۱۳۹۳ آذر ۲۰, پنجشنبه

خدا روح است


وزمین‌ تهی‌ و بایر بود و تاریكی‌ بر روی‌ لجه‌ و روح‌ خدا سطح‌ آبها را فرو گرفت‌. 
   تفسیر کاربردی 
۲ در ابتدا زمین تهی و بایر و کاملا غیر قابل سکونت بود (اشعیا ۴۵: ۱۸). هیچ نوری وجود نداشت و آب و خشکی از هم جدا نبودند. نیاز بود که خداوند زمین را جهت زندگی و حیات آماده سازد. 
در اینجا خداوند، روح خدا نامیده شده است. خدا روح است (یوحنا ۴: ۲۴). درک و فهم ما انسانها از خداوند تنها بواسطه تاثیری است که روح او بر روی روح انسان می‏گذارد. روح خدا که در اینجا از آن نام برده می‏شود، دقیقا همان روح‏القدس‏ در عهد جدید می‏باشد. روح‏القدس‏ سومین شخصیت از سه شخصیت تثلیث می‏باشد.
   ترجمه قدیم 
۳ و خدا گفت‌: «روشنایی‌ بشود.» و روشنایی‌ شد. 
   تفسیر کاربردی 
۳ و خدا گفت . . . ، نه تنها فقط روح خدا، بلکه کلام او نیز در آفرینش نقش داشته است. خدا گفت و جهان شکل گرفت. در ابتدا کلمه با خدا بود، و کلمه خدا بود (یوحنا ۱: ۱). کلمه به غیر از عیسی مسیح، دومین شخصیت تثلیث، چیز دیگری نیست. بنابراین در سه آیه اول کتاب مقدّس ‏می‏بینیم که خداوند حضورخود را کاملا در سه شخص مختلف که خدای واحد را تشکیل می‏دهند، بر ما آشکار می‏سازد: پدر، پسر و روح‏القدس‏. عهد جدید بطور کاملا واضح اعلام می‏کند که بواسطه پسر همه چیز آفریده شد(یوحنا ۱: ۳). زیرا که در او همه چیز آفریده شد ... همه بوسیله او و برای او آفریده شد(کولسیان ۱: ۱۶). روشنایی بشود . این روشنایی خورشید نبود، زیرا خورشید تا چهارمین روز آفریده نشده بود (آیه ۱۶). بلکه، به احتمال زیاد این روشنایی ناشی از نوعی انرژی فوق العاده زیادی بوده که باعث ایجاد نور و گرما در جهان شکل نیافته گردیده است. 
خدا بصورتی ساده سخن گفت، و هر آنچه که مورد نظر او بود به انجام رسید. برای انسانها مابین حرف و عمل فاصله زیادی وجود دارد. انسانها اغلب حرف می‏زنند و به آن عمل نمی‏کنند. اما خداوند هر آنچه که می‏گوید، همیشه به انجام می‏رسد (مزامیر ۳۳: ۹).
   ترجمه قدیم 
۴ و خدا روشنایی‌ را دید كه‌ نیكوست‌ و خدا روشنایی‌ را از تاریكی‌ جدا ساخت‌. ۵ و خدا روشنایی‌ را روز نامید و تاریكی‌ را شب‌ نامید. و شام‌ بود و صبح‌ بود، روزی‌ اول‌. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر