بدن مسیح یا جولانگاه گروه های سیاسی؟؟
اول پطرس 2 : 13- لهذا هر منصب بَشَري را بخاطر خداوند اطاعت كنيد، خواه پادشاه را كه فوق همه است،
هر قانون و هر منصب بشري از سوي خدا به ما داده شده است. و قدرت و اختيار وي نيز از سوي خدا به او داده شده است. تمامي قدرت در دست خداست و بدون اجازه او هيچ كس قدرت و اختياري نخواهد داشت.
خدا حاكمين اين جهان را براي تنبيه شريران و تشويق نيكوكاران معين كرده است. اراده او اين است كه ما از رهبران خود اطاعت كنيم.
پطرس رسول مي‌گويد: لهذا هر منصب بَشَري را بخاطر خداوند اطاعت كنيد. يعني اينكه ما بايد به خاطر اطاعت از خدا و نشان دادن محبت خود نسبت به خدا، از رهبران كشور و صاحبان مقام اطاعت نماييم.
مساله اصلی کلیسای عمانوئیل این بودش که افرادی که می خاستن کیس پناهندگی و اقامت تو کشورای خارجی بگیرن، خودشون رو مسیحی نشون می دادن و از چند نفری که کار اصلیشون فروش تعمید نامه بودش، تعمید نامه می خریدن و اصلن اعتقادی به مسیح نداشتن.
اونا هدف اصلیشون این بودش که هر جور شده کلیسا رو وارد مسایل سیاسی کنن تا بعدش استفاده های مادی مورد نظر خودشون رو ببرن.
یکی از مشکلاتی که کلیسای عمانوئیل رو به سمت نابودی کشوند و متاسفانه هیشکی هم به دلسوزی های ایماندارا توجهی نکردش، دخالت های بیجا و بی مورد کلیسا تو مسائل سیاسی بودش.
تو اوج درگیریای سال 88، مشایخ کلیسا درب کلیسا رو واسه پناه گرفتن معترضین انتخابات ایران باز کردن و حتا مشایخ مچ بند سبز بین ایماندارا پخش می کردن.
تو این چند ماهه آشوبای تهران، کلاسای درس و موعظه کلیسا تبدیل شده بود به تحلیل مسائل سیاسی و اصلن از ملکوت و قوت و جلال نام خداوند حرفی زده نمی شد و کلن کتاب مقدس و موعظه تعطیل رسمی شده بود.
کاش شبح سنگین اوج گیری مسائل سیاسی توی کلیسای عمانوئیل، فقط توی سال 88 بودش. ای کاش...
ولی این مسائل و جهت گیریا و دخالت توی امور سیاسی تو سال 89 نیز ادامه پیدا کردش.
در تاریخ 89/12/06، اعلامیه گروه جوانان سبز واسه حضور توی خیابونا و اعتراض به حصر موسوی و کروبی توی کلیسا خونده شد و مشایخ کلیسا به حمایت از اونا خیلی دقت داشتن .
توی بیشترجلسه ها و کلاسای الهیاتی و مراسمای پرستشی به جای تلاش واسه رشد روحانی ایماندارا، به رشد سیاسی اونا اهمیت داده می شد.
طوری شده بود که اعضاء به دنبال بحثای انحرافی و تحلیل مسایل سیاسی بودن و توی این کلاسا ، اعضاء به شرکت توی درگیریا و اعتراف به حضور از طرف کلیسا تشویق می شدن.
مگه ما باید جلوتر از پطرس و یوحنا حرکت کنیم، مگه اونا با نظام دینی –سیاسی اون روز یهود درافتادند یا اطاعت کردن؟
فیض و برکت خداوند با شما باد...
اول پطرس 2 : 13- لهذا هر منصب بَشَري را بخاطر خداوند اطاعت كنيد، خواه پادشاه را كه فوق همه است،
هر قانون و هر منصب بشري از سوي خدا به ما داده شده است. و قدرت و اختيار وي نيز از سوي خدا به او داده شده است. تمامي قدرت در دست خداست و بدون اجازه او هيچ كس قدرت و اختياري نخواهد داشت.
خدا حاكمين اين جهان را براي تنبيه شريران و تشويق نيكوكاران معين كرده است. اراده او اين است كه ما از رهبران خود اطاعت كنيم.
پطرس رسول مي‌گويد: لهذا هر منصب بَشَري را بخاطر خداوند اطاعت كنيد. يعني اينكه ما بايد به خاطر اطاعت از خدا و نشان دادن محبت خود نسبت به خدا، از رهبران كشور و صاحبان مقام اطاعت نماييم.
مساله اصلی کلیسای عمانوئیل این بودش که افرادی که می خاستن کیس پناهندگی و اقامت تو کشورای خارجی بگیرن، خودشون رو مسیحی نشون می دادن و از چند نفری که کار اصلیشون فروش تعمید نامه بودش، تعمید نامه می خریدن و اصلن اعتقادی به مسیح نداشتن.
اونا هدف اصلیشون این بودش که هر جور شده کلیسا رو وارد مسایل سیاسی کنن تا بعدش استفاده های مادی مورد نظر خودشون رو ببرن.
یکی از مشکلاتی که کلیسای عمانوئیل رو به سمت نابودی کشوند و متاسفانه هیشکی هم به دلسوزی های ایماندارا توجهی نکردش، دخالت های بیجا و بی مورد کلیسا تو مسائل سیاسی بودش.
تو اوج درگیریای سال 88، مشایخ کلیسا درب کلیسا رو واسه پناه گرفتن معترضین انتخابات ایران باز کردن و حتا مشایخ مچ بند سبز بین ایماندارا پخش می کردن.
تو این چند ماهه آشوبای تهران، کلاسای درس و موعظه کلیسا تبدیل شده بود به تحلیل مسائل سیاسی و اصلن از ملکوت و قوت و جلال نام خداوند حرفی زده نمی شد و کلن کتاب مقدس و موعظه تعطیل رسمی شده بود.
کاش شبح سنگین اوج گیری مسائل سیاسی توی کلیسای عمانوئیل، فقط توی سال 88 بودش. ای کاش...
ولی این مسائل و جهت گیریا و دخالت توی امور سیاسی تو سال 89 نیز ادامه پیدا کردش.
در تاریخ 89/12/06، اعلامیه گروه جوانان سبز واسه حضور توی خیابونا و اعتراض به حصر موسوی و کروبی توی کلیسا خونده شد و مشایخ کلیسا به حمایت از اونا خیلی دقت داشتن .
توی بیشترجلسه ها و کلاسای الهیاتی و مراسمای پرستشی به جای تلاش واسه رشد روحانی ایماندارا، به رشد سیاسی اونا اهمیت داده می شد.
طوری شده بود که اعضاء به دنبال بحثای انحرافی و تحلیل مسایل سیاسی بودن و توی این کلاسا ، اعضاء به شرکت توی درگیریا و اعتراف به حضور از طرف کلیسا تشویق می شدن.
مگه ما باید جلوتر از پطرس و یوحنا حرکت کنیم، مگه اونا با نظام دینی –سیاسی اون روز یهود درافتادند یا اطاعت کردن؟
فیض و برکت خداوند با شما باد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر