۱۳۹۴ شهریور ۱, یکشنبه

تعمید آب Baptism in Water


 تعمید آب     Baptism in Water 
آیین تعمید از جانب عیسی مسیح تأیید شده و انجام آن برای تمامی مسیحیان الزامی است. بر اساس اعمال رسولان ۲:۳۸ می‏‏دانیم تعمیدی که امروزه مرسوم است کماکان تعمید توبه است، اما عنصر دیگری نیز به این تعمید افزوده شده است. امروزه تعمید حاوی مفهوم نمادینی است که در روزگار یحیی وجود نداشت، بلکه پس از مرگ و قیام مسیح بوجود آمد. آیین تعمید اکنون دیگر صرفاً نشانۀ توبه نیست بلکه علاوه بر توبه، اعلام این حقیقت مهم نیز هست که ما با مسیح دفن شده‏‏ایم و به هنگام رستاخیز مردگان با او قیام خواهیم کرد (رومیان ۶:۱-۴). تعمید اکنون دیگر صرفاً بازگشت از گناه نیست، بلکه همچنین بیانگر این نکته است که نسبت به گناه مرده‏‏ایم، و اعلام این امید است که در آینده به هنگام قیامت مردگان، به مسیح خواهیم پیوست. 
بر طبق کتاب مقدس، تعمید مسیحی شهادتی ظاهری است از آنچه در درون زندگی یک ایماندار اتفاق افتاده است. تعمید مسیحی هویت ایماندار را با مرگ، تدفین و رستاخیز مسیح به تصویر می‏‏کشد. کتاب مقدس می‏‏گوید: "آیا نمی‏‏دانید كه جمیع ما كه در مسیح عیسی تعمید یافتیم، در موت او تعمید یافتیم؟ پس چونكه در موت او تعمید یافتیم، با او دفن شدیم تا آنكه به همین قسمی كه مسیح به جلال پدر از مردگان برخاست، ما نیز در تازگی حیات رفتار نمائیم" (رومیان ۶: ۳-۴). در تعمید مسیحی، مرحله فرو رفتن در آب ، دفن شدن با مسیح را به تصویر می‏‏کشد و عمل خارج شدن از آب نشان دهندۀ رستاخیز عیسی مسیح است. 
در عهد جدید یک رابطه ملموس مابین "تحول روحانی" و "تعمید" وجود دارد. هر چند این دو مورد با هم متفاوت هستند زیرا یکی عملی فیزیکی و دیگری عملی کاملا روحانی است. تحول روحانی در واقع حیاتی تازه است که از بالا داده می‏‏شود، اما تعمید در کل توسط شبان یا یکی از مشایخ کلیسا اجرا می‏‏شود. تحول روحانی، کاری قدرتمند و درونی است، تعمید فقط تصویری بیرونی بوده و به خودی خود هیچگونه توانی برای نجات جان ندارد. اما با تمامی این وجود، توبه و تحول روحانی در عهد جدید از تعمید جدا ناشدنی هستند. در اصل تعمید تصویری از تحول روحانی درونی می‏‏باشد. لذا تعمید پس از به انجام رسیدن تحول روحانی در شخص به مرحله انجام می‏‏رسد. در این مورد می‏‏توان به فصل ۸ کتاب اعمال نگاه کرد که خواجه حبشی پس از ایمان آوردن به مسیح و وقوع تحول روحانی در درون وی، مبادرت به گرفتن تعمید می‏‏کند. 
تعمید آب یعنی به کار گرفتن آب بر شخص، چه بوسیله پاشیدن، یا ریختن آن بر وی، یا غوطه‏‏‏ور ‏‏ساختن او در آن، که بنا به حکم مسیح در متی ۲۸: ۱۹ به اسم اب و ابن و ‏روح‏القدس‏‏ انجام گیرد. 
یهودیان در دوران عهد قدیم مراسمی شبیه به تعمید آب را به جا می‏‏آوردند. این مراسم، ختنۀ پسر نوزاد، در هشتمین روز پس از تولدش بود (پیدایش ۱۷: ۱۰-۱۴). پولس رسول می‏‏گوید که ایمانداران به مسیح نباید مراسم ختنۀ جسمی را به جا آورند (اعمال ۱۵: ۱-۲۹؛ غلاطیان ۵: ۲). بسیاری از محققین کتاب مقدس بر این باورند که معنی کولسیان ۲: ۱۱-۱۲ این است که تعمید آب جایگزین ختنه جسمی شده است؛ و این مراسم به «ختنۀ روحانی» ما توسط خود مسیح مرتبط می‏‏شود که در آن طبیعت گناه آلود ما از زندگی ما «بیرون افکنده» می‏شود. 
یحیی تعمید دهنده به جهت آمرزش گناهان به تعمید توبه موعظه می‏‏کرد (مرقس ۱: ۴). اما این تعمید همان تعمید مسیحی نبود. پس از مرگ و قیام مسیح، دیگر تعمید یحیی برای مسیحیان کافی محسوب نمی‏‏شد (اعمال ۱۸: ۲۵)؛ افسسیانی که قبلا تعمید یحیی را یافته بودند، مجددا به نام خداوند عیسی تعمید گرفتند (اعمال ۱۹: ۱-۷). اما تنها یک تعمید مسیحی وجود دارد (افسسیان ۴: ۵). 
خود عیسی به دست یحیی در رود اردن تعمید گرفت (متی ۳: ۱۳-۱۷). اگر چه عیسی عاری از گناه بود و نیازی به توبه نداشت، تعمید گرفت تا تمام عدالت را به کمال برساند (متی ۳: ۱۵). در واقع پس از تعمید او در آب، ‏روح‏القدس‏‏ بر او نازل شد و به او برای خدمت قدرت بخشید (مرقس ۱: ۱۰). 
عیسی مرگ خود را بر صلیب «تعمید» نامید (لوقا ۱۲: ۵۰). تعمید مرگ عیسی و قیام او، بنیان تعمید ما نیز هست، یعنی دلیلی است برای این نکته که چرا ما می‏‏توانیم تعمید یابیم (رومیان ۶: ۳-۴؛ کولسیان ۲: ۱۲؛ اول پطرس ۳: ۲۱). 
کلیسا، از همان ابتدای تاریخ خود، از حکم عیسی پیروی کرده و ایمانداران جدید را تعمید داده است. نمونه‏‏هایی از تعمید مسیحی که در عهد جدید بیشتر جلب توجه می‏‏کنند، عبارتند از: اعمال ۲: ۱۴، ۸: ۱۲، ۸: ۳۸، ۱۰: ۴۸، ۱۶: ۱۵، ۱۶: ۳۳، ۱۹: ۱-۵ . در بسیاری از این آیات، تعمید آب بلافاصله پس از اعتراف ایمان به مسیح انجام می‏‏شود. چند مورد از این موارد، شامل تعمید تمام خانواده می‏‏شود (اعمال ۱۰: ۴۸، ۱۶: ۳۱-۳۳). 
خروج از آب نماد آغاز یک زندگی جدید است، زندگی‏ای ‏‏که در آن خدا جایگاه اول را دارد. به همین دلیل پس از یحیی و آمدن عیسی مسیح و مُردن او بر صلیب که آمرزش گناهان بشر را به همراه آورد، نقش تعمید پس از عیسی مسیح دیگر فقط برای توبه از گناهان و آمرزش آن نبود، چون مسیح با مرگ خود آمرزش گناهان را حاصل کرده بود. تنها اعتراف به گناه و توبه از آن و ایمان به نام مسیح و مرگ و قیام او ، شخص را آماده می‏‏ساخت تا تعمید بگیرد. 
تعمید یحیی، فقط تعمید آب بود. و بدین مفهوم بود که شخص از گناه خود توبه کرده و پاک شده است. اما شخص مجددا ممکن بود فردای آن روز دوباره گناه کند، او مجددا بر می‏‏گشت تا توبه کند و مجددا تعمید بگیرد تا از گناهانش پاک شود. 
تعمید مسیح نیز تعمید آب بود اما دریافت کردن ‏روح‏القدس‏‏ به همراه آن. و این بدین مفهوم بود که شخص گناهان خود را به مسیح اعتراف کرده، مسیح را به قلب خود دعوت کرده، گناهانش برای همیشه آمرزیده و پاک شده است. اکنون تعمید می‏گیرد تا اعلام کند، به مسیح متعلق است و مردن و قیامت او را تایید می‏‏کند. این شخص ممکن است مجددا گناه کند، اما دیگر نیاز ندارد که مجددا تعمید بگیرد. زیرا مسیح یکبار برای همیشه گناهان او را آمرزیده و او پاک است، تنها باید در نام مسیح از عمق دل، اعتراف به گناهان خود کند و اطمینان داشته باشد که عیسی مسیح گناهانش را می‏‏آمرزد. 
عیسی مسیح خودش کسی را تعمید نداد بلکه شاگردانش مردم را تعمید می‏‏دادند (یوحنا ۴: ۲). حتی پولس رسول تاکید می‏‏کند که فقط دو نفر و یک خانواده را تعمید داده است ( اول قرنتیان ۱: ۱۴- ۱۶). این باید به ما نشان دهد که نقش تعمید پس از آمدن عیسی مسیح و دلیل آمدن او که مُردن برای گناهان بشر و رستگاری با ایمان به او بود، تماما تغییر می‏‏کند. این باید به ما نشان دهد که عمل تعمید نیست که در زندگی یک ایماندار نقش ایمان را بازی می‏‏کند بلکه قلب و جان ایماندار و میزان دلبستگی او به عیسی مسیح است. 
شخص پس از ایمان به عیسی مسیح تعمید می‏‏گیرد تا اعلام کند که جریمۀ گناهانش بر بالای صلیب پرداخت شده است. او و نفس خطاکار او بر بالای صلیب با مسیح مصلوب شده است، با مسیح دفن شده است و دارای یک زندگی تازه، مانند مسیح قیام کرده است، اکنون او نباید تن به گناه بدهد. 
تعمید تصویری از اطاعت و فرمانبرداری است. خداوند ما را دعوت به توبه و تعمید می‏‏کند (اعمال ۲: ۳۸) و ما دعوت خداوند را اجابت کرده و پس از توبه، اطاعت روحانی خود را با تعمید به نمایش عموم می‏‏گزاریم. تعمید تصویری از اطاعت روحانی ما می‏‏باشد. 
حقیقت دیگری را که تعمید به تصویر می‏‏کشد همان تغییر بزرگی است که در شخصیت و در زندگی فرد رخ می‏‏دهد. پولس می‏‏گوید: "پس اگر کسی در مسیح باشد، خلقت تازه‏ای ‏‏است؛ چیزهای کهنه درگذشت، اینک همه چیز تازه شده است" (دوم قرنتیان ۵: ۱۷). با فرو رفتن در آب، تعمید این حیات تازه را به زیبایی به تصویر می‏‏کشد. این درست مثل مراسم دفن پس از مرگ و برخاستن دوباره از مرگ است. پولس رسول در کولسیان ۲: ۱۲ می‏‏گوید که "وقتی شما تعمید گرفتید با مسیح مدفون شدید و نیز در تعمید خود بوسیله ایمان با قدرت خدا که مسیح را پس از مرگ زنده گردانید، با او قیام کردید". 
ایماندار در آب فرو برده می‏‏شود تا نشان بدهد که چیزهای کهنه مرده و گذشته‏‏اند ‏‏و از آب بیرون می‏‏آید تا نشان دهد که همه چیز نو شده است. تعمید صرفا و تنها یک شستشو نیست، بلکه همانا نابود ساختن آن من قدیم است، تعمید یعنی ما در خود مرده و مخلوقات جدیدی می‏‏شویم. 
بازتاب دیگر تعمید در این حقیقت نهفته است که ایمانداران حقیقی چگونه به شباهت مسیح در می‏‏آیند. حال آنها به او تعلق داشته، با او ایستاده‏‏اند ‏‏و نمایندگان او هستند، او را دوست داشته، برای او زیسته، و به او وفادار خواهند ماند. بدینگونه ایمانداران با گرفتن تعمید، این امر را به تصویر می‏‏کشند که دقیقا همان کاری را انجام می‏‏دهند که عیسی مسیح انجام داد، چنانچه گویی راه او را قدم بقدم در آب تعمید دنبال می‏‏کنند. 
"آنگاه عیسی از جلیل به اُرْدُن نزد یحیی آمد تا از او تعمید یابد. ۱۴ اما یحیی او را منع نموده ، گفت : «من احتیاج دارم كه از تو تعمید یابم و تو نزد من میآیی؟» ۱۵ عیسی در جواب وی گفت : «الا´ن بگذار زیرا كه ما را همچنین مناسب است تا تمام عدالت را به كمال رسانیم . »پس او را واگذاشت " (متی ۳: ۱۳-۱۵). عیسی مسیح بدون گناه بود و نیازی به تعمید برای نشانه‏ای ‏‏از توبه نداشت. پس هدف او از تعمید یافتن چه بود؟ وی به ما می‏‏گوید که لازم بود تا همه آنچه را که از او خواسته شده بود، به انجام رساند. 
لازم بود تا مسیح تعمید گیرد تا زندگی او در هر زمینه الگویی کامل باشد تا بعد از آن در جلجتا کاملاً صلاحیت یابد که برای گناهان بشر فدیه شود. بیاد داشته باشیم که او برگزیده شد تا نجات دهنده و رهبر قوم خود باشد. او بایستی کاهن اعظم، پیشرو و همچنین برادر بزرگتر افراد قوم خود می‏‏بود. برای به کمال رسانیدن این اهداف، لازم بود تا خود تمام آنچه را که از قوم خود می‏‏طلبد، بجا آورد. در غیر اینصورت چگونه می‏‏توانست الگو و پیشرو آنها باشد؟ در زمانهای قدیم فرماندۀ لشکر در جلو لشکر حرکت می‏‏کرد و بقیه او را دنبال می‏‏کردند. او می‏‏باید قبل از بقیه از تمام مسیرها و خطرات عبور می‏‏کرد و مسیح نیز فرمانده نجات ماست (عبرانیان ۲: ۱۰). 
آری نجات دهندۀ ما در تمامی موارد کامل و بدون نقص است او در هر امری وظایفی را که از قوم خودش می‏‏طلبد، خودش نیز به شکل کامل به انجام رسانیده است و بدین خاطر خود او نیز تعمید گرفت. او به عنوان رهبر و نجات دهنده ما هم شکل ما شد. 
  چرا باید تعمید بگیریم؟     
کتاب مقدس به ایمانداران دستور می‏‏دهد که تعمید بیابند. در هیچ جای کتاب مقدس نمی‏‏خوانیم که تعمید امری دل بخواهی یا اختیاری باشد. هر کس که عیسی را به عنوان خداوند خود پذیرفته و از گناهان خود توبه کرده است، باید تعمید بگیرد. دلیل تعمید این است که تغییر و تحول و توبه‏ای ‏‏را که در زندگی ما پدید آمده است از این طریق به طور نمادین نشان دهیم، و این واقعیت را اعلام نماییم که در آینده با مسیح برخواهیم خاست. 
تعمید، نمادی مرئی از ایمان است، اما اغلب با خود نجات اشتباه گرفته می‏‏شود. خیلی مهم است توجه داشته باشیم که تعمید نمی‏‏گیریم تا چیزی اتفاق بیفتد، بلکه تعمید می‏‏گیریم چون چیزی اتفاق افتاده است. مردم تعمید نمی‏‏گیرند تا ایماندار شوند، بلکه تعمید می‏‏گیرند چون ایماندار هستند. نجات شخص به داشتن تعمید بستگی ندارد، اما تعمید باید در پی نجات عملی شود. در اعمال رسولان می‏‏خوانیم که کرنلیوس پس از آنکه از ‏روح‏القدس‏‏ پر شد تعمید گرفت، که آشکارا نشان می‏‏دهد او نخست نجات پیدا کرده بود و بعد تعمید گرفت. 
خداوند عیسی به ما حکم کرد که ایمانداران جدید را تعمید دهیم (متی ۲۸: ۱۹). تقریبا در تمامی فرهنگها و کشورها، تعمید آب به عنوان نشانه ترک نمودن مذهب قدیمی و گرویدن به مسیحیت تلقی می‏‏شود. این اقدام یکی از گامهای مقدماتی نجات محسوب می‏‏شود (اعمال ۲: ۳۸). عیسی نیز وعده نجات را با تعمید مرتبط می‏‏سازد (مرقس ۱۶: ۱۶). در تاریخ کلیسا، نظرات متفاوتی در مورد رابطه تعمید و نجات مطرح شده است. 
برخی از مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که تعمید یکی از «ابزار فیض» است، یعنی یکی از طرقی است که فیض خدا به ما بخشیده می‏‏شود. مهم ترین ابزار فیض، کلام خدا است (رومیان ۱۰: ۱۷؛ اول پطرس ۱: ۲۳). این دسته از مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که فیض خدا از طریق تعمید آب نیز شامل حال ما می‏‏شود. حتی در تعمید آب نیز عامل مهم، کلام مکتوب خدا است (افسسیان ۵: ۲۶). این مسیحیان معتقدند که ما در تعمید، هم دارای نشانۀ مرئی هستیم (آب)، و هم دارای عطایی درونی و روحانی (اتحاد با مرگ و قیام مسیح، بخشایش گناهان و عضویت در کلیسا توسط ‏روح‏القدس‏‏). این مسیحیان بر این اعتقادند که در تعمیدی که بر اساس ایمان انجام می‏‏شود، زندگی ما حقیقتا با مسیح مدفون می‏‏شود و با او قیام می‏‏یابیم (رومیان ۶: ۳-۴؛ کولسیان ۲: ۱۲)، و مسیح را در بر می‏‏گیریم (غلاطیان ۳: ۲۷). بر اساس کلام پطرس در اعمال ۲: ۳۸ که می‏‏گوید به جهت آمرزش گناهان تعمید گیرید، این مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که توسط تعمید آب، ما به شکلی خاص آمرزش گناهان را می‏‏یابیم. در اول پطرس ۳: ۲۱ پطرس در مورد آن تعمیدی می‏‏نویسد که اکنون ما را نجات می‏‏بخشد ... بواسطۀ برخاستن عیسی مسیح. پطرس می‏‏فرماید که این تعمید، دور کردن کثافت جسم نیست، بلکه شستشوی روحانی است که نتیجه آن، ضمیر صالح است. به این ترتیب، این دسته از مسیحیان معتقدند که در تعمید، گناهان ما عملا «شسته» می‏‏شود و ضمایر یا وجدانهای ما حقیقتا پاک می‏‏گردد (اعمال ۲۲: ۱۶؛ افسسیان ۵: ۲۶؛ تیطس ۳: ۵؛ عبرانیان ۱۰: ۲۲). از دیدگاه آنان، تعمید عملا ختنۀ روحانی ما و به معنی بیرون کردن بدن جسمانی است (کولسیان ۲: ۱۱-۱۲). عیسی فرمود ... اگر کسی از آب و روح مولود نگردد، ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود (یوحنا ۳: ۵). این مسیحیان معتقدند که واژۀ «آب» در این آیه، به تعمید آب اشاره می‏‏کند، آب به تنهایی هیچ اثری ندارد، اما در آیین تعمید، آب وقتی آنگونه که خدا حکم کرده است، به همراه کلام مورد استفاده قرار می‏‏گیرد (مرقس ۱۶: ۱۶؛ افسسیان ۵: ۲۶)، موثر واقع می‏‏شود. در تعمید، خدا فیض خود را به انسان عطا می‏‏کند، اما این فیض باید با ایمان دریافت شود. بدون ایمان به کلام وعدۀ خدا، ما هیچ بهره‏ای ‏‏نمی‏‏بریم. تعمید آب به خودی خود ایمان ما را به کلام وعده خدا تقویت می‏‏کند. 
بسیاری از مسیحیان این نظر را نمی‏‏پذیرند که فیضی خاص در تعمید آب وجود دارد. در کتاب مقدس آیات زیادی وجود دارند که تنها ایمان به عیسی (یوحنا ۱: ۱۲، ۳: ۱۶؛ رومیان ۱۰: ۹-۱۰) یا ایمان به کلام خدا را (رومیان ۱: ۱۶، ۱۰: ۱۷؛ اول پطرس ۱: ۲۳) طریق دریافت برکات الهی می‏‏دانند. این مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که کلام خدا تنها «ابزار فیض» است. طبق نظر آنان، شنیدن کلام خدا و ایمان داشتن به عیسی، تنها ابزاری است که ما برای نجات یافتن نیاز داریم. این مسیحیان معتقدند که تعمید آب صرفا نشانه یا نمادی است از اتفاقی که به هنگام ایمان آوردن در ما رخ می‏‏دهد. از نظر آنان، تعمید حقیقتا ما را پاک نمی‏‏سازد یا به طریقی خاص آمرزش گناهان را برای ما به ارمغان نمی‏‏آورد، بلکه فقط نمادی است از مرگ ما با مسیح، در برگرفتن او، و ختنه شدن ما توسط او (رومیان ۶: ۳-۵؛ غلاطیان ۳: ۲۷؛ کولسیان ۲: ۱۱-۱۲). تعمید از نظر ایشان صرفا نشانه‏ای ‏‏است ظاهری از آن اتفاقی که در هنگام ایمان آوردن، در ما به وقوع می‏‏پیوندد. برخی معتقدند که مولود شدن از آب در یوحنا ۳: ۵، به تولد جسمی اشاره دارد. برخی دیگر بر این عقیده‏‏اند ‏‏که آب به کلام خدا اشاره می‏‏کند. برخی از این مسیحیان همچنین می‏‏گویند که تعمید شهادتی است که فرد در مورد ایمان خود به جهان می‏‏دهد. بنابراین، باید در حضور جمع انجام شود، نه در خلوت. برخی از این مسیحیان بر این عقیده‏‏اند ‏‏که همانگونه که ختنه در عهد عتیق نشانه‏ای ‏‏از عهد خدا با یهودیان بود، تعمید نیز نشانه‏ای ‏‏از عهد خدا با قوم خویش می‏‏باشد. آنان در تایید این مدعا، به کولسیان ۲: ۱۱-۱۳ استناد می‏‏کنند. 
در مورد معنی تعمید، برخی از مسیحیان دیدگاه نخست را می‏‏پذیرند و برخی دیدگاه دوم را. همه آنان نیز ایمان دارند که از تعلیم کتاب مقدس پیروی می‏‏کنند. ما هر دیدگاهی را هم که بپذیریم، نباید دیگران را که دیدگاه دیگری دارند، داوری کرده، محکوم نماییم. 
در ارتباط با تعمید، سوالات متعددی در باب ضرورت و لازم الاجرا بودن آن مطرح می‏‏شود. نخستین سوال این است: اگر ایمانداری بدون تعمید بمیرد، چه اتفاقی می‏‏افتد؟ کتاب مقدس پاسخی قطعی به ما نمی‏‏دهد. تقریبا تمامی مسیحیان در این مورد متفق القولند که چنین شخصی نجات می‏‏یابد. مطابق مرقس ۱۶: ۱۶، آنچه باعث محکومیت است، ایمان نیاوردن است، نه تعمید نگرفتن. شخص مجرمی که عیسی در لوقا ۲۳: ۴۰-۴۳ به او وعدۀ فردوس را می‏‏دهد، این فرصت را نیافت که تعمید گیرد. با وجود این، کلیسا همیشه ایمان داشته است که کسی که از تعمید گرفتن خودداری می‏‏کند، در وضعیت خطرناکی قرار دارد. آیا چنین شخصی دارای ایمان حقیقی است؟ اگر ما آگاهانه پیوسته از پذیرش حکم مسیح سر باز زنیم، وارد ملکوت آسمان نخواهیم شد (متی ۷: ۲۱). بنابراین، هنگامی که رهبران کلیسا آماده تعمید دادن کسی هستند، این شخص نباید در انجام این کار تعلل ورزد، بلکه باید در اولین فرصت تعمید گیرد. 
سوال دوم این است: اگر ایمانداری که تعمید گرفته، علیه خدا عصیان کند و زندگی او در گناه سپری شود، اما پس از مدتی توبه کند و به سوی مسیح بازگردد، آیا نیاز هست که دوباره تعمید گیرد؟ کلیسا همواره به این سوال پاسخ منفی داده است. تنها یک تعمید وجود دارد (افسسیان ۴: ۵). پس از اینکه خدا ما را فرزندان خود می‏‏سازد، ممکن است ما علیه او عصیان کرده، امتیازات فرزندی خدا را از دست بدهیم. اگر بعدها توبه کنیم، دیگر نیازی نیست که مجددا فرزند خدا شویم، بلکه فقط باید گناهانمان آمرزیده شوند (لوقا ۱۵: ۱۱-۲۴). حتی هنگامی که ما امین نیستیم، خدا امین است (رومیان ۳: ۳، ۱۱: ۲۹؛ دوم قرنتیان ۱: ۱۰). 
سوال مشابه دیگری را نیز می‏‏توان مطرح کرد: اگر ما در کلیسایی تعمید بگیریم، هنگامی که به کلیسایی دیگر ملحق می‏‏شویم، آیا باید مجددا تعمید بگیریم؟ پاسخ این سوال نیز منفی است. تنها یک تعمید مسیحی وجود دارد (افسسیان ۴: ۵). ایمانداری که در نام اب و ابن و ‏روح‏القدس‏‏ تعمید می‏‏گیرد (متی ۲۸: ۱۹)، نیازی ندارد که باری دیگر تعمید گیرد. 
همچنانکه مسیح بوسیله یحیی تعمید یافت، ما نیز به نشان پیروی از او، زندگی روحانی خود را با تعمید آغاز می‏‏‎کنیم. با تعمید نشان می‏‏‎دهیم که زین پس تلاش می‏‏‎کنیم تا در اثر قدمهای مسیح راه برویم و تا پایان زندگی خود او را پیروی کنیم. 
در زمان تعمید، ما به او، به کلیسا و به دنیا اعلام می‏‏کنیم که من از نجات دهندۀ خود پیروی خواهم کرد. محکم به او پیوسته و در راه خداوندی گام بر می‏‏دارم که من را دوست داشته و جان خود را برای من فدا کرده است "آنانند که‌ بره‌ را هر کجا می‌رود متابعت‌ می‌کنند". 
تعمید جلوه بسیار شگفتی است از تعهد ما به مسیح و تمام آنچه که به پادشاهی او مربوط می‏‏شود. همزمان ما با بقیه قوم خداوند اعلام همبستگی می‏‏کنیم، با آنهایی که مانند ما راه مسیحیت را برگزیده‏اند، چرا که "جمیع ما به یک روح در یک بدن تعمید یافتییم". 
  اهمیّت تعمید چیست؟     
چرا خداوند بر تعمید همۀ ایمانداران تأکید دارد؟ و چه چیزی آنرا مهّم می‏‏سازد، به ویژه در سایۀ این حقیقت که اجرای آن هیچ نقش روحانی در نجات فرد ندارد؟ پاسخ این است که خداوند این رسم را طراحی کرده تا مسیحیان را در زندگی و ایمانشان استوار سازد، کلیسا را حفظ و تقویت کرده و طبیعت کلیسای مسیحی را به جهانیان نمودار سازد. به همین جهت اگر تعمید به فراموشی سپرده شود یا به نحو نادرستی اجرا گردد، هدفی که خداوند در نظر داشته، بدست خادمینی که بایستی به او وفادار باشند، مخدوش شده و به کنار گذاشته می‏‏شود. 
قبل از هر چیز تعمید به تک تک افراد ایماندار در درک تجربۀ روحانی آنها کمک می‏‏کند، بدین نحو که آنچنان تجربۀ تحول روحانی را در ذهنشان بیدار می‏‏سازد که حس سپاسگزاری و قدردانی در آنها تحریک شده و اطمینان ایشان از نجات قوّت می‏‏گیرد. 
بعلاوه در می‏‏یابند هر چند تحول روحانی در آنها اَمری نامرئی و درونی بوده و تنها خداوند از آن آگاه است، امّا حال باید بنوعی بروز داده شود و در برابر دید همگان و دنیا قرار گیرد. از اینرو با خود عهد می‏‏بندند که خداوند را اطاعت کرده و در هر شرایطی به او وفادار بمانند. 
تعمید همچنین به کلیسا کمک می‏‏کند درست همانطور که شام خداوند، خاطره کاری را که مسیح بر بالای صلیب در جلجتا انجام داد در خاطر ما زنده می‏‏کند، تعمید نیز تحول روحانی را بیاد سایر ایمانداران در کلیسا آورده و ایمانداران ناظر تشویق شده و به شوق آمده تا کلام خداوند را با جدیت بیشتر به دیگران برسانند. در واقع ما "قبیله‌ برگزیده‌ و کهانت‌ ملوکانه‌ و امت‌ مقدس‌ و قومی‌ که‌ ملک‌ خاص خدا باشد هستید تا فضایل‌ او را که‌ شما را از ظلمت‌، به‌ نور عجیب‌ خود خوانده‌ است‌، اعلام‌ نمایید" (اول پطرس ۲: ۹). تعمید، ضرورت بشارت انجیل را در سر فصل برنامۀ کلیسا قرار می‏‏دهد و این چیزی است که مّد نظر خداوند است. 
تعمید به غیر ایماندارانی که در ارتباط با کلیسا قرار می‏‏گیرند کمک می‏‏کند تا خط روشنی را تشخیص دهند که نجات یافتگان را از دیگران جدا می‏‏سازد. معمولا عده زیادی برای شنیدن پیام انجیل و یا سایر موارد دیگر وارد کلیسا می‏‏شوند. گاهی آنها همچنان در حالت حق جو باقی می‏‏مانند و مسیحی ظاهری می‏‏شوند اما در مواجهه با تعمید سایر ایمانداران، به خود آمده و در می‏‏یابند که باید به ندای خدا پاسخ دهند. بدین ترتیب تعمید در کلیسا سبب ترغیب سایرین به تعمید می‏‏شود. 
تا آنجا که به افراد بی ایمان مربوط می‏‏شود، غسل تعمید مانع اصلی پیوستن به عضویت کلیسا است. تعمید می‏‏گوید که برای پیوستن به خانواده الهی و عضویت کلیسا، تجربۀ تحول روحانی ضروری است و قبل از اینکه کسی خود را مسیحی بخواند، مرگ "من قدیمی" و دریافت حیات تازه از شروط لازم و اساسی است. 
در بسیاری از کلیساها، هیچ راهی برای شناسایی ایمانداران از غیر ایمانداران نیست، امّا وقتی کلیسایی مراسم تعمید را بجا می‏‏آورد در واقع به همه یاد آور می‏‏شود که کلیسا فقط تجمع گروهی از افراد که به تعالیم مسیحی باور دارند، نیست. بلکه کلیسا محل گرد همآیی افرادی است که از مرگ روحانی نجات یافته و به حیات ابدی دست پیدا کرده‏‏اند ‏‏و جای تعجب نیست که خدا دستور به انجام تعمید داده است. 
تعمید در واقع شهادتی عام در حضور کلیسا و سایرین است تا تمامی اعضای خانواده الهی از این امر آگاه گشته و در این شادی شریک شوند. در واقع شخص تعمید گیرنده به سایرین اعلام می‏‏کند که زندگی خود را به مسیح سپرده و تولد تازه یافته است. او در واقع هم نجات خود از گناه را اعلام می‏‏کند و هم در مقابل دیگران تعهد می‏‏کند که مسیح را پیروی نماید. 
  چطور باید تعمید گرفت؟     
با نگاهی به فرقه‏های ‏‏مختلف مسیحی متوجه می‏‏شویم که تعمید گرفتن انواع و اَشکال مختلف دارد. برخی کلیساها افراد را تعمید داده و به طور کامل در آب فرو می‏‏برند، و برخی دیگر صرفاً بر آنها آب می‏‏پاشند. ببینیم کتاب مقدس در این باره چه تعلیم می‏‏دهد؟ 
کتاب مقدس در این باره که ایمانداران را دقیقاً به چه صورت باید تعمید داد دستور صریحی ارائه نمی‏‏دهد. با توجه به مفهوم نمادین تعمید، درمی یابیم که تعمید هم نمایانگر دفن شدن است و هم نشانۀ قیام. 
بنابراین فرو بردن ایمانداران در آب (تعمید) عمل دفن شدن را بهتر از پاشیدن آب بر آنها نشان می‏‏دهد. در کتاب مقدس می‏‏خوانیم که وقتی یحیی در رود اردن تعمید می‏‏داد: «عیسی از آب برآمد» (انجیل متی ۳:۱۶)، که تلویحاً بدان معناست که او به هنگام تعمید به طور کامل در آب فرو برده شد. 
با اینحال گرچه ظاهراً در کتاب مقدس تعمید به شیوۀ فرو رفتن در آب انجام می‏‏شده است، اما در هیچ جا به ما چنین دستوری داده نمی‏‏شود. تعمید دادن به اسم پدر، پسر و ‏روح‏القدس‏‏ بسیار مهم تر است از اینکه ایمانداران به چه صورت تعمید می‏‏گیرند. بهتر است کسی به شیوۀ پاشیدن آب تعمید بگیرد ولی از گناهان خود توبه کرده و به عیسی مسیح ایمان آورده باشد، و تعمیدش به اسم پدر، پسر و روح‏القدس باشد، تا اینکه کسی با فرو رفتن در آب تعمید بگیرد ولی توبه نکرده باشد. آنچه در وهلۀ نخست مهم است نه چگونگی تعمید گرفتن شخص، بلکه علت تعمید گرفتن اوست. با اینحال اگر می‏‏خواهید دقیقاً به شیوه‏ای ‏‏که در کتاب مقدس معمول بوده تعمید بگیرید، به نظر می‏‏رسد که ارجحیت با شیوۀ فرو رفتن در آب باشد. 
سه روش عمده برای تعمید وجود دارد که عبارتند از: غوطه‏‏‏ور ‏‏ساختن در آب، پاشیدن قطرات آب، و ریختن آب. در بسیاری از کلیساها، داوطلبان را با پاشیدن قطرات آب یا ریختن آن روی سرشان، تعمید می‏‏دهند. در مورد تعمید کودکان، معمولا از دو روش فوق استفاده می‏‏شود، اگر چه در گذشته کودکان را نیز در آب غوطه‏‏‏ور ‏‏می‏‏ساختند. برای بزرگسالان، هر سه روش بکار گرفته می‏‏شود. معمولا افراد زمین گیر و بیمار، یا اشخاصی را که در مناطق بد آب و هوا زندگی می‏‏کنند (مثل بیابانها و قطب شمال)، توسط غوطه‏‏‏ور ‏‏کردن تعمید نمی‏‏دهند. به هر حال، از دوران کلیسای اولیه تا کنون، هر سه روش در زمانها و مکانهای مختلف بکار گرفته شده است. 
خود کتاب مقدس دقیقا نمی‏‏گوید که تعمید چگونه باید صورت گیرد. در زمان نگارش عهد جدید، تعمید معمولا در رودخانه‏ها (مرقس ۱: ۵)، یا مکانهایی که آب فراوان بود (یوحنا ۳: ۲۳)، انجام می‏‏شد. تعمید به شکل غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن در چنین مکانهایی به سهولت انجام می‏‏شد و احتمالا متداولترین شکل تعمید بود. اما گاهی تعمید به شکل غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن بسیار مشکل می‏‏شود. برای مثال، شخص حبشی در صحرا تعمید گرفت (اعمال ۸: ۳۶-۳۸). زندانبان زندان فلیپی و خانواده اش به هنگام نیمه شب و در فاصله زمانی که زخمهای رسولان را می‏‏شستند و غذا می‏‏خوردند، تعمید گرفتند (اعمال ۱۶: ۳۳). و در روز پنطیکاست نیز سه هزار نفری که ایمان آورده بودند، با هم تعمید گرفتند (اعمال ۲: ۴۱). بسیاری از محققین الهیات معتقدند در این موقعیت‏‏‏ها ‏‏به خاطر وجود این قبیل مشکلات، تعمید به شکل ریختن آب یا پاشیدن آن، صورت گرفته است. 
واژۀ یونانی که برای تعمید بکار رفته، معانی متعددی دارد. کلی ترین معنی آن «غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن» است. غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن در آب، نمادی است روشن برای نشان دادن مرگ و مدفون شدن ما با مسیح (رومیان ۶: ۳-۴). به همین جهت، بسیاری از کلیساها داوطلبان را تنها با غوطه‏‏‏ور ‏‏ساختن در آب تعمید می‏‏دهند. با وجود این، «غوطه‏‏‏ور ‏‏شدن» تنها معنی واژۀ تعمید نیست. در مرقس ۷: ۳-۴، به آیین شستشو و طهارت یهودیان اشاره شده است؛ کلمه یونانی که در این آیات بکار رفته، همان کلمه‏ای ‏‏است که در مورد تعمید نیز بکار برده شده و به معنی «پاشیدن» نیز هست (لوقا ۱۱: ۳۸-۳۹). 
«تعمید ‏روح‏القدس‏‏» (اعمال ۱: ۵) که امتها نیز آن را یافتند، در معنی «ریخته شدن» روح نیز بکار رفته است (اعمال ۲: ۱۷-۱۸، ۱۰: ۴۴-۴۵). همچنین آمده که ما باید "دلهای خود را از ضمیر بد پاشیده" و نزدیک بیاییم (حزقیال ۳۶: ۲۵؛ عبرانیان ۱۰: ۲۲)، که به نظر بسیاری از مسیحیان، این آیه به تعمید آب اشاره دارد. بنابراین، بسیاری از کلیساها داوطلبان را توسط پاشیدن یا ریختن آب بر آنها تعمید می‏‏دهند. 
  چه وقت باید تعمید گرفت؟     
در عهد جدید، تعمید همیشه در پی ایمان آوردن و توبه کردن اشخاص صورت می‏‏گرفته است. افراد معمولاً بلافاصله پس از ایمان آوردن به عیسی مسیح، تعمید می‏‏گرفتند. امروزه برخی کلیساها اطفال را نیز تعمید می‏‏دهند. برخی دیگر از کلیساها افراد نو ایمان را بلافاصله تعمید نمی‏‏دهند. ببینیم نظر کتاب مقدس در این باره چیست؟ 
بسیاری از کلیساها تنها پس از مدت‏‏‏ها ‏‏انتظار به نو ایمانان اجازه تعمید می‏‏دهند. این امر می‏‏تواند باعث شود فرد نو ایمان احساس سرخوردگی کرده، فکر کند به او به عنوان عضو درجه دوم کلیسا نگریسته می‏‏شود. علت دوران انتظار یا قائل شدن پیش شرط جهت تعمید افراد نو ایمان، به دلیل امنیت خود آنهاست، و هدف از این کار به هیچ وجه دلسرد کردن شخص تازه ایمان نیست. اکثر اشخاصی که در دوران عهد جدید تعمید می‏‏گرفتند از زمینۀ یهود بودند و اصولاً کلیسا از بطن چنین فرهنگی ظهور کرد. به همین جهت کسانی که به مسیح ایمان می‏‏آوردند اغلب دقیقاً می‏‏دانستند چه می‏‏کنند و ایمان آوردن به مسیح به چه معناست. کسانی که از سایر زمینه‏های ‏‏فرهنگی به مسیح ایمان می‏‏آورند گاه برای درک کامل تصمیمی که گرفته‏‏اند ‏‏به مدت زمان بیشتری احتیاج دارند. این نکته نیز مهم است که نو ایمانان به خوبی دریابند که تعمید براستی به چه معناست، و به چه معنا نیست. خیلی‏‏‏ها ‏‏تصور می‏‏کنند با تعمید گرفتن خواهند توانست در کلیسای خود به مقام و منصبی برسند، یا اینکه وضعیت پناهندگی آنها درست خواهد شد. برخی نیز فکر می‏‏کنند با تعمید گرفتن نجات آنها تضمین است. دوران انتظار قبل از تعمید که اغلب با گذراندن سلسله دروسی در این رابطه همراه است، به فرد نو ایمان کمک خواهد کرد ایمان تازه یافتۀ خود را به درستی درک کند و به مفهوم تعمیدی که خواهد گرفت به خوبی پی ببرد. قائل شدن چنین دوران انتظاری به هیچ وجه به این معنا نیست که فرد نوایمان در ایمان خود ضعیف است یا ایمانش حقیقی نیست. چنانچه تعمید گرفتن نیز بدین مفهوم نیست که فرد ایماندار از این پس "مورد قبول" است. نوایمانانی که هنوز در انتظار تعمید بسر می‏‏برند یا در شرایطی قرار دارند که کسی نیست آنها ‏‏را تعمید دهد، نباید نومید شوند. بلکه در عوض باید برای موضوع تعمید خود دعا کنند و کماکان زندگی خود را بر اساس تعالیم کتاب مقدس وفق دهند. زندگی دگرگون شدۀ یک ایماندار توبه کرده بسیار مهمتر است از موضوع تعمید. اگر ایمانداری براستی به مسئولیت‏هایی که دارد عمل کند و آنها ‏‏را جدی بگیرد، هنگامی که فرصت تعمید فرا رسد، آماده خواهد بود. 
بسیاری از ایمانداران منتظر تعمید، مشتاقانه در انتظار روزی هستند که بتوانند از طریق مراسم تعمید شهادت دهند که نسبت به گناه و زندگی کهنۀ گذشته خود مرده‏اند، تعمیدی که نماد حیات تازه‏ای ‏‏است که احتمالاً پیشاپیش از آن برخوردار بوده و آن را تجربه کرده‏اند. کسانی که تعمید گرفته‏‏اند ‏‏باید در زندگی تازۀ خود شادی کنند، و کماکان هر روزه صلیب خود را برداشته، به زندگی سابق خود پشت کنند. تمام ایمانداران باید به خاطر داشته باشند که ارزش نماد تعمید صرفاً در گرو حقیقتی است که واقعۀ تعمید در زندگی ایشان منعکس می‏‏کند، این که نسبت به گناه مرده‏‏اند ‏‏و از این پس در مسیح زندگی می‏‏کنند. 
قبل از تعمید یافتن، دو شرط اساسی وجود دارد: اول اینکه شخص تعمید گیرنده لازم است که عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود پذیرفته باشد، و دوم باید بداند که تعمید، حاکی از چیست. اگر شخصی، عیسی مسیح را به عنوان نجات دهنده خود پذیرفته باشد، و بداند که تعمید گامی است برای اطاعت و اعلام آشکار ایمان او به مسیح، و مشتاق تعمید یافتن باشد، دلیلی برای منع کردن او از تعمید وجود ندارد. طبق گفتۀ کلام خدا، تعمید گامی ساده برای پیروی و اعلام علنی ایمان به عیسی مسیح ( که تنها راه نجات است) می‏‏باشد. تعمید مسیحی امر مهمی است، چرا که گامی است از اطاعت، اعلام علنی ایمان به مسیح و تسلیم شدن به او، و هویت یافتن با مرگ، تدفین، و رستاخیز عیسی مسیح. 
  تعمید چه چیزهایی نیست؟     
تعمید به منزله این نیست که شخص دیگر نیاز به مشارکت با ایمانداران و آمدن به کلیسا ندارد. 
تعمید به منزله داشتن آگاهی کامل از کتاب مقدس و امور روحانی نیست. 
تعمید به مفهوم تطهیر با آب و پاکی از نجاسات نیست. 
در تعمید هیچ گونه عامل سحر آمیزی وجود ندارد. 
عمل تعمید نیست که در زندگی ایماندار نقش ایمان را بازی می‏‏کند بلکه قلب و جان ایماندار و میزان دلبستگی او به عیسی مسیح است. 
تاکید این نکته ضروری است که نه اجرا شام خداوند و نحوه اجرای آن و نه اجرای تعمید و نحوه اجرای آن؛ پاک شدن از گناهان و زیستن در زندگی تازه را مسبب نمی‏‏گردند. ما باید بدانیم زیستن در مسیح هر دو این عمل را در ما انجام داده و می‏‏دهد. این دو عمل در شخص ایمان را ایجاد نمی‏‏کند بلکه از ایمان سرچشمه گرفته و با ایمان تقویت شده و تایید می‏‏گردد. 
زمانی تعمید میسر است که شخص به عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده خودش از گناهان و مرگ ابدی اعتراف به ایمان می‏‏کند و عیسی مسیح را به عنوان خداوند و نجات دهنده خودش قبول می‏‏کند. 
آب شخص را در ایمان به مسیح مُهر می‏‏کند. اما این آب نیست که قلب شخص را عوض می‏‏کند و آن را متعلق به مسیح می‏‏سازد، بلکه حضور روح مقدس خدا در زمان ایمان و اعتراف شخص به مسیح است؛ و به قولی این ختنه شدن جسم و روح ما در مسیح است که ما را متعلق به وی می‏‏سازد. در سنت یهود عمل ختنه یک عمل جسمی بود که شخص را مهر می‏‏کرد، در مسیح، آب و روح در زمان تعمید است که قلب شخص را از زیستن در گناه ختنه می‏‏کند و به او تولد تازه می‏‏دهد. 
تعمید نمی‏‏تواند سبب ایمان شخص شود این غسل تعمید نیست که شخص را حفظ می‏‏کند بلکه این تنها ایمان شخص است. اما تعمید این باور را به وجود می‏‏آورد که خدا با ماست و ما مشمول بخشایش او هستیم. باور و انجام تعمید با هم آموزه رهایی از اسارت گناه را به تصویر می‏‏کشد. به طور نمادی تعمید مانند حلقه ازدواج است که نشانه تعلق قلبی ما نسبت به عیسی مسیح است. تعمید نه زدودن آلودگی جسم و تن بلکه تعهد به خداوند است (اول پطرس ۳: ۲۱). 
پس این آب نیست که ما را از گناه پاک می‏‏کند بلکه این وعده خدا در خون مسیح است که ما را از گناه پاک می‏‏سازد. با تعمید گرفتن آب در واقع گویی با خدا عهد می‏‏بندیم که: " گناهانم را در مسیح آمرزیدی و من عهد می‏‏بندم که پاک و به دور از گناه برای تو زندگی کنم." 
  چه کسی می‏‏تواند دیگران را تعمید دهد     
در برخی مواقع کتاب مقدس می‏‏گوید که شخص باید توسط مسیحیانی تعمید گیرد که به راستی تعلیم و بشارت می‏‏دهند (اعمال ۸: ۳۵-۳۹). اما در اکثر موارد حتی به ما گفته نشده است که چه اشخاصی تعمید دهنده بوده‏اند، مهمترین امر در هنگام تعمید، اطاعت از خداوند است نه اینکه چه کسی تعمید می‏‏دهد. 
حداقل در دو بخش از کتاب مقدس صریحا به ما گفته شده است که شخص تعمید هنده الزاما شخص تعلیم دهنده نبوده است (یوحنا ۴: ۱-۲) و بطور خاص در اول قرنتیان ۱: ۱۴-۱۷ پولس به صراحت می‏‏گوید که کسی را تعمید نداده حتی آنهایی را که تعلیم داده است. در واقع مهم نیست که مراسم تعمید را حتما شخص تعلیم دهنده به انجام برساند. کتاب مقدس هیچ گونه صلاحیت خاصی را برای تعمید دادن عنوان نمی‏‏کند اما برخی از کلیساها بر این باورند که شخص تعمید دهنده باید دارای برخی صلاحیتهای خاص باشد و معمولا در اغلب کلیساها امر تعمید توسط شبانان، مشایخ و خادمین کلیسا به انجام می‏‏رسد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر