۱۳۹۳ شهریور ۲۷, پنجشنبه

بزرگترین در ملکوت آسمان



تفسیر کاربردی متی فصل ۱۸
بزرگترین در ملکوت آسمان (۱۸: ۱-۵)
(مرقس ۹: ۳۶-۳۷، ۱۰: ۱۵)
۱-۴ مرقس ۹: ۳۳-۳۵، ۱۰: ۱۴-۱۵ و تفسیر آنها مشاهده شود.
۵ متی ۱۰: ۴۰، مرقس ۹: ۳۶-۳۷ و تفسیر آنها مشاهده شود.
هشدار در مورد گناه (۱۸: ۶-۹)
(مرقس ۹: ۴۲-۵۰؛ لوقا ۱۷: ۱-۲)
۶-۹ مرقس ۹: ۴۲-۵۰ و تفسیر آن مشاهده شود.
مثل گوسفندان گمشده (۱۸: ۱۰-۱۴)
(لوقا ۱۵: ۳-۷)
۱۰ عیسی تعلیم داد که باید این صغار یعنی مسیحیان ضعیف و نو ایمان را عزیز و محترم بداریم (آیۀ‌های ۵-۶). ما باید آنها را به همان طریقی محبت کنیم که او محبت می‌نمود (یوحنا ۱۳: ۳۴). خدا حتی برای کوچکترین فرزندانش نیز ارزش بسیاری قائل است؛ ما نیز باید چنین کنیم.
هرمسیحی دارای یک فرشتۀ نگهبان در آسمان است (مزمور ۹۱: ۱۱ و اعمال رسولان ۱۲: ۱۵ مشاهده شود). این فرشتگان در مقابل تخت خدا می‌ایستند (مکاشفه ۵: ۱۱). ایشان دائماً در آسمان روی پدر مرا که در آسمان است می‌بینند. اگر با یکی از صغار مسیح بدرفتاری کنیم یا باعث لغزش ایشان شویم (آیۀ ۶)، خدا فوراً آن را خواهد دانست. خدا به واسطۀ فرشتگان نگهبان ایشان، صغارش را محافظت خواهد کرد. هنگامی که با یکی از فرزندان کوچک عیسی مخالفت می‌ورزیم، با فرشتۀ او نیز مخالفت ورزیده ایم.
۱۱ لوقا ۱۹: ۱۰ و تفسیر آن مشاهده شود.
۱۲-۱۴ خدا مراقب هر مسیحی است، خصوصاً مراقب مسییحان جوان و ضعیفی که احتمال گمراه شدنشان زیادتر است. ما نیز باید به این نوع مسیحیان توجه نشان داده، تمام تلاش خود را بکنیم تا ایشان را باز گردانیم. ما باید چنین برادران و خواهران گمشده را تشویق به توبه و بازگشت به سوی مسیح، یعنی شبان بزرگ ایشان بنماییم. خدا درمورد یکی از فرزندانش که به آغوش او باز میگردد، بیشتر شادی می‌کند تا درمورد نود و نه فرزند دیگری که هرگز گمراه نشده اند. ارادۀ خدا این نیست که یکی از این کوچکان هلاک شود.
این تعلیم نه تنها در مورد مسیحیان گمراه بلکه در مورد تمامی انسانها صادق است. بر طبق لوقا ۱۵: ۷، خوشی در آسمان رخ می‌نماید به سبب توبۀ یک گناهکار بیشتر از برای نود و نه عادل که احتیاج به توبه ندارند. یعنی در آسمان برای یک نفر که به مسیح ایمان می‌آورد، بیشتر شادی می‌شود تا برای نود و نه نفری که به مسیح ایمان داشته اند. خدای ما خدایی است که همواره درجستجوی گمشده است و به هنگام نجات او، شادی می‌کند (لوقا ۱۵: ۸-۱۰، ۱۹: ۱۰ و تفسیر آن مشاهده شود).
برادری که به تو گناه می‌کند (۱۸: ۱۵-۲۰)
۱۵ در اینجا عیسی به ما می‌اموزد که اگر برادری به ما گناه کند، چه باید بکنیم. باید در این مورد با او رو در رو صحبت کنیم. ما باید با برادر خود با محبت و فروتنی صحبت کنیم. در این صورت تقریباً همواره قادر خواهیم شد که با برادر خود مصالحه نماییم.
هنگامی که برادر ما به ما گناه می‌کند، سه کار است که نباید بکنیم. اولاً نباید نسبت به او خشمگین شویم. برادرمان را با خشمگین شدن متوجه اشتباهش نخواهیم کرد. ثانیاً نباید کینه‌ای به دل بگیریم. باید آشکارا با برادرمان صحبت کرده، بگوییم که چقدر آزرده شده ایم. ثالثاً نباید بلافاصله نظر منفی و انتقادی خود را نسبت به او با شخص دیگری در میان گذاریم. این نوع اظهار نظر منفی و انتقادی در مودر دیگران یکی از گناهان رایج در کلیسا می‌باشد. عیسی می‌گوید: «... خطایش را در حضور دو نفر به او گوشزد کن».
هنگامی که بدین طریق با برادرمان برخورد کنیم، غالباً در می‌یابیم که برادرمان در واقع به ما گناه نکرده است بلکه فقط پنداشته ایم که چنین کرده است. نه تنها این، بلکه ممکن است نشان دهد که ما نیز نسبت به او گناهی ورزیده ایم!
۱۶ اگر برادر مسیحی ما واقعاً نسبت به ما گناه کرده و آن را اصلاح نکرده باشد، در آن صورت دو رویه است که می‌توانیم در پیش گیریم. اولاً اگر گناه برادر ما کوچک بوده یا تنها گناهی نسبت به شخص ما بوده باشد، می‌توانیم به سادگی او را ببخشیم (حتی اگر توبه نکند) و موضوع را فراموش کنیم. محبت می‌تواند ما را وادارد که گناه او را ناچیز بشماریم. محبت کثرت گناهان را می‌پوشاند (اول پطرس ۴: ۸).
با اینحال اگر گناه برادرمان بر روی دیگران اثر گذاشته باشد یا اگر ضروری به نظر آید که با گناهش فعالانه مخالفت ورزیم. باید دو یا سه تن از بزرگان کلیسا را برداشته، بار دیگر نزد او برویم. اگر بعداً لازم شود که برادرمان را در مقابل کلیسا محکوم نماییم (آیۀ ۱۷)، در این صورت شهادت این بزرگان ضروری خواهد بود. هیچ اتهامی را نمی‌توان در کلیسا مطرح ساخت مگر آنکه دو یا سه شاهد حاضر، اتهام را تأیید کنند (تثنیه ۱۹: ۱۵؛ دوم قرنتیان ۱۳: ۱).
۱۷ اگر برادرمان همچنان توبه نکند و در گناهش علیه ما اصرار ورزد، در این صورت عیسی می‌فرماید به کلیسا بگو. ما نباید برای دعواهای میان ایمانداران، به سراغ دادگاه برویم (اول قرنتیان ۶: ۱-۶ وتفسیر آن مشاهده شود). منظور از کلیسا در اینجا کلیسای محلی است. «کلیسای» می‌تواند به معنی هیأت رهبری کلیسا باشد، یا تمام ایمانداران کلیسا. شاهدان باید شهادت خود را برابر کلیسا نیز عرضه کنند.
اگر برادران همچنان توبه نکنند، باید از کلیسا بیرون رانده شود و اعضای کلیسا نباید با او هیچ کاری داشته باشند. اگر کسی قوانین و تصمیمات کلیسا را نپذیرد، شایستۀ عضو بودن نمی‌باشد. هدف ازچنین تنبیه سختی، نابود کردن روح برادر سرکش نیست، بلکه بیشتر بازگرداندن او به سوی توبه است (اول قرنتیان ۵: ۴-۵ و تفسیر آن مشاهده شود).
برادری که از توبه امتناع ورزد و در گناهش مصر باشد، باید با او همچون یک خارجی (امت یا خدانشناس) یا یک باجگیر رفتار کرد. خارجی‌ها و باجگیران از سوی یهودیان به عنوان گناهکارانی تلقی می‌شدند که جزو خانوادۀ خدا نبودند. با ایمانداران توبه نکرده باید چنین رفتار کرد.
در اینجا سؤالی مطرح می‌شود: آیا باید چنین برادر سخت دل و توبه نکرده را ببخشیم؟ اگر او توبه کند، قطعاً باید او را ببخشیم (لوقا ۱۷: ۳-۴ مشاهده شود). اما حتی اگر توبه نکند هم باید همچنان او را ببخشیم (آیه‌های ۲۱-۲۲).
اگر بتوانیم برادرمان را به طور کامل و به رایگان ببخشیم و خطایش را فراموش کنیم، در این صورت می‌توانیم موضوع را رها کنیم. اگر گناه وی تنها علیه ما باشد، در این صورت ضرورتی ندارد که او را در برابر دیگران متهم سازیم (اول قرنتیان ۶: ۷). اما اگر با هدایت روح‌القدس با برادرمان برخورد کنیم، در این صورت عیسی در این سه آیه، دقیقاً نشان داده است که چگونه باید رفتار کنیم.
۱۸ کلیسا با هیأت رهبری، آن اقتدار نهایی برای داوری کردن در مورد این قبیل موضوعات را دارا است. حکم ایشان در آسمان بسته خواهد شد یعنی توسط خدا تأئید خوهد شد. به همان ترتیب، اگر ایشان برادر تقصیر کار را ببخشند و موضوع را فراموش کنند، خدا نیز او را خواهد بخشید. خدا به کلیسا و رهبرانش اقتدار کامل داده است تا در نام او دست به اقدام بزنند (متی ۱۶: ۱۹ و یوحنا ۲۰: ۲۳ مشاهده شود).
۱۹-۲۰ این دو آیه دنبالۀ مضمون آیۀ ۱۸ می‌باشد. برای اینکه کلیسا ببندد یا بگشاید، باید اعضاء آن توافق داشته باشند. روح‌القدس باید اعضاء کلیسا را هدایت کند تا تصمیم درست را اتخاذ نمایند. و او هر کسی را به یک طریق واحد هدایت خواهد کرد. اگر در بین اعضاء کلیسا توافقی وجود نداشته باشد، در این صورت تعیین و تشخیص ارادۀ خدا بسیار دشوار خواهد شد. در صورت نبودن توافق کامل، کلیسا نباید اقدامی علیه یک برادر بنماید. اما اگر در مورد روند عمل توافق حاصل باشد، در این صورت آن عمل بر طبق ارادۀ خدا بوده، اقتدار خدا پشتوانه آن خواهد بود.
به خاطر داشته باشید که این آیه‌ها نه فقط در مورد داوری کردن یک برادر، بلکه در مورد نحوۀ دعا و درخواست از حضور خدا نیز سخن می‌گویند. هنگامی که دو یا سه نفر در نام عیسی گرد هم آیند، عیسی در میان ایشان حاضر خواهد بود (آیۀ ۲۰)، روح‌القدسش نیز در ایشان خواهد بود و هنگامی که در دعایشان متفق شوند، می‌توانند اطمینان داشته باشند که روح‌القدس آنان را هدایت کرده و ایشان برطبق ارادۀ خدا دعا می‌کنند.
برای اینکه دعا واقعاً متحد باشد، اذهان ما باید «یکی» شود (آیۀ ۱۹). دعا باید برای چیز خاصی باشد که در مورد آن توافق داریم. دومین چیزی که برای دعا متحد ضروری است، این است که باید به اسم عیسی باشد (آیۀ ۲۰) یعنی به خاطر عیسی باشد. اگر متحداً با ذهنی واحد و در نام عیسی دعا کنیم، برای ما به جا آورده خواهد شد. اگر خدا به تقاضای ما پاسخ ندهد، غالباً به این علت است که به طو ر متحد دعا نکرده ایم.
دعای فردی البته بسیار مهم است (متی ۶: ۶). اما دعای گروهی نیز به همان اندازه اهمیت دارد. هر دو نوع دعا ضروری هستند. دعای گروهی مخصوصاً هنگامی مؤثر است که بخواهیم از خدا هدایت و کمک بطلبیم. از آنجا که همان روح‌القدس در تمامی ایمانداران کار می‌کند، هنگامی که به اتفاق یکدیگر دعا می‌کنیم، روح‌القدس می‌تواند به طور کامل تری قدرت خود را نشان دهد.
هرگاه دو نفر از شما در زمین دربارۀ هر چه که بخواهند متفق شوند، هر آینه از جانب پدر من که در آسمان است، برای ایشان کرده خواهد شد. چه وعدۀ پرشکوهی! آیا آن را باور می‌کنیم؟ هنگامی که زن و شوهرها متفقاً دعا می‌کنند، آیا به آن ایمان دارند؟ هنگامی که در جلسات دعا گرد هم می‌آییم، آیا این وعده را باور می‌کنیم؟ آنچه که باید انجام دهیم، فقط این است که با یکدیگر متفق شده، در نام عیسی دعا کنیم؛ خدا وعده داده است که آنچه را که بطلبیم، به ما خواهد داد.
بنابراین هنگامی که گرد هم می‌آییم، فقط برای امور کوچک دعا نکنیم. بگذارید که در دعا برای چیزهای بزرگ متهور بوده، تقاضاهای بزرگی از خدا بنماییم. به واسطۀ دعا متفق، تمامی قدرت خدا در دستان ماست! باید دعا کنیم تا ملکوت خدا بیاید (متی ۶: ۱۰). باید برای عمله برای حصاد دعا کنیم (متی ۹: ۳۸). باید برای روح‌القدس دعا کنیم (لوقا ۱۱: ۱۳). باید دعا کنیم تا محبت و قدرت روح‌القدس کلیسا و زندگی ما را فرو گیرد. باید دعا کنیم تا عیسی مسیح به واسطۀ کلیسایش یعنی ما جلال یابد.
مثل غلام بی گذشت (۱۸: ۲۱-۳۵)
۲۱-۲۲ عیسی در لوقا ۱۷: ۴ چنین فرموده است: «هرگاه ] برادرت[ در روزی هفت کرت به تو گناه کند و در روزی هفت مرتبه برگشته، به تو گوید توبه می‌کنم، او را ببخش.» این برای شاگردان تعلیمی جدید بود. شاید هنگامی که عیسی این نکته را بیان می‌کرد، پطرس حضور نداشت؛ لذا در مورد منظور عیسی دچار شک شد. پس پطرس نزد عیسی آمد و از او سؤال کرد که چند بار باید برادرش را ببخشد. «بیش از هفت بار؟» پطرس در جستحوی خط مشی ای ساده بود که از آن پیروی کند.
و عیسی پاسخ داد: «تو را نمی‌گویم تاهفت مرتبه، بلکه تا هفتاد مرتبه.» منظور عیسی این نبود که ما باید برادرمان را تنها هفتاد مرتبه هفت بار (یا ۴۹۰ بار) ببخشیم و به همین اکتفا کنیم. منظور عیسی از این قرار بود: مهم نیست که برادرمان چند بار به ما خطا کرده است، ما باید او را حتی بیش از هفتاد و هفت بار (یا ۴۹۰ بار) ببخشیم. و در این آیه‌ها عیسی حتی نمی‌گوید که برادر ما باید برای بخشوده شدن، توبه کند. همان طور که ما به رایگان از سوی خدا بخشوده شده ایم، باید به نوبۀ خود به رایگان و بدون قید و شرط دیگران را ببخشیم، چه توبه کنند و چه نکنند (متی ۶: ۱۲، ۱۴-۱۵، مرقس ۱۱: ۲۵-۲۶ و تفسیر آنها مشاهده شود).
گاهی اوقات باید برادر خود را به خاطر تعدادی گناهان مختلف ببخشیم و گاهی اوقات نیز باید به خاطر یک گناه که چندین بار تکرار شده است، ببخشیم. لیکن گاهی اوقات باید او را بارها به خاطر یک گناهی که یک بار مرتکب شده است ببخشیم. شاید یک روز برادرمان را به خاطرگناهی خاص بخشیده ایم. لیکن روز بعد روح عدم بخشش بر ما نازل شده است. در این صورت باید او را بار دیگر به خاطر آن گنناه ببخشیم. شاید لازم باشد که برادر خود را هفتاد و هفت بار به خاطر آن یک گناه ببخشیم!
۲۳ سپس عیسی این مثل را آورد تا تعلیمش را در مورد بخشایش به تصویر در آورد. درعهد عتیق قانون، قانون چشم به عوض چشم بود (متی ۵: ۳۸). اما قانون ملکوت آسمان اینچنین است: «برادرت را ببخش تا بخشیده شوی.» پادشاه در این مثل خدا است و غلامانش همانا ایمانداران هستند.
۲۴ اولین غلام به پادشاه ده هزار قنطار، که به پول امروز چندین میلیون دلار می‌شود، مقروض بود.
۲۵ چون قادر به پرداخت قرض خود نبود، پادشاه دستور داد تا او و خانواده اش را به عنوان برده بفروشند.
۲۶-۲۷ اما وقتی غلام تقاضای مهلت بیشتری کرد، پادشاه دلش به حال او سوخت و او را بخشید. او تمامی قرض وی را به او بخشید.
۲۸-۳۱ غلام وقتی بیرون آمد، به یکی از همقطاران خود برخورد که به او صد دینار یعنی چند دلار بدهکار بود. رحمتی بر او نشان نداد و حاضر نشد که قرضش را ببخشد یا حتی مهلت بیشتری برای پرداخت به او بدهد.
۳۲-۳۵ پادشاه چون این موضوع را شنید، از تصمیم خود بازگشت و آن غلام شریر را به زندان انداخت تا قرضش را بپردازد. به همینطور پدر آسمانی من نیز با شما عمل خواهد نمود اگر هریکی از شما برادر خود را از دل نبخشد (آیۀ ۳۵).
حساب قرضهای (گناهان) تمامی انسانها نزد خدا ثبت است. قرضی که ما به خاطر گناهمان به خدا مدیون هستیم، همانند قرض آن غلام اول، بسیار سنگین است. هرقدر که کارهای نیکو انجام دهیم، هرگز نمی‌توانیم قرض خود را بپردازیم. لیکن خدا در اثر رحمت خود ما را کاملاً می‌بخشد. در این صورت ما که چنین بخشایش عظیمی را دریافت کرده ایم، چگونه می‌توانیم به دیگران رحمتی نشان ندهیم؟ بنابراین بگذارید که برادر خود را نه تنها در کلام بلکه با تمامی دل ببخشاییم.
این مثل به ما می‌آموزد که اگر برادر خود را نبخشیم، خدا رحمتی را که در حق ما کرده است، باز خواهد گرفت. برخی از مسیحیان می‌گویند که هر که نسبت به دیگران رحمتی نشان ندهد، خود هرگز رحمت خدا را دریافت نکرده است، یعنی هرگز یک مسیحی واقعی نبوده است (لوقا ۱۷: ۴۱-۴۳، ۴۷). لیکن دیگران بر این عقیده اند که بعد از دریافت رحمت و بخشایش خدا، این امکان وجود دارد که با نبخشیدن دیگران، آن را از دست بدهیم (مقالۀ عمومی: آیا می‌توانیم نجات خود را از دست دهیم؟ مشاهده شود).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر