۱۳۹۴ تیر ۱۱, پنجشنبه

اول قرنتیان باب ۱۳ آیه ۱ تا ۱۳



اول قرنتیان باب ۱۳ آیه ۱ تا ۱۳
۱ اگر به زبانهای مردم و فرشتگان سخن گویم ولی محبت نداشته باشم فقط یک طبل میان تهی و سنج پر سرو صدا هستم. ۲ اگر قادر به نبوت و درک کلیۀ اسرار الهی و تمام دانشها باشم و دارای ایمانی باشم که بتوانم کوه ها را از جایشان به جای دیگر منتقل کنم ولی محبت نداشته باشم هیچ هستم ! ۳ اگر تمام دارائی خود را به فقرا بدهم و حتی بدن خود را در راه خدا به سوختن دهم ، اما محبت نداشتهباشم هیچ سودی عاید من نخواهد شد. ۴ محبت بردبار و مهربان است . در محبت حسادت و خود بینی و تکبر نیست . ۵ محبت رفتار ناشایسته ندارد. خود خواه نیست . خشمگین نمی شود و کینه به دل نمی گیرد. ۶ محبت از ناراستی خوشحال نمیشود ولی از راستی شادمان می گردد. ۷ محبت در همه حال صبر می کند و در هر حال خوش باور و امیدوار است و هر باری را تحمل می کند. ۸ نبوت از بین خواهد رفت و گفتن به زبانها خاتمه خواهد یافت و بیان معرفت از میان می رود، اما محبت هرگز از میان نخواهد رفت. ۹ عطایای مانند معرفت و نبوت ، جزئی و ناتمام است، ۱۰ اما با آمدن کمال هر آن چه جزئی و ناتمام است از بین می رود. ۱۱ موقعیکه بچه بودم بچگانه حرف میزدم و بچگانه تفکر و استدلال می کردم. حالا که بزرگ شده ام از روش های بچگانه دست کشیده ام . ۱۲ آنچه را اکنون میبینیم مثل تصویر تیره و تار آئینه است ولی در آن زمان همه چیز را روبرو خواهیم دید. آنچه را اکنون می دانیم جزئی و نا کامل است ولی در آن زمان معرفت ما کامل خواهد شد ، یعنی به اندازه کمال معرفت خدا نسبت به من ! ۱۳ خلاصه این سه چیز باقی میماند: ایمان و امید و محبت ، ولی بزرگترین اینها محبت است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر