تفسیر کاربردی اعمال فصل ۲
آمدن روحالقدس در روز پنطیکاست (۲: ۱-۱۳)
۱ روز پنطیکاست مصادف شد با پنجاهمین روز بعد از قیام عیسی. در زبان یونانی، پنطیکاست به معنی پنجاهمین میباشد. طبق عهد عتیق، روز پنطیکاست در پنجاهمین روز بعد از یکشنبه عید فصح یهودیان واقع میشد (لاویان ۲۳: ۱۵)، که برای مسیحیان پنجاهمین روز بعد از عید قیام میباشد (در میان ایرانیان، عید قیام به عید پاک معروف است. کلمه پاک، واژهای است فرانسوی مترادف با فصح). یهودیان عید هفتهها را در روز پنطیکاست برگزار میکنند (خروج ۳۴: ۲۲، تثنیه ۱۶: ۹-۱۰). ایشان روز پنطیکاست را به یک دلیل دیگر نیز جشن میگیرند: ایشان بر این باورند که در آن روز خدا شریعت را به آنان عطا فرمود. بنابراین، بسیار مناسب بود که در آن روز خدا برای نخستین بار، عطای روح الفدس را به شاگردان ببخشد.
۱ روز پنطیکاست مصادف شد با پنجاهمین روز بعد از قیام عیسی. در زبان یونانی، پنطیکاست به معنی پنجاهمین میباشد. طبق عهد عتیق، روز پنطیکاست در پنجاهمین روز بعد از یکشنبه عید فصح یهودیان واقع میشد (لاویان ۲۳: ۱۵)، که برای مسیحیان پنجاهمین روز بعد از عید قیام میباشد (در میان ایرانیان، عید قیام به عید پاک معروف است. کلمه پاک، واژهای است فرانسوی مترادف با فصح). یهودیان عید هفتهها را در روز پنطیکاست برگزار میکنند (خروج ۳۴: ۲۲، تثنیه ۱۶: ۹-۱۰). ایشان روز پنطیکاست را به یک دلیل دیگر نیز جشن میگیرند: ایشان بر این باورند که در آن روز خدا شریعت را به آنان عطا فرمود. بنابراین، بسیار مناسب بود که در آن روز خدا برای نخستین بار، عطای روح الفدس را به شاگردان ببخشد.
۲-۳ در سراسر تاریخ بشر سه واقعه وجود دارد که مهمتر از هر واقعه دیگری هستند: تولد عیسی، مرگ و قیام عیسی و آمدن روحالقدس در روز پنطیکاست بعد از قیام عیسی. هیچ واقعه دیگری را در تاریخ نمی توان از لحاظ اهمیت با این سه واقعه مقایسه کرد. در این آیهها لوقا توصیفی از سومین واقعه از این سه رویداد مهم را ارائه میدهد.
شاگردان عیسی در خانهای در اورشلیم گرد آمده بودند. ناگاه همگی آوازی چون صدای وزیدن باد شدیدی را شنیدند (یوحنا ۳: ۸ مشاهده شود) و زبانه هایی مثل زبانه آتش بدیشان ظاهر گشت. یحیای تعمید دهنده گفته بود که عیسی با روحالقدس و آتش تعمید خواهد داد (متی ۳: ۱۱). آتش نشانه حضور خداست. خدا بر موسی در شعلۀ آتش از میان بوتهای ظاهر گشت (خروج ۳: ۲). هنگامی که یهودیان از مصر خارج میشدند، خدا پیش روی قوم در ستون آتش میرفت تا راه را به ایشان نشان دهد (خروج ۱۳: ۲۱-۲۲) و هنگامی که ایمانداران امروزه حضور و قدرت روحالقدس را تجربه میکنند اغلب میگویند که مثل آتشی است که در دلشان میسوزد. باشد که آن آتش هرگز خاموش نشود!
شاگردان عیسی در خانهای در اورشلیم گرد آمده بودند. ناگاه همگی آوازی چون صدای وزیدن باد شدیدی را شنیدند (یوحنا ۳: ۸ مشاهده شود) و زبانه هایی مثل زبانه آتش بدیشان ظاهر گشت. یحیای تعمید دهنده گفته بود که عیسی با روحالقدس و آتش تعمید خواهد داد (متی ۳: ۱۱). آتش نشانه حضور خداست. خدا بر موسی در شعلۀ آتش از میان بوتهای ظاهر گشت (خروج ۳: ۲). هنگامی که یهودیان از مصر خارج میشدند، خدا پیش روی قوم در ستون آتش میرفت تا راه را به ایشان نشان دهد (خروج ۱۳: ۲۱-۲۲) و هنگامی که ایمانداران امروزه حضور و قدرت روحالقدس را تجربه میکنند اغلب میگویند که مثل آتشی است که در دلشان میسوزد. باشد که آن آتش هرگز خاموش نشود!
۴ اینکه شاگردان دقیقا چه شنیدند و دیدند، آنقدر مهم نیست، بلکه نکته مهم این است که همه از روحالقدس پُر شدند. از آن روز به بعد زندگیشان تغییر یافت؛ از آن روز به بعد ایشان قدرت مسیح قیام کرده را در زندگیشان تجربه کردند. ترس و شکهای آنان برطرف شد. از آن روز به بعد، هنگامی که درباره عیسی سخن میگفتند، گفتارشان با قدرت و اقتدار روحالقدس همراه بود، و هنگامی که شفا میدادند، با قدرت روحالقدس شفا میدادند. از آن هنگام به بعد، زندگیشان تماما وابسته به روحالقدس و تحت هدایت او قرار گرفت.
امروز ما نیز میتوانیم آن قدرت را دریافت کنیم. آن قدرت تنها برای آن شاگردان اولیه نبود، بلکه برای تمام ایمانداران است. کاش دعای دائمی برای خودمان و برای یکدیگر این باشد که پُر از روحالقدس باقی بمانیم و آتش او همچنان با فروزندگی در دل ما شعله ور بماند.
پُر شدن از روحالقدس فقط یک بار به وقوع نمی پیوندد، بلکه تجربه ایست دائمی و در حال تازه شدن (اعمال ۴: ۳۱ مشاهده شود). امروزه در زندگی ایمانداران، پُر شدن از روح میتواند به شکلهای جدید و خاصی رخ دهد. اما در روز پنطیکاست، فرو ریختن روحالقدس برای اولین بار با قدرت و نشانههای حیرت انگیز همراه بود، از آن هنگام به بعد، روحالقدس زندگی همه ایمانداران را پُر میسازد.
برخی از مسیحیان بر این باورند که پُر شدن از روح و تعمید روح دو چیز مختلف هستند. اما طبق کتاب اعمال واقعه روز پنطیکاست هم تعمید (اعمال ۱: ۵) و هم «پُر شدن» (۲: ۴) نامیده شده است. بنابراین، فرقی میان تعمید و پُر شدن از روحالقدس دیده نمی شود (اول قرنتیان ۱۲: ۱۳ و تفسیر آن و همچنین مقاله عمومی: «تعمید روحالقدس» مشاهده شود).
چگونه میتوانیم تشخیص دهیم که شخصی از روحالقدس پُر شده است یا نه؟ نخست، باید ثمره روح را در زندگیاش مشاهده کنیم، یعنی محبت، شادی و سلامتی و غیره را (غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳ مشاهده شود). دوم، باید عطایایی که روحالقدس برای خدمت و بنای کلیسایش عطا میفرماید، نظیر عطای شفا، نبوت، صحبت به انواع زبانها، تعلیم، موعظه، رهبری (اول قرنتیان ۱۲: ۷-۱۱ و رومیان ۱۲: ۶-۱۳ مشاهده شود). یکی از این عطایا یعنی عطای صحبت به زبانهای مختلف، در روز پنطیکاست در شاگردان ظاهر گشت.
معمولا هنگامی که عطای زبانها ظاهر میشود زبان تکلم شده زبانی است روحانی نه زمینی. برای درک این زبان روحانی، عطای دیگر روح مورد نیاز است، یعنی عطای ترجمۀ زبانها (اول قرنتیان ۱۲: ۱۰، ۱۴: ۲، ۱۳، ۲۷-۲۸). اما در روز پنطیکاست، رسولان به زبانهای معمولی مردم سایر سرزمینها سخن گفتند و آنان بطور طبیعی گفته ایشان را میفهمیدند (آیۀ ۶).
مسیح به شاگردانش دستور داد: بروید و تمامی امتها را شاگرد سازید (متی ۲۸: ۱۹). در روز پنطیکاست، رسولان به واسطه این عطای روحالقدس، یعنی عطای تکلم به زبانها، توانستند با افراد ملل مختلف به زبان خودشان صحبت کنند. اما در روزگار عهد جدید، کاربرد این عطا در انتشار انجیل عموما غیر ضروری بود، زیرا اکثر کسانی که در خاورمیانه میزیستند، یا به یونانی سخن میگفتند یا به آرامی، یعنی زبانهایی که شاگردان خود قادر به تکلم به آن بودند.
گروهی از مسیحیان بر این باورند که قدرت سخن گفتن به زبانهای دیگر، نشانه اصلی تعمید روحالقدس است (اعمال ۱۰: ۴۴-۴۶، ۱۹: ۶ مشاهده شود). بنا بر عقیده این مسیحیان هر که به زبانهای دیگر تکلم نکند تعمید روح را دریافت نکرده است. اما اکثر مسیحیان با این عقیده موافق نیستند و به نظر ایشان عطایا و کارهای روحالقدس انواع بسیاری دارد که صحبت کردن به زبانهای دیگر تنها یکی از جلوههای آنهاست.
توجه به یک نکته دیگر حائز اهمیت است: ارواح خبیث و انبیای کذبه نیز میتوانند به زبانهای دیگر صحبت کنند. پیروان دیگر مذاهب نیز به زبانها صحبت میکنند. بنابراین ضروری است که آنچه که در زبانها گفته میشود از طریق درک معنی آن آزمایش شود. تنها صحبت کردن به زبانهای دیگر یا تولید اصوات عجیب و غریب لزوما نشانه روحالقدس نیست. نکته مهم درک مطلبی است که گفته میشود. اگر آنچه که گفته میشود موافق کتاب مقدس بوده، مسیح را جلال دهد، در آنصورت از روح الفدس است. ولی اگر موافق کتاب مقدس نبوده یا به مسیح اهانت کند، در آنصورت قطعا از روحالقدس نیست (یوحنا ۱۶: ۱۳-۱۴، اول قرنتیان ۱۲: ۳، اول یوحنا ۴: ۱-۳ و تفسیر آنها مشاهده شود).
امروز ما نیز میتوانیم آن قدرت را دریافت کنیم. آن قدرت تنها برای آن شاگردان اولیه نبود، بلکه برای تمام ایمانداران است. کاش دعای دائمی برای خودمان و برای یکدیگر این باشد که پُر از روحالقدس باقی بمانیم و آتش او همچنان با فروزندگی در دل ما شعله ور بماند.
پُر شدن از روحالقدس فقط یک بار به وقوع نمی پیوندد، بلکه تجربه ایست دائمی و در حال تازه شدن (اعمال ۴: ۳۱ مشاهده شود). امروزه در زندگی ایمانداران، پُر شدن از روح میتواند به شکلهای جدید و خاصی رخ دهد. اما در روز پنطیکاست، فرو ریختن روحالقدس برای اولین بار با قدرت و نشانههای حیرت انگیز همراه بود، از آن هنگام به بعد، روحالقدس زندگی همه ایمانداران را پُر میسازد.
برخی از مسیحیان بر این باورند که پُر شدن از روح و تعمید روح دو چیز مختلف هستند. اما طبق کتاب اعمال واقعه روز پنطیکاست هم تعمید (اعمال ۱: ۵) و هم «پُر شدن» (۲: ۴) نامیده شده است. بنابراین، فرقی میان تعمید و پُر شدن از روحالقدس دیده نمی شود (اول قرنتیان ۱۲: ۱۳ و تفسیر آن و همچنین مقاله عمومی: «تعمید روحالقدس» مشاهده شود).
چگونه میتوانیم تشخیص دهیم که شخصی از روحالقدس پُر شده است یا نه؟ نخست، باید ثمره روح را در زندگیاش مشاهده کنیم، یعنی محبت، شادی و سلامتی و غیره را (غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳ مشاهده شود). دوم، باید عطایایی که روحالقدس برای خدمت و بنای کلیسایش عطا میفرماید، نظیر عطای شفا، نبوت، صحبت به انواع زبانها، تعلیم، موعظه، رهبری (اول قرنتیان ۱۲: ۷-۱۱ و رومیان ۱۲: ۶-۱۳ مشاهده شود). یکی از این عطایا یعنی عطای صحبت به زبانهای مختلف، در روز پنطیکاست در شاگردان ظاهر گشت.
معمولا هنگامی که عطای زبانها ظاهر میشود زبان تکلم شده زبانی است روحانی نه زمینی. برای درک این زبان روحانی، عطای دیگر روح مورد نیاز است، یعنی عطای ترجمۀ زبانها (اول قرنتیان ۱۲: ۱۰، ۱۴: ۲، ۱۳، ۲۷-۲۸). اما در روز پنطیکاست، رسولان به زبانهای معمولی مردم سایر سرزمینها سخن گفتند و آنان بطور طبیعی گفته ایشان را میفهمیدند (آیۀ ۶).
مسیح به شاگردانش دستور داد: بروید و تمامی امتها را شاگرد سازید (متی ۲۸: ۱۹). در روز پنطیکاست، رسولان به واسطه این عطای روحالقدس، یعنی عطای تکلم به زبانها، توانستند با افراد ملل مختلف به زبان خودشان صحبت کنند. اما در روزگار عهد جدید، کاربرد این عطا در انتشار انجیل عموما غیر ضروری بود، زیرا اکثر کسانی که در خاورمیانه میزیستند، یا به یونانی سخن میگفتند یا به آرامی، یعنی زبانهایی که شاگردان خود قادر به تکلم به آن بودند.
گروهی از مسیحیان بر این باورند که قدرت سخن گفتن به زبانهای دیگر، نشانه اصلی تعمید روحالقدس است (اعمال ۱۰: ۴۴-۴۶، ۱۹: ۶ مشاهده شود). بنا بر عقیده این مسیحیان هر که به زبانهای دیگر تکلم نکند تعمید روح را دریافت نکرده است. اما اکثر مسیحیان با این عقیده موافق نیستند و به نظر ایشان عطایا و کارهای روحالقدس انواع بسیاری دارد که صحبت کردن به زبانهای دیگر تنها یکی از جلوههای آنهاست.
توجه به یک نکته دیگر حائز اهمیت است: ارواح خبیث و انبیای کذبه نیز میتوانند به زبانهای دیگر صحبت کنند. پیروان دیگر مذاهب نیز به زبانها صحبت میکنند. بنابراین ضروری است که آنچه که در زبانها گفته میشود از طریق درک معنی آن آزمایش شود. تنها صحبت کردن به زبانهای دیگر یا تولید اصوات عجیب و غریب لزوما نشانه روحالقدس نیست. نکته مهم درک مطلبی است که گفته میشود. اگر آنچه که گفته میشود موافق کتاب مقدس بوده، مسیح را جلال دهد، در آنصورت از روح الفدس است. ولی اگر موافق کتاب مقدس نبوده یا به مسیح اهانت کند، در آنصورت قطعا از روحالقدس نیست (یوحنا ۱۶: ۱۳-۱۴، اول قرنتیان ۱۲: ۳، اول یوحنا ۴: ۱-۳ و تفسیر آنها مشاهده شود).
۵-۶ در دوره عهد جدید عدهای از یهودیان در بسیاری از کشورهای مختلف پراکنده بودند و زندگی میکردند. بسیاری از این یهودیان معمولا هر ساله برای برگزاری اعیاد مهم مذهب خود به اورشلیم میآمدند. یکی از این اعیاد، عید هفتهها یعنی روز پنطیکاست بود (خروج ۳۴: ۲۲، تثنیه ۱۶: ۹-۱۰). بنابراین هنگامی که شاگردان عیسای قیام کرده شروع به صحبت به زبانهای دیگر نمودند، بسیاری از این زائران یهودی که از سرزمینهای دیگر آمده بودند با شنیدن هیاهو جمع شدند تا ببینند چه خبر است. ایشان در نهایت حیرت مشاهده کردند که این مردمان عامی اهل جلیل به زبان ایشان به حمد و ستایش خدا مشغولند. شاید یک شاگرد به یک زبان و شاگرد دیگر به زبان دیگر تکلم میکرد. شاید به نوبت صحبت میکرده یا همگی با هم صحبت میکردند. به هر شکلی که بوده باشد، شنوندگان حیرت زده پرسیدند:«مگر همه اینها که حرف میزنند جلیلی نیستند؟» (آیۀ ۷). این شاگردان به واسطه قدرت روحالقدس به زبانهایی صحبت میکردند که هرگز پیش از آن فرا نگرفته بودند، اما حالا در نهایت فصاحت به آن زبانها سخن میگفتند!
۷-۱۲ در این آیهها لوقا سرزمینهایی را نام میبرد که این زائران یهودی از آنجا آمده بودند. اکثر این مکانها در آن زمان جزو امپراطوری روم بودند.
۱۳ برخی از کسانی که گوش میدادند، پنداشتند که شاگردان مستند، پس گفتند: «از خمر (شراب)تازه مست شده اند!» احتمالا کسانی که این را گفتند نتوانسته بودند هیچیک از زبانهایی را که شاگردان به آنها تکلم میکردند، درک کنند. بنابراین به نظر ایشان چنین مینمود که شاگردان سخنان نامفهومی را بیان میکنند (اول قرنتیان ۱۴: ۲۳).
سخنان پطرس خطاب به جمعیت (۲: ۱۴-۳۶)
۱۴-۱۵ بعد از آنکه شاگردان به زبانها صحبت کردند، پطرس، سخنگوی اصلی ایشان، برخاست و جماعت را مخاطب قرار داده، قبل از هر چیز گفت که شاگردان مست نیستند زیرا که ساعت نُه صُبح است و معمولا انسان شراب را صبح زود نمی نوشد!
۱۴-۱۵ بعد از آنکه شاگردان به زبانها صحبت کردند، پطرس، سخنگوی اصلی ایشان، برخاست و جماعت را مخاطب قرار داده، قبل از هر چیز گفت که شاگردان مست نیستند زیرا که ساعت نُه صُبح است و معمولا انسان شراب را صبح زود نمی نوشد!
۱۶-۲۱ سپس پطرس برای اینکه ماجرا را برای یهودیان توضیح دهد، از یوئیل نبی در عهد عتیق نقل قول آورد (یوئیل ۲: ۲۸-۳۲).
عبارت روزهای آخر (آیۀ ۱۷) به معنی دوره زمانی میان ظهور او در آن دوره و بازگشتن در پایان جهان میباشد. خدا از زبان یوئیل نبی فرمود: «از روح خود بر تمام بشر خواهم ریخت» (یعنی بر تمام ایمانداران به مسیح)، بر ایمانداران یهودی و غیریهودی، « بر دختران و پسران و تمام غلامان و کنیزانایماندار» (آیۀ ۱۸).
یوئیل همچنین نوشت که همراه با آمدن روحالقدس، نشانههای دیگری نظیر نبوت، رویا و خواب نیز دیده خواهد شد (آیۀ ۱۷). صحبت کردن به زبانها و ترجمه آنها نوعی نبوت است (اول قرتنیان ۱۴: ۵ مشاهده شود). آیات طبیعی نیز وجود خواهد داشت نظیر: عجایب از بالا در افلاک و از پایین در زمین (آیۀ ۱۹). یوئیل نوشت: خورشید به ظلمت مبدل میگردد (آیۀ ۲۰). در روزی که عیسی بر روی صلیب جان سپرد، تاریکی تمام زمین را فرو گرفت از ظهر تا ساعت سه بعد از ظهر (مرقس ۱۵: ۳۳). در این نوع تاریکی ماه همچون خون سرخرنگ به نظر میرسد (در روزی که عیسی جان سپرد ماه کامل بود).
اما در آیۀهای ۱۹ و ۲۰، خدا توسط یوئیل نبی به طور خاص در مورد انقضای عالم و در مورد آن روز عظیم مشهور خداوند سخن گفت، یعنی هنگامی که مسیح بار دیگر خواهد آمد تا همه انسانها را داوری کند. آن روز مطمئنا روز داوری خواهد بود. اما پیش از آن زمان، این روزهای آخر یعنی روزهای کنونی برای هر که نام خداوند را بخواند (آیۀ ۲۱) روزهای نجات خواهد بود.
عبارت روزهای آخر (آیۀ ۱۷) به معنی دوره زمانی میان ظهور او در آن دوره و بازگشتن در پایان جهان میباشد. خدا از زبان یوئیل نبی فرمود: «از روح خود بر تمام بشر خواهم ریخت» (یعنی بر تمام ایمانداران به مسیح)، بر ایمانداران یهودی و غیریهودی، « بر دختران و پسران و تمام غلامان و کنیزانایماندار» (آیۀ ۱۸).
یوئیل همچنین نوشت که همراه با آمدن روحالقدس، نشانههای دیگری نظیر نبوت، رویا و خواب نیز دیده خواهد شد (آیۀ ۱۷). صحبت کردن به زبانها و ترجمه آنها نوعی نبوت است (اول قرتنیان ۱۴: ۵ مشاهده شود). آیات طبیعی نیز وجود خواهد داشت نظیر: عجایب از بالا در افلاک و از پایین در زمین (آیۀ ۱۹). یوئیل نوشت: خورشید به ظلمت مبدل میگردد (آیۀ ۲۰). در روزی که عیسی بر روی صلیب جان سپرد، تاریکی تمام زمین را فرو گرفت از ظهر تا ساعت سه بعد از ظهر (مرقس ۱۵: ۳۳). در این نوع تاریکی ماه همچون خون سرخرنگ به نظر میرسد (در روزی که عیسی جان سپرد ماه کامل بود).
اما در آیۀهای ۱۹ و ۲۰، خدا توسط یوئیل نبی به طور خاص در مورد انقضای عالم و در مورد آن روز عظیم مشهور خداوند سخن گفت، یعنی هنگامی که مسیح بار دیگر خواهد آمد تا همه انسانها را داوری کند. آن روز مطمئنا روز داوری خواهد بود. اما پیش از آن زمان، این روزهای آخر یعنی روزهای کنونی برای هر که نام خداوند را بخواند (آیۀ ۲۱) روزهای نجات خواهد بود.
۲۲ در سرزمین اسرائیل، همه درباره آیات و معجزات عظیمی که عیسی ناصری طی سه سال خدمت علنیاش به انجام رساند، مطالبی شنیده بودند (مرقس ۱: ۲۸، لوقا ۷: ۱۴-۱۷).
۲۳ پطرس به یهودیان گفت: «اما شما ... او را بر صلیب کشیده، کشتید ». رهبران یهود، عیسی را بازداشت کرده او را تسلیم پیلاطس، حاکم رومی نمودند تا محکوم به اعدام شود (مرفس ۱۵: ۱، ۹-۱۵ مشاهده شود). یهودیان عیسی را به دست گناهکاران کشتند، یعنی به دست رومیان که یهودیان آنان را شریر یا غیر عادل تلقی میکردند زیرا که خدای واحد حقیقی را پرستش نمی کردند و شریعت او را بجا نمی آوردند.
اما رنجها و مرگ عیسی تضادفی نبود، وی برطبق ارادۀ مستحکم و پیشدانی خدا مُرد. اراده خدا این بود که عیسی در راه نوع بشر زحمت کشیده بمیرد (لوقا ۲۴: ۲۵-۲۶، ۴۶ و تفسیر آن مشاهده شود). اما با وجود اینکه خدا از پیش تعیین کرده بود که عیسی رنج بکشد و قربانی شود، کسانی که مسبب این کار شدند، بطور کامل مسئول مرگ او به حساب میآمدند.
اما رنجها و مرگ عیسی تضادفی نبود، وی برطبق ارادۀ مستحکم و پیشدانی خدا مُرد. اراده خدا این بود که عیسی در راه نوع بشر زحمت کشیده بمیرد (لوقا ۲۴: ۲۵-۲۶، ۴۶ و تفسیر آن مشاهده شود). اما با وجود اینکه خدا از پیش تعیین کرده بود که عیسی رنج بکشد و قربانی شود، کسانی که مسبب این کار شدند، بطور کامل مسئول مرگ او به حساب میآمدند.
۲۴ مردمان گناهکار عیسی را به اعدام محکوم کردند. اما در آخر خدا حکم ایشان را با زنده کردن عیسی باطل ساخت.
۲۵-۲۸ سپس پطرس از مزمور ۱۶: ۸-۱۱ نوشته داود نقل قول آورد. بخش اصلی که مورد توجه پطرس بود در آیۀ ۲۷ آمده است ... نفس مرا در عالم اموات نخواهی گذاشت و اجازه نخواهی داد که قدوس تو فساد را ببیند (اعمال ۱۳: ۳۵-۳۷ مشاهده شود). در این مزمور، داود درباره خود سخن نمی گوید، بلکه راجع به مسیح پیشگویی مینماید. در واقع در این مزمور مسیح خود سخن میگوید. در اینجا ما میتوانیم فکر مسیح را ببینیم. او میفرماید: «... دلم شاد گردید و زبانم به وجد آمد (آیۀ ۲۶)؛ ... مرا از روی خود به خرمی سیر گردانیدی» (آیۀ ۲۸). به راستی که زحمت عیسی تبدیل به شادی گشت و بی حرمتی او به جلال (عبرانیان ۱۲: ۲ مشاهده شود).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر