منظرهِ با شکوهی است ؛
پدر روی تختِ آسمانی نشسته و طوماری بدست دارد که پُشت و رویِ آن نوشته ؛
و با هفت مُهر ، مُهر و موم شده است ؛
این طومار و هفت مُهر چیست ؟
میتوان گفت طومار سندِ مالکیتِ جهان است ، زیرا آنگاه که خداوند زمین را آفربد ، آن را به انسان سپُرد؛
خدا در پیدایشِ ۱ آیهِ ۲۸ انسان را برکت داد ، انسان را که کامل آفریده بود و فرمود:
بارور و کثیر شوید ، و زمین را پُرسازید و در آن تسلط نمایید ، و بر ماهیانِ دریا و پرندگانِ آسمان و همهِ حیواناتی که بر زمین می خزند ، حکومت کنید ؛
اماّ آدم و حواّ از فرمانِ خالقِ خود سرپیچی کردند و خداوند انسان را ( یعنی آدم و حواّ را ) یعنی ( مَرد و زن را ) از باغِ عدن بیرون راند ؛
بهمین دلیل انسان مالکیتِ زمین را به نفعِ شیطان از دست داد و از همان موقع شیطان فرمانروای این دنیا شد ؛
اماّ خدا خود شخصاً در جسمِ انسانی بروی زمین آمد تا جهان را باز خرید کند ، خدا آن بدن را که در روی زمین بخود گرفته بود ، داد تا کلیسا را باز ستاند ؛
زمانیکه عیسی پُر از روح القدّس از رودِ اردُن باز گشت و روحِ خدا او را برای آزمایش ها به بیابان بُرد ؛
شیطان او را به بالای کوهی بُرد و در یک چشم بر هم زدن تمامِ ممالکِ دنیا را به او نشان داد و گفت :
تمامیِ اختیاراتِ این قلمرو و همهِ شکوه و جلالِ آن را به تو خواهم بخشید ((( زیرا در اختیارِ من است ))) و من میتوانم آن را به هر که بخواهد ببخشم ؛
و عیسی مسیحِ خداوند هرگز در بارهِ مالکیتِ جهان با شیطان بحث و گفتگو نکرد چون میدانست که قدرتهای دنیوی به شیطان تعلق دارد ؛
و بخاطرِ همین ، شیطان از طریقِ این قدّرت و از طریقِ انسانها و باورهای کاذبِ آنها مرتب مشغولِ خرابکاری ، بیماری ، جنگ و جنایت و تجاوز و دور کردنِ انسانها از خدا میباشد ؛
اماّ می بینیم که بعد عیسی فرمود :
پسرِ انسان را در روی زمین جائی برای سر نهادن نیست ؛
قابلِ توجهِ آن دسته از انسانهائیکه خداوند خداوند میگویند ، اماّ جُز در رختخوابهای پَرِ قو نمیتوانند بخواب روند ؛
و عیسیِ مسیحِ خداوند ، آن برّهِ بی عیبِ خدا میدانست که تنها راه برای نجاتِ بشریت و باز ستاندن ، این است که با خونِ خود در روی صلیب آنرا باز خرید کند و نجات دهد ؛
هر انسانی در هر لباسی با هر مقدار طلا و نقره و با هر مقام و شهرت و با هر درجهِ تحصیلی برای نجات به این ؛((( فیضِ عظیمِ خداوند احتیاج دارد ))) ؛
که با خونِ ارزشمند و گرانبهای خداوندمان گناهانش شسته و پاک شده باشد ؛
و عیسیِ مسیحِ خداوند تنها کسی است که شایسته میباشد ، طومار و کشفِ اسرارِ الهی را باز کند ؛
بهمین دلیل عیسیِ خداوند فرمود :
رئیسِ این جهان یعنی شیطان میآید ، اماّ بر من هیچ قدرتی ندارد ؛
اماّ فراموش نکنیم ، درست است که عیسای مسیح در روی صلیب بهای آزادیِ هر کدام از ما که باو ایمان میاوریم را پرداخت ، اماّ هنوز مالکیتِ زمین و قدرتهای دنیوی از آنِ شیطان است و هنوز دارد با پشتوانهِ آن و از طریقِ انسانها و اختراعِ باورها به خرابکاریِ خود ادامه میدهد ؛
و پولسِ رسول فرمود :
خدای این جهان افکارِ انسانها را کور کرده است تا نورِ انجیلِ پُر شکوهِ مسیح را که صورتِ خدای نادیده است نبینند ؛
اماّ خدا را شکر که تک تکِ ما فرزندان را با مُحبّتِ ازلیِ خود بر گزید و چشمان روحانیِ ما را باز کرد تا بتوانیم واردِ ملکوتِ او شویم
پدر روی تختِ آسمانی نشسته و طوماری بدست دارد که پُشت و رویِ آن نوشته ؛
و با هفت مُهر ، مُهر و موم شده است ؛
این طومار و هفت مُهر چیست ؟
میتوان گفت طومار سندِ مالکیتِ جهان است ، زیرا آنگاه که خداوند زمین را آفربد ، آن را به انسان سپُرد؛
خدا در پیدایشِ ۱ آیهِ ۲۸ انسان را برکت داد ، انسان را که کامل آفریده بود و فرمود:
بارور و کثیر شوید ، و زمین را پُرسازید و در آن تسلط نمایید ، و بر ماهیانِ دریا و پرندگانِ آسمان و همهِ حیواناتی که بر زمین می خزند ، حکومت کنید ؛
اماّ آدم و حواّ از فرمانِ خالقِ خود سرپیچی کردند و خداوند انسان را ( یعنی آدم و حواّ را ) یعنی ( مَرد و زن را ) از باغِ عدن بیرون راند ؛
بهمین دلیل انسان مالکیتِ زمین را به نفعِ شیطان از دست داد و از همان موقع شیطان فرمانروای این دنیا شد ؛
اماّ خدا خود شخصاً در جسمِ انسانی بروی زمین آمد تا جهان را باز خرید کند ، خدا آن بدن را که در روی زمین بخود گرفته بود ، داد تا کلیسا را باز ستاند ؛
زمانیکه عیسی پُر از روح القدّس از رودِ اردُن باز گشت و روحِ خدا او را برای آزمایش ها به بیابان بُرد ؛
شیطان او را به بالای کوهی بُرد و در یک چشم بر هم زدن تمامِ ممالکِ دنیا را به او نشان داد و گفت :
تمامیِ اختیاراتِ این قلمرو و همهِ شکوه و جلالِ آن را به تو خواهم بخشید ((( زیرا در اختیارِ من است ))) و من میتوانم آن را به هر که بخواهد ببخشم ؛
و عیسی مسیحِ خداوند هرگز در بارهِ مالکیتِ جهان با شیطان بحث و گفتگو نکرد چون میدانست که قدرتهای دنیوی به شیطان تعلق دارد ؛
و بخاطرِ همین ، شیطان از طریقِ این قدّرت و از طریقِ انسانها و باورهای کاذبِ آنها مرتب مشغولِ خرابکاری ، بیماری ، جنگ و جنایت و تجاوز و دور کردنِ انسانها از خدا میباشد ؛
اماّ می بینیم که بعد عیسی فرمود :
پسرِ انسان را در روی زمین جائی برای سر نهادن نیست ؛
قابلِ توجهِ آن دسته از انسانهائیکه خداوند خداوند میگویند ، اماّ جُز در رختخوابهای پَرِ قو نمیتوانند بخواب روند ؛
و عیسیِ مسیحِ خداوند ، آن برّهِ بی عیبِ خدا میدانست که تنها راه برای نجاتِ بشریت و باز ستاندن ، این است که با خونِ خود در روی صلیب آنرا باز خرید کند و نجات دهد ؛
هر انسانی در هر لباسی با هر مقدار طلا و نقره و با هر مقام و شهرت و با هر درجهِ تحصیلی برای نجات به این ؛((( فیضِ عظیمِ خداوند احتیاج دارد ))) ؛
که با خونِ ارزشمند و گرانبهای خداوندمان گناهانش شسته و پاک شده باشد ؛
و عیسیِ مسیحِ خداوند تنها کسی است که شایسته میباشد ، طومار و کشفِ اسرارِ الهی را باز کند ؛
بهمین دلیل عیسیِ خداوند فرمود :
رئیسِ این جهان یعنی شیطان میآید ، اماّ بر من هیچ قدرتی ندارد ؛
اماّ فراموش نکنیم ، درست است که عیسای مسیح در روی صلیب بهای آزادیِ هر کدام از ما که باو ایمان میاوریم را پرداخت ، اماّ هنوز مالکیتِ زمین و قدرتهای دنیوی از آنِ شیطان است و هنوز دارد با پشتوانهِ آن و از طریقِ انسانها و اختراعِ باورها به خرابکاریِ خود ادامه میدهد ؛
و پولسِ رسول فرمود :
خدای این جهان افکارِ انسانها را کور کرده است تا نورِ انجیلِ پُر شکوهِ مسیح را که صورتِ خدای نادیده است نبینند ؛
اماّ خدا را شکر که تک تکِ ما فرزندان را با مُحبّتِ ازلیِ خود بر گزید و چشمان روحانیِ ما را باز کرد تا بتوانیم واردِ ملکوتِ او شویم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر