ای جان من خدا را ستایش کن
۱۳۹۳ آذر ۲۳, یکشنبه
در اورشلیم منتظر بمانند
۴
عیسی بعد از برخاستن از مردگان، به شاگردان فرمود که در
اورشلیم
منتظر بمانند. ایشان پیش از آنکه شروع به موعظه کنند و پیش از آنکه بتوانند شاهدان مسیح باشند، به قدرتی نیاز داشتند، ایشان نیازمند
عطای
موعود پدر بودند (لوقا ۲۴: ۴۹).
عطا
همان روحالقدس بود (یوحنا ۱۴: ۱۶، ۲۶). آنان قبلا به نوعی روحالقدس را دریافت کرده بودند (یوحنا ۲۰: ۲۲). اما اکنون نیازمند مسح مخصوص روح بودند، یعنی فدرت و اقتدار روح. لازم بود که ایشان
توسط روحالقدس تعمید یابند
(آیۀ ۵). این تعمید چند روز بعد در روز پنطیکاست بوقوع پیوست (اعمال ۲: ۱-۴). به همین دلیل عیسی به شاگردان چنین حکم کرد:
«از اورشلیم جدا مشوید بلکه منتظر آن وعده پدر باشید»
یعنی تعمید و قدرت روحالقدس.
امروزه ما نیز نیاز داریم تا منتظر
عطای
روحالقدس که از سوی پدر وعده داده شده است، باشیم. ما نباید سعی کنیم که با تکیه بر قدرت خود کارهایی برای خدا انجام دهیم. هنگامی که عیسی با شاگردانش بر روی زمین بود، به ایشان فرمود:
«جدا از من، هیچ نمیتوانید کرد»
(یوحنا ۱۵: ۵). به همان شکل، بعد از آنکه عیسی زمین را ترک گفت، شاگردان (رسولان) جدا از روحالقدس هیچ نتوانستند بکنند.
از یاد نبریم که تمامی ایمانداران حقیقی عیسی روحالقدس را دریافت کرده اند. هر نیرویی که برای تحقق اراده خدا لازم داشته باشیم، به واسطه روح در دسترس ما قرار میگیرد. هرگز نگوییم: قدرت و توانایی انجام اراده خدا را ندارم. باید برخیزیم و دست به کار شویم. باشد که همراه پولس رسول بگوییم:
«قوت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت میبخشد»
(فیلیپیان ۴: ۱۳). زیرا که عیسی به ما وعده داده است:
«همواره با شما خواهم بود تا انقضای عالم»
(متی ۲۸: ۲۰).
۵
یحیای تعمید دهنده به کسانی که برای
تعمید
نزد او میآمدند گفت:
«من شما را به آب تعمید دادم، اما او شما را به روحالقدس تعمید خواهد داد»
(مرقس ۱: ۸). در اینجا عیسی به شاگردانش میفرماید:
«بعد از اندک ایامی به روحالقدس تعمید خواهید یافت.»
این عطایی بود که ایشان میباید به انتظار آن مینشستند. تعمید روح یعنی پُری و قدرت و مسح روحالقدس برای انجام کار مسیح (اول قرنتیان ۱۲: ۱۳ و تفسیر آن نیز مقاله عمومی روحالقدس مشاهده میشود).
بالا برده شدن عیسی به آسمان (۱: ۶-۱۱)
۶-۷
از آنجا که شاگردان مسیح یهودی بودند این امید را داشتند که عیسی حکومت مستقل
اسرائیل
را از نو برقرار خواهد ساخت؛ به همین دلیل بود که پرسیدند:
خداوندا، آیا در این وقت ملکوت را بر اسرائیل باز برقرار خواهی داشت؟
(آیۀ ۶). کلمه اسرائیل اشاره است به قوم یهود که در ایام عیسی تحت سلطه امپراطوری روم قرار داشت. یهودیان استقلال خود را از دست داده بودند. بنابراین هر موقع که عیسی موعظه میکرد که
«ملکوت خدا نزدیک است»
(مرقس۱: ۱۵)، شاگردان میپنداشتند که وی در مورد حکومت زمینی یهودیان صحبت میکند. عیسی به شاگردانش گفته بود:
«ملکوتی برای شما قرار میدهم ... تا ... بر کرسیها بنشینید»
(لوقا ۲۲: ۲۹ -۳۰). در اینجا شاگردان امیدوار بودند که هم اینک بر کرسیها خواهند نشست!
اما عیسی نیامده بود تا حکومت زمینی، بلکه ملکوت روحانی برقرار سازد. و آن ملکوت هنگامی که عیسی بار دیگر به زمین آید، به طور کامل برقرار خواهد شد (مرقس ۱۳: ۲۶). این که آن روز چه هنگام خواهد آمد، هیچکس نمیداند (مرقس ۱۳: ۳۲).
۸
آنگاه عیسی به شاگردانش فرمود که قدرت و اقتداری که دریافت خواهند کرد، از نوع دنیوی یا سیاسی نخواهد بود، اقتدار حکومت آنان، بسی فراتر از این مسائل خواهد بود، اقتدار آنان ناشی از روحالقدس میباشد. این
عطایی
بود که پدر وعده داده بود و شاگردان میبایست منتظر آن بمانند (آیۀهای ۴-۵).
آنگاه عیسی نکتهای حیرت انگیز به شاگردان فرمود:
«شما شاهدان من خواهید بود ... تا اقصای جهان».
این اشخاص عامی فروتن و معمولی اکنون
شاهدان
یعنی نماینده و
سفیران
پسر خدا میشدند (دوم قرنتیان ۵: ۲۰)! اما درضمن، ایشان در راه مسیح متحمل زحمت شده، سرانجام همگی (به جز یوحنا) به خاطر او کشته خواهند شد.
عیسی به شاگردان گفت که باید در اورشلیم شهادت دهند. همچنین باید در
یهودیه و سامره
شاهدین او باشند و پیام او را
تا اقصای جهان
موعظه کنند. پیام ایشان این بود که ملکوت خدا نزدیک است و عیسی مسیح به جهان آمده تا مردمان را از مجازات گناهانشان نجات داده آنان را با خدا مصالحه دهد (دوم قرنتیان ۵: ۱۸-۱۹).
همه مسیحیان خوانده نشدند که واعظ باشند اما خوانده شدند که شاهدان مسیح باشند. روحالقدس فرستاده شد تا قدرت بیابیم که شاگردان مسیح باشیم. با این حال امروزه بسیاری از مسیحیان میگویند «روحالقدس را دریافت کرده ام» اما شهادت نمیدهند. این غیر ممکن است. شخصی که از روحالقدس پُر باشد، همواره بر مسیح شهادت خواهد داد. اگر شخصی شهادت ندهد، باید گفت که از روحالقدس پُر نشده است.
۹
مسیح بعد از قیامش بارها بر گروههای مختلفی از ایمانداران ظاهر گشت سپس بعد از چهل روز به آسمان رفت (لوقا ۲۴: ۵۰-۵۱ مشاهده شود).
۱۰-۱۱
شاگردان به چشم خود دیدند که عیسی به آسمان بالا رفت. سپس
دو مرد سفید پوش
یعنی دو فرشته بر شاگردان ظاهر شدند این فرشتگان به شاگردان گفتند: ضرورتی ندارد که در طلب عیسی به آسمان بنگرید. وی به آسمان رفت تا در کنار پدرش باشد. به آسمان چشم نورزید. کار زیادی در پیش دارید در موعد مقرر عیسی به همان طریقی که زمین را ترک گفت به زمین بازخواهد گشت (مرقس ۱۴: ۶۱-۶۲).
دو فرشته، شاگردان را «مردان
جلیلی
» خواندند. جلیل شمالی ترین ناحیه اسرائیل است عیسی و شاگردانش اهل جلیل بودند.
متیاس به جای یهودا انتخاب شد
۱۲
جایی که عیسی از آن به آسمان رفت
کوه زیتون
نامیده میشد. کوه مذکور در فاصلۀ
سفر یک روز سبت
از اورشلیم واقع شده بود، یعنی حدود ۱۲۰۰ متر از اورشلیم. بر طبق شریعت یهود، یهودیان نمیبایست در روز سبت (شنبه) بیش از این مسافت راه بپیمایند.
۱۳
در اینجا لوقا نام شاگردان عیسی را برمی شمارد به استثنای یهودای اسخریوطی که عیسی را تسلیم کرد. اگر این فهرست از شاگردان را با فهرستی که در مرقس ۳: ۱۶-۱۹ مقایسه کنیم مشاهده خواهیم کرد که یکی از نامها متفاوت است. در اینجا به جای تدی،
یهودا پسر یعقوب
نوشته شده است. این دو نام هر دو به یک شخص اشاره دارد در آن روزگار این امری بود متداول.
۱۴
در حالیکه شاگردان عیسی منتظر عطای روحالقدس بودند،
یکدل در عبادت و دعا مواظب میبودند.
بیش از هر چیز به واسطه دعاست که قدرت روحالقدس را مییابیم (لوقا۱۱: ۱۳). شاگردان
یکدل در عبادت
بودند. اگر میخواهیم خدا به درخواستهای شخصی مان پاسخ دهد لازم است که با یکدیگر یکدل شده متحدا دعا کنیم (متی ۱۸: ۱۹ مشاهده شود). جایی که یکدلی و اتحاد میان ایمانداران وجود نداشته باشد، قدرت روحالقدس ظاهر نخواهد شد.
به همراه شاگردان، مادر عیسی و زنان دیگر و برادران جوانتر او که پسران مریم و یوسف بودند، حضور داشتند. برادر معروف عیسی یعقوب بود که بعدها یکی از رسالههای عهد جدید تحت عنوان رساله یعقوب را نوشت. سه برادر دیگر عیسی عبارت بودند از یوشا، یهودا و شمعون (مرقس ۶: ۳). پیش از قیام عیسی، برادرانش به او ایمان نداشتند (یوحنا ۷: ۵) اما اکنون او را پسر خدا پذیرفته بودند. یعقوب خود عیسی را بعد از برخاستن از مردگان دیده بود (اول قرنتیان ۱۵: ۷) بعدا وی بدل به رهبر عمده کلیسا در اورشلیم گشت (غلاطیان ۱: ۱۹؛ ۲: ۹).
۱۵
علاوه بر شاگردان اصلی عیسی در آن روزها حدود یکصد و بیست ایماندار دیگر نیز در اورشلیم اقامت داشتند. شاید آن هفتاد و دو نفری که عیسی برای موعظه فرستاد (لوقا ۱۰: ۱-۱۱)، از بین همین ایمانداران بودند.
از این امر درمی یابیم که عیسی هنگامی که هنوز بر زمین بود تعداد زیادی از مردم را بسوی ایمان به خویش هدایت نکرد. هدف عمده عیسی بر روی زمین آموزش و آماده ساختن چند شاگرد بود. او وظیفه موعظه انجیل و استقرار کلیسایش را در سراسر جهان بر عهده ایشان گذاشت.
۱۶-۱۷
به نظر میرسد که پطرس رهبر اصلی این گروه از ایمانداران بود. در اینجا پطرس به نبوت داود، نبی و پادشاه بزرگ یهودیان اشاره میکند. داود در عهد عتیق نبوت کرده بود که یکی از دوستان نزدیک عیسی او را تسلیم خواهد کرد (مزمور ۴۱: ۹ یوحنا ۱۳: ۱۸، ۱۷: ۱۲ مشاهده شود).
۱۸-۱۹
در این آیۀها لوقا آنچه را بر یهودا پس از خیانت به عیسی واقع شد، بازگو میکند. بر طبق متی ۲۷: ۳-۸، یهودا پولی را که از مشایخ یهود و رؤسای کاهنان برای تسلیم کردن عیسی گرفته بود، بازپس داد. سپس رؤسای کاهنان با آن پول زمینی خریدند، اما از آنجا که آن پول واقعا متعلق به یهودا بود زمین را به اسم یهودا خریدند. اما یهودا هرگز سودی از زمین نبرد. او از روی ندامت به خاطر کاری که کرده بود خود را حلق آویز کرد. اما گویا بدنش افتاد و شکمش پاره شد و امعا و احشایش بیرون ریخت.
یهودا پی برده بود که رهبران یهود در صدد کشتن عیسی میباشند. شاید وی از این میترسید که ایشان شاگردان را نیز بکشند. پس شاید با خود چنین اندیشید: اگر با این رهبران یهود همکاری کنم و عیسی را به دستشان بسپارم، زندگی ام در امان خواهد بود. اما نقشهاش غلط از آب درآمد و سرانجام زندگیاش را از دست داد (مرقس ۸: ۳۵ مشاهده شود).
۲۰
در اینجا پطرس از مزمور ۶۹: ۲۵ نقل قول میآورد.
خانۀ
یهودا یعنی زمین او خالی از سکنه شد. هیچکس آن را نمیخواست. لذا به عنوان محل تدفین بیگانگانی که در اورشلیم میمردند، مورد استفاده قرار گرفت (متی ۲۷: ۷).
سپس پطرس از مزمور ۱۰۹: ۸ نقل قول میآورد تا نشان دهد که اکنون ایشان باید شاگرد دیگری را به جای یهودا برگزینند. عیسی دوازده شاگرد اصلی را برای داوری دوازده سبط اسرائیل برگزیده بود (متی ۱۹: ۲۸)، بنابراین درست نبود که تنها یازده شاگرد باقی بمانند.
۲۱-۲۲
برای اینکه کسی صلاحیت داشته باشد تا جای یهودا را از بین دوازده شاگرد بگیرد، باید از آغاز خدمت عیسی با وی بوده و بعد از برخاستن او از مردگان او را دیده باشد.
۲۳-۲۶
ابتدا شاگردان دو مرد را که بطور مساوی صلاحیت داشتند که دوازدهمین شاگرد باشند، انتخاب کردند. سپس از خداوند خواستند که به ایشان نشان دهد که کدامیک را برمی گزیند. سپس قرعه انداختند. ایشان اعتماد داشتند که فرد مورد نظر خدا انتخاب خواهد شد زیرا میدانستند خدا بر قرعه آنان نظارت خواهد داشت (امثال ۱۶: ۳۳).
این تنها جایی از عهد جدید است که قرعه انداختن به عنوان وسیلهای برای دریافت اراده خدا قید شده است. اکثر مسیحیان بر این عقیدهاند که از زمانیکه روحالقدس در روز پنطیکاست بر شاگردان نازل شد (اعمال ۲: ۱-۴)، دیگر برای دانستن خواست خدا نیازی به قرعه انداختن نیست. دلیل آن این است که روحالقدس اکنون با همه ایمانداران است و او کاملا قادر است که به ایشان نشان دهد که خواست خدا در مواقع خاص چیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر