۱۳۹۴ مرداد ۲۵, یکشنبه

اِفِسُسیان ۴ : ۸



اِفِسُسیان ۴ : ۸

«هنگامی که به عرش برین صعود کرد، اسارت را به اسیری برد و عطایا به مردم داد.» عبارت «صعود کرد»، حاکی از چیست، جز آن که به جایهای پست‌تر زمینی نیز نزول کرد؟ او که نزول کرد، همان است که از همۀ آسمانها بسی فراتر رفت، تا همه چیز را پر سازد. و اوست که بخشید برخی را به‌عنوان رسول، برخی را به‌عنوان نبی، برخی را به‌عنوان مبشر، و برخی را به‌عنوان شبان و معلّم، تا مقدّسان را برای کار خدمت آماده سازند، برای بنای بدن مسیح، تا زمانی که همه به یگانگی ایمان و شناخت پسر خدا دست یابیم و بالغ شده، به بلندای کامل قامت مسیح برسیم. آنگاه دیگر همچون کودکان نخواهیم بود تا در اثر امواج به هر سو پرتاب شویم و باد تعالیمِ گوناگون و مکر و حیلۀ آدمیان در نقشه‌هایی که برای گمراهی می‌کشند، ما را به این‌سو و آن‌سو براند. بلکه با بیان محبت‌آمیز حقیقت، از هر‌حیث تا به حدّ او که سر است، یعنی مسیح، رشد خواهیم کرد.

لوقا ۱۹ : ۴۱

عیسی به اورشلیم نزدیکتر شد و وقتی شهر از دور دیده شد، گریه کرد و گفت: «ای كاش امروز سرچشمهٔ صلح و سلامتی را می‌شناختی. امّا نه، این از چشمان تو پنهان است و زمانی خواهد آمد كه دشمنانت علیه تو سنگربندی خواهند كرد و به دور تو حلقه خواهند زد و تو را از همه طرف محاصره خواهند كرد و تو و ساكنانت را در میان دیوارهایت به خاک خواهند كوبید و در تو، سنگی را روی سنگ دیگر باقی نخواهند گذاشت، چون تو زمانی را که خدا برای نجات تو آمد، درک نكردی.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر