۱۳۹۳ آذر ۲۱, جمعه

تفسیر کاربردی اعمال فصل ۱۱

 تفسیر کاربردی   اعمال  فصل ۱۱

توضیح پطرس در مورد کرنیلیوس (۱۱: ۱-۱۸) 
۱-۳ خدا اینک کار بزرگی را در بین غیریهودیان انجام داده بود انجیل مسیح اکنون در دسترس همه مردم جهان چه یهودی و چه غیریهودی بود. تمامی مسیحیان باید از این گسترش نو ظهور شادمان می‌شدند و به خاطر آن خدا را تسبیح می‌کردند اما چه اتفاقی افتاد؟ اهل ختنه (ایمانداران مختون) یعنی مسیحیان یهودی نژاد که رسوم یهودی خود را ترک گفته بودند شروع کردند به انتقاد از پطرس، ایشان پطرس را متهم کردند به اینکه رسوم یهودی را مورد بی اعتنایی قرار داده است. او این قاعده انسانی را که می‌گفت یهودیان نباید با غیریهودیان بر سر یک سفره بنشینند نقض کرده بود. 
هرگاه که خدا کار بزرگی در کلیسا انجام می‌دهد همیشه بعضی ناراحت و شاکی می‌باشند اغلب ایشان حسادت می‌ورزند زیرا که سهمی در کار جدید نداشته‌اند یا اینکه از این ناخشنود هستند که عقایدشان مقبول واقع نشده یا نقشه هایشان به ثمر نرسیده است یا اینکه آنقدر که انتظار داشتند مورد احترام و پذیرش واقع نشده‌اند اما علت نارضایتی‌شان هر چه باشد اساسا از خدا شاکی هستند زیرا که خدا در پشت آن کار قرار داشته است و شاکی بودن از خدا گناه بزرگی است به خاطر شکایتهایشان بود که خدا به عده‌ای از بنی اسرائیل در قدیم اجازه وارد شدن به سرزمین موعود را نداد (اعداد ۱۴: ۲۶-۳۰) برادران و خواهران عزیز باشد که این گناه در بین ما یافت نشود هنگامی که خدا کاری انجام می‌دهد باشد که یکدل و متحد شادی کنیم و او را شکر و تسبیح نماییم. 
اکنون نه فقط مسیحیان یهودی نژاد بلکه یهودیان غیرمسیحی نیز با پطرس به مخالفت برخاسته بودند پیش از آن هنگام یهودیان غیرمسیحی پطرس و دیگر رسولان را به خاطر معجزاتشان محترم می‌شمردند اما اکنون یهودیان شروع کردند به جفا بر پطرس و دیگر رسولان می‌نمودند (اعمال ۱۲: ۱-۳ مشاهده شود).
۴-۱۴ در این بخش پطرس مسیحیان یهودی نژاد را مخاطب قرار داده از عمل خود دفاع می‌کند وی در اینجا هر آنچه را که در بین غیریهودیان اتفاق افتاده بود تکرار میکند لوقا این وقایع را در باب قبلی شرح داده است (اعمال ۱۰: ۹-۳۳ مشاهده شود).
۱۵ پطرس گفت: «و چون شروع به سخن گفتن می‌کردم روح‌القدس بر ایشان نازل شد».موعظه پطرس در اعمال ۱۰: ۳۴-۴۳ نوشته شده است. اما پطرس موعظه خود را به پایان نرساند زیرا که در اواسط آن روح‌القدس ناگهان بر کرنیلیوس و خانواده‌اش نازل گشت و پطرس نتوانست ادامه دهد.
۱۶ هنگامی که پطرس دید که روح‌القدس بر غیریهودیان نازل شد گفته عیسی را به خاطر اورد: «... شما به روح‌القدس تعمیدخواهید یافت» (اعمال ۱: ۵).
۱۷ پطرس دریافت که همان عطای روح‌القدس که عیسی به شاگردانش وعده داده بود اکنون به غیریهودیان نیز اعطا می‌شود. خدا خود عطا را داده است پس پطرس چگونه می‌توانست با خدا مخالفت کند؟ وی چگونه می‌توانست از تعمید آن کسانی که خدا خود با روح‌القدس تعمید داده است امتناع ورزد؟
۱۸ هنگامی که مسیحیان یهودی نژاد توضیحات پطرس را شنیدند دست از انتقاد و شکایت برداشتند و هنگامی که شکایتشان متوقف شد تسبیحشان آغاز گردید. 
هنگامی که از برادری شکایت می‌کنیم، معمولا تمامی واقعیت را نمی‌دانیم آن مسیحیان یهودی نژاد فقط می‌دانستند که پطرس به خانه یک غیر یهودی رفته است ولی علت آن را نمی دانستند پیش از آنکه از برادر خود به خاطر انجام کاری انتقاد کنیم اجازه دهید که ابتدا ببینیم که چرا این کار را کرده است اگر چنین کنیم اغلب متوجه خواهیم شد که انتقاد ما به جا نیست!
کلیسای انطاکیه (۱۱: ۱۹-۳۰) 
۱۹ بعد از شهادت استیفان، شاگردان در سراسر اسرائیل پراکنده شدند (اعمال ۸: ۱، ۴ مشاهده شود). برخی از شاگردان حتی دورتر رفته به نواحی نظیر فینیقیه (لبنان کنونی) و قبرس رفتند. بقیه بهانطاکیه، شهر بزرگ سوریه واقع در شمال فینیقیه رفتند. در آن روزگار انطاکیه سومین شهر بزرگ جهان غرب بود اکثر این شاگردها تنها برای یهودیان ساکن در این مکانها موعظه میکردند. ایشان چیزی در مورد ایمان آوردن کرنیلیوس و خانواده‌اش نشنیده بودند.
۲۰ اما شاگردانی که به انطاکیه رفته بودند به طور خودجوش شروع کردند به بشارت انجیل به غیریهودیانیونانی. این شاگردان عمدتا از اهل قبرس و قیروان بودند.
۲۱ از آنجا که دست خداوند یعنی قدرت او با شاگردان بود، جمعی کثیر ایمان آورده به خداوند گرویدند. هنگامی که دست خداوند با ما باشد کلیسا رشد می‌کند می‌توانیم تصور کنیم که اکثریت آن جمع کثیرکه در انطاکیه خداوند را پذیرفتند غیریهودی بودند زیرا که انطاکیه عمدتا شهری غیریهودی بود.
۲۲-۲۴ در آن زمان کلیسای اورشلیم (کلیسای مادر) تمامی کلیساهای پراکنده در سراسر خاورمیانه تلقی می‌شد. در نتیجه رسولان در اورشلیم بر امور سایر کلیساها نظارت داشتند بنابراین هنگامی که رسولان شنیدند که بسیاری از غیریهودیان در انطاکیه به خداوند ایمان آورده‌اند برنابا، ابن الوعظ (یا تشویق کننده اعمال ۴: ۳۶-۳۷) را فرستادند تا از این مسیحیان غیریهودی جدید اطلاع حاصل نماید. 
برنابا مردی صالح پُر از روح‌القدس و ایمان بود (آیۀ ۲۴). وی ایمانداران جدید غیریهودی را نصیحت می‌کرد و به واسطه نصایحش (و نیز به واسطه «دست خداوند»)، عده بیشتری به خداوند ایمان آوردند.با وجود اینکه برنابا یک یهودی بود از این گِله نداشت که چرا غیریهودیان نیز نجات یافته‌اند در عوض شاد خاطر گشت (آیۀ ۲۳).
۲۵-۲۶ برنابا در انطاکیه احتیاج به یک همکار داشت تا در کار موعظه و تعلیم به او کمک کند وی به یاد سولس افتاده به طرسوس رفت تا او را بیابد (اعمال ۹: ۳۰). وقتی که برنابا او را یافت وی را به انطاکیه آورد و در آنجا مدت یک سال با یکدیگر کار کردند و کلیسای انطاکیه رشد می‌نمود. 
شاگردان نخست در انطاکیه به مسیحی مسمی شدند. از آن هنگام به بعد ایمانداران دیگر خود را یهودی یونانی و غیریهودی نخوانده بلکه نام مسیح را بر خود گذاشتند. مسیحی بودن یعنی متعلق به مسیح بودن می‌باشد که نام مسیحی را علنا و شادمانه بدون شرمساری به کار بریم. باشد که کاری نکنیم که سبب بی حرمتی این نام مقدس گردد.
۲۷-۲۸ در آن ایام یک نبی به نام آغابوس (اعمال ۲۱: ۱۰-۱۱ مشاهده شود) از اورشلیم به انطاکیه آمد و نبوت کرد که به زودی قحطی خواهد شد لوقا در اینجا طی یک تذکر تاریخی می‌نویسد که این قحطی در دوره حکومت امپراطور کلودیوس در ۴۱-۵۴ میلادی رخ داد از سایر منابع تاریخی در می‌یابیم که طی حکومت کلودیوس در سراسر امپراطوری روم قحطی به وقوع پیوسته است.
۲۹-۳۰ در دوره قحطی اورشلیم و مناطق اطراف یهودیه معمولا سخت‌تر از بقیه نواحی لطمه می‌دیدند. اکثرا مسیحیان دیگر نواحی هدایایی برای ایمانداران در یهودیه ارسال می‌کردند به این ترتیب نخستین کمک مالی برای اشخاص بی بضاعت در انطاکیه جمع آوری شد. 
در انطاکیه، سولس مطالب زیادی را در مورد جمع آوری اعانه فرا گرفت. در اینجا می‌بینیم که هر یک از شاگردان بر حسب مقدور خود اعانتی فرستاد (آیۀ ۲۹). پولس بعدا همین قاعده را به دیگر کلیساها نیز تعلیم داد (اول قرنتیان ۱۶: ۱-۲، دوم قرنتیان ۹: ۶-۱۱).
مسیحیان انطاکیه هدایای خود را توسط برنابا و سولس به اورشلیم فرستادند. برخی از دانشمندان کتاب مقدس بر این باورند که این سفر به اورشلیم همانی است که در غلاطیان ۲: ۱-۱۰ توصیف شده است (غلاطیان ۲: ۱ و تفسیر آن مشاهده شود). اگر چنین باشد در همین زمان بود که رهبران کلیسای اورشلیم تائید کردند که برنابا و سولس برای بشارت در میان غیریهودیان فرا خواند شده‌اند (غلاطیان ۲: ۹). رسولان در اورشلیم خواستند که برنابا و سولس همواره فقرا را یاد بدارند. سولس با آوردن اعانتی از انطاکیه برای ایمانداران فقیر اورشلیم و یهودیه می‌توانست بگوید: «خود نیز غیور به کردن این کار بودم» (غلاطیان ۲: ۱۰).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر