۱۳۹۳ آذر ۲۶, چهارشنبه

پولُس، واعظ غیریهودیان

پولُس، واعظ غیریهودیان

۱از این‌رو من، پولُس، که به‌خاطر شما غیریهودیان زندانی مسیحْ عیسی هستم -
۲و بی‌گمان شما دربارۀ کارگزاری فیض خدا که برای شما به من بخشیده شده است، شنیده‌اید.۳مقصودم رازی است که از راه مکاشفه بر من معلوم گردید، چنانکه تا‌به‌حال مختصری دربارۀ آن به شما نوشته‌ام،۴و با خواندن آن می‌توانید به چگونگی درک من از راز مسیح پی ببرید،۵رازی که در نسلهای گذشته بر آدمیان آشکار نشده بود، آنگونه که اکنون به‌واسطۀ روح بر رسولان مقدّس او و بر انبیا آشکار شده است.۶آن راز این است که غیریهودیان در مسیح و به‌واسطۀ انجیل، در میراث و در بدن و در برخورداری از وعدۀ او شریکند.
۷من به موهبت فیض خدا که از طریق عمل قدرت او به من عطا شده است، خادم این انجیل شده‌ام.۸هرچند از کمترینِ مقدّسان هم کمترم، این فیض به من عطا شد که بشارتِ غَنایِ بی‌قیاسِ مسیح را به غیریهودیان برسانم،۹و بر همگان طرح اجرای رازی را روشن سازم که طی اعصار گذشته نزد خدایی که همه‌چیز را آفرید، پوشیده نگاه داشته شده بود؛۱۰تا اکنون از طریق کلیسا حکمت گوناگون خدا بر ریاستها و قدرتهای جایهای آسمانی آشکار شود.۱۱این مطابق است با آن قصد ازلی خدا که بدان در خداوند ما مسیحْ عیسی جامۀ عمل پوشانید.۱۲ما در او و به‌واسطۀ ایمان به او، می‌توانیم آزادانه و با اطمینان به خدا نزدیک شویم.۱۳پس تمنا دارم به‌سبب رنجهایی که به‌خاطر شما بر خود هموار می‌کنم، دلسرد نشوید، چرا‌که آنها مایۀ افتخار شماست.

دعا برای ایمانداران شهر اِفِسُس

۱۴از این‌رو، زانو می‌زنم در برابر آن پدر که۱۵هر خانواده‌ای در آسمان و بر زمین، از او نام می‌گیرد،۱۶و دعا می‌کنم که برحسب غنای جلال خود به شما عطا فرماید که در انسان باطنی خویش به‌مدد روح او قوی و نیرومند شوید،۱۷تا مسیح به‌واسطۀ ایمان در دلهای شما ساکن شود، و در محبت ریشه دوانیده، استوار گردید،۱۸تا توان آن بیابید که با همۀ مقدّسان، به درازا و پهنا و ژرفا و بلندای محبت مسیح پی ببرید۱۹و آن محبت را که فراتر از معرفت بشری است، بشناسید - تا از همۀ کمالات خدا آکنده شوید.
۲۰جلال باد بر او که می‌تواند به‌وسیلۀ آن نیرو که در ما فعال است، بی‌نهایت فزونتر از هرآنچه بخواهیم یا تصور کنیم، عمل کند.۲۱بر او در کلیسا و در مسیحْ عیسی، در تمامی نسلها، تا ابد جلال باد! آمین.

۴

یگانگی در بدن مسیح

۱پس من که به‌خاطر خداوند در بندم، از شما تمنا دارم به‌شایستگی دعوتی که از شما به‌عمل آمده است، رفتار کنید،۲در کمال فروتنی و ملایمت؛ و با بردباری و محبت یکدیگر را تحمل کنید.۳به‌سعی تمام بکوشید تا آن یگانگی را که از روح است، به‌مدد رشتۀ صلح حفظ کنید.۴زیرا یک بدن هست و یک روح، چنانکه فراخوانده شده‌اید به یک امیدِ دعوت خویش؛۵یک خداوند، یک ایمان، یک تعمید؛۶و یک خدا و پدر همه که فوق همه، از طریق همه، و در همه است.
۷امّا به هر‌یک از ما به‌فراخور اندازۀ بخشش مسیح، فیض بخشیده شده است.۸از این‌رو می‌گوید:
«هنگامی که به عرش برین صعود کرد،
اسارت را به اسیری برد
و عطایا به مردم داد.»
۹عبارت «صعود کرد»، حاکی از چیست، جز آن که به جایهای پست‌تر زمینی نیز نزول کرد؟۱۰او که نزول کرد، همان است که از همۀ آسمانها بسی فراتر رفت، تا همه‌چیز را پر سازد.۱۱و اوست که بخشید برخی را به‌عنوان رسول، برخی را به‌عنوان نبی، برخی را به‌عنوان مبشر، و برخی را به‌عنوان شبان و معلّم،۱۲تا مقدّسان را برای کار خدمت آماده سازند، برای بنای بدن مسیح،۱۳تا زمانی که همه به یگانگی ایمان و شناخت پسر خدا دست‌یابیم و بالغ شده، به بلندای کامل قامت مسیح برسیم.
۱۴آنگاه دیگر همچون کودکان نخواهیم بود تا در اثر امواج به هر سو پرتاب شویم و باد تعالیمِ گوناگون و مکر و حیلۀ آدمیان در نقشه‌هایی که برای گمراهی می‌کشند، ما را به این‌سو و آن‌سو براند.۱۵بلکه با بیان محبت‌آمیز حقیقت، از هر‌حیث تا به حدّ او که سر است، یعنی مسیح، رشد خواهیم کرد.۱۶او منشأ رشد تمامی بدن است، بدنی که به‌وسیلۀ همۀ مفاصلِ نگاهدارنده خود، به هم پیوند و اتصال می‌یابد و در اثر عمل متناسب هر عضو رشد می‌کند و خود را در محبت بنا می‌نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر