۱۳۹۳ آذر ۱۷, دوشنبه

داوری عادلانۀ خدا

۱پس تو ای آدمی که دیگری را محکوم می‌کنی، هر‌که باشی هیچ عذری نداری. زیرا در هر موردی که دیگری را محکوم می‌کنی، خویشتن را محکوم کرده‌ای؛ چون تو که داوری می‌کنی، خودْ همان را انجام می‌دهی.۲ما می‌دانیم که داوری خدا بر کسانی که این‌گونه اعمال را انجام می‌دهند، برحق است.۳پس تو ای آدمی که بر دیگران داوری می‌کنی و خودْ همان را انجام می‌دهی، آیا گمان می‌کنی که از داوری خدا خواهی رست؟۴یا اینکه مهربانی، شکیبایی و تحمل عظیم او را خوار می‌شماری و غافلی که مهربانی خدا از آن‌روست که تو را به توبه رهنمون شود؟
۵امّا تو به‌سبب سرسختی و دلِ ناتوبهکارت، غضب را نسبت به خود، برای روز غضب می‌اندوزی، روزی که در آن داوری عادلانۀ خدا آشکار خواهد شد.۶خدا «به هر‌کس مطابق اعمالش سزا خواهد داد.»۷او به کسانی که با پایداری در انجام اعمال نیکو، در پی جلال و حرمت و بقایند، حیات جاویدان خواهد بخشید؛۸امّا بر خودخواهان و منکرانِ حقیقت و شرارت‌پیشگان، خشم و غضب خود را فرو‌خواهد ریخت.۹هر‌کس که مرتکب اعمال بد شود دچار رنج و عذاب خواهد شد، نخست یهود و سپس یونانی.۱۰امّا هر‌که نیکویی کند، از جلال و حرمت و آرامش برخوردار خواهد شد، نخست یهود و سپس یونانی.۱۱زیرا خدا تبعیض قائل نمی‌شود.
۱۲همۀ کسانی که بدون شریعت گناه می‌کنند، بدون شریعت نیز هلاک خواهند شد؛ و همۀ کسانی که زیر شریعت مرتکب گناه می‌شوند، بنا‌بر موازین شریعت داوری خواهند شد.۱۳زیرا شنوندگانِ شریعت نیستند که در نظر خدا پارسایند، بلکه کسانی پارسا شمرده خواهند شد که به شریعت عمل می‌کنند.۱۴براستی، وقتی غیریهودیان که شریعت ندارند، اصول شریعت را به‌صرافت طبع بهجا می‌آورند، آنان هرچند فاقد شریعتند، لیکن خود برای خویشتن شریعتی هستند.۱۵زیرا نشان می‌دهند که عمل شریعت بر دلشان نگاشته شده است، چنان که وجدانشان گواهی می‌دهد و افکارشان در برابر هم، یا آنان را متهم می‌کند یا تبرئه می‌نماید.۱۶این در روزی به‌وقوع خواهد پیوست که خدا بنا‌بر انجیلی که من اعلام می‌کنم، رازهای نهان انسانها را به‌توسط عیسی مسیح به محاکمه کشد.

یهودیان و شریعت خدا

۱۷حال، تو که خود را یهودی می‌خوانی و به شریعت تکیه داری و به رابطه‌ات با خدا فخر می‌کنی،۱۸تو که ارادۀ او را می‌دانی و چون از شریعت تعلیم یافته‌ای، بهترینها را برمی‌گزینی،۱۹و اطمینان داری که راهنمای کوران و نور ظلمت‌نشینانی،۲۰تو که به‌سبب برخورداری از شریعت که تبلور معرفت و حقیقت است، مربی جاهلان و آموزگار کودکانی،۲۱تو که دیگران را تعلیم می‌دهی، آیا خود را نمی‌آموزانی؟ تو که برضد دزدی موعظه می‌کنی، آیا خودْ دزدی می‌کنی؟۲۲تو که می‌گویی نباید زنا کرد، آیا خودْ زنا می‌کنی؟ تو که از بتها نفرت داری، آیا خودْ معبدها را غارت می‌کنی؟۲۳تو که به داشتن شریعت فخر می‌فروشی، آیا با زیر پا گذاشتنِ آن به خدا بی‌حرمتی می‌کنی؟۲۴چنانکه نوشته شده است: «به‌سبب شما، غیریهودیان به نام خدا کفر می‌گویند.»
۲۵ختنه آنگاه ارزش دارد که شریعت را بهجا آورید، امّا اگر آن را زیر پا بگذارید، مانند این است که ختنه نشده باشید.۲۶و اگر آنان که ختنه نشده‌اند، مطالبات شریعت را بهجا آورند، آیا ختنه‌شده به‌شمار نمی‌آیند؟۲۷آن که در جسم ختنه نشده، امّا شریعت را نگاه می‌دارد، تو را محکوم خواهد کرد، تو را که با وجود برخورداری از احکام نوشته شده و ختنه، شریعت را زیر پا می‌گذاری.
۲۸زیرا یهودی راستین آن نیست که به ظاهر یهودی باشد، و ختنۀ واقعی نیز امری جسمانی و ظاهری نیست.۲۹بلکه یهودی آن است که در باطن یهودی باشد و ختنه نیز امری است قلبی که به‌دست روح انجام می‌شود، نه به‌واسطۀ آنچه نوشته‌ای بیش نیست. چنین کسی را خدا تحسین می‌کند، نه انسان.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر