تفسیر کاربردی جامعه فصل ۱
۱-۲ حکیم یا واعظ که همانا سلیمان است موعظه خود را آغاز میکند: "همه چیز باطل و بیهوده است" (آیه ۲). "بیهودن بودن" بدون هدف بودن است. حکیم بررسی میکند تا به ما نشان دهد که خارج از خداوند "همه چیز" بیهوده، پوچ، بی فایده و فاقد مفهوم یا هدف است. فقط وقتی که اساس زندگی ما بر خداوند قرار دارد، زندگی ارزنده و معنی دار خواهد بود.
۳-۱۱ در اینجا واعظ به ما نشان میدهد که منظور او از "همه چیز" چیست: او به همه چیز در زیر آسمان یعنی "بر روی زمین"[۲] اشاره میکند (آیه ۳). او در این آیات به اعمال انسان، طلوع و غروب خورشید، بادهای دائمی، و جاری شدن و تبخیر آبهای زمین اشاره میکند. همه چیز در حال تکرار است؛ همه چیز در مدار یک دایره همواره در حال چرخش است: زیـر آفتاب هیـچ چیـز تـازه نیست [۳] (آیه ۹).
دقت شود که دانشمندان امروزی نمیتوانند همه چیزها را توضیح دهند؛ دانش علمی انسان پیشرفت بسیاری کرده است. هرچند که نمیتواند پاسخگوی این سوال باشد: "چرا؟" پیشرفت علمی سبب بهبود زندگی شده است، اما سبب بهبود و اصلاح وضعیت شخصیتی و اخلاقی انسانها نشده است. شرارت و بدی که امروز در دنیا وجود دارد هرگز تا کنون وجود نداشته است.
وقتی ما صرفا به طبیعت و تاریخ عامی و دنیوی نگاه میکنیم، ما نمیتوانیم چیزی بیابیم که به ما در مورد مفهوم زندگی بگوید. اما طبیعت برای ما اشاره به خالق (رومیان ۱: ۲۰)، و تاریخ اشاره به فدیه دهنده دارد [۴] یعنی اشاره به خالق و فدیه دهنده ما، خداوند دارد. کتاب جامعه به ما نشان میدهد که چگونه مفهوم زندگی را بیابیم، ما باید به دورتر و فراتر نگاه کرده و ببینیم که "در زیر آفتاب" در نظر خداوند که آفریننده جهان و فدیه دهنده تمامی نژاد بشر است چه چیزی وجود دارد. آنوقت کشف خواهیم کرد که "در زیر آفتاب" چه چیزی واقعاً "تازه" است: تولد تازه، انسانیت تازه، خلقت تازه (یوحنا ۳: ۳؛ دوم قرنتیان ۵: ۱۷؛ افسسیان ۴: ۲۴).
حق با واعظ است: هیچ چیز تازهای "در زیر آفتاب" وجود ندارد. اما چیز تازهای در "تحت نام پسر" وجود دارد. در واقع برای مسیحیان همه چیز در تحت نام عیسی پسر خدا تازه است، بدین خاطر خداوند همه چیزها را تازه ساخت.
دقت شود که دانشمندان امروزی نمیتوانند همه چیزها را توضیح دهند؛ دانش علمی انسان پیشرفت بسیاری کرده است. هرچند که نمیتواند پاسخگوی این سوال باشد: "چرا؟" پیشرفت علمی سبب بهبود زندگی شده است، اما سبب بهبود و اصلاح وضعیت شخصیتی و اخلاقی انسانها نشده است. شرارت و بدی که امروز در دنیا وجود دارد هرگز تا کنون وجود نداشته است.
وقتی ما صرفا به طبیعت و تاریخ عامی و دنیوی نگاه میکنیم، ما نمیتوانیم چیزی بیابیم که به ما در مورد مفهوم زندگی بگوید. اما طبیعت برای ما اشاره به خالق (رومیان ۱: ۲۰)، و تاریخ اشاره به فدیه دهنده دارد [۴] یعنی اشاره به خالق و فدیه دهنده ما، خداوند دارد. کتاب جامعه به ما نشان میدهد که چگونه مفهوم زندگی را بیابیم، ما باید به دورتر و فراتر نگاه کرده و ببینیم که "در زیر آفتاب" در نظر خداوند که آفریننده جهان و فدیه دهنده تمامی نژاد بشر است چه چیزی وجود دارد. آنوقت کشف خواهیم کرد که "در زیر آفتاب" چه چیزی واقعاً "تازه" است: تولد تازه، انسانیت تازه، خلقت تازه (یوحنا ۳: ۳؛ دوم قرنتیان ۵: ۱۷؛ افسسیان ۴: ۲۴).
حق با واعظ است: هیچ چیز تازهای "در زیر آفتاب" وجود ندارد. اما چیز تازهای در "تحت نام پسر" وجود دارد. در واقع برای مسیحیان همه چیز در تحت نام عیسی پسر خدا تازه است، بدین خاطر خداوند همه چیزها را تازه ساخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر