ابراز نشده است، زمانیکه موسی به قوم اسرائیل میگوید: ”من امروز مرگ و زندگی را .... در برابر شما قرار دادهام. من امروز به شما دستور دادهام كه خداوند، خدایتان را دوست داشته ... قوانین او را نگاه دارید تا زنده مانده، قومی بزرگ بشوید و خداوند، خدایتان به شما در سرزمینی كه تصرف خواهید كرد، بركت بدهد. ولی اگر ... اطاعت نكنید .... همین امروز به شما اعلام میكنم كه یقیناً نابود خواهید شد“ (تثنیه ۳۰: ۱۵-۱۸).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر